سکوت - ناصر زراعتی

نظرات دیگران
  
    از : شهرام صدیقی

عنوان : شعر زیبا
زمانی بر این باور بودم که شعر را میتوان از طریق مهندسی کلمات ، تولید کرد. از این نظر اکنون مدتهاست که فاصله گرفته ام .
امروز باورم بر این است که شعر پیش از آنکه اکتسابی و یادگیری باشد ، ذاتی است. این بدین مفهوم است که تنها با مهندسی کلمات نمیتوان ادعای شاعر بودن کرد . شاعر کسیست که نوانایی هنری برای بیان احساسات خود را داشته باشد و بتواند حالت روانی خاص خود را با استفاده از کلمات ( سمبل و .. ) به تصویر بکشد.

با تقسیم شعر به خوب و باد نیز مخالف میباشم . کلماتی که مرور میکنیم یا شعر هستند و یا اینکه شعر نیستند. آنچه که سروده می شود را باید بطور لحظه ای دید . چیزی که بیانگر احساس و عاطفه لحظه شاعر باشد ، شعر است.
به این اعتبار سروده آقای زراعتی شعر است . من بیشتر با تقسیم شعر به زیبا و زیبا نبودن ان موافق میباشم.
زمانی که شاعر احساس مبهم وپیچیده‌ای در عاطفه‌اش داشته باشد به همان مراتب پیچدگی در اشعار او و استفاده بیشتر از رمز و سمبل برای بیان این احساس در اشعارش مشاهده میشود. کاستی که در شعر آقای زراعتی دیده میشود همانا ساده بودن شعر و کاستی در تصویر سازیست .
با این تعریف میتوان شعر را با هنر عکاسی مقایسه کرد ، چرا که در عکاسی نیز ما با ضبط لحظه ها روبرو هستیم. اینها لحظه‌های زمانی، احساسی و عاطفی عکاس هنرمند با اشیا و پدیدهای محیطش میباشد.
نتیجه اینکه نمیتوان هر کلمه و جمله زیر هم آمده و هر عکسی را یک کار هنری دانست.

شهرام صدیقی
٣۱۴۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱٣٨۹       

    از : مرتضا خبازیان زاده

عنوان : یک نگاه
مخالفین شاملو (در رد کلی وزن و تلاش برای رسیدن به وزن درونی) می گفتند درست است که آن چه شاملو عرضه می کند شعر است اما شکستن وزن و تلاش برای خروج از قواعد عروضی، حتا به فرض پیش کشیدن اوزان هجایی و استفاده از وزن های فولکلوریک در نهایت ممکن است به سنت اشتباهی بدل شود که با تقطیع سطرها و زیر هم نوشتن آن، شعر به تنگناهایی دچار شود که این روزها شاهدش هستیم، کم و بیش.
با احترام به آقای زراعتی، اعتقاد دارم آنچه در درون آقای زراعتی اتفاق افتاد، بی تردید حسی فشرده، قابل تامل و بسیار دردناک بوده که ذهن داستان پرداز آقای زراعتی، بین شعر و داستان نوسان کرده است. به اعتقاد من زبان و لحن این اثر مناسب شعر نیست. چنین زبان پاکیزه اما بسیار مناسب داستان است. صرف نظر از حرف این قطعه، اتفاقی در وجوه دیگری که لازمه ی یک شعر خوب است، نیفتاده و آنچه ما را تا انتها می برد چیزی جز حس فشرده در بین این واژه ها نیست و البته رام کردن چنان حسی در قالب واژه دشوار است و اگر دست ریزادی به آقای زراعتی گفته می شود، به قاعده نظر به همین وجه از اثر دارد.
٣۱٣۵۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ مهر ۱٣٨۹