روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۷ مهر ۱٣٨۹ -
۲۹ سپتامبر ۲۰۱۰
کیهان:سخنگوی سخندان
«سخنگوی سخندان»عنوان یادداشت روز روزنامهی کیهان به قلم حسام الدین برومند است که در آن میخوانید؛نقل است؛ وینستون چرچیل نخست وزیر انگلستان در جنگ جهانی دوم هنگامی که کشورش در شرایط بسیار وخامت بار و بحرانی قرار گرفته بود و هر روز گزارش هایی را مبنی بر وجود معضلات و ایرادات ساختاری و اساسی در حوزه های مختلف دریافت می کرد «لرد چانسلر» وزیر دادگستری را احضار کرد و از او درباره دستگاه قضایی و اعتماد مردم به آن پرسید.
این مقام قضایی انگلستان در جواب به چرچیل وضعیت دادگستری و دستگاه قضا را مثبت ارزیابی می کند و چرچیل سیاستمدار برجسته و مشهور بریتانیایی با شنیدن این پاسخ تصریح می کند که بنابراین امید به اصلاح در حوزه های مختلف وجود دارد و حتی در جنگ پیروز خواهیم شد...
آنچه که در بالا آمد بیانگر اهمیت دستگاه قضایی در ساختار حکومتی یک کشور است بطوریکه یک قوه قضائیه مقتدر و مورد اعتماد ملت در اقتدار دیگر نهادهای حکومت و همچنین اصلاح ایرادات و عیوب و مشکلات نقش بسزا و تعیین کننده ای دارد.
اینجاست که با توجه به اهمیت دستگاه قضا و مقوله خطیر قضاوت و داوری از ویژگی های شاخص و بارز یک دستگاه قضایی باید اطلاع رسانی صحیح و بهنگام باشد تا شبهه و شائبه ای پیرامون برخی پرونده های بزرگ و ملی بوجود نیاید و اعتماد مردم که بزرگ ترین سرمایه دستگاه قضا محسوب می شود مورد خدشه قرار نگیرد.
ناگفته پیداست هرچقدر تعامل دستگاه قضا با رسانه ها و اصحاب مطبوعات بیشتر باشد شکل گیری شبهه ها و شائبات بخصوص در ایام فتنه و بزنگاه هایی که دشمنان در کمین هستند تا از آب گل آلود ماهی مقصود خود را بگیرند کمرنگ و کمرنگ تر خواهد شد و بی شک تبیین صحیح و مستدل و به موقع ابهامات و ایهامات به روشنگری ذهن جامعه کمک شایانی خواهد کرد.
از همین روی؛ نشست خبری دو روز پیش - ۵/۷/٨۹ - سخنگوی قوه قضائیه جناب حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای با اصحاب مطبوعات و رسانه ها آنهم پس از آنکه این قوه ۴۱۱ روز نشست خبری با خبرنگاران داخلی و خارجی نداشت را باید به فال نیک گرفت.
هرچند از بیستم مردادماه سال گذشته که آخرین نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه در دوران مدیریت قبلی دستگاه قضا برگزار شد تا همین اواخر که این قوه سخنگو نداشت همواره اعتراض ها به این رویکرد مدیریت جدید قوه قضائیه از سوی اصحاب رسانه ها و مطبوعات وارد بود اما انتصاب حجت الاسلام والمسلمین اژه ای به سمت سخنگویی و تاکید ایشان بر امر اطلاع رسانی و تعامل با رسانه ها نشان می دهد که قوه قضائیه نسبت به ضرورت اطلاع رسانی صحیح و بهنگام و برگزاری نشست های خبری منظم - و معمولا هفتگی - اهتمام ویژه ای پیدا کرده است.
در سال ٨٨ و در ایام و ماه های دوران فتنه جای خالی سخنگوی دستگاه قضایی به شدت احساس می شد و در همین راستا کیهان در سوم بهمن ٨٨ در سرمقاله خود با عنوان «جای خالی سخنگو» نسبت به سوء استفاده جریان فتنه و فتنه گرانی که تضعیف ساختار نظام را نشانه رفته بودند و شایعات و شبهه های بی اساس و پوچ را در جامعه پمپاژ می کردند و از سوی دیگر خلأ سخنگویی که از نظر حقوقی و قضایی بتواند مسایل و شبهات را تبیین نماید هشدار داده بود.
اما درباره نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه و موضوعاتی که در آن نشست بدان پرداخته شد با توجه به شرایط موجود کشور نکاتی قابل اعتنا وجود دارد که ذکر آنها خالی از لطف نیست.
۱- اولین نکته پیرامون نشست خبری اخیر سخنگوی قوه قضائیه با خبرنگاران درباره شخصیت «سخنگو» یعنی حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای است.
این نشست نشان داد که حجت الاسلام والمسلمین اژه ای بهترین انتخاب برای تصدی مسئولیت مهمی چون سخنگویی دستگاه قضا است.
ایشان در طول سه دهه از انقلاب اسلامی همواره مسئولیت های مهمی در دستگاه قضا و البته دیگر نهادها برعهده داشته و سال های سال ردای قضاوت را به شایستگی بر تن داشته اند. سلامت، پاکدستی، تقوا، تعهد و تخصص از ویژگی های بارز ایشان است که جامعه حقوقی کشور نسبت به آن شهادت می دهند.
حجت الاسلام والمسلمین اژه ای علاوه بر این ویژگی ها از چنان اشراف و تسلطی نسبت به مسایل و مشکلات و معضلات حقوقی برخوردار بود که در اولین نشست مطبوعاتی او با خبرنگاران کاملا به چشم می آمد.
۲- در این نشست خبری یک مدل جدید و نوین از سخنگویی به نمایش درآمد. معمولا سخنگوها فرقی نمی کند در دولت یا وزارت خارجه یا هر جای دیگر که باشد از یک شیوه سنتی و مرسوم استفاده کرده و سعی می کنند تنها در چارچوب پرسش مطرح شده به پاسخگویی بپردازند.
آنچه در اولین نشست مطبوعاتی و رسانه ای سخنگوی قوه قضائیه با خبرنگاران رخ داد این بود که سخنگو به حرف ها و پاسخ های کلی روی نیاورد بلکه به قوت استدلال تا جایی که موانع قانونی وجود نداشت وارد جزییات شد و اطلاعات دقیق و مستندی ارایه کرد. افزون بر این مسئله، سخنگوی قوه قضایی در این نشست خبری فراتر از سوالات و پرسش های خبرنگاران در زمینه های مختلف، خود چندین خبر جدید و مهم را رسانه ای کرد. از جمله می توان به انحلال حزب مشارکت و سازمان مجاهدین توسط دادگاه صالحه و یا محکومان پرونده کهریزک و اینکه این پرونده در مرحله نهایی تبادل لوایح است اشاره کرد.
٣- از دیگر اتفاقات مهمی که در نشست خبری سخنگوی دستگاه قضا با خبرنگاران رخ داد این بود که «محافظه کاری» که معمولا پیوست همیشگی این قبیل نشست ها است در این نشست وجود نداشت و سخنگو به صراحت و بدون ابهام مسایل را مطرح و تبیین می کرد. به قول اصحاب رسانه و مطبوعات «پاسخ های دیپلماتیک» نمی داد و همین مسئله بیشترین نقش را در روشنگری افکار عمومی به همراه خواهد داشت.
به عنوان نمونه، ایشان به صراحت درباره وقف دانشگاه آزاد و مسایل پیرامونی آن، آنهم از موضع کاملا حقوقی، اطلاع رسانی کردند و جای شک و شبهه ای را باقی نگذاشت.
یا همچنین درباره مجازات سران فتنه حجت الاسلام والمسلمین اژه ای به صراحت خاطرنشان کرد: «برخی افرادی که امروز به سران فتنه از آنها تعبیر می شود ظلم بزرگی به مردم کردند و خدمت والایی به دشمنان قسم خورده ما کردند اگر متنبه نشوند و از موضع خود برنگردند براساس آنچه قانون می گوید و خواسته مردم است نمی توان از کنار این افراد بی مسئولیت رد شد.»
