از : امیر بینا
عنوان : روایت ها زیاد ست اما....
خواستم در باره ی کامنت دوست ارجمند نامی شاکری نکته ای را عرض کنم.
آل احمد کتاب «بازگشت از شوروی» نوشته ی آندره ژید را ترجمه کرد.
در باره ی سفرش به اسرائیل نیز گزارشی در « کیهان ماه » با داریوش آشوری منتشر شد.
البته در باره ی آل احمد بسیار صحبت شده از جمله گویا منظور از نوشته ی زنده یاد امیرپرویز پویان «خشمناک از امپریالیسم ترسناک از انقلاب » کنایه به آل احمد ست.
برای اینکه بیشتر به حال و هوای دهه ۴۰ نظر کنیم. کتاب رمانتیسم انقلابی / مصطفی شعاعیان که توسط پژوهش گر ایرانی انوش صالحی در نشر باران منتشر شده ست را توصیه می کنم که پر از اسناد و مدارک و مصاحبه و عکس در باره ی مصطفی شعاعیان می باشد که از جمله رابطه ی او با آل احمد را می توان در آن مطالعه کرد. در این نوشته آقای رئیس دانا خیلی مختصر اشره کرده ست.
٣۲۲۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣٨۹
|
از : امیرحسین آمویی
عنوان : درود و تشکر
آقای رئیس دانا، با سلام
بسیار بجا و مفید و در عین حال توأم با نکتهسنجی بود. دستتان درد نکند. آیا فکر نمیکنید که در چند ماه نزدیک به انقلاب بهمن تقریبا تمامی روشنفکران ایرانی در دام همان خطاهای فکری آل احمد افتادند و شد آنچه که نباید میشد؟ روشنفکران نقش بسیار حساسی در تعیین مسیر تاریخ کشورشان و جهان دارند، متأسفانه آل احمد از پس خیز و افتهایش، و علیرغم شجاعتی که داشت، در نهایت به پسگرایی ایدئولوژیک روی آورد و در گمراهی بخش بزرگی از جوانان و کوشندگان راه آزادی سهیم بود. در عین حال قلم بسیار گرم و دلچسبی هم داشت که متأسفانه، اگرچه از لحاظ داستان نویسی بسیار خوب بود، اما همان قلم آراء نادرستش را در دلها به شکل عمیقتر و استوارتری مینشاند و از این رو در جهت معکوس عمل میکرد.
در هر حال بسیار ممنون از نوشتهی خوبتان.
امیرحسین آمویی
٣۲۱۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣٨۹
|
از : نامی شاکری
عنوان : از عوارض سانسور و اختناق!
نام آل احمد ، چند صباحی پس از انقلاب در سایه ی گرایش ضد توده ای اش منزلت ها دید . مثل بسیاری دیگر ! از جمله برادرش ! خیابانی هم به نامش شد و تمام شد و رفت . این متن احتمالا ناظر به منزلت آل احمد در بخش روشنفکری رژیم جمهوری اسلامی در حدود سه دهه پیش است . زمانی که نظام جدید در فقدان ایدئولوگ و نظریه پرداز به این و آن آویزان می شد. به ویژه به آنهایی که روزی با عبور از کوچه حزب توده ی ایران اعتباری یافته و بعدها به اعتبار همان عبور ، آنچه بر ضد حزب می گفتند اعتبار می یافت ! از جمله همین جلال آل احمد! در هجده سالگی در دهه بیست چه کسی در ایران بود که سرش به تنش بیارزد و سری به حزب توده ی ایران نزده باشد ؟ کسی که از چنان خانواده و بافت اجتماعی سر از حزب توده ی ایران در می آورد، احتمالا جو زده یا جویای نام نیست ؟ و با همان جو زدگی و نام جویی نیست که در بیست و چهار سالگی با گروه خلیل ملکی انشعاب می کند ؟ با تمام احترامی که به آقای رئیس دانا قائلم نمی دانم این جمله از متن او " ...جلال آل احمد در حزب توده تا سال ۱۳۲۶ زیر نظر احسان طبری مسئولیت های فرهنگی و انتشاراتی مهمی را بر عهده گرفت ..." چقدر اعتبار دارد ؟ احسان طبری چطور می توانسته به جوانی بین هجده و بیست و سه ساله و بدون تحصیلات دانشگاهی، " مسئولیت های فرهنگی و انتشاراتی مهمی " تفویض کند ؟ نکته ی دیگر در متن آقای رئیس دانا عدم اشاره به کتابی است که آل احمد در مورد اتحاد شوروی نوشته است . من شخصا نه آن کتاب را دیده و نه خوانده ام . اما از بخش هایی از متن آن اطلاع دارم و اطلاع ناموثقی هم دارم که آل احمد در نوشتن و انتشار آن کتاب از ساواک کمک گرفته است . آقای رئیس دانا اگر این کامنت را می خوانند ممنون می شوم که در این مورد اظهار نظر بفرمایند و این اطلاع را اگر اشتباه است اصلاح کنند . ضمنا از جمله زیان های سانسور و اختناق ، قهرمان شدن آدم هایی مثل آل احمد است که در یک وضعیت نرمال و آزاد ، حداکثرش نویسندگانی متوسط از آب در می آمدند نه در خور آنهایی که مردم ، خیابان ها و بناها به نامشان کنند!
