فراشد اضمحلال فرهنگی و بازداشت فعالان فرهنگی


کیهان یوسفی


• گفتمان است حق طلب کرد به سلاح نیرومند مردم و ملتی برای مطرح نمودن و مبارزه برای تأمین مطالباتشان تبدیل می‌شود. گفتمانی که هویت ملی را تعریف نموده و به آن شخصیت می‌بخشد و ویژگیها و تفاوتهای خویش را در برابر گفتمان تمامیت‌خواه حاکم نمایان می‌کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۱ مهر ۱٣٨۹ -  ۱٣ اکتبر ۲۰۱۰


هرفردی به شیوه‌ای آگاهانه و در میان گروهی ویژه درپی شناخت و تعریف خود است. هویت (identity ) در اصطلاح به معنای هستی، سرشت، ماهیت و وجود است. هویت ویژگیها یا ماهیتی است که باعث تمایز یک فرد از دیگران می‌شود. در تقسیم‌بندی کلی می‌توان هویت را در دو سطح تعریف کرد:
۱- هویت فردیinvaidual identity)
۲-هویت جمعی (collective identity)
- در سطح فردی، هویت نقطه‌ آغاز ورود به دنیای اجتماعی است و در سطح جمعی نیز نقطه اساسی بقاء، تداوم و بالندگی در میان اجتماعات دیگر است. هویت در سطح جمعی چندین قسم را در برگرفته و هر فردی همزمان و به صورت عادی می تواند چندین هویت (جمعی) را بپذیرد.به عنوان نمونه تعلقات گوناگون همچون تعلق به خانواده، قبیله، دین، طبقه اجتماعی، ملت و ... . هویت ملی همچون پدیده‌‌ای سیاسی ـ اجتماعی دستاورد عصر جدید بوده که در اواخر سده‌ی نوزدهم میلادی وارد ادبیات سیاسی و معادلات سیاسی ـ اجتماعی مشرق‌زمین و به ویژه خاورمیانه گردید.
حق تعیین سرنوشت و تعیین و انتخاب سرنوشت زندگی با تشکیل واحد جغرافیایی ـ سیاسی تحت عنوان دولت ملی باعث مطرح شدن مبحثی تحت عنوان منافع ملی گردید که جامعه و افراد را به طریق، شیوه‌ای هارمونیک به همدیگر گره می‌زد و تعلقی را در میان آنها به وجود می‌آورد که خمیرمایه و مبنای این تعلق بر اساس فاکتور‌هایی همچون زبان، فرهنگ، تاریخ، خاک، مذهب و ... مشترک تعریف و با همراهی اراده و خواست سیاسی مشترک به واقعیت عینی تبدیل می‌گردید.
توسعه طلبی یکی از گرایشات دولت است، دولت ملی نیز علاقه زیادی به آن دارد تا برای ارضاء و توجیه، میل و علاقه‌ی خود به رشد و فراگیر شدن، بدان متوسل شود.
بیشتر دولت ـ ملتهای کنونی میل زیادی به همسانسازی و یکدست کردن ملیتهای گوناگون تحت سلطه فرمانروایی خود دارند و این استدلال که تفاوتهای فرهنگی منبع غنای فرهنگی کشور‌ی هستند و هویت ملی می‌تواند توسط پارادایمهایی با تفاوتهایی ظریف تعریف شود، استدلالی رایج و باب میل این دولتها به قصد عملی نمودن تئوری خود و ذوب این ملتها می‌باشد. مثال بارز این پدیده هم ایران کثیرالمله است، ایرانی که طی صد سال گذشته میدان بحث و نزاع میان دو گفتمان بوده و هست. گفتمان انحصار طلب و تمامیت‌خواه که قدرت و ابزار سرکوب را تحت اختیار دارد و می‌خواهد واحد جغرافیایی- سیاسی یکدست و همسان را بنا نهد و در برابر آن نیز گفتمان آزادیخواه و حق‌طلب ملیتهای دیگر که خواهان تأمین حقوق مشروع خویش می‌باشند. گفتمان عدالت‌خواه کرد نیز در کردستان ایران، گفتمانی نیرومند است که از پیشینه‌ی طولانی و جایگاه اجتماعی گسترده برخوردار است و حاکمیت برای اضمحلال آن از روشهای گوناگونی استفاده نموده است. از لشکرکشی و سرکوب و قتل‌عام و تبعید گرفته تا به کارگیری روشها و پدیده‌هایی همچون قوم‌کشی (ethnoacide) و زبان‌کشی (lingucide) .