این صراحت در کلام و شیوه صحیح اطلاع رسانی در حالی است که متاسفانه در بسیاری از موارد شاهد بوده و هستیم که سخنگو با برخی از توجیهات غیرمنطقی آنچه را که حق طبیعی افکار عمومی است و در جلوگیری از شایعات و شبهات می تواند نقش داشته باشد بر زبان نمی آورد و می کوشد که به گونه ای از آن عبور کند.
۴- بدیهی است که از سخنگوی دستگاه قضا و نشست خبری او با خبرنگاران این انتظار به حق وجود دارد که به مسایل و سوالات تنها از پنجره حقوقی و قضایی نگریسته شود و قطع نظر از مسایل سیاسی، آنچه که حقیقت قضیه است اعلام و اطلاع رسانی شود و به تعبیر ساده تر دستگاه قضا یا شخص سخنگو اسیر ملاحظات سیاسی نشود.
آنچه در نشست خبری یاد شده اتفاق افتاد همین انتظار و توقع بجا بود به گونه ای که سخنگوی دستگاه قضا به خوبی توانست نسبت به مسایلی که به هرحال در رسانه ها یا فضای جامعه شکل و شمایلی سیاسی پیدا کرده است کاملا پاسخی حقوقی و مستدل و متقن ارایه کند.
به عنوان مثال درباره پرونده سکینه محمدی آشتیانی که رسانه های غربی مدتهاست پیرامون آن جولان می دهند و با تحریف واقعیت و تغییر صورت مسئله آن را به گونه ای کاملا معکوس پوشش و بازتاب داده و جمهوری اسلامی را به ناروا به نقض حقوق بشر متهم می کنند؛ ایشان فارغ از هیاهوهای سیاسی و ادعاهای واهی و پوچ رسانه های غربی به صورت کاملا حقوقی توضیح داد: «ما به هیچ وجه نسبت به قوانین اسلامی و ارزش های الهی که با جوسازی و فشار کسانی که امروز ناقضین حقوق بشر در رتبه اول هستند و می خواهند که ما قانون را اجرا نکنیم کوتاه نمی آییم» اژه ای با بیان اینکه علی رغم آنکه اثبات زنای محصنه بسیار سخت است تصریح کرد که چنین حکمی در مورد این خانم صادر شده و باید مراحل خود را طی کند و بلافاصله با سعه صدر مثال زدنی با نکته سنجی توضیح داد؛ «اتهام مقدم بر حد (رجم) این خانم، اتهام قصاص او است زیرا قصاص حق الناس است؛ این پرونده باید مراحل خود را طی کند و باز هم تاکید می کنم که مقدم بر حد، قصاص است.»
۵- و بالاخره این نکته را هم باید افزود که علی رغم موفقیت قوه قضاییه در انتصاب شخصی که بهترین گزینه برای تصدی مسئولیت سخنگویی است و امتحان خوبی که حجت الاسلام والمسلمین اژه ای در این مسئولیت خطیر و حساس پس داد دستگاه قضایی در زمینه اطلاع رسانی نباید به سخنگوی خود و برگزاری نشست های خبری بسنده کند و باید در شرایط موجود و هجمه ای که سازمان ناتوی فرهنگی غرب نسبت به موضوعات حقوقی جمهوری اسلامی دارد سازوکاری فراتر از سخنگویی برای اطلاع رسانی تهیه و تعبیه نماید و در این راستا تعامل بسیار نزدیکی را با رسانه ها در تهیه برنامه های آموزشی یا مستند برقرار نماید.
مردم سالاری:اتاق توطئه را معرفی کنید
«اتاق توطئه را معرفی کنید»عنوان سرمقالهی روزنامهی مردم سالاری به قلم مهدی عباسی است که در آن میخوانید؛۷ روز از ماه مهر هم گذشت و عملا مصوبه قانونی برای اجرای هدفمند کردن یارانه ها وارد تاخیر نیمه دوم سال نیز شد. اجرای هدفمند کردن یارانه ها، ماه هاست که فضای کشور را تحت شعاع خود قرار داده است و اجرای این طرح معلوم نیست که بالا خره از چه زمانی آغاز خواهد شد.
طرحی که تمام منتقدان غیر همسو با دولت، نسبت به نحوه اجرای آن، اعلا م نگرانی کرده اند و خواستار بررسی تمام زوایای آن برای اجرا هستند. این نگرانی ها تا آنجا پیش رفته است که فعالا ن بخش خصوصی دراتاق بازرگانی، به دولت هشدار داده اند که اجرای این طرح، در شرایط کنونی کشور، به صلا ح نیست.
اما گویا دولت همانطور که چندان به دل نگرانی ها و دغدغه های منتقدان غیر همسو با خود توجه نمی کند، این هشدارها را نیز چندان جدی نگیرد و با تاخیر فراوان این طرح را در کشور اجرا کند.
اما، تصور می شود که از هم اینک، دولت راه های توجیه مشکلا ت این طرح دراجرا و انداختن نواقص در شیوه اجرایی را پیدا کرده و با اعلا م این که، «اتاق توطئه علیه هدفمند کردن یارانه ها» پدید آمده می کوشد تا درآینده اگر نتوانست این طرح را به صورت کامل، اجرایی کند کسانی را بیاید که کم کاری ها را گردنش بیندازد. معاون پارلمانی دولت، به تازگی اعلا م کرده که وزارت اطلا عات باید این اتاق توطئه را شناسایی کند.
بر این اساس سوالی که در ذهن افکار عمومی شکل می گیرد، آن است که دولتمردانی که بارها از وجود چنین اتاق توطئه ای سخن به میان آورده اند از کجا به چنین اطلا عاتی دست یافته اند؟ این دولتمردان اگر اخبار دقیقی در اختیار دارند که برخی می کوشند که طرح هدفمند کردن یارانه ها در اجرا با شکل روبرو شود و جلساتی برای آن برگزار می کنند چرا این اطلا عات مهم را در اختیار وزارت اطلا عات و قوه قضائیه قرار نمی دهند تا از هم اینک افراد این اتاق توطئه شناسایی شوند و با شناسایی و معرفی آنها به دستگاه های قضایی، دیگر دولت نگرانی برای توطئه ها علیه این طرح در اجرا نداشته باشد؟ لذا، پذیرفتنی نیست، پس از اجرای این طرح، دولتمردان روبروی ملت بنشینند و نواقص اجرا را برگردن اتاقی بیندازند که هیچ کس از جزئیات و اعضای آن با خبر نیست؟ نمی توان سخن از اتاق توطئه به میان آورد ولی کسی از محل این اتاق و افرادی که جلسات مستمر و سازماندهی شده، آن هم علیه طرحی به این بزرگی برگزار می کنند، خبر نداشته باشد.
در این صورت،این شائبه پیش خواهد آمد که دولت به دنبال راهی برای فرار از پاسخگویی درآینده است و بدین ترتیب در حال پیش زمینه سازی است. اگر هم، چنین «اتاق توطئه ای» شکل گرفته، چه اشکالی دارد که اعضای آن به مردم معرفی شوند و در روزهایی که هنوز این طرح اجرایی نشده و معلوم نیست که قرار است در کشور چه اتفاقی رخ دهد، این «اتاق توطئه» متلا شی شود و دولت با خیال راحت به اجرای این طرح و پس از آن به پاسخگویی در خصوص نحوه اجرا بپردازد؟ چرا که مسوولیت اجرای این طرح بر عهده دولت است و نمی تواند بهانه برای نواقص در اجرا بیاورد.