نامی شاکری ۱۳/آبان/۸۹ تهران
٣۲۱٨۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣٨۹
|
از : امید
عنوان : آشنایی بیشتر با مواضع ضد امپریالیستی آقای ریس دانا.
آل احمد درعصر سلطه ایدیو لوژیها میزست و متاثر از چپ تو تالیتر وبعد هم متاثرازتفکر
ناسیونالیسم مذهبی بود.اما شماآقای ریس دانادر عصر فروپاشی ایدیولوژیها چرا هم چنان در زمان گذشته زندگی می کنید? براستی هنوز چاوز الگوی مبارزه ضد امپریالیستی شما می باشد احمدی نژاد هم از او در مبارزه با امریکا رادیکالتر است . تا زمانی که پرچمدار یک ایدیو لوژی هستیدجایی برای آزادیخواهی وجود ندارد چون ایدیولوژیها همگی
دریک چیز مشترکند وآن دشمنی با آزادی و فردیت است چه زیبا گفته است جرج ارول
که ناسیو نالیسم و ایدیولوژی مدفن فردیت وآزادی هستند. با احترام امید
٣۲۰۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣٨۹
|
از : علی تهرانی
عنوان : آل احمد و آخوند های نجف رفته
تکیه کلام آل احمد این بود که «امضای هیچ آخوند نجف رفته ای زیر قراردادهای استعماری نیست ».
این طرز فکر پوچ، و زیر سئوال بردن دستآوردهای مدرنیته در زمان شاه ، هنر عمده آل احمد بود.
با سوق دادن طیفی وسیعی از دانشجویان اسلامگرا به دامان آخوندها، افرای مثل آل احمد بنیانهای فکری حکومتی اسلامی را پایه ریزی کردند که هیچ رهایی از آن برای نسل فعلی ایرانیان متصور نیست.
حال پس از ۳۲ سال حکومت نکبت بار اسلامی، آیا باید یاد چنین افرادی را گرامی داشت؟ پاسخ را به وجدانهای پاک وا میگذارم.
٣۲۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣٨۹
|
از : علی
عنوان : مدافع و همسوی » غرب زدگی«
چون با نوع اندیشه ی فریبرز رئیس دانا از خلال نوشته هاش آشنا هستم، منظورم همان نوعی از اندیشه ی بیشتر سوسیالیست تا دموکرات است، آن هم سوسیالیسمی از نوع کشورهای برادر سابق یا Die Linke امروزی در آلمان که دوستی و حمایتش از احمدی نژادِ ضد امپریالیست شان بیشتر از دوستی و حمایت از جنبش مردم ایران در سال پیش بود و هست، می توان فهمید که پشت این مطلبِ نیمه انتقادی از آل احمد و آن پارگراف آخرش که او را مدافع آزادی در شرایط امروزی ایران معرفی می کند، همان دفاع از و همسویی او با مانیفستِ »غرب زدگی« آل احمد نهفته است.
٣۲۰۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣٨۹
|
از : یاور
عنوان : حامی مرتجعین اسلامی بود
بیخود نبود که ملای مرتجع روح الله خمینی مانند آل احمد از ملای بزرگ مرتجع زمان انقلاب مشروطیت به نام شیخ فضل الله نوری به نیکی یاد می کرد.جلال آل احمد با تحریف تاریخ نعش متعفن ملای مرتجع را از گورستان بیرون کشید و از او به نیکی یاد کرد. آل احمد ننگی در تاریخ نویسندگان ایران بود. فعالیت آل احمد در دورانی در حزب توده نباید اعتباری برای این حامی ادبی ملاهای مرتجع به حساب آید زیرا او نشان داد که او حامی عقب مانده ترین و تاریک اندیش ترین مرتجعین تاریخ معاصر ایران بود.
٣۲۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣٨۹
|