فدرالیسم و داریوش همایون


همن سیدی


• نگاه من به فدرالیسم مانند نگاه به یک علم و هنر است، فدرالیسم را در چهار چوب علوم سیاست و یکی از شاخص های توسعه این علم در ایران می دانم، راه حلی علمی برای دو مشکل: تمرکز قدرت و حقوق اقلیت ها. در واقع مخالفت با فدرالیسم را همان قدر غیرمنطقی میدانم که مخالفت با فیزیک یا شیمی یا هر علم دیگری ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۹ مهر ۱٣٨۹ -  ۱ اکتبر ۲۰۱۰


مخالفت جناب داریوش همایون با فدرالیسم، دور از ذهن نبود. هر چند ان را باید تنها بعد مانده در اندیشه گذشته ایشان دانست. امید بود که این بعد هم تغییر یابد که نشد! ایشان توانست پس از ۷۰ سال از دفاع مطلق از سلطنت دست بردارد و به دوگزینه "پادشاهی یا جمهوری" بیاندیشد، پس از ۵۰ سال فرق گویش و لهجه را از زبان تشخیص دهد و از همه مهمتر پس از ٣۰ سال به فساد و سانسور و خفقان حکومت پهلوی اذعان کند، که اینها البته همه مثبت است، کاش بقیه سلطنت طلبها هم چنین شهامت و درکی داشتند، اما این سوال هنوز مطرح است که چند سال دیگر اقلیتهای ایران باید هزینه بپردازند تا این بعد از اندیشه ایشان هم تغییر کند

چرا اقای همایون با فدرالیسم جن و بسم الله شده اند؟ این نگرانی قابل فهم است در واقع با فدرالیسمی مخالف است که به تجزیه ایران ختم شود و البته سیاسیونی هم هستند که در انکارا نه از زاویه رفع ستم، بلکه به امید کشورگشایی و توسعه قلمرو به ایران چشم دوخته اند، اما قرار نیست ترکهای ایران هزینه زیاده خواهی انها را بپردازند.

نگاه من به فدرالیسم مانند نگاه به یک علم و هنر است، فدرالیسم را در چهار چوب علوم سیاست و یکی از شاخصهای توسعه این علم در ایران میدانم، راه حلی علمی برای دو مشکل: تمرکز قدرت و حقوق اقلیتها. در واقع مخالفت با فدرالیسم را همان قدر غیرمنطقی میدانم که مخالفت با فیزیک یا شیمی یا هر علم دیگری، میتوان در مورد انواع فدرالیسم و مکانیزم اجرائی ان اختلاف داشت اما مخالفت با کلیت فدرالیسم را یک گزینه ای کردن اینده ایران میدانم که طبعا خطرناک خواهد بود.

واضح است که در حوزه اندیشه، اقای همایون حق دارند مخالف فدرالیسم باشند این حق باید کاملا محفوظ باشد، اما انچه نگارنده را نگران کرد، مصاحبه اخیر ایشان و اعلان "مبارزه" علیه فدرالیسم است. این کلمه مبارزه در ادبیات سیاسی ایران معنی بسیار سنگینی دارد. سوال این است اگر علیرغم میل اقای همایون در فضائی ارام و در رفراندومی دموکراتیک، اقلیتهای غیرفارس ایران به نظامی فدراتیو رای دادند، ایشان چه می کنند؟ مخصوصا اگر در هیات حاکمه اینده ایران سهمی داشته باشند؟ ایشان به چه نحوی با هواداران فدرالیسم مبارزه می کنند؟ حتما اگاهند که به مبارزه با مبارزان برمیخیزد، مبارزانی که از حق شهروندی خود استفاده کرده اند، مبارزانی که با مبارزه این حق را به دست اورده اند. مبارزه با مبارزان به سان مبارزه با جمهوری اسلامی نخواهد بود. انان مبارزانی حرفه ای هستند، من برای کسانی هم که مبارزه را در حد چند تظاهرات جلو سفارت یافته اند، باز احترام قائلم اما اقای همایون باید بدانند که این بار با مبارزانی رو در رو خواهد بود که زندگی شان مبارزه شده است، به عبارتی مبارزه برایشان عین زندگی است، به انچه که می گویند باور دارند، به اگاهی رسیده اند و دنیای پیرامون خود را شناخته اند. من راه حل دیالوگ را بهتر از این مبارزه می دانم، بهتر و کم هزینه تر.

این نوشته فعلا ناتمام می ماند تا در فضائی غیر از فضای مبارزه ای از این دست، ادامه یابد.

هێمن سیدی