رسالت:وظایف ائمه جمعه
«وظایف ائمه جمعه»عنوان سرمقالهی روزنامهی رسالت به قلم صالح اسکندری است که در آن میخوانید؛رهبر معظم انقلاب روز گذشته در دیدار ائمه جمعه کشور آشنایی و توجه دائمی به مسائل روز و توطئه دشمن را برای خطیب جمعه ضروری دانستند و افزودند: " امام جمعه باید با جوانان مرتبط، رفیق و شنونده حرف آنان باشد و شبهه های ذهنی جوانان را بزداید."
در حقیقت معظم له در این دیدار سه وظیفه کلیدی برای ائمه جمعه برشمردند که ناظر به امهات مسائل روز در فضای سیاسی، مذهبی و اجتماعی کشور است.
۱- آگاهی به مسائل روز
۲- ارتباط مستمر با جوانان
٣- عدم غفلت از توطئه های دشمن
برایند این سه مسئولیت مهم خطیبان جمعه که عمدتا نمایندگان ولی فقیه در اقصی نقاط کشور هستند، در فضای کنونی موجب توزیع برکات ذکر کثیر در نتیجه استحکام ایمان در بین آحاد مردم و نهراسیدن از دشمن می گردد. در ادامه به تبیین این سه وظیفه مهم خواهیم پرداخت.
۱- آگاهی به مسائل روز
اشراف به واقعیات جامعه و اطلاع از مسائل روز یکی از ضرورت های حیاتی ائمه جمعه در عصر انفجار اطلاعات است. روحانیت از دیر باز محل رجوع مردم در نظام واره دانایی دینی و سیاسی ایران بوده است. چرا که مردم اسلام را می خواهند و مسیر صحیح اسلام خواهی از گذرگاه روحانیت مورد وثوق می گذرد. اگر از روی تسامح بپذیریم که نهاد روحانیت بخشی از جامعه مدنی در ایران است، هر چند می دانیم که این نقش به مراتب تکامل یافته تر و پیچیده تر است اما در حدفاصل میان قدرت رسمی و مردم ، روحانیت شیعه همواره کف جامعه مدنی و درنزدیک ترین نقطه به مردم یا دورترین نقطه به حاکمیت قرار داشته است.اولین علتی که می توان برای این نوع، واقع بینی، اطلاع از مسائل روز،تعویذ مردم و فاصله گیری از قدرت ذکر کرد غصب نامشروع حکومت توسط سلاطین جور و ظالم بوده است. پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱٣۵۷ به رهبری امام خمینی(ره) به یک باره نوع صورتبندی روابط فی مابین دولت و روحانیت را دگرگون کرد. حکومت اسلامی در ایران آرمان هزار ساله ای بود که میوه تمام مجاهدتها و از خود گذشتگی های علمای بزرگ و نستوه شیعه به حساب می آمد.
مردمسالاری دینی مایه مباهات نهاد روحانیت است و حفظ کیان حاکمیت اسلامی در سرلوحه وظایف سلسله جلیله روحانیت شیعه قرار دارد. شکی در این نیست که در حدفاصل مذکور بین قدرت رسمی ومردم در سالهای پس از انقلاب جایگاه روحانیت ارتقا یافته است اما این تحرک سیاسی و اجتماعی نباید به معنای فاصله گرفتن از مردم و واقعیات باشد.
فضای فعلی جامعه با یکی دو دهه گذشته به طور کلی متفاوت است. در شرایط کنونی که ائمه جمعه جزء مورد وثوق ترین روحانیان هستند آشنایی با مسائل اصلی مردم و کشور و چاره جویی برای آنها یکی از رسالت های اصلی آنها محسوب می گردد. امروز خطیبان جمعه بسان غواصانی هستند که در اقیانوس اطلاعات شناور هستند و گوهر آگاهی را صید می کنند و در آوردگاه ذکر کثیر به مومنین عرضه می کنند.
۲- ارتباط مستمر با جوانان
کشور ما جوان است و اصلی ترین مخاطبان انقلاب جوانان هستند. برقراری ارتباط آن هم به گونه ای مستمر و موثر با جوانان شیوه های خاصی طلب می کند. مبادی ارتباط با جوانان را در نمازهای جمعه باید جستجو کرد. هم اکنون صدها شبکه ماهواره ای مترصد اختلال بین مبدا و مقصد یعنی روحانیت و جوانان هستند. اما خوشبختانه روحانیت آگاه بخصوص در سالهای اخیر به خوبی توانسته است این ارتیاط را حفظ کند و عمق و دامنه آن را توسعه دهد.
رهبر معظم انقلاب دیروز بر این نکته تاکید کردند که امروز مهمترین نقطه ای که دشمن بر آن متمرکز شده است مسئله جوانان است و از ائمه جمعه خواستند ضمن باور داشتن جوانان با آنها رفیق شوند و حرف و سخن آنان را بشنوند.
واقعیت این است که پرورش نسل های انقلابی و یا به تعبیری نخبه پروری سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و ... در محیط گفتمانی انقلاب علاوه بر تربیت و آموزش، مرهون اعتماد به جوانان و سپردن امور مختلف کشور به این نسل تازه نفس انقلابی است.
تجربه چند سال گذشته نشان داده است که اعتماد به جوانان در کشورداری نه تنها "ریسک نابخردانه" برای نسل اول انقلاب نیست بلکه اهداف و شعارهای انقلاب و همچنین اقتدار و پیشرفت کشور با حضور این جریان جوان، خلاق، انقلابی، متخصص و انگیزه مند؛ پر توان تر و با جسارت مضاعف پیگیری می شود. هر چند لاجرم جابهجایی نسل ها و چرخش نخبگان رخ می داد اما این رخداد در حضور نسل اول انقلاب فرصت مناسبی برای استفاده از تجارب مدیرتی گذشته و انتقال میراث انقلابی در بین نسل هاست.
امروز آمادگی جوان نسل سوم انقلاب و شجاعت و غیرت او برای دفاع از هویت دینی و انقلابی خود، از جوان نسل اول انقلاب که در دفاع مقدس حضور داشت، کمتر نیست و شاید هم جلوتر از او باشد و به صراحت باید اذعان کرد که نسل سومیهای جامعه ایرانی و در یک نگاه کلانتر، جوانان جهان اسلام به مراتب از اسلاف خود در دفاع از ارزشها و آرمانهای اصیل اسلامی جلوتر هستند. تشعشعات گفتمان انقلاب اسلامی در کشورهای منطقه و شکست مکرر اسطوره غیرقابل شکست رژیم صهیونیستی در کمتر از چند سال توسط جوانان حزب الله و حماس، پیشرفتهای بی نظیر علمی جوانان در ایران در لبیک به مطالبه مقام معظم رهبری، استیصال دشمنان انقلاب اسلامی بخصوص آمریکا در منطقه تحت تاثیر موج سوم انقلاب اسلامی و...جملگی بیانگر افزایش عمق و نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی در دل جوانان جهان اسلام است.
نسل سوم و چهارم انقلاب در ایران امروز طالب اعتماد مضاعف برای ورود به حوزه های کلان سیاسی که در دولت های قبلی محدوده ممنوعه تلقی می شد، جسارت و شجاعت مسئولان در تصمیم گیری های کلان، پایبندی مستمر به گفتمان انقلاب اسلامی، کارآمدی دولت اسلامی، تامین مطالبات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جوانان در حوزه هایی مثل ازدواج، مسکن، اشتغال، تحصیلات و...، حرف های جدید در عرصه فرهنگ، سیاست و اقتصاد و... است.
٣- عدم غفلت از توطئه های دشمن
دشمنان انقلاب اسلامی روز به روز از الگوهای پیچیده و مدرن تری در دشمنی و توطئه علیه ملت ایران استفاده می کنند. جابهجایی افکار عمومی درباره دوست و دشمن و اینکه خصم معاند را دوست و یاور تلقی کنند و دشمنی های گذشته را به یک باره به فراموشی بسپارند، یکی از این روشهای فوق العاده پیچیده به حساب
میآید. در این الگو با اتهام توهم توطئه، باعث و بانی کلیه مشکلات و کمبودها در داخل و بین مسئولان و یا حتی خود مردم جستجو می شود و به منظور انحراف ذهن مردم از وقایع پیرامونی، اگر صدای توطئه ای هم از خارج به گوش برسد، سعی در انکار آن دارند.بازتولید بصیرت و عدم غفلت از توطئه های دشمن یکی دیگر از وظایف کلیدی ائمه جمعه در شرایط کنونی است. امروز وظیفه ائمه جمعه این است که دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی کنند و به مردم معرفی نمایند. تبلیغ صحیح ، ایجاد روشنگری و شاخص سازی در جامعه بخصوص در دوران فتنه وظیفه خواص پیشاهنگ و بزرگانی است که بیش از همه به ولی خدا نزدیکترند.
