سفید و ...سیاه


امیر حسین امیربهزادی


• دست می بری لابه لای ِ موهایت
و مرا مجاب می کنی به خواندن خاطراتی
که یک خط در میان سیاه مانده اند ! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۹ آبان ۱٣٨۹ -  ٣۱ اکتبر ۲۰۱۰


 دست می بری لابه لای ِ موهایت
و مرا مجاب می کنی به خواندن خاطراتی
که یک خط در میان سیاه مانده اند !

هنوز شب آن یال ها به سپیده نرسیده
و آن ابلق پر تاخت و تاز
صامت مانده است
- نه بر روی ِ دیوار -
در گوشه های ِ زمان خورده ی ِ عکس هایت
با آن دنباله ای که رسیده بود
به چند نسل رنگی

و تو
خودت خواسته بودی که بازی را شروع کنی
- سوار بر آن ابلق هنوز به سپیده نرسیده-
پیاده ی ِ سفید پوش را
یک تنه به جلو راندی
و رو به رویت آن همه سیاهی
و تو خودت خواسته بودی
که سفید بروی
دور و برت همه سفید
سفید باز گردی
دور و برت ... همه سیاه !!!
* * *


مهرماه ٨۹