شکایت خانواده شهید اکبر محمدی علیه حسین شریعتمداری به دادگاه فدرال آمریکا
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۲ آبان ۱٣٨۹ -
٣ نوامبر ۲۰۱۰
هموطنان گرامی،ما تعدادی از اعضای خانواده شهید اکبر محمدی، به تازگی شکایت خود را علیه حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان به دادگاه فدرال آمریکا بنا به دلایلی که در ذیل ذکر میگردد تقدیم کرده ایم و از آنجا که دلایل هر بند در ذیل متمایز و متفاوت با بندهای دیگر میباشد نشان از اهمیت ویژه هر بند دارد به طوری که شرح و توضیح هر بند که مربوط به پاسخ تهمت پراکنی های حسین شریعتمداری علیه این خانواده میباشد لازم است با دقت مطالعه شود تا اذیت و آزارهایی را که رژیم همچنان در این سرزمینآزاد براین خانواده وارد میسازد و یا اینکه این بار به سلب امنیت این خانواده به صورت ویژه روی آورده است آگاهی یابید، به این صورت که رژیم ولی فقیه دائماً در ایران به سلب امنیت روانی و نیز فیزیکی و جانی این خانواده اقدام میورزیده است و اما در آمریکا چون مدت هاست که دستش از این خانواده کوتاه شده است ناچار به سلب امنیت حیثیتی این خانواده به صورت ویژه اقدام میورزد.
قتل عزیزمان اکبر در زندان اوین و یا بازداشتی و زندانی شدن تمامیاعضای این خانواده در زندان های ایران نمونه ای است از سلب امنیت روانی و نیز فیزیکی و جانی و یا همچنین چگونگی تعرض اخیر حسین شریعتمداری و عوامل او به زندگی خصوصی این خانواده و نیز تهمت پراکنی آنها نسبت به این خانواده در روزنامه کیهان نمونه ای است از سلب امنیت حیثیتی آن هم از نوع ویژه.
هر چند که این خانواده صدهابار صدهامورد از فحش، تهمت و اهانتی را که حسین شریعتمداری و عوامل او به مدت چهارده سال در روزنامه کیهان و دیگر نشریات تندرو علیه منوچهر نثار کردند و میکنند را به عین دیده اند و حتی با آن خوی کرده اند. اما هرگز ندیده بودند که حسین شریعتمداری و عوامل او تا به حال به این آسانی به حریم خصوصی زندگی این خانواده وارد شوند. تا آنجا که برای یکی از اعضای این خانواده با فتوشاپ عکس ، شوهر درست کنند ! ولو اینکه یکی از اعضای این خانواده شوهر هم کرده با شد در آن صورت اولا به شما چه مربوط است ؟! ثانیا او که به عمل خلاف مرتکب نشده است ! بلکه در آن صورت این شمائید که با این کار، نه تنها به عمل غیر اخلاقی و خلاف مرتکب میشوید بلکه باید اذعان نمود نهایت پستی و وقاحت میخواهد که با تعرض به حریم خصوصی زندگی این خانواده، بتوان به این راحتی با دست کم گرفتن شعور مردم، جهت فریب آنان، تهمت و دروغ علیه خانواده ای سر هم کرد که نه تنها ذره ای از زندگی و جان و مال خود برای مردم خود دریغ نکرده است بلکه این خانواده یکی از مظاهر مظلومیتو صداقت سیاسی در نزد مردم به شمار میآید.
در پایان نامه کافی است روی بیوگرافی منوچهر محمدی کلیک شود تا شمه ای از مبارزات این خانواده که به اختصار و کوتاه شرح آن آمده است حداقل برای یک بار هم شده مورد مطالعه مجدد قرار گیرد. هر چند به زودی کتاب خاطرات سیاسی منوچهر که سند زنده جنبش مستقل دانشجویی ایران میباشد (مبارزات دانشجویی و نیز مبارزات در زندان 1384- 1373) به زودی وارد بازار خواهد شد به طوری که در این کتاب ناگفتههای بسیاری را که تا به حال گفتهنشده است گفتهخواهد شد و نیز گفتههای بسیاری هم که تا به حال به دروغ گفتهشده است با ارائه اسناد و مدارک مبرهن رد خواهد شد.
در این کتاب تنها صداقت را خواهید دید که همیشه مظلوم واقع شده است و مظلوم تر و بی پناه تر، آن مردمی هستند که همیشه تشنه حقیقتند اما دروغ را به جای حقیقت میشنوند به طوری که باورشان میشود تا آنجا که با آن دروغ خوی میکنند و حقیقت هم در گوشه ای سکنی میگزیند و در انتظار زمانی مینشیند که نام آن زمان، طلوع روز حقیقت بر پایه صداقت است.
و اما دلایل شکایت این خانواده علیه حسین شریعتمداری به دادگاه فدرال آمریکا به شرح ذیل میباشد:
1- مدت هاست که رژیم اسلامیاز طریق یکی از عوامل موثر اطلاعاتی- امنیتی خود مدیر مسئول و نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان حسین شریعتمداری، مرتب به شیوه های مختلف به سلب آسایش و امنیت این خانواده در آمریکا همچون گذشتهدر ایران اقدام میورزد تا شاید به زعم خود خللی در روحیه مبارزات پاک و پایدار این خانواده ایجاد کند به این صورت که رژیم عده ای باهوش در داخل کشور را که به علت اعتیاد به الکل و یا مواد افیونی محتاج به پول بوده و میباشند و همزمان نیز روحیه تبهکاری و شخصیت منفی و تخریبی داشتند و دارند را بعد از آموزش های لازم به خارج از کشور اعزام کرده تا به سلب امنیت و تخریب مبارزین واقعی اقدام ورزند. مثلاً در یک مورد، حسین شریعتمداری از طریق نزدیک ساختن یکی از تبهکاران الکلی خود در بین خانواده ما و نیز جلب حمایت این خانواده قادر گشتهاست که در ابتدا به حک سیزده ایمیل و فیس بوک این خانواده اقدام ورزد و سپس با عوض کردن پس وردها، تمامی ایمیل ها و فیس بوک ها را در اختیار خود بگیرد تا اولاً با ارسال ایمیل های جلف و نامربوط از آن ایمیل های مصادره شده در ظاهر از سوی این خانواده ولی در واقع از سوی این عامل تبهکار رژیم به افراد مختلف، بتواند به زعم رژیم، حیثیت اعضای این خانواده را لکه دار سازد، بنابراین ما اعضای این خانواده اعلام میکنیم هر مطالب آمیختهبا فحش، اهانت، تهمت و یا تفرقه انگیزی که با ایمیل ها و فیس بوک های اعضای این خانواده برای اشخاص مختلف ارسال میشود و یا اینکه با استفاده از شماره تلفن های اعضای این خانواده از طریق سیستم کامپیوتری به اشخاص مختلف تلفن میشود و آن اشخاص نیز مداوم با دریافت صدای فوت مورد اهانت و اذیت و آزار قرار میگیرند و یا اینکه با نام و یا از سوی اعضای این خانواده، پیام های تلفنی جلف، دروغین و غیر اخلاقی برای بسیاری ارسال میگردد از طرف این خانواده نبوده بلکه از سوی آن عامل تبهکاری است که به خاطر اعتیاد به الکل و نیاز مبرم به پول مجبور است شرف خود را به رژیم بفروشد و مرتب به سلب آسایش و امنیت این خانواده تبعیدی اقدام ورزد.