امروز وظیفه علما و روحانیون هدایت مردم و تبلیغ حقیقت است. اساس تبلیغ دین بر هدایت مردم و راهنمایی آنان از ظلمت به روشنایی حقیقت استوار است و رهبران الهی نیز همین برنامه را در راس امور خود قرار داده بودند. ضرورت تبلیغ در حال حاضر جریان سازی، گفتمان سازی و شاخص سازی حول مفهوم عالی ولایت است. به تعبیر رهبر معظم انقلاب: "در دنیایی که اساس کار دشمنانِ حقیقت برفتنه سازی است، اساس کار طرفدارانِ حقیقت باید بر بصیرت و راهنمایی باشد."
روشن کردن افکار عمومی و آگاهی بخشی، یکی از نیازهای اصلی جامعه است زیرا دشمنان برای مقابله با اسلام، با ابزارهای دین و اخلاق وارد شده اند. مآلا در شرایط کنونی به نظر می رسد روشنگری و بازخوانی وقایع اخیر و ریشه های آن در توسط ائمه جمعه، دیالکتیک و مفاهمه زبانی توامان نخبگان و مردم، تاکید بر مولفههای افزایش سرمایه های اجتماعی در کشور، بازشناسی نقش دشمن خارجی در تحولات قبل و بعد از انتخابات، آرایش و پیرایش جامعه مدنی متناسب با واقعیات جامعه و... بتواند نقش مهمی را در واکاوی حقایق برای جامعه و روشن شدن اذهان عمومی بازی کند. البته هوشیاری خطیبان جمعه و روحانیت آگاه در برابر فتنه های مختلف پس از انقلاب اسلامی باعث شده است که در جبهه باورمندان به انقلاب اسلامی در سه دهه گذشته رویش های بسیاری پدید آید. البته طبیعی است که ریزشهایی نیز وجود داشته است.
جمهوری اسلامی:فریب رسانهای
«فریب رسانهای»عنوان سرمقالهی روزنامهی جمهوری اسلامی است که در آن میخوانید؛غرش بولدوزرهای فوق سنگین رژیم صهیونیستی برای ویران کردن خانههای فلسطینی در شرق بیت المقدس و کرانه باختری، از دور جدید سیاستهای صهیونیستی خبر میدهد. صهیونیستها در نظر دارند در شهرک "آریل" برای ساخت ۵۰ واحد مسکونی به تصاحب املاک، تخریب خانهها و تسطیح زمین بپردازند. به طور همزمان شهرک سازیها در ٨ منطقه دیگر نیز در مقیاس وسیعی، عملیاتی شده است.
رژیم تل آویو مدعی است عملیات شهرک سازی را برای ۱۰ ماه متوقف کرده ولی از این پس حاضر نیست ا ین عملیات را متوقف نگهدارد. با اینحال، نتانیاهو و دستیارانش سعی دارند حتی از این اقدامات نیز به عنوان یک اهرم فشار علیه محمودعباس و مذاکره کنندگان فلسطینی بهره برداری کنند و تا سر حد امکان از طرف فلسطینی، باز هم امتیاز بگیرند.
برای تحقق همین منظور، دولت نتانیاهو در یک مانور تبلیغاتی چنین وانمود کرده که خواستار از سرگیری ساختوسازها نیست بلکه همچنان میخواهد حسن نیت خود را به محمود عباس نشان دهد. به طور همزمان "شائول گلدشتاین" رئیس شورای یهودیان منطقه "گوش اتزیون" میگوید عملیات ساخت و سازها به آرامی به پیش میرود و شتاب چندانی نخواهد داشت. در همین حال، صهیونیستها سعی دارند این عملیات را به یک جشن کامل تبدیل کنند و با رقص و پایکوبی، به جنگ روانی علیه فلسطینیها بپردازند. در واقع صهیونیستها مایلند با این اقدام خود چندین هدف را به طور همزمان دنبال کنند.
۱ - نشان دهد گویا "ابتکار عمل" را در اختیار دارند و این رژیم صهیونیستی است که "تصمیم آخر" را میگیرد.
۲ - دولت "نتانیاهو" از خود سلب مسئولیت کند و چنین وانمود سازد که گویا "صهیونیستهای افراطی" در این زمینه تصمیم گرفتهاند و به حرف دولت هم ترتیب اثری ندادهاند. متاسفانه رسانههای مزدور عرب از جمله شبکه تلویزیونی الجزیره هم از ظرفیت خود برای جا انداختن این "القائات صهیونیستی"، بیشترین خوش خدمتی را کردهاند و شبکه الجزیره ادعا کرد شهرک نشینان افراطی منتظر تصمیمات نتانیاهو و دولتش نماندند و به صورت "خودجوش" تصمیم به ادامه شهرکسازیها گرفتند!
٣ - موضوع مهمتر به مذاکرات نمایشی اخیر بر میگردد که در واشنگتن، شرم الشیخ و تل آویو جریان یافت ولی صهیونیستها با این "جنجال رسانه ای" پیرامون آغاز شهرک سازیها، در واقع بر شکست مذاکرات سازش، سرپوش گذاشتند تا نظرها را به سمت و سوی دیگری منحرف کنند و هیچکس به ناکامی در مذاکرات سازش نیندیشد.
۴ - صهیونیستها با جشن و پایکوبی و پوشش رسانهای آن، سعی دارند دروغ بزرگی را جا بیندازند و نشان دهند که شهرک سازیها از همین روزها و از نیمه شب ۲ شنبه آغاز شده است و حال آنکه اساساً شهرک سازیها متوقف نشده بود که عملیات ساختمانی از همین روزها آغاز شود.
۵ - آمریکا و تیم اوباما هم به چنین جنجالی برای سرپوش گذاشتن بر شکست خود شدیداً احتیاج دارد. این برای نخستین بار طی دهههای اخیر است که دولتمردان آمریکائی بیشترین نرمش و کرنش آشکار و نهان را نسبت به تل آویو انجام میدهند ولی تحقیرآمیزترین واکنشها را دریافت میدارند. برای نخستین بار، در موقع سخنرانی رئیسجمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل، صندلیهای هیئت اسرائیلی خالی بود. بعلاوه علیرغم آنکه "جوزف بایدن" معاون رئیسجمهور آمریکا خود را یک "صهیونیست دو آتشه" معرفی کرده دولت نتانیاهو با تصویب شهرک سازیهای جدید دقیقاً همزمان با سفر وی به تلآویو، دهن کجی آشکاری علیه او صورت داد. اوباما و سایر همدستانش در غرب دمکرات امید زیادی به حمایت "لابیصهیونیستی" در انتخابات آینده دارند و امیدوارند جنجال رسانهای اخیر پیرامون جشن از سرگیری شهرک سازیها به تقویت موضع آنها نزد صهیونیستها منجر شود.
با اینهمه، اصل موضوع نشانگر عدم تمایل مشترک آمریکا و صهیونیستها به یک مذاکره جدی و نتیجه بخش است. صهیونیستها بارها مطرح کردهاند که طی ٣ سال آینده نباید توافقی جدی با فلسطینیها محقق شود. این بدان معنی است که اصل مذاکرات سازش، یک تقسیم کار برای جا انداختن یک "فریب رسانهای" بود که با هدف "عبور از مقطع کنونی" تدارک گردیده بود. جشن اخیر صهیونیستها به منزله آنست که تل آویو توانسته از این مرحله بگذرد! جشنی که طیف خائن محمود عباس هم زمینه ساز آن بود و با پذیرش مذاکرات، سهم و نقش اصلی را برعهده داشت.
