وقتی صدا و سیما از سوپرمارکتها شکست میخورد
•
مردم به دنبال دلایلی بودند که تلویزیون برای نخستین بار مجموعهای ساخته مهران مدیری را روی آنتن نبرد و حالا همه ناچارند برای تماشای «قهوه تلخ» پول پرداخت کنند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۴ مهر ۱٣٨۹ -
۶ اکتبر ۲۰۱۰
صبح، سه تا سیدی یا یک دیویدی میخرید به قیمت 2500 تومان و شب مینشینید به همراه خانواده، قهوه تلخ میبینید.
این روزها، برنامه شنبههای بسیاری از خانوادههای ایرانی این است. «قهوه تلخ»، آخرین ساخته مهران مدیری است، او را باید به همراه عادل فردوسیپور تنها سوپراستارهای تلویزیونی پس از انقلاب دانست که به «برند» بدل شدهاند.
این دو در هرشرایطی میتوانستند (و میتوانند) مخاطبانشان را پای تلویزیون بنشانند و از تماشای شبکههای ماهوارهای در ساعاتی بازدارند.
«قهوه تلخ» به همراه «قلب یخی» این روزها بازار سوپرمارکتها را داغ کردهاند این نخستین بار است که پای سریالها به شبکه نمایش خانگی باز میشود.
شایعات مختلفی که حول «قهوه تلخ»، منتشر شد جدا از صحت و سقم آن تا حدودی به توجه افکار عمومی به این سریال کمک کرد. مردم به دنبال دلایلی بودند که تلویزیون برای نخستین بار مجموعهای ساخته مهران مدیری را روی آنتن نبرد و حالا همه ناچارند برای تماشای «قهوه تلخ» پول پرداخت کنند.
شایعه مشکلات ممیزی، نخستین انقلتی بودکه در این میان مطرح شد که البته این ماجرا در نظر کماطلاعترین مخاطبان نیز قابل قبول نیست.
تاکنون تمامی آثار مدیری طی حدود 2 دهه، حتی تأویلپذیرترین و کنایهآمیزترین آنها با حمایت رسمی تلویزیون ساخته شدهاند و طبعاً مدیری در همه آنها تمامی ضوابط سیما را مراعات کرده، کارهایش همیشه از پربینندههای تلویزیون بوده و همواره از حمایت کامل مقامات ارشد سیما نیز برخوردار بوده است. حال چگونه پس از این همه سال، ناگهان مدیری مجموعهای نامتناسب با ضوابط و معیارهای سازمان ساخته است؟ اینها همه به کنار، آنها که 6 قسمت ابتدایی «قهوه تلخ» را دیدهاند، تأیید میکنند که سریال، اصلاً مشکل ممیزی ندارد.
پس عملاً این احتمال منتفی است اما رئیس سازمان صداوسیما اخیراً تأکید کرده که «قهوه تلخ» مورد تأیید سازمان نیست.
از طرف دیگر مجوز «قهوه تلخ» توسط وزارت ارشاد صادر شده واینکه اساساً چرا باید ضوابط و معیارها در صداوسیما و شبکه نمایش خانگی این همه تفاوت داشته باشد،خود سوال برانگیز است.
مگر چقدر مخاطبان این دو رسانه تفاوت دارند؟ چرا آقای ضرغامی دلایل اینکه سریال مورد تأییدشان نیست را اعلام نمیکنند؟
شایعه دوم اما بوهای مشکوکتری میدهد! اینکه تلویزیون، مهران مدیری را به دلیل امتناع از شرکت در یک نشست سیاسی طرد کرده و اجازه پخش به آخرین اثر او نداده است؛ شایعهای که دهان به دهان گشت و البته در اقبال عمومی نسبت به مجموعه موثر بود. (میبینید، تلویزیون شرایطی برای خود پدید آورده که مردود شدن یک اثر توسط تلویزیون، برای آن اثر، تبلیغ به حساب میآید و امتیاز محسوب میشود!)
سوال اینجاست که به فرض صحت این خبر، چرا موضوعی که این همه برای صداوسیما اهمیت دارد، برای ارشاد مهم نیست؟ و اگر اصل ماجرا چندان مهم نیست و وزارت ارشاد میتواند اغماض کند، چرا تلویزیون نتواند؟
البته شایعاتی از این دست هرگز به طور رسمی تأیید یا تکذیب نمیشود ولی به هر صورت اگر تلویزیون قرار بوده با بایکوت مدیری، او را از جلوی چشم مردم دور کند، پس چرا از مسیری دیگر، مدیری در خانههای اکثر ایرانیان حضوری پررنگ یافته است؟
این شایعه چه واقعیت داشته باشد و چه نه، نیاز به موضعگیری شفاف سازمان صداوسیما دارد و سکوت، مشکلی را حل نمیکند.
ناگفته نماند که اگر این شایعات از سوی دستاندرکاران سریال با هدف تبلیغ و تحریک مردم برای خرید بیشتر سیدی، منتشر شده باشد، صدالبته اصلاً کار تمیزی نیست!