ثانیاً این عامل آموزش دیده رژیم به زعم خود فکر میکرد که پس از در اختیار گرفتن پس ورودهای ایمیل ها و فیس بوک های این خانواده، بتواند به اسناد و مدارک اعضای این خانواده دست یابد و سپس با فروش آن به مدیر مسئول روزنامه کیهان حق حساب دریافت نماید اما حسین شریعتمداری در اصل از این واقعیت غافل است وقتی که عامل هکر او نتوانستهاست با هک این ایمیل ها به اسناد و مدارک مورد دلخواه دست یابد چاره را تنها در فریب حسین شریعتمداری جهت دستیابی به پول رژیم دیده است به این صورت که فرد هکر در یک عمل تبهکارانه و غیر اخلاقی به خود جرات داده است با ورود به حریم خصوصی زندگی این خانواده، اقدام به تهیه مطالب سراسر دروغین، تهمت و نیز فتوشاپ عکس ها نماید و سپس تمامیآنها را به روزنامه کیهان بفروشد و نماینده ولی فقیه هم، بخشی از آن دروغ و تهمت پراکنی را در آن روزنامه به چاپ برساند.
2- مدت هاست این همکار آموزش دیده حسین شریعتمداری که عاملی است تبهکار و هکری است حرفه ای، شناسایی شده و مورد بایکوت و تنفر آن عده از سیاسی های آگاه و فعال ایرانی مقیم آمریکا که او را میشناسند قرار گرفتهاست. چون اولاً این تبهکار در شگردی آموزشی و حرفه ای برای رد گم کردن مردم و فریب اپوزیسیون در لباس اپوزیسیون ظاهر میشود و سپس با اتخاذ سیاست گام به گام، هر از چند گاه به تهمت پراکنی و یا تهدید علیه یک یا چند مبارز واقعی اقدام میورزد، ثانیاً این تبهکار برای رد گم کردن و فریب دستگاه قضایی و نیز پلیس محلی و فدرال آمریکا (اف بی ای)، با نهایت پستی و رذالت به انتشار مطالب سراسر سخیف و دروغین و تهمت علیه نه تنها این خانواده بلکه علیه بسیاری از مبارزین زندان رفتهو شکنجه دیده از طرق مختلف از جمله از طریق ایمیل ها، فیس بوک ها و نیز سه سایت وابستهبه رژیم که متأسفانه با نام های بزرگان تاریخ و حقوق بشری درست گردید و در اختیار اوست اقدام میورزد تا به عکس همه چیز را وارونه جلوه دهد، یعنی با اتخاذ سیاست عوامفریبی، اپوزیسیون را به جای عامل رژیم و عامل رژیم را به جای اپوزیسیون معرفی کند که این خود اهانت بزرگی است به شعور و خرد مردم ایران.
عامل آموزش دیده رژیم در این پروژه، در هر کاری پا پیش میگذارد که پس نیفتد غافل از اینکه وارونه جلوه دادن هر چیزی که برای رد گم کردن پلیس و یا قانون آمریکا باشد خود جرم بزرگ در آمریکا تلقی میشود.
3- در اینجا سئوال اول این خانواده از حسین شریعتمداری نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان این است اولاً چرا تهمت پراکنی های فرد هکر به این راحتی در روزنامه کیهان که مدیر عامل آن توسط ولی فقیه نصب میشود سر در میآورد؟!
ثانیاً چرا فرد هکر برای عده ای مرتب به ارسال و پخش ایمیل هایی از تهمت پراکنی های روزنامه کیهان که علیه اعضای این خانواده نوشته میشود اقدام ورزیده و میورزد؟!
ثالثاً اصلاً دلیل این همکاری مبنی بر دادن و گرفتن و نیز پخش این تهمت پراکنی ها و هک ایمیل ها بین فرد هکر و شما که صرفاً از عهده انسان های لمپن، پست و بی خانواده برمی آید چه میباشد؟!
رابعاً دلیل اینکه این فرد هکر صرفاً به هک ایمیل ها و فیس بوک های مبارزین اقدام میورزد چه میباشد؟!
در اینجا بسنده میکنیم به اسامیچند نفر از دانشجویان و زندانیان سیاسی سابق ساکن آمریکا که مدعی اند ایمیل ها و فیس بوک های آنان توسط این فرد هکر، هک گشتهو آنان برای اعاده امنیت و حیثیت خود، تنها چاره را در این دیدند که علیه این فرد هکر به پلیس محلی و نیز پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) شکایت ببرند و حتی با ذکر نام فرد هکر بیانیه ای در این مورد هم صادر نمودند.
برای آگاهی نام تعدادی از شاکیان در ذیل میآید:
1- کوروش صحتی 2- رضا اشرف پور 3- درویش رنجبر 4- رضا شاهینی 5- امینموحدی 6- فرزاد حمیدی که به گفتهاو، کامپیوتر و کتاب رو به پایانی فلسفه محض او که حاصل چهار سال تحقیق وی بوده است توسط این فرد هکر به آتش کشیده شده است.
7- تمامیاعضای خانواده شهید اکبر محمدی که شاید بزرگترین قربانی خانواده گی در تاریخ حک ایران باشند. 8- و دهها نفر دیگر از اپوزیسیون در آمریکا، کانادا و اروپا که ایمیل ها و فیس بوک های آنان توسط این عامل تبهکار هک گشتهاما به علت ترس از آزار بیشتر از سوی آن عامل به علت آن روحیه تبهکاری حاضر به افشای نام خود نمی باشند 9- فرد هکر در جمعی از اپوزیسیون که آن جمع توسط او به تبهکاری دعوت شده بودند گفتهبود چه بسا که ده ها ایمیل و فیس بوک اپوزیسیون از سوی او هک شده است اما آنهایی که هک شدند از این موضوع بی خبرند چون فرد هکر برای بیرون کشیدن اطلاعات بیشتر از ایمیل ها و فیس بوک های آنان، هیچ اقدامیرا برای تغییر پس وردهای هک شدگان به عمل نمی آورد.