سیاست روز:نماز جمعه مقدمه مدنیت توحیدی
«نماز جمعه مقدمه مدنیت توحیدی»عنوان سرمقالهی روزنامهی سیاست روز به قلم دکتر سید عبدالعزیز رضوانی است که در آن میخوانید؛
یکم) اولین نماز جمعه؛ اولین دولت
در دوران جاهلیت، روزهای هفته نامهای دیگری داشت و به ترتیب شِیَار، الأَوَّل، أَهـْوَن(یا، أوْهَد)، جُبَار، دُبَار، مُوْنِس و العَرُوبَه نامیده میشدند. در صدر اسلام، اسامی این روزها تغییر کرد و العروبه، را جمعه نامیدند.
حضرت پیامبر اعظم(ص) در جریان هجرتشان به یثرب، در محلهای به نام قبا توقف کردند و وارد یثرب نشدند تا مولای متقیان، علی(ع) و فاطمه زهرا(س) به ایشان ملحق شوند. مورخان گزارش کردهاند که ورود حضرت به قبا، در روز دوشنبه واقع گردید. ایشان، تا روز پنجشنبه با مردم قبا نماز گذاردند و در همان مکان، نخستین مسجد در اسلام را بنا کردند. سپس در روز جمعه، به سوی یثرب حرکت کردند و در وادی "رانوناء" همراه مردم مدینه «نخستین نماز جمعه» را، اقامه کردند. آن حضرت مجددا به قبا بازگشتند و چون علی(ع) و فاطمه(س) به ایشان ملحق شدند، هجرت به یثرب کامل گردید. با ورود حضرت به یثرب این شهر مدینهالرسول نامیده شد. حضرت در مدینه نخستین دولت در اسلام را بنا کردند. از آن پس و تا پایان عمر، پیامبر(ص)، نماز جمعه، را اقامه فرمودند.
دوم) اسرار نماز جمعه
بررسی همین چند گزاره تاریخی که به اختصار بیان کردم، اسراری نهفته است که اندیشمندان و محققان اسلامی زوایایی از آن را آشکار ساختهاند. نماز جمعه از ظهورات بسط ید نبوت است. وقتی پیامبر اعظم(ص) توانستند از حلقه مشرکان هجرت کنند، اقامه نماز جمعه آغاز گردید. نماز جمعه، مقدمه تاسیس حکومت اسلامی و مقوم آن است. تاسیس حکومت اسلامی، پس از ورود
امیر مومنان(ع) به قبا و با ورود ولایت به جمع مومنان، صورت تحقق میپذیرد. به بیان دیگر رابطه اسرارآمیزی بین تاسیس دولت اسلامی، نمازجمعه، بسط یافتن دین و ولایت برقرار است. آیا در همین گزارههای تاریخی نمیتوان سرّ آنکه گفتهاند ظهور حضرت بقیهالله در روز جمعه واقعه خواهد شد، را دریافت؟ چه رازی در پیوند جمعه، ولایت حضرت حجت(عج) و تاسیس دولت موعود جهانی اسلام، نهفته است؟
سوم) جمعه یا متفرقه
به گمانم امت اسلامی از کم اعتنایی به نماز جمعه باید خویشتن را ملامت کند. برخی از جوامع اسلامی، گرچه به حضور در نماز جمعه اهمیت میدهند، اما آن را در عین تفرق اقامه می کنند و در هر مسجد یک نماز جمعه برپا میکنند. نمیخواهم به نقد و بررسی آرای فقهی ایشان در این خصوص بپردازم؛ اما به یک مهم اشاره میکنم و آن اینکه جلوه اقتدار و عزت مسلمین، در هرچه باشکوهتر اقامه شدن نمازهای جمعه بیشتر نمایان میشود. شاید یکی از اسرار تاکید تشیع بر اقامه نماز جمعه واحد در هر شهر، همین امر باشد. بدیهی است آثار وحدت بخش و عزتآفرین یک نماز جمعه، در نمازهای متفرقه- ولو به نام جمعه اقامه شود- آشکار نخواهد شد. به علاوه در اقامه نماز جمعه، در امت اسلامی- و متاسفانه، گاه در برخی از نمازهای جمعه شیعیان- به اهم امور مسلمین، مسئله مهم فلسطین که پاره تن اسلام است، توطئههای استکبار جهانی و ایادی شیطان علیه اسلام، مشکلات متن جامعه اسلامی و... کم اعتنایی میشود. ولی امر مسلمانان جهان(مد ظله العالی) در دیدار دیروزشان با شورای سیاستگذاری ائمه جمعه از همین منظر به مسئله اشاره فرمودند و ضمن تاکید بر مسائل مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، دینی و بینالمللی نماز جمعه، تأکید کردند: «مهمترین وظایف ائمه جمعه، توجه بیش از پیش به این جایگاه والا، آگاهی از واقعیتهای روز جامعه، غافل نشدن از طراحیهای دشمن، ارتباط نزدیک و صمیمی با جوانان و استفاده از ابتکار و تواناییهای آنان است.»
چهارم) خود را ملامت کنیم
یک نکته هم از باب ملامت و به طور خاص به جامعه خودمان اشاره میکنم؛ گرچه برگزاری نماز جمعه در ایران اسلامی به صورت مجتمع صورت میپذیرد و سیمایافتخارآمیزی از اجتماعات پرشور در این عبادت الهی - سیاسی را نمایان میسازد، اما هنوز بسیاری از ما، اهمیت نماز جمعه را در نیافتهایم و شوق حضور در آن را در خود نمیبینیم.
امید می رود با بیانات روز گذشته نایب بر حق امام زمان(عج) ائمه محترم جمعه بر کیفیت محتوای خطبههای خود بیفزایند و آحاد ایران اسلامی نیز به حضور شورانگیز خود در صفوف نماز جمعه بیفزایند. باشد که جمعه ظهور نزدیکتر گردد. انشاء ا...
رهبر انقلاب اسلامی در بیان جایگاه والای نماز جمعه، به ویژگیهای منحصر به فرد نماز جمعه از جمله تکرار هفتگی آن اشاره کردند و افزودند:
نماز جمعه همچون نشانههای راهنما است که هر جمعه در مقابل دیدگان آحاد مردم قرار میگیرد و به آنان مسیر صحیح حرکت را نشان میدهد.
ابتکار:بسیجیانی که تصاویرتان از تلویزیون پخش میشود
«بسیجیانی که تصاویرتان از تلویزیون پخش میشود»عنوان سرمقالهی روزنامهی ابتکار به قلم لیلی محسنی است که در آن میخوانید؛این روزها تلویزیون تصاویر و فیلمهایی از ایام جنگ تحمیلی را نشان میدهد، تصاویری که در آنها جوانان داوطلب با حمل سلاح و مهمات بطرف سربازان یا تانکها یا هواپیماهای متجاوز عراقی شلیک میکنند.
دیدن چنین فیلمهای مستندی برای نسل جوان امروز ایران، جالب و جذاب است.دیدن این تصاویر اما برای جوان امروز ایرانی این سوالها را پیش میآورد که داوطلبان بسیجی با چه انگیزهای از محیط آرام و بی خطر سکونتگاه خود را رها کرده و با رفتن به خط مقدم جبهه، تن نحیف خود را در معرض تیر و آتش قرار داده بودند؟
یک جوان شهری یا روستایی در آن روزها چگونه دلش میآمده خانه و دوستان و همکلاسیها همسایهها و انواع لذتها و شیرینیهای زندگی در عنفوان جوانی را رها کند به محیط پرخطر و بی مزد جبهه برود؟
یک پدر در آن روزها چگونه دلش میآمده همسر و فرزندانش دل بکند و آنها را تنها بگذارد و به جبهه برود؟
آنروزها مگر «سرمایه اجتماعی» چقدر بالا بوده که صدها هزار نفر را برای فدا کردن جانشان و برای حفظ امنیت هموطنان و دفاع از اسلام و کشور داوطلبانه راهی جنگ و خون و آتش و سلاحهای شیمیایی میکرده است؟
با معیارهای امروز، رفتار بسیجیها و رزمندگان داوطلب آن روزها در گذشتن از مواهب و لذتها و شیرینیهای زندگی و پذیرش خطر کشته شدن و مجروح و اسیر و شدن، قابل فهم نیست...