شایعه سوم اما مشکلات بازرگانی و مسائل مربوط به پخش آگهیهاست. ظاهراً مدیری و تهیهکنندگانش بر سر مبلغ قرارداد و سرنوشت آگهیهای بازرگانی به توافق نرسیدهاند. کاری به رقم پیشنهادی "گلیانیها" به تلویزیونیها ندارم اما تلویزیون، کمکم باید بپذیرد که «مونوپل»اش در خطر قرار گرفته است. باید بپذیرد که اگر نخواهد به نیازهای مخاطبانش تن دهد، باید با همه عرض و طولش خود را برای شکست خوردن از «سوپرمارکتها» آماده کند. تلویزیون باید از برج عاج پایین بیاید و برای آن که بیش از این دچار ریزش مخاطب نشود، هزینه کند و بعضی خط قرمزهای بی منطقش را کنار بگذارد. تلویزیون باید یاد بگیرد به قواعد بازار آزاد و آگهیها تن دهد و این اتفاق به زودی خواهد افتاد. حالا بابی گشوده شده که از این پس به یک روال بدل خواهد شد. اگر ماجرای « قلب یخی » و «قهوه تلخ» به موفقیت بینجامد، راه تازهای برای تولیدکنندگان کالاهای فرهنگی گشوده خواهد شد و هنرمندان، یاد میگیرند بدون تکیه به تلویزیون و سرمایه بیحسابش، حیات فرهنگی اثرشان را تضمین کنند.
البته این اتفاق تا حدود زیادی محصول ضوابط سختگیرانه و متصلب سیماست. طبعاً از این پس، هنرمند ترجیح میدهد با دوری از تلویزیون و طرف شدن با ارشاد، لااقل کمی از سختگیریهای بیمنطق در امان بماند. سیاستهای دفعی تلویزیون در کوتاهمدت، هنرمندان را به سوی موسسات نمایش خانگی سوق میدهد و بعید نیست زمانی عادل فردوسیپور هم برنامهاش را به شبکه ویدئویی منتقل کند( واقعا چرا که نه؟!) و یکی از معدود حلقههای اتصال مخاطبان با تلویزیون نیز از هم بگسلد.
اینجا خلاء تلویزیونهای خصوصی بیش از پیش به چشم میآید و اثبات میشود در صورت وجود رقیب برای تلویزیون دولتی، ترجیح تولیدکنندگان در آن است که به دلایل مختلف، قید تلویزیون را بزنند.
در شرایط موجود، موسسات نمایش خانگی که تاکنون با کمک سوپرمارکتها، رقیبی جدی برای سینما به حساب میآمدند، حالا نقش خود را گستردهتر کردهاند و کارکرد تازهای هم یافتهاند؛ تلویزیون خصوصی.
مخالفت با تأسیس تلویزیونهای خصوصی به هر حال عمر چندانی نخواهد داشت و چو در را روی آن ببندند، سر از روزن سوپرمارکت برخواهد آورد!
تا وقتی سیاستهای یک بام و دو هوا حداقل در حوزه فرهنگ وجود دارد، نتیجه آن میشود که مثلاً شما کنسرت رستاک یا آلبوم رضا یزدانی را هرگز در تلویزیون دولتی نخواهید دید اما میتوانید به سادگی CD یا DVD آن را تهیه کنید و به خانه بیاورید. ظاهرا سیاستهای وزارت ارشاد حتی در سختگیرانهترین شرایط (مثل حالا) از سیاستهای تلویزیون بازترند. تلویزیون هنوز نتوانسته مشکل «نمایش آلات موسیقی» را مرتفع کند و هنوز موفق نشده سیاستهای یکدست و دارای وحدت رویه برای خود تبیین و تدوین کند.
اینجاست که سهمش در سبد فرهنگی خانواده ها کمتر میشود و اعتبارش را روز به روز نزد مخاطبان از دست میدهد. مخاطبان هم ضمن تمایل روزافزون به شبکههای ماهوارهای و سریالهای ضعیف و دمدستی آن، حالا سریالهای نمایش خانگی را جایگزین تلویزیون کنند و همین ته مانده ارتباط خود را هم با تلویزیون قطع کنند.
اگر بپذیریم خانوادهها ظرفیت و نیاز تصویری محدودی دارند، سریالهای سخیف ماهوارهای و حالا سریالهای نمایش خانگی این نیاز روزانه را برآورده خواهند کرد و دیگر نوبت به تلویزیون نخواهد رسید.
تلویزیون اگر این روزها بخواهد آمار تازهای از مخاطبان خود استخراج و اعلام کند، بیشک نتیجه، چندان امیدوارکننده نخواهد بود و در این میان «قلب یخی» و «قهوه تلخ» نمودار فروششان رو به صعود میگذارد، حتی اگر به لحاظ کیفی با آثار خوب سازندگانشان فاصله داشته باشند.
*این مطلب در شماره روز 13 مهرماه 89 روزنامه شرق با حذف دو پاراگراف باتیتر "رقیبی برای صدا و سیما" به چاپ رسیده است.
منبع: وبلاگ کیوان کثیریان
keyvanmovie.persianblog.ir
|