4- اما سئوال دوم این خانواده از حسین شریعتمداری این است، اگر عامل هکر شما، تاکنون مثل همیشه به علت دارا بودن روحیه تبهکاری، نسبتاً همه چیز را انکار میکرده است آیا این بار میتواند چون گذشته حداقل به این خانواده دروغ بگوید و تمامیآزار و اذیت هایی را که از سوی او بر این خانواده رفتهاست انکار کند؟! مسلم که نه، چرا که از قبل به تمامیاعضای این خانواده گفتهبود که دیگران به او کمک کردند که تمامیایمیل ها و فیس بوک های اعضای این خانواده را حک نماید تا آنان بتوانند به اسناد و مدارک اعضای این خانواده دست یابند اما به گفتهاو بعد از حک و دستیابی او به ایمیل ها و فیس بوک ها و نیز عدم توفیق وی به اسناد و مدارک مورد دلخواه، همان اشخاص مقداری مدارک ساختگی و اطلاعات دروغین در اختیار او گذاشتند و او را تشویق کردند تا به زعم آنان به تخریب شخصیت و سلب آسایش و امنیت این خانواده اقدام ورزد.
بعد از آن بود که فرد هکر به شخص ثالثی از بیرون خانواده پیام فرستاده بود که اگر منوچهر محمدی اطلاعیه ای در تایید فرد هکر صادر نماید با این عنوان که فرد هکر وابستهبه رژیم ولی فقیه نیست و مورد تأیید منوچهر محمدی و خانواده اوست در آن صورت او حاضر خواهد شد که تمامی ایمیل ها و فیس بوک های این خانواده که هویت شناسه آن مورد هک و سرقت واقع شده است را آزاد سازد و یا حتی حاضر به افشای نام تمامیکسانی است که در هک ایمیل ها و یا فیس بوک ها و یا ارائه مدارک جعلی به وی یاری رساندند. هر چند به گفتهبسیاری، فرد هکر در جاهای مختلف به افراد مختلف گفتهبود که او میخواهد با این کار یعنی با هک ایمیل ها و فیس بوک های خانواده محمدی و به تبع آن، عکس العمل این خانواده نسبت به فرد هکر و نیز ذکر نام او از سوی این خانواده در کوتاه مدت به شهرت دست یابد ولو اگر این شهرت هم به بهای منفی حاصل شود. اما این خانواده معتقد است در حقیقت هدف او این نبود که گفته بود، این گفتهدر واقع نوعی رد گم کردن واقعیت بود و بس، چرا که هدف او این بود که کسی متوجه این موضوع نشود که او برای رژیم کار میکند یعنی کسی نداند که او با هک ایمیل ها و فیس بوک های اپوزیسیون، اطلاعات آنها را بیرون میکشد و سپس به مدیر مسئول روزنامه کیهان حسین شریعتمداری میفروشد. همچنان که این موضوع در مورد تک تک اعضای این خانواده و بسیاری دیگر از اپوزیسیون ها در آمریکا اتفاق افتاده است و یا حداقل دست او در نزد این خانواده رو شده است.
در اینجا حتی اگر ما فرض را براین قرار دهیم که فرد هکر درست میگوید یعنی دست او با رژیم نیست بلکه او با این کار میخواهد به شهرت زود هنگام دست یابد در آن صورت چه لزومیداشت که فرد هکر بخواهد به شهرت زودهنگام منفی آن هم از راه منفی دست یابد و یا حتی یک لحظه به آن بیاندیشد. فرد هکر به خوبی میداند که اگر با هدف دستیابی به شهرت مثبت از راه مثبت مثل مصاحبه با رادیوها و نیز تلویزیون های دولتی و خصوصی در آمریکا آن هم در مسایل مربوط به کار سیاسی و حقوق بشری و با هدف ضربه زدن به استبداد از منوچهر کمک طلب میکرد قطعاً منوچهر با آن روحیه منعطف و انسان دوستانه ای که دارد تا آنجا که برای او مقدور بود یعنی در حد توان خود به آن فرد هکر کمک میکرد همچنان که برای تضعیف هر چه بیشتر موقعیت رژیم استبدادی تا به حال به بسیاری کمک کرد و میکند چون معتقد است که هر شخصی در یک زمینه ای استعداد دارد که دیگران در آن زمینه ندارند به طوری که در صورت کنار هم قرار گرفتن این استعدادها، توانمندی های بالقوه ای پدید میآید که مجموعه این توانمندی های بالقوه میتواند بسیار سریع تر موقعیت رژیم استبدادی ولی فقیه را به مخاطره اندازد. به همین جهت منوچهر با افسوس میگوید از آنجا که فرد هکر از هوش بسیار بالایی برخوردار بوده و بسیار زیرک میباشد چرا باید او و امثال او در سیستمی بزرگ و تربیت شوند که رهبران آن سیستم بی ظرفیت و دزد بوده و با دزدیدن حق بسیاری از امثال باهوشی چون او در نهایت ، آن افراد به علت بی ظرفیتی، چاره ای جز رویکرد به اعمال پست، تبهکاری و روحیه تخریبی در سر نداشتهباشند.
منوچهر باز در این مورد میگوید افسوس بیشتر آنکه کاش پولی در بساط میداشت و هر چه زودتر برای معالجه این معتادین باهوش اقدام مینمود تا آنان بیش از این برای تامینوسایل مورد نیاز اعتیاد خود یعنی ارضاء خودخواهی هایشان به این راحتی در خدمت رژیم قرار نمی گرفتند و به تبهکاری و کارهای لمپیزم و پست از جمله دروغ روی نمی آوردند.
بماند که سه تن از افراد بد نام، مخرب و بیمار سیاسی در آمریکا، کانادا و فرانسه که به علت بی اخلاقی ها و رفتار لمپنیزم سابقه خوبی در مبارزات و حتی در زندان نداشتهاند و مورد بایکوت سیاسی های خوشنام قرار گرفتهاند و متاسفأنه در زیر بیرق حقوق بشری و سیاسی هم کار میکنند هر از چندگاه با ساختن چندین ایمیل و فیس بوک در ابتدا به نام اشخاص حقیقی ظاهر میشوند و سپس با فرستادن ایمیل های اهانت آمیزو یا گذاشتن کامنت های سخیف در فیس بوک ها به زعم خود به تخریب مبارزین واقعی اقدام میورزند و وقیح تر آن که این سه تن از طریق همان ایمیل ها و نیز فیس بوک های ساختگی به عنوان عوامل اصلی کمک برای پخش لجن پراکنی های شریعتمداری و عامل تبهکار او عمل نمودند و مینمایند تا به زعم خود بتوانند سطح شخصیت مبارزین واقعی را هم سطح شخصیت خود تنزل دهند. غافل از اینکه کلیه این رفتارهای غیر اخلاقی و پست ما~بابه از بدو تاکنون که زیر ذره بین مبارزین واقعی قرار دارد باعث شده است که تمامیآنان همچون حسین شریعتمداری مورد نفرت قرار بگیرند و به سرعت هم بسوزند و یا در پایان انتظار سوختن خود باشند. مهمتر آنکه دروغ پراکنی حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان با همراهی بداندیشان و خائنین در مورد خانواده ما نه اولین بار است و نه آخرین بار خواهد بود از پانزده سال قبل، حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان و الله کرم و ده نمکی در نشریات شلمچه، جبهه، و لثارت الحسین، ستون ویژه ای را به صورت هفتگی برای تخریب مبارزات منوچهر باز کرده بودند و به طوری که در آن ستون به طور دائم فحش و تهمت را نثار او میکردند اما همگان به خوبی واقفند که این خود در نزد مردم ایران، نتیجه ای منفی برای رژیم و اعتباری مثبت برای منوچهر به همراه داشتهاست.