برای نسل امروز شاید باورکردنی نباشد که چه نیرویی بسیجیان را از همه لذتهای جوانی جدا میکرد و به دل خطر میفرستاد.
نسلی که دیده برخی برای رسیدن به مقام و ثروت دنیا چه دغلبازیهایی که در نیاورده و چه دروغهایی که نگفته اند...
نسلی که دیده برخی چگونه از نسبت آقازادگی خود برای دور زدن مقررات و بیشتر بهرمند شدن از امکانات و رانتها چه تقلاها و تلاشها که نکرده اند...
نسلی که دیده طی سالهای بعد از جنگ، روحیه گذشت و ایثار و از جان گذشتن چگونه کم رنگ شد و جای خود رابه روحیه حرص و تجملگرایی و اشرافیگری و دست درازی نامشروع به بیت المال داد.
نسل جوان امروز که در فرهنگ خودخواهی و نفس پرستی و فردگرایی و اشرافی گری و فخرفروشی بزرگ شده، فداکاری و از جان گذشتگی داوطلبانه بسیجیان دوران جنگ به راستی قابل فهم و باور نیست...
بسیجیانی که این شبها تصاویرتان از تلویزیون پخش میشود...
ما را ببخشید که نمیفهمیم شما که بودید و چگونه و چرا آنطور از همه لذتهای دوران جوانی و از گرمی کانون خانواده و از لذت تماشای بزرگ شدن بچه هایتان گذشتید و جلوی گلوله رفتید.
ما اعتراف میکنیم که شما را نشناختیم آنطور که حقتان بود و به شما احترام نگذاشتیم آنطور که وظیفه مان بود.
از پدران و مادرانتان احوالپرسی و دستگیری نکردیم آنطور که حقشان بود و توی دهان آن یاوه گویان فاسدی که شما و راه شما و ارزشهای شما جسارت کردند، نزدیم آنطور که حقشان بود.
ما بازماندگانتان را در آسایشگاهها و بیمارستانها تنها گذاشتیم و فراموششان کردیم.
از همه بدتر، ما راه شما و آن چیزی که شما را به ایثار و از جان گذشتن ترغیب میکرد به فراموشی سپردیم آن قدر که امروز حتی نمیفهمیم چرا شما زن و بچه و پدر و مادرتان را تنها گذاشتید و جلوی گلوله و توپ و بمب شیمیایی رفتید.
ما در حق شما خیلی جفا کردیم... به بزرگی خودتان ما را ببخشید.
آفرینش:محیط زیست و مسئولیت پیشرو
«محیط زیست و مسئولیت پیشرو»عنوان سرمقالهی روزنامهی آفرینش به قلم نغمه علی بیک زاده است که در آن میخوانید؛کاربردی کردن پژوهش ها و مطالعات زیست محیطی تدوین اهداف برنامه ریزی های کشوری را واقعی می کند.
طی تابستانی که گذشت رسانه ملی، مردم را به استفاده کمتر از آب سفارش کرد و علت کمبود آب اینطور مطرح شد که اگرچه امسال شاهد حجم زیادی از نزولات جوی به صورت باران بودیم اما به دلیل محدودیتی که در شبکه آب شرب تهران وجوددارد، میزان استفاده از آب شرب باید مدیریت شود.
اینکه مدیریت منابع باید انجام شود، امری اجتناب ناپذیر است ولی نکته قابل توجه آنستکه یکی از دلایل کمبود آب، فقدان بارش برف به میزان مکفی در طول ماه های سرد سال می باشد.
اگرچه نظرات مختلفی در مورد میزان تاثیر فعالیت انسان بر روی کره زمین و رابطه آن با تغییردمای جو وجود دارد اما مسئله "گرم شدن کره زمین" امری است که کلیه دانشمندان به آن اذعان دارند و حتی مردم کوچه و بازار هم در گفتگوهای روزمره خود به تغییرات آب وهوا طی سالیان گذشته اشاره می کنند.
در حال حاضر مطالعاتی انجام شده است که نشان می دهد نوسان دما در آبهای اقیانوس آرام که به پدیده الینو (ELINO) و انسو (ENSO) شناخته می شود بر نوسانات بارش های نقاط دیگر جهان از جمله ایران اثرگذار است و تاثیر آن در افزایش بارش های پائیزی و نیز خشکسالی های پائیزی بررسی و اعلام شده است.
عدم بارش برف و به تبع آن افزایش نزولات جوی به صورت باران از دو منظر قابل توجه خواهد بود. اول آنکه باید درنظر داشته باشیم که از این پس مساحت کمتری از مناطق کوهستانی به عنوان ذخیره گاه های طبیعی آب عمل خواهندکرد و دیگر آنکه به دلیل عدم جذب آب در زمین های سخت، احتمال وقوع سیل در این نواحی افزایش می یابد. طبق پیش بینی های اعلام شده تا سال۲۰۱۴ زمین شاهد رکورد بی سابقه گرم شدن خواهد بود.
برای رویارویی با این مسئله باید تدابیر جدی اندیشیده شود. از آنجائیکه نوسان دما در آبهای اقیانوس آرام به صورت دوره ای، هرچندسال یکبار اتفاق می افتد و قابل پیش بینی است و به تبع آن وضعیت جوی در نقاط مختلف کشور ما نیز بررسی شده و قابل تخمین است. بنابراین نتایج این تحقیقات می تواند در برنامه ریزی کشور مورد توجه قرارگیرد تا نتایج برنامه ریزی های کشوری واقع بینانه و دست یافتنی باشد.
به هرحال کشوری مثل ایران که دارای مناطق خشک و نیمه خشک بیابانی نیز هست، گرم شدن زمین مسئله ای حاد است. این پدیده در مناطق کوهستانی و در مجاورت رودخانه های پرآب کشور می تواند به بروز سیل منجرشود و در مناطق گرم و خشک و فاقد پوشش گیاهی می تواند شرایط زیستی را به نحوی تغییر دهد که بر روی بهداشت و فرهنگ مردم منطقه و صعوبت زیست در برخی از نقاط کشور تاثیرگذار باشد.
درچنین شرایطی حفظ شرایط اقلیمی موجود و تقویت پوشش گیاهی کشور یکی از راههای مبارزه با تسریع گرم شدن هواست. امروز همان روزی است که جامعه بشری باید از خود بپرسد تا چه حد در برابر دستور "بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید" مسئولانه عمل کرده است و اکنون برای رهایی از عواقب ریخت و پاش های گذشته و گذشتگان چه راهکاری وجود دارد؟
البته یکی از مهمترین مسائل پیش روی دولتمردان، حضور موثر در جوامع منطقه ای و بین المللی و همراه کردن مدیران کشورها در حفظ محیط زیست کشورشان می باشد.
مسلما برای آنکه بتوانیم مشارکت کشورهای دیگر را برای محترم شمردن حقوق محیط زیست جلب کنیم نیازاست ابتدا خودمان در حفاظت از محیط زیست کشورمان کوشا باشیم و علاوه بر صیانت از پوشش گیاهی مناطق مختلف کشور، افزایش آگاهی عمومی درباره استفاده بهینه از سوخت و انرژی و نیز کمک به توسعه فضای سبز را در دستورکار قراردهیم.
