زنگِ جنون


افسانه جنگجو


• صدای شب در خوابِ تو می پیچد
من چشمانم را به عقربه های ساعت دوخته ام
آغوشم عطر نفس های سیبِ سرخ را می گیرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٣۰ شهريور ۱٣٨۹ -  ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۰


 
می آغازیم
برگی از دفتری که بارها نوشته و خط زده ایم
تا کجای آن خواهیم رفت، بی آنکه پاره یا سیاهش کنیم؟
به آینه می نگرم
نگاه تو در گونه هایم ریشه می دوانَد
و شبنمی که راه دریا گرفته است.
صدای شب در خوابِ تو می پیچد
من چشمانم را به عقربه های ساعت دوخته ام
آغوشم عطر نفس های سیبِ سرخ را می گیرد
در یکشنبه ای که زنگِ جنونِ پروازِ تو سایه ها را ناپدید می کند.
چشم می گشایی
در من نمی گنجد طلوعی که آغوش گشوده جهان را.
با دریا بیدار می شوم
در تنِ ماهی تا اقیانوسهای دور شناورم.
.
۲٨ شهریور۱٣٨۹
واشینگتن دی سی
Afsanehjangjoo.blogfa.com