5-سئوال سوم این خانواده از حسین شریعتمداری این است. اصلاً چرا فرد هکر از منوچهر و دیگر اعضای این خانواده درخواست کرده بود که بیانیه ای در تأیید او صادر نمایند؟ آقای شریعتمداری مگر غیر این است که شما با این کار قصد داشتید مدرکی مبنی بر همکاری اعضای این خانواده با عامل هکر پولی خود دست یابید به این صورت که عامل تبهکار شما، دگربار با نزدیک شدن به این خانواده، به راحتی بتواند طرح های رژیم را که در حقیقت گسترانیدن دام در پیش روی این خانواده به منظور سوزاندن آنهاست عملی سازد به طور مثال عامل هکر شما از طریق مکالمه تلفنی از منوچهر خواستهبود که از اعتبار و نفوذش استفاده کند و با ایجاد یک تشکل مدنی و حقوقی بشری از دولت آمریکا پول دریافت نماید. تا به قول او، هر دوی آنها برای همیشه از این گرفتاری مالی نجات پیدا کنند و یک شبه هم ره صد ساله طی نمایند که منوچهر در پاسخ به این عامل تبهکار گفتهبود اولاً من اعتقادی به دریافت پول از دولت آمریکا و هیچ دولت خارجی ندارم و اگر اندک پولی را که به دست میآورم به طوری که به سختی کفاف سیر شدن شکم و پرداخت اجاره خانه را میدهدیا از طریق کار است و یا در بدو ورودم کمک از طریق مردم فهیم و متشخص ایران بود آن هم به پیشنهاد من به شرط قبول قرض از سوی آنان.
ثانیاً چنانچه اگر اعتقادی هم به دریافت پول از دولت آمریکا میداشتم مگر غیر این است که این پول باید برای مبارزات خرج میشد و نه برای مصارف و گرفتاری های شخصی.
ثالثاً اگر قصد دریافت چنین پولی را در سر داشتم زمانی که بوش رئیس جمهور مردم آمریکا بود و دفتر او وUsaid از من و نمایندگان شش کشور استبدادی جهان جهت دیدار با بوش به مناسبت هفتهملت های دربند دعوت به عمل آورده بود به طوری که آنان در آن دیدار پیشنهاد پول کلان چندین میلیون دلاری جهت پیشبرد دموکراسی و حقوق بشر به من داده بودند را میپذیرفتم، نه تنها که نپذیرفتم بلکه دو مسئله مهم ملی را به صورت طرح به بوش ارائه کرده بودم: 1- مخالفت جدی با حمله نظامیآمریکا به ایران، چرا که مردم ایران خود بزرگترین و قوی ترین ارتش برای تغییر رژیم به شمار میآیند. 2- حمایت معنوی از مبارزین و مردم ایران به جای تلاش جهت دیدارهای پنهانی برای حفظ رژیم استبدادی.
بنابراین اگر منوچهر چنین پول پیشنهادی را قبول میکرد و دریافت مینمود و سپس ولو یک درصد از آن پول دریافتی از سوی دولت آمریکا را به ظاهر جهت تبلیغ برای مبارزه علیه رژیم اما در حقیقت به قصد گرفتاری های شخصی مصرف میکرد در آن صورت نیاز نبود که او با دو نفر از دانشجویان زندانی سیاسی سابق در ایران همچنان در یک واحد آپارتمانی دو اتاق خوابه به صورت استیجاری زندگی کند.
رابعاً آقای شریعتمداری مگر غیر این است که عامل شما با این کار یعنی با طرح این سئوال به صورت تلفنی، قصد داشت در صورت پاسخ مثبت از سوی منوچهر او این مکالمات تلفنی را ضبط نماید و سپس با زدن برچسب آمریکایی به منوچهر به یوتوب ارسال نماید تا هم او بابت این کار حق حساب دریافت نماید و هم شما با دریافت آن به ظاهر از یوتوب اما در واقع با به چنگ آوردن آن از طریق تزویر و توطئه از طریق عامل تبهکار خود، آن را برای عوامفریبی هم در برنامه تلویزیونی 30/7 استفاده نمایید چرا که بارها سابقه داشته است که از این شبکه علیه منوچهر فحش توام با تهمت پخش نمودید و هم با پیاده کردن تمامیآن مکالمات در روزنامه کیهان برای تخریب منوچهر اقدام عملی نمایید؟! چرا که از قبل این رفتار تبهکارانه عامل شما در مورد بسیاری از اپوزیسیون سابقه داشتهاست به طوری که حتی بارها شده که مکالمات تلفنی عادی بین طرفین از سوی این تبهکار ضبط شده و وارد یوتوب گشتهاست از جمله بارها در مورد منوچهر این رفتار عملی شده که در حال حاضر تنها به یک مورد آن اشاره میکنیم و آن اینکه، این عامل تبهکار بعد از اینکه با تلاش فراوان به شماره تلفن یکی از دختران دانشجو در لس آنجلس که دوست منوچهر بوده است و نه دوست دختر منوچهر، دست مییابد بلافاصله با استفاده از سیستم کامپیوتری با شماره آن دختر به منوچهر تلفن میکند و منوچهر هم با این تصور که این شماره مربوط به آن دختر دانشجوست بعد از چند ثانیه وقتی صدایی نمی شنود با اسم آن دختر را صدا میکند اما در پاسخ صدای فوت میشنود، منوچهر چندین بار با اسم این دختر را صدا میکند اما برای همیشه آنچه که میشنید تنها صدای فوت آن عامل تبهکار بود.
در اینجا منوچهر فهمیده بود که این عمل زشت و وقیحانه نمی تواند کار آن دختر متین و فهیم باشد. و اما از دیگر سو، زشت تر آن که منوچهر نمی دانست که این تبهکار رژیم در همین حال، هم در حال ضبط صدای فوت خودش است و هم در حال ضبط صدای خود او که در طول آن تلفن، چندین بار با اسم آن دختر را صدا کرده بود به طوری که منوچهر بعد از یک روز اطلاع حاصل نمود که آن عامل تبهکار تمامیآن صداها را با فتوشاپ عکس منوچهر و آن دختر دانشجو از طریق صورت حساب خود وارد یوتوپ کرده و با این عنوان هم زیرنویس کرده است، منوچهر محمدی در حال عشق بازی با دوست دخترش خانم...