آرمان:برای روسیه و چین مناسبات با ایران اهمیت دارد
«برای روسیه و چین مناسبات با ایران اهمیت دارد»عنوان سرمقالهی روزنامهی آرمان به قلم دکتر حسن بهشتی پور?است که در آن میخوانید؛ باید درباره موضع روسیه دقت شود. روسیه تحریمهایی که در چارچوب قطعنامه علیه ایران وضع شده را پذیرفته است و معتقد است باید به آن عمل شود. اما آمریکا، اتحادیه اروپا، استرالیا، کره جنوبی و ... به رهبری ایالات متحده، تحریمهای یکجانبهای را علاوه بر تحریمهای ورای امنیت وضع کردند. البته هند، افریقای جنوبی، برزیل و ترکیه قطعنامهای به شورای امنیت ارائه کردهاند که چنین اقداماتی ممنوع شود، اما به دلیل مخالفت آمریکا و متحدانش تاکنون
مسکوت گذاشته شده است. بنابراین روسیه با تحریمهای یکجانبه و خارج از قطعنامه شورای امنیت مخالفت میکند.
اما موضع روسیه در قبال تحویل موشکهای اس ٣۰۰ قابل تامل است. موشکهای اس ٣۰۰، کاملا کاربرد دفاعی دارد و علیه هواپیماهای متجاوز به حریم هوایی یک کشور به کار میرود. یعنی موشک زمین به زمین یا زمین به دریا نیست و کاربرد تهاجمی ندارد. این موشک میتواند با برخورداری از راداری که دارد اهداف متحرک را شناسایی و تعقیب کند و در نهایت یک هدف را مورد اصابت قراد دهد.
این سامانه موشک ضد موشک هم نیست، بلکه موشک ضد هواپیماست و کاملا جنبه دفاعی دارد و به همین دلیل بر اساس برداشت حقوق دانان از قطعنامه شورای امنیت این موشکها شامل تحریم نمیشود. چون این سامانه به هیچ وجه قدرت تهاجمی برای ایران به وجود نمیآورد. اما اسرائیل و آمریکا روسیه را تحت فشار قرار دادند تا این موشکها را در اختیار ایران قرار ندهد.
در مورد اسرائیل در مطبوعات گفته شده است که اسرائیلیها تکنولوژی هواپیماهای بدون سرنشین را در اختیار روسها قرار خواهند داد به این شرط که روسیه از تحویل سامانه دفاعی اس ٣۰۰ به ایران خودداری کند. آمریکاییها هم که از سال گذشته با زد و بندهایی که در رابطه با طرح سپر دفاع موشکی و مجموعه کارهایی که درباره ایران انجام دادند روسیه را ترغیب کردند که این سامانه را به ایران ندهد. طرف ایرانی هم که اعلام کرده که اولا روسها موظف هستند بنابر قرارداد این موشکها را تحویل دهند و اگر ندهند باید غرامت را بپردازند، ثانیا این که ایران در برنامهها و طرحهای دفاعی خود پروژههایی را در دستور کار دارد که اس ٣۰۰ و اس ۴۰۰ را در داخل تولید کند .
این بهترین سیاستی است که روسها را به تجدید نظر در سیاستهایشان وادار خواهد کرد. ضمن این که روسها برای فروش این سامانه به کشورهای عربی منطقه و دیگر کشورها که قبلا درباره آن رایزنی کرده بودند نیاز داشتند که نشان دهند در تعهداتشان پایبندی دارند و این بیتعهدی زنگ خطری را برای کشورهایی که در حال عقد قرارداد با روسیه هستند به صدا در آورد که روسها اساسا به توافقات خود پایبند نیستند که این هم ضربهای دیگر برای روسیه محسوب میشود.
سفر آقای مدودف به چین در راستای همکاریهای بین چین و روسیه صورت گرفته است. چین و روسیه برنامه بلندمدتی برای نزدیک کردن مناسبات میان طرفین و افزایش همکاریهای اقتصادی و نظامی دارند. اما در مذاکراتی که در سطح عالی انجام میشود حتما حدس زده میشود که درباره مسئله ایران هم گفتوگو کنند و مواضع شان را هماهنگ کنند.
بررسی رفتار سیاست خارجی روسیه و چین از سال ۲۰۰۲ تا به حال که بحث پرونده هستهای ایران مطرح شده، به ما نشان خواهد داد که این کشورها همواره بر اساس منافع ملی خود حرکت میکنند. زمانی که قرار است ایران را از نظر خرید بنزین یا دیگر فراوردههای نفتی تحریم کنند، چینیها شدیدا مخالفت میکنند و پای این مخالفت هم میایستند. خانم کلینتون به همین دلیل در قطعنامه شورای امنیت بندهای مربوط به تحریم بنزین و تحریم خرید نفت از ایران را حذف کرد تا چینیها و روسها حاضر شوند به آن رای مثبت دهند و وتو نکنند.
از طرف دیگر این تحریمها را در قالب تحریمهای یکجانبه جای دادند. معنی این موضوع این است که چینیها و روسها را در فروش بنزین و خرید نفت از ایران استثنا کردند تا بتوانند سایر متحدین خود را هماهنگ کنند و خارج از قطعنامه تحریمهای بیشتری علیه ایران اعمال کنند. این حیلهای بود که خانم کلینتون درباره این موضوع به کار گرفت.
توافق چین و روسیه درباره مسئله هستهای ایران قبلا هم انجام شده و حالا هم بعید نیست که چنین کاری انجام دهند و موضع واحدی اتخاذ کنند. اما زمانی این مسئله پیش میرود که اینها در تعارض با هم قرار نگیرند. به طور مثال وقتی روسیه با آمریکا درباره موضوعی به توافق میرسد، تعهدی ندارد که این توافق با چین هماهنگ باشد و بالعکس.
بنابراین روسیه و چین در زمینه مسئله هستهای ایران زمانی تجدید نظر خواهند کرد که منافع آنها اقتضا کند و باید دید آیا ایران رفتاری کرده یا اقداماتی انجام داده که این کشورها را به تجدید نظر در روابطشان با ایران وادار کند و آیا تحولی در مناسبات این دو کشور با ایران رخ داده که آنها را به تجدید نظر اساسی درباره سیاستهایشان در مورد ایران وادارد یا خیر؟
گرچه اطلاعاتی درباره این موضوع در دست نیست اما حدس تحلیلی من این است که چنین اتفاقی نیفتاده و روسیه و چین کماکان بر اساس منافع ملی کشور خودشان حرکت میکنند و به منافع ایران هم هیچ توجهی ندارند. اما مناسبات با ایران برای این کشورها مهم است و این مناسبات بخشی از منافع ملی این کشورها را تشکیل میدهد. و به همین دلیل ایران به راحتی از روابط این کشورها قابل حذف نیست. برخلاف بعضی نظرها، مبلغ مبادلات چندان تعیین کننده نیست.
برخی معتقدند رابطه اقتصادی چین و آمریکا میلیاردها دلار ارزش دارد و کسری این مبادلات صد میلیارد دلار به نفع چین است در حالی که کل حجم مبادلات ایران و چین حداکثر پنجاه میلیارد دلار است . در اقتصاد، سیاست و امنیت بین الملل، اولا یک دلار هم یک دلار است. یعنی بر روی ظرفیتهای هرچند کوچک هم کار میشود.
ثانیا کشورها اینها را در تعارض با هم قرار نمیدهند. سعی میکنند سیاست خود را دنبال کنند. سعی میکنند هم با ایران رابطه داشته باشند و هم با آمریکا. نکته سوم که مهمتر از هر دوی اینهاست، این است که اصولا سیاست ایران به دلیل مخالفتی که با آمریکا دارد همیشه عامل فشاری بوده است که روسیه و چین از آن در مناسبات خود استفاده میکنند. اگر کارت ایران را هم از دست بدهند که خودشان را خلع سلاح کردهاند. بنابراین همیشه سعی کردهاند مناسباتشان را با ایران نگه دارند و همواره روی این مسئله کار کردهاند.
