احضار و بازجوئی ۷ ساعته پدر سید ضیاء نبوی توسط وزارت اطلاعات



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲٨ مهر ۱٣٨۹ -  ۲۰ اکتبر ۲۰۱۰


وزارت اطلاعات طی اقدامی سید علی اکبر نبوی را احضار و به مدت ۷ ساعت وی را تحت بازجوئی قرار داد. به گزارش این خبر به نقل از منابع آگاه سید علی اکبر نبوی پس از بازگشت از زندان اهواز و ملاقات با فرزندش به اداره اطلاعات فرا خوانده شد و بابت مصاحبه ها و پیگبری وضعیت نامناسب فرزندش تحت فشار و بازجوئی قرار گرفت. منابع نزدیک به سید علی اکبر نبوی از قول وی نقل کرده اند: " پس از بازگشت از اهواز مشاهده کردم که همسرم و دخترم به شدت گریه می کنند و می گویند که تو را به اداره اطلاعات احضار کرده اند و گفته اند می خواهند تو را بازداشت کنند. "
این منبع آگاه علت احضار پدر سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل را مصاحبه با برخی از رسانه ها عنوان کرد و افزود:
" در اداره اطلاعات سید علی اکبر نبوی در توضیح علت مصاحبه هایش با برخی از رسانه ها گفت: " ۱۶ ماه سکوت کردم اما نتیجه آن چه بود؟ ٣ ماه است که به دفتر دادستانی می روم اما حتی یک ملاقات هم نتوانسته ام با مسئولین داشته باشم ."
علی اکبر نبوی در ادامه بازجوئی هایش خاطر نشان کرد: " شما فقط می گوئید که قانونی پیگیری کنید، پس یه راه حل پیشنهاد بدهید. پسرم در بدترین وضع نگهداری می شود، جای خواب ندارد، خیلی از شب ها به خاطر هجوم سوسک ها و موش ها نمی تواند بخوابد. "
این منبع آگاه مشکلات پدر سید ضیا نبوی را در سفرش به اهواز که برای بازجویانش توضیح داده است را اینگونه نقل می کند: " علی اکبر نبوی در ادامه ی بازجویی هایش در اداره اطلاعات خطاب به بازجویان گفت: من ۲۰ ساعت در راه بودم و ۲ شب را در ایستگاه قطار خوابیدم تا بتوانم فرزندم را تنها ۲۰ دقیقه آن هم به صورت کابینی ملاقات کنم، مادر ضیا به شدت بیمار است و تحمل اینگونه مسافرت ها را ندارد، من دیگر حق تحصیل فرزندم را نمی خواهم! حق رأی او را هم نمی خواهم! درخواست آزادی او را هم ندارم! فقط او را به زندانی منتقل کنید که اینگونه در معرض آلودگی ها و انواع بیماری ها نباشد."
این منبع آگاه همچنین افزود، وی در ادامه بازجویی هایش اینچنین عنوان کرد:" او آب آشامیدنی سالم در اختیار ندارد و به من گفته است که اگر از این زندان زنده بیرون بیایم دیگر نخواهم مرد. اگر فرزند شما این حرف را به شما می زد چه حالی به شما دست می داد ؟ شما می خواهید مرا بازداشت کنید! اگر می خواهید می توانید به جای آن من را اعدام کنید! به خداوندی خدا از این زندگی راحت می شوم، یک سازمان را بهانه کردید و زندگی ما را از هم پاشاندید. با تمام زحمت کشاورزی و کارگری فرزندم را برای تحصیل به دانشگاه فرستادم تا عصای دستم شود و حالا در زندان است و من چیزی برای از دست دادن ندارم. مادرش هر شب با گریه می خوابد، حتی یک روز هم به ضیا مرخصی نمی دهید تا مادرش او را ببیند، من به چه کسی نامه بنویسم؟ چندین بار به آقای لاریجانی نامه نوشتم اما جواب من را نمی دهند."
علی اکبر نبوی ، پدر سید ضیا نبوی پس از تبعید فرزندش به زندان اهواز در نامه ای خطاب به رئیس دیوان عالی از وضعیت نامناسب زندگی اش خاطرنشان کرد و گفت:
" ...... ضیاء بعد از توکل وامید به خدا تنها تکیه گاه و امید آینده خانواده است. خانواده من جزء طبقات پایین اقتصادی جامعه و از صنف دهقانی- کارگری ساده روستای هستند و من تمام عمر با زحمت وتلاش کار کرده‌ام تا لقمه حلالی برای فرزندانم کسب نمایم. اکنون در سن پنجاه وپنج سالگی تقریبا ناتوان از کارکردن هستم و چشم امید ما بعد از خدا همین پسرم می باشد و این در حالی است که نه تنها او در کنار ما نیست بلکه ما حتی توان مالی کافی بری رفتن به ملاقاتش در جای دور افتاده‌ای چون اهواز را هم نداریم. اکنون امیدواریم که با عنایت خداوند و توجه شما فرزندمان به آغوش خانواده باز گردد."