سه سروده‌ی پاییزی


یوسف صدیق (گیلراد)


• اندیشه‌های خزانی،
خیابانی پوشیده از صدای کلاغان
و اتاقی آکنده از بی‌ خوابی‌هایم. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۱ مهر ۱٣٨۹ -  ٣ اکتبر ۲۰۱۰


 
پاییز (۱)

نه‌ گٔل‌های قالی‌ می‌‌خشکند،
نه‌ تمنای تماشای تو.
چشم در چشم پاییز
پیراهن زردم را می‌‌پوشم
و پیش از آنکه
ساعت‌های شنی
تلنگری به زمان بزنند؛      
به تو می‌‌رسم.


پاییز (۲)

چینه دان شعرم را
از واژه‌ها پر کرده‌ام.
قناری ناپیدایم را
در بهاری که نمی دانم کجاست؛
انتظار می‌‌کشم.
پاییز
ناباورانه نگاهم می‌‌کند.


پاییز (۳)

اندیشه‌های خزانی،
خیابانی پوشیده از صدای کلاغان
و اتاقی آکنده از بی‌ خوابی‌هایم.
*   *
کتاب خفته را
از کنار بسترم برمی‌دارم.
چمدان پر از پاییزم را می‌‌بندم
و همچون کسی
که به تبعید می‌‌رود؛
از خانه دور می‌‌شوم.

مهر ۱۳۸۹