خسوف زمینی


ساناز زارع ثانی


• از پنجره های باز نترس
و مرا به چشمک ستاره ها بدبین نکن
بگذار شب
مرا
تورا
اتاق را محاصره کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۷ مهر ۱٣٨۹ -  ۹ اکتبر ۲۰۱۰


 
دستانت را
روی پوستم بکش
تا خوابم ببرد

موهایم را به بازی بگیر
و بخواب با من
سراسر زمستان را...

گلویم را بگرد!

زبانت را در دهانم بگذار
تا با مزه ی واژگان تو حرف بزنم


حرفهایم را
نه از زیر زبانم
که از لای دندانهایم
بکش
روی عریانی ِ سایه ات


از پنجره های باز نترس
و مرا به چشمک ستاره ها بدبین نکن
بگذار شب
مرا
تورا
اتاق را محاصره کند

نترس!
این فقط یک خسوف زمینیست!

سرت را بی قرار
روی شانه هایم برقصان
مثل رقص سرخپوستی به دور آتش!


نزدیکتر بیا
و ته مانده ی نفسهایت را
بچسبان به ابتدای آههای کشیده ام !


بامن فریاد بزن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
حالا سیگاری روشن کن
تا ماه را تماشا کنیم !





٣. Okt. ۲۰۱۰
مونیخ