این تبهکار رژیم در حقیقت میخواست برای تخریب منوچهر، این ذهنیت را در مردم ایجاد کند از آنجا که این دختر دوست دختر منوچهر محمدی است بنابراین منوچهر در ابتدا با صدا کردن به دوست دخترش و سپس با فوت کردن به او در حال معاشقه با اوست. این صدا که همراه با عکس فتوشاپ شده در صفحه یوتوپ قرار داشت با گزارش اعتراضی منوچهر به یوتوپ از صفحه یوتوپ حذف گردید.
6-اما سئوال چهارم این خانواده از حسین شریعتمداری این است، شما در روزنامه کیهان ولی فقیه نوشته بودید یکی از اعضای این خانواده به دو دختر آمریکایی که قول ازدواج داده بود بعد از سوءاستفاده از آن دو خانم، آنها را به حال خود رها کرده است و آنان هم به عنوان فریب و تجاوز علیه او به قانون آمریکا شکایت بردند.
آقای شریعتمداری پیش از هر سخنی باید گفت شیوه ترور شخصیت و هتک حرمت فعالین سیاسی از سوی روزنامه کیهان چنان نخ نما شده که اینگونه تهمت پراکنی حتی جماعت به اصطلاح ذوب شده در ولایت فقیه را هم قانع نمی کند جز آن که هر لحظه ای که میگذرد بیش از پیش شما را به عنوان فردی پست در اندیشه همگان معرفی کند و در نهایت در نزد حتی اندک ذوب شدگان ولی فقیه هم بسوزاند که سوزانده است تا چه رسد در نزد تمامیمردم ایران که هر یک به نوعی مورد ستم شما واقع میباشند.
آقای شریعتمداری، نیاز است که این خانواده ذهن بیمار شما را به چند واقعیت معطوف سازد و آن اینکه اولاً مگر غیر این است که چند نفر از عوامل بدنام رژیم (که یکی از آنان به طور همیشگی به ایران رفت و آمد دارد و اطلاع واثق داریم که به حضور شما در روزنامه کیهان هم شرفیاب شده است) ماه ها پیش خانمی در لس آنجلس را که علاقه مند به منوچهر بوده است و به گفتهخود آن خانم چون او نتوانستهاست به این عشق خود برسد بنابراین آن عاملین رژیم با سوءاستفاده از این موضوع، ضمن تحریک آن خانم از وی خواسته بودند براینکه به منوچهر برسد باید به دروغ هم شده به عنوان فریب و تجاوز علیه او به دادگاه شکایت برد چون تنها در آن صورت است که منوچهر مجبور میشود براینکه روزانه زندان نشود به ازدواج با آن خانم تن در دهد.
این خانم در اصل نمی دانست که آیا این تحریک همیشگی برای گفتن دروغ بزرگ در واقع یک عمل حمایتی از سوی آن عاملین رژیم جهت کمک برای برآورده ساختن آرزوی این خانم که همانا رسیدن به عشق او که منوچهر است میباشد و یا در حقیقت همان اجرای طرح عملیاتی وزارت اطلاعات است برای تخریب آن دستهاز اپوزیسیونی که دست نخورده و سالم باقی مانده اند آن هم توطئه و طرح عملی علیه خانواده ای که در خوشنامیشهره عام و خاصند و هیچ چیزی به این خانواده نمی چسبد به طوری که این خود باعث زجر و درد رژیم شده بود تا آنجا که ناچار میشود به این طرح کثیف دست بزند.
آقای شریعتمداری باید بدانید که اینجا آمریکاست و نه ایران اشغال شده و نیز مطمئن باشید که تمامی رفتارهای عوامل شما در آمریکا در زیر ذره بین پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) قرار داشتهو دارد.
ثانیاً، آقای شریعتمداری نیاز است که بدانید منوچهر هیچ دوست دختری در موسسه پژوهشی (Ned) نداشتهاست که بتواند در آن صورت با آن دوست دختر خود، روابط دوست دختری و پسری داشتهباشد تا چه رسد به اینکه بعد از این روابط، او را به حال خود رها کرده باشد و یا اینکه قول ازدواج به او داده باشد و در نهایت هم از قول ازدواج با آن دختر سرباز زده باشد.
و اما اکنون فرض را براین قرار میدهیم که حرف شما در روزنامه کیهان صحیح میباشد یعنی دختری در آن موسسه وجود داشت که آن دختر و منوچهر با همدیگر دوست بودند به این معنی که روابط دوست دختری و پسری میان آنان حاکم بود و بعد هم منوچهر آن دختر را به حال خود رها ساخت و آن دختر هم به عنوان فریب وتجاوز علیه او به دادگاه شکایت برده است.
آقای شریعتمداری به فرض صحت گفتار شما مبنی بر داشتن وجود خارجی چنین دختری در موسسه پژوهشی (Ned) و یا حتی شکایت آن دختر ساختهو پرداختهذهن شما به دادگاه علیه منوچهر، در آن صورت تمامیآن روابط دوست دختری و پسری که با رضایت طرفین بوده است تجاوز تعریف نمی شود که شما از آن یاد کردید بلکه توافق تعریف میشود که با رضایت طرفین حاصل شده است. مثل ارتباطات زناشویی بین شما و همسرتان که با رضایت طرفین محقق میشود. لذا در این حالت نمی شود گفت که شما به همسرتان تجاوز کردید و یا اگر شما به هر دلیلی از همسرتان جدا شوید همسرتان نمی تواند به دادگاه شکایت ببرد که شما در طول زندگی خود با همسرتان در واقع به او تجاوز کردید چون تجاوز جنسی یعنی اعمال جنسی که با زور از سوی یکی از طرفین اعمال میشود.
و اما اگر در این شرایط همسرتان با قانون آمریکا آشنا نباشد و بخواهد برای رسیدن به شما، از سر لج علیه شما به دادگاه شکایت ببرد در آن صورت این شکایت نه تنها که بلااثر و بی نتیجه خواهد بود بلکه این خانم به علت شهادت دروغ علیه شما، از سوی شما قابل سو شدن هم میباشد.
آقای شریعتمداری، بنابر توضیحات فوق، اکنون نیاز است که این خانواده ذهن بیمار شما را از پای منقل ویلای جاجرود به قوانین آمریکا متوجه سازد. هر چند قلم ما شرم دارد اتهامات ساختهو پرداختهدستگاه ناپاک ولی فقیه در روزنامه کیهان را تکرار کند.
آقای شریعتمداری، آیا میدانید که در صورت صحت اتهامات وارده بر منوچهر از سوی شما، طبق قانون آمریکا برای او سال ها زندان در پی دارد و اکنون این چنین رها و آزاد نبوده است که همچنان علیه رژیم ناپاک شما به مبارزه بپردازد و یا همینطور در صورت عدم اثبات انتشار هر یک از این اتهامات بی پایه تهمت، دروغ و افترا در روزنامه کیهان، چنانچه در آمریکا زندگی میکردید برای شما سال ها زندان در پی داشتهاست و اکنون این چنین رها نبوده اید که هر چه دل ناپاکت میخواهد به برکت حمایت ولی فقیه و پول نفت زبان بستهعلیه اعضای این خانواده که با سلاح اخلاقی و روابط منطقی و اندیشه پاک و جامع خود پایه های حکومت استبدادی ولی فقیه بیمار شما را نشانه گرفت و به لرزه درآورده است تهمت پراکنی نمایید، هر چند با شکایت این خانواده علیه شما در یکی از دادگاه های ایالتی آمریکا، به زودی باید به این خانواده حساب پس بدهید.