جهان صنعت:روزنهای برای امید
«روزنهای برای امید»عنوان سرمقالهی روزنامهی جهان صنعت به قلم محمدحسین مهرزاد است که در آن میخوانید؛ این حرفها اساسی نیست و دولت باید مشکل اشتغال و تورم را حل کند؛ این گفته رییس قوهای است که به زعم رییسجمهور در راس امور نیست.
اینکه علی لاریجانی اشتغال و تورم را مشکل میپندارد جای شکر بسیار دارد. با وجود هجوم روزانه آمارهای دولتی بر افکار عمومی مبنی بر اینکه نرخ تورم به رقم بیسابقه حدود هشت درصد رسیده و آمار بیکاری کمکم یکرقمی میشود باید خوشحال بود که هنوز مسوولانی هستند که این همه آمار را میبینند اما باورشان به آنچه مردم حس میکنند، نزدیکتر است.
اگرچه دولت در پاسخ به صدای اعتراض مراجع تقلید پیرامون گرانی مدعی شد که به این بزرگواران آمار غلط میدهند اما احتمالا دیگر نمیتواند به رییس مجلس شورای اسلامی متذکر شود که آمار غلط به دستش میرسد.
بیاعتمادی به گزارشهای دولتی پس از آنکه از سوی مردم ابراز و با بیمهری مواجه شد به بیت علما در قم رسید و از آیتالله وحید خراسانی که پیرامون امور جاری کمتر لب به سخن میگشاید تا آیتالله مکارمشیرازی، هر یک از مراجع تقلید از تریبونی خاص به انتقاد از گرانیها پرداختند اما دولتمردان به جای پرداختن به اصل موضوع به دنبال این توجیه رفتند که گرانی با تورم فرق دارد!
توجیه جالبی بود اما برای پنهان کردن واقعیتی که در قصابیها و خواربارفروشیها هم به بدترین شکل خود را نشان میدهند، کافی نبود.
بیاعتنایی دولت به این همه نگرانی، رییس مجلس را هم وادار به موضعگیری کرد تا علاوه بر دفاع از کیان مجلس با طعنه دولت را متوجه عریانی مشکلات مردم کند.
اگرچه راههای قانونی اعتراض مردم به تصمیمات دولت صعبالعبور و پرهزینه است و مجلس نیز در طول پنج سال گذشته آنقدر مماشات کرده که دولت با فراغ بال تمامی سعی و خطاهایش را عملی کند اما هنوز هم میتوان امیدوار بود که مراجع تقلید قم و نماینده آنها در مجلس که رییس آن هم هست بتوانند دولت را متقاعد کنند که در مهار گرانی و بیکاری توفیق چندانی نداشته است و اگر بنا بود سیاستهای دولت گامی در جهت حل مشکلات بر میداشت امروز نباید در نقطهای میایستادیم که نرخ تورم رسمی حدود هشت درصد اعلام شود و صدای خرد شدن استخوان مردم به دلیل فشار گرانی به گوش رسد.
در این مقطع زمانی که کشور بدون برنامه اداره میشود و جراحی بزرگ اقتصاد با زیرسوال رفتن مهارت جراح هر روز با ابهامات جدیدی مواجه میشود، مردم برای همراهی نیازمند برداشتن گامهایی از سوی دولت برای رفع مشکلاتشان هستند اما وقتی ساکنان پاستور وجود مشکل را از اساس منکر میشوند چگونه میتوان انتظار داشت که آن را حل کنند؟
ذنیای اقتصاد:زرق و برق طلا و مالیات
«زرق و برق طلا و مالیات»عنوان سرمقالهی روزنامهی دنیای اقتصاد به قلم محمد صادق جنان صفت است که در آن میخوانید؛زرق و برق و زیبایی طلا بهویژه وقتی هنرمندان آن را به اشیای زینتی تبدیل میکنند، چشمها را خیره و آتش خرید آن را در دلها شعلهور میکند.
علاوه براین، فلز طلا، خاصیت بقای طولانیتر با حفظ بیشترین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی را دارد و نگهداشتن آن آسان است و قدرت نقد شوندگی بالایی دارد. این مساله موجب شده است که طلا کالای سرمایهای به حساب بیاید و تا مدتهای مدیدی پشتوانه پول ملی کشورها نیز قرار گیرد. چنین ویژگیهایی موجب شده است تقاضا برای طلا همواره به صورت موثر بالا باشد. در مقابل، استخراج و تولید طلا در برابر این میزان عرضه بسیار پایین است. آمارهای در دسترس نشان میدهد که بشر در تاریخ خود فقط ۱۷۰ هزار تن طلا تولید کرده است.
یک محاسبه ساده نشان میدهد در حال حاضر سرانه طلا در جهان حدود ۲۵ تا ٣۰ گرم است. این عرضه اندک و آن تقاضای بالا موجب شده است قیمت طلا همواره بالا باشد و روندی فزاینده را نیز تجربه کند. این مسائل موجب شده است که احساسی در میان مردم عادی وجود داشته باشد که فروشندگان طلا سودهای کلان و افسانه ای به دست میآورند. در حالی که نرخ سود فروشندگان طلا با نرخ سود بازرگانان مثلا شکر تفاوت چندانی ندارد و شاید حتی نرخ سود تجارت شکر بالاتر نیز باشد.
این دیدگاه و این تحلیل نادرست از نرخ سود تجارت طلا شاید در میان مدیران دولتی که قصد دارند مالیات برارزش افزوده از طلافروشان بگیرند، جاری باشد و آنها مخالفت طلافروشان با روش محاسبه مالیات مورد نظر دولت را از این صنف، برنمیتابند و اختلاف دولت و این صنف در دوسال اخیر دردسرساز شده است. بدون تردید صنف طلافروشان باید به قانون تن داده و از آن سرپیچی نکنند و مطابق با میزان درآمد و سودی که از تجارت این کار میبرد، مالیات پرداخت کند.
دولت نیز نباید در اخذ مالیات از این صنف نسبت به سایر اصناف و کارمندان تبعیض قائل شود و محکم و استوار باشد؛ اما این نیز قابل تردید نیست که قانون و آییننامههای اجرایی آن باید در کمال آرامش، دورنگری و بدون دخالت دادن حب و بغضها و نگاهها و تحلیلهای نادرست تدوین و اجرا شود.
آنچه از بحثهای مطرح شده در چند روز گذشته در مجادله میان دولت و صنف طلافروشان برمیآید این است که طلا فروشان به روش محاسبه مالیات اعتراض دارند و معتقدند روش مورد نظر دولت برای اخذ مالیات نوعی اجحاف است. از سوی دیگر دولت نیز فرار از شفافیت را علت اصلی تن ندادن طلافروشان به قانون عنوان میکند.
درباره این مجادله یادآوری چند نکته خالی از فایده نیست.
الف- سیاسی کردن یک موضوع مربوط به کسب و کار به ویژه از سوی برخی سایتها و احزاب سیاسی و تزریق بدبینی و کینورزی به یک صنف که کالایی پرزرق و برق و گران قیمت میفروشند، راهحل منطقی نیست. حل مسائل اقتصادی با روشهای سیاسی و تحریک احساسات شهروندان شاید گره کار امروز را باز کند، اما کارگشایی درازمدت نخواهد داشت. ضمن اینکه صنف طلافروشان هم باید به اتهام فرار از شفافیت که از سوی حامیان دولت مطرح شده، پاسخ قانعکننده بدهد.
ب- صنف طلافروشان که گفته میشود ۱۵ هزار نفرند باید ضمن سازگار شدن با قانون و مقررات مالیاتی به توافقهای اقتصادی پایبند باشند و در صورت اعتراض، اصلاح قانون را از مسیر قانونی پیگیری کنند. این صنف باید به مسائل و حاشیههایی که شهروندان به آنها دارند و فضا برای آنها چندان روشن نیست، توجه کرده و ضمن پیگیری حقوق خود، شرایط اقتصاد ملی را نیز در معادلات لحاظ کنند.
منبع: جام جم آنلاین
|