قوم‌کشی به مجموعه روشهایی گفته می‌شود که به منظور حذف و از بین‌بردن فرهنگ قومی و تحمیل فرهنگ قومی دیگر به جای فرهنگ آن قوم ـ بدون آنکه از حذف فیزیکی استفاده گردد ـ به کار گرفته می‌شود. همچنین زبان‌کشی یکی از متد‌های قوم‌کشی است که دولت از طریق آن و با آموزش اجباری زبانی (زبان حاکم) می‌خواهد زبانهای ملل دیگر را از بین ببرد.
با کامل شدن این فرایند یعنی حذف فرهنگ، ملت به عنوان گروهی متمایز از بین می‌رود و در حلقه‌یی بزرگتر ذوب می‌گردد. علاوه بر سازمانهای سیاسی و مبارزاتشان (نظامی، سیاسی و...)، فعالان مدنی و فرهنگی نقشی برجسته را در تجدید حیات و ارتقاء سطح آگاهی جامعه ایفا می‌کنند. فعالان مدنی و فرهنگی با توسعه و ارتقا سطح خودآگاهی جامعه، جامعه را از توطئه و برنامه‌های دولت و قدرت حاکم مطلع نموده و به شیوه‌ای مدنی در راستای غنی کردن و نیرومند نمودن گفتماننی مدنی فعالیت می‌کنند. به همین خاطر این امر در چهارچوب ضدیت با گفتمان حاکم قرار گرفته و حاکمیت به هر طریقی می‌خواهد از این کار ممانعت به عمل آورده و از خود واکنش نشان میدهد. مثال عینی این اقدام در کردستان نیز تاکنون مطرح است، تعطیلی مراکز فرهنگی وادبی، NGOها، روزنامه‌ها و مجلات، بازداشت و حبس فعالان این عرصه و تحت فشار قراردادن و ایجاد موانع بر سر راه آنان به قصد ترک‌ کشور و ... می‌باشد.
در حال حاضر نیز، سه شخصیت و فعال فرهنگی، ادبی، هنری کردستان توسط زمامداران رژیم بازداشت و در زندان‌های رژیم محبوس می‌باشند. "مختارهوشمند"، هنرمند و مسئول انجمن هنرهای تجسمی مریوان، که دوم خرداد امسال بازداشت و در ۲۹ شهریورماه به ۱۶ سال زندان محکوم گردید.
"بهزاد کردستانی" شاعر و نویسنده و فعال‌مدنی که در سوم شهریورماه بازداشت شده و بعد از او نیز "عزیز ناصری" شاعر و نویسنده و مترجم فعال کردستانی در ۱٨ شهریورماه بازداشت ‌گردید.
سه فعال فرهنگی و مدنی که در نیرومند کردن گفتمان حق‌طلب کرد و غنی نمودن زبان و فرهنگ کردی نقش اساسی را ایفا نموده‌اند. این گفتمان است که به سلاح نیرومند مردم و ملتی برای مطرح نمودن و مبارزه برای تأمین مطالباتشان تبدیل می‌شود.
گفتمانی که هویت ملی را تعریف نموده و به آن شخصیت می‌بخشد و ویژگیها و تفاوتهای خویش را در برابر گفتمان تمامیت‌خواه حاکم نمایان می‌کند و می‌خواهد آن افراد و گروهی که حامل این گفتمان می‌باشند چون خود تعریف گردند. به همین خاطر حاکمیت انحصارطلب همچون تهدیدی به آن نگریسته و به هر طریقی که برایش میسر باشد می‌خواهد آن را از بین ببرد. ولی جامعه کنونی کردستان و عصر حاضر دارای ویژگیهای متفاوتی بوده و جامعه پویا و فعال کردی با استفاده از تکنولوژی نیرومند ارتباطات، روز به روز حلقه حاکمیت و سلطه گفتمان غالب را محدودتر نموده و رویاهایش را باطل می‌نماید.