آقای شریعتمداری، تمامیآزادیخواهان و مردم فهیم ایران با ادبیات نوشتاری تخریبی و غیر اخلاقی توام با تهمت پراکنی شما در مورد نه تنها خانواده محمدی بلکه تمامیاپوزیسیون تأثیرگذار در روزنامه کیهان آشنایی کامل دارند. از سویی این خانواده به خوبی واقف است که شما و رژیم ضد مردمیشما از آنجا که فاقد سلاح اخلاقی هستید و از خلاء روابط منطقی با مردم ایران رنج میبرید چاره ای ندارید که به تهمت پراکنی علیه اعضای این خانواده تأثیرگذار اقدام ورزید، همان چیزی را که شما به زعم خود به آن نیاز دارید چون شما و رژیم تان به خوبی واقفید که سفرهای موفقیت آمیزسیاسی چندین ماه پیش یکی از اعضای این خانواده (منوچهر) به کشورهای اروپایی به چه منظور بوده است؟ به طوری که درست بعد از آن سفر بود که تهمت پراکنی های شما در روزنامه کیهان علیه این خانواده آغاز شده است! و یا به خوبی میدانید که هم اکنون، آن طرح در کجای کار قرار دارد؟با اینکه این طرح هنوز هم علنی و رسانه ای نشده است.
آقای شریعتمداری مگر غیر این است که شما از محبوبیت این خانواده در بین مردم ایران به ویژه از شخصیت ویژه اخلاقی، پاکی مبارزات و استقلال سیاسی منوچهر از بدو مبارزات دانشجویی در ایران و تاکنون در آمریکا که باعث اعتماد و احترام شخصیت ها به ویژه مردم به او شده است وحشت دارید به طوری که مجبور میشوید اینگونه به دروغ بافی و نیز طرح کثیف روی آورید و در دروغ نامه کیهان علیه این خانواده تهمت پراکنی نمایید.
آقای شریعتمداری، همچنین ازسوی دیگر شما در روزنامه کیهان قید کرده بودید به علت شکایت آن دختر فریب خورده علیه منوچهر به دادگاه، او از موسسه پژوهشی (Ned) اخراج شده است. بنابراین نیاز است بدانید اول آنکه منوچهر پس از ورود به آمریکا، بلافاصله به پیشنهاد موسسه پژوهشی (Ned) همچون بسیاری از دیگر مبارزین دموکراسی خواه ایرانی بورس شش ماهه پژوهشی دریافت نمود به طوری که بعد از پایان بورس و دریافت پایان کارنامه موفقیت آمیزهمچون دیگران آنجا را ترک نمود.
بنابراین برای تایید این گفتار اگر شما همچون دکتر احمدی نژاد مشکل ترجمه انگلیسی ندارید میتوانید عین کارنامه پایانی بورس شش ماهه را که ضمیمه این جوابیه است ملاحظه فرمایید و یا میتوانید وارد این آدرس سایت شدهwww.ned.org و به ایمیل و تلفن موجود در آن سایت دست پیدا کنید و سپس با رئیس آن موسسه مکاتبه نمایید تا شاید آن وقت از اطلاعات غلط عاملین تبهکار پولی خود که هدفی جز شریک شدن پول نفت بی زبان ملت با مفت خوران رژیم چون شما را در سر ندارند کمی خجالت بکشید به طوری که بعد از این شاید در پستی، میزان را رعایت نمایید تا آنجا که با این کار پست تر از پستی تان، فراتر از حیوانات پست و درنده خو سقوط نکنید.
می توانید در ذیل کارنامه پایانی (Ned) مشاهده فرمایید.
دوم آن که، نیاز است در طول زندگی سراسر فساد، مخرب و ضد اخلاقی خودت برای یک بار هم شده، پنبه را از گوش معیوب خود خارج سازید چون تنها در آن صورت است که خواهید فهمید که منوچهر از سوی تمامیمدیران ارشد و نیز کارمندان آن موسسه، به علت بی ریایی و نیز اخلاق نیک و پاک ذاتی خودش، همیشه مورد احترام ویژه همگان بوده است و هم اکنون هم با گذشت سه سال از آن زمان، همچنان مورد احترام ویژه تمامیآن مدیران در آن موسسه میباشد.
7-اما سئوال پنجم از حسین شریعتمداری نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان این است.
آقای شریعتمداری، شما به خوبی می دانید که بعد از شهادت عزیزمان اکبر در زندان اوین، بسیاری از گروه های سیاسی و یا سازمان های بین المللی حقوق بشری از جمله سازمان عفو بین الملل و نیز اتحادیه اروپا و وزارت امور خارجه آمریکا با صدور بیانیه های متعدد ضمن ابراز نگرانی از وضعیت منوچهر در زندان اوین، از رژیم اسلامی خواسته بودند با مرخصی منوچهر جهت حضور در تدفین اکبر و همچنین معالجه او که در اثر شکنجه ها در زندان های رژیم عود کرده بود موافقت نمایند که متأسفانه زندان اوین و دستگاه قضایی رژیم، سه روز بعد از دفن اکبر با مرخصی منوچهر موافقت به عمل آوردند و منوچهر هم بعد از گذشت چند روز از مرخصی با هماهنگی هایی که از قبل بین یکی از اعضای مقیم این خانواده در آمریکا یعنی نسرین و نیز نمایندگان حزب دموکرات کردستان ایران مستقر در آمریکا و عراق به عمل آمده بود موفق شد به کمک آن حزب پس از طی نمودن راه های صعب العبور کوه ها و قله ها در ابتدا به خاک کردستان عراق وارد شود و سپس به پایگاه نظامی حزب دموکرات کردستان ایران مستقر در عراق منتقل گردد و روزها میهمان آن حزب در آن پایگاه باشد و از آنجا هم با کمک آن حزب و دوستان اکراد ترکیه ای آنان با عبور از کوه های ترکیه وارد خاک کردستان ترکیه شود و سپس اکراد در ترکیه با هماهنگی قبلی حزب دموکرات کردستان ایران، مهر جعلی ایران را بر روی پاسپورت منوچهر نصب نمایند و سفارت آمریکا در ترکیه هم با ارتباطی که بسیاری از اپوزیسیون از چپ تا راست از جمله دفتر شاهزاده رضاپهلوی و نیز چند نهاد مدنی و حقوق بشری آمریکایی با وزارت امور خارجه و یا نیز با دفتر ریاست جمهوری آمریکا به عمل آورده بودند مجبور گشت که به صدور ویزای منوچهر و یکی دیگر از اعضای این خانواده سیمین در همان روزهای اولی که وارد آن سفارتخانه شده بود اقدام ورزد.
دفتر شاهزاده رضا پهلوی هم در یک حرکت حقوق بشری اقدام به خرید بلیط هواپیما برای منوچهر و سیمین از ترکیه به آمریکا نموده بود و پلیس ترکیه در فرودگاه استانبول هم بعد از پی بردن از جعلی بودن مهر خروجی پاسپورت منوچهر به هنگام پرواز منوچهر و سیمین از استانبول به آمریکا، پاسپورت را ضبط و آنان را دستگیر و بازداشت کرده بودند.
(در اینجا اشتباه از منوچهر بود چرا که در آن فرودگاه، تنها نیاز به ارائه ویزای اداره کنسولگری آمریکا در ترکیه بوده است که در یک کاغذ مهر شده بود و اصلاً نیاز به ارائه پاسپورت مهر جعلی نبوده است) و اما منوچهر بعد از دوازده روز بازداشت در بازداشتگاه مهاجرین استانبول تحویل ارتش آمریکا در عراق داده شد، هر چند رژیم اسلامی با آگاهی از این امر بسیار تلاش نمود که منوچهر به ایران دیپورت شود اما این آمریکا بود که دولت ترکیه را قانع ساخته بود که او به جای تحویل به ایران بدون سر و صدای رسانه ای تحویل ارتش آمریکا در عراق گردد که از عراق هم توسط هواپیمای نظامی آمریکا به پایگاه نظامی آن کشور در آلمان و از آنجا هم به آمریکا فرستاده شد.
اما در اینجا باید گفت حتماً رژیم ایران بعد از هک ایمیل های این خانواده و سرقت صفحات پاسپورتی که منوچهر قبل از مهمور به مهر جعلی از کردستان عراق برای اعضای خانواده در ترکیه ارسال کرده بود و در فایل آنان جاسازی شده بود می خواهد با نمایش گذاشتن آن پاسپورت به سرقت رفته در سه سایت رژیم و ارسال ایمیل آن به دیگران، به آنان بگوید که چرا منوچهر برای فرار از ایران به عراق از رژیم ایران اجازه نگرفته است و یا حاضر نشده است که قبل از فرار مهر خروجی اصلی ایران در پاسپورت او نصب گردد تا از این طریق شناسایی و دستگیر شود و یا حتماً شریعتمداری می خواهد خودش را امتحان کند که آیا اشخاصی هستند که به شریعتمداری نماینده ولی فقیه در کیهان متذکر شوند که او این پاسپورت را چگونه و از کجا به دست آورده است؟! و یا شاید آقای شریعتمداری می خواهد شیر فهم شود که آیا هک ایمیل های مردم و تجاوز به حریم زندگی خصوصی اشخاص و ارتکاب به اعمال خلاف اخلاق و قانون و پافشاری به اعمال ناهنجاری های رفتاری و تبهکاری از سوی رژیم همچنان در بین مردم جایگاه دارد یا خیر؟!
آقای شریعتمداری، چه نشانی غیر اخلاقی تر و رذیلانه تر از این برای شما و عوامل شما که ناچار موضوع پاسپورت را که مسخره ترین و پست ترین روش توطئه برای تخریب به شمار می آید را در سایت خود به نمایش گذاشته اید، همه اینها نشان از این دارد که شما هیچ چیز منفی چه به هنگام مبارزات دانشجویی منوچهر در داخل ایران و چه در طول زندگی او در آمریکا نداشته و ندارید تا آنجا که مجبور می شوید موضوع پاسپورت و نیز عشق خانم ها به منوچهر و یا عدم تمایل منوچهر در ازدواج با آنان را که به زعم شما نوعی فریب و تجاوز تلقی می شود را به میان بکشانید، ولو درست بودن تمام گفته های شما، در آن صورت این عمل شما نه تنها دخالت در حوزه زندگی خصوصی منوچهر به شمار می رود، بلکه جسارت بزرگ به شعور و خرد مردم ایران تلقی می شود.
این در حالی است که مردم داخل و خارج از ایران، ده ها بار از رادیو ها و تلویزیون های دولتی و خصوصی فارسی زبان در آمریکا و اروپا چگونگی ورود منوچهر از ایران به عراق و سپس از عراق به ترکیه و در نهایت هم از ترکیه به عراق و از آنجا هم به آمریکا را با ارائه اسناد روشن و مبرهن با گوش خود شنیده اند و در جریان کامل کار قرار گرفتند و حتی صدها نفر با تلفن به منوچهر با گریه های مداوم و ابراز همدردی خالصانه، در غم و اندوه او و خانواده او شریک شدند و در حال حاضر هم با گذشت چهار سال از زمان قتل اکبر در زندان و حضور منوچهر در آمریکا، هر ایرانی که بار اول از نزدیک با منوچهر و این خانواده روبرو می شود ضمن خوشحالی و در آغوش گرفتن این خانواده حتی در آن لحظه قادر نمی شوند که ذره ای از گریه های خود را نسبت به این خانواده کتمان نمایند، حال در بین مردم در داخل کشور که جای خود دارد اگر باور ندارید می توانید یک رفراندومی حداقل بین خود و رهبر خود خامنه ای از یک سو و در بین این خانواده آن هم تنها مادر محمدی ها از دیگر سو برگزار کنید تا آن وقت ببینید که هر یک در کجای کار قرار دارید.
آقای شریعتمداری اگر شما فکر می کنید که با این کار، آن پیوند مستحکم و پایداری که بین این خانواده و مردم برقرار شده است را با این سیاست های عوام فریبانه پست مابانه خود می توانید درهم بشکنید و یا اگر می توانید ذره ای در آن پیوند ناگسستنی خلل و یا شبهه ای ایجاد نمایید کاملاً در اشتباه به سر می برید. کدام انسان عاقل، با شرف، مودب و باخانواده ای است که با دست کم گرفتن و اهانت به عقل خود و نیز شعور و خرد دیگران بخواهد با هک ایمیل ها و فیس بوک های مردم وارد حریم زندگی خصوصی دیگران شود و سپس در لجن نامه کیهان علیه انسان های با شرافت و حساب پس داده، لجن پراکنی کند و سپس از مردم انتظار داشته باشد که نگاه آنان نسبت به چنین انسان پست و بی خرد نگاه تأییدآمیز باشد؟!
آقای شریعتمداری خون اکبر ما هم شما را سیراب نکرده است؟! منوچهر و اکبر مخالفین با شرافت و صادق علیه این رژیم بودند، کاش ذره ای از این صداقت و شرافت را از آنان می آموختید؟ که در آن صورت اول به خودت رحم می کردید و بعد به ملت!
آقای شریعتمداری ما خانواده محمدی براین باوریم که پاسخگویی به سبک شما به ادبیات خاص شما در روزنامه کیهان، نوع ویژه ای از شعور و نگارش را می طلبد که در شأن و اندازه هر انسان فهیم و فرهیخته ای نیست. مطمئن باشید روزی این خانواده عوامل فریب خورده شما را در صورت توبه و پیوستن به ملت ،اخلاق و صداقت خواهد بخشید اما شما را هرگز. و اما اگر در اینجا شانس هم نصیب شما و یا رهبر بی رحم و سرکوبگر شما آقای خامنه ای شود به طوری که در دادگاه های بین المللی و یا فدرال آمریکا بنا به مصلحت سیاسی گرفتار نیائید اما مطمئن باشید که در فردای آزادی ایران باید در داداگاه قانون و عدل ملت حساب پس بدهید که چرا و به چه جرمی برادر بیگناه ما اکبر را کشتید؟! و یا چرا و به چه جرمی تمامی اعضای این خانواده از پدر و مادر تا فرزندان اعم از پسر و دختر را بازداشت، زندانی و شکنجه کرده و زندگی این خانواده را به کل از هم پاشیدید؟! و یا چرا هم چنان در آمریکا هم چون ایران هیچوقت دست از سر ما برنداشتید و در طول تمامی روز امنیت را از این خانواده سلب می نمودید؟!
نسرین، سیمین، رضا و منوچهر محمدی.برای اطلاعات بیشتر به بیوگرافی خانواده محمدی در ذیل مشاهده نمائید.
لطفا این موضوع را وظیفه اخلاقی تلقی کرده و اطلاع رسائی نمایید.
خلاصهای از بیو گرافی منوچهر محمدی و خانواده او
1- دانشجوی سابق در دو دانشگاه ایران در رشتههای اقتصاد دانشگاه دولتی تهران و حقوق دانشگاه پیام نور (1372-1378 خورشیدی.)
2- موسس و دبیر کل اولین تشکل مستقل سیاسی دانشجویی بعد از انقلاب فرهنگی در ایران به نامهای سازمان دانشجویان روشنفکر ایران (1373-1377 خورشیدی)، سازمان دانشجویان روشنفکر مسلمان (1377-1378 خورشیدی) و اتحادیه ملی دانشجویان و فارغ التحصیلان ایران (1378-1384 خورشیدی.)
ناگفته نماند انقلاب فرهنگی یعنی تعطیلی دانشگاه ها و نیز اخراج تمامیاساتید و دانشجویان دگراندیش از سال 1359-1361 خورشیدی (دو سال پس از انقلاب اسلامی1357) از دانشگاه ها ی ایران از سوی رژیم ولی فقیه.
3- موسس و دبیر اولین تشکل مستقل حقوق بشری دانشجویی بعد از انقلاب فرهنگی در ایران به نام کمیتهی دفاع دانشجویان از زندانیان سیاسی (1377-1383 خورشیدی.)
ناگفته نماند کمیتهی دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی که ماهها بعد از تاسیس کمیتهی دفاع دانشجو یان از زندانیان سیاسی و از سوی چند نفر از اعضای سابق این کمیته موازی سازی شد هیچ ارتباطی با این کمیته ندارد. این کمیته (کمیتهی دفاع دانشجویان از زندانیان سیاسی) در سال 1384 خورشیدی منحل اعلام شد.
4-یکی از موسسین طرح ائتلاف میان گروه های دانشجویی غیر حکومتی به نام جبههمتحد دانشجویی (1376-1384) و نیز یکی از اعضای شورای مرکزی جبههدمکراتیک ایران.
5- قرار گرفتن در لیست ترور 50 نفره و 169 نفره دگراندیشان در دورهی تصدی قربانعلی دری نجف آبادی در وزارت اطلاعات به عنوان وزیر.
خوشبختانه عوامل متعددی از جمله مسافرت 4ماهه منوچهر به آمریکا و اروپا جهت سخنرانی در سال1386 خورشیدی وهمزمان افشای قتل های زنجیرهای از سوی وزارت اطلاعات دولت اصلاحات به علت دو دستگی در آن وزارت درسال 1378 خورشیدی مانع اجرای قتل او گردید.
6- هدایت بزرگترین اعتراضات صنفی دانشجویی در خوابگاههای دانشجویی کوی دانشگاه تهران و کوی دانشگاه بهشتی (ملی سابق) در سال1376 خورشیدی همراه با برادرش اکبر محمدی و در نتیجه آن به پیروزی رساندن آن اعتراضات صنفی در جهت تشکیل شوراهای صنفی بدواً در آن دو دانشگاه و به دنبال آن به پیروی از آن در تمامیدانشگاههای ایران.
7- شناخته شدن متهم ردیف اول بزرگترین قیام دانشجویی در کوی دانشگاه تهران در 18 تیرماه 1378 خورشیدی در کنار برادرش اکبر محمدی به عنوان متهم ردیف دوم آن قیام از سوی دادگاه انقلاب تهران و به دنبال آن تحمل 7 سالو 2 ماه حبس دو برادر از جمله جمعاً 37 ماه حبس انفرادی آن دو در زندان های مخوف رژیم از جمله زندان های اوین، ساری و قائمشهر وابسته به سازمان کل زندان های کشور، توحید و 209 وابسته به وزارت اطلاعات و نیز 500 وابسته به دو نهاد قوه قضائیه و سپاه پاسداران.
این حبسها همراه بوده است با اعمال شدیدترین شکنجههای جسمی و روانی، که از جملهی شکنجههای جسمی عبارت بود از، شلاق با کابلهای سیمی به کف پا و اعضای بدن، شکستن دندان ها و دندههای بدن با ضربات مشت و لگد آن هم زمانی که دو دست و پای آنان کاملاً بسته شده بود و یا اعمال شکنجههای مهلک و دردناکی چون آویزان کردن به صورت قپانی و یا ایجاد صدای گوش خراش موتور قوی در اتاق انفرادی بسته که تحریک کننده مغز و اعصاب بود ه است و ... و اما شکنجههای روحی و روانی عبارت بوده است از اجرای اعدام وحشت از طریق انداختن طناب دار به گردن منوچهر و اکبر در 3 مرحله و یا تقلید صدای ناله پدر، مادر و خواهر در شکنجه گاه به هنگام شکنجه بر روی منوچهر و اکبر به منظور تضعیف روحیه دو برادر و یا ماهها شکنجه آنان در شکنجه گاه در کنار یکدیگر.
شدت شکنجههای وحشیانه رژیم بر روی منوچهر به حدی بود که بر اثر آن منوچهر را مجبور ساختند تا به عنوان متهم ردیف اول جنبش کوی دانشگاه، به اصطلاح علیه خود به اعترافات تلویزیونی دست بزند، متن اعترافات توسط سه روحانی از جمله آیتالله حسینیان تهیه شده بود و منوچهر مجبور به بازگویی نوشتههای این سه روحانی تحت عنوان اعترافات میگردد. محور اول به اصطلاح اعترافات چیزی نبود بجز فعالیتهای سیاسی و حقوق بشری از جمله سفر به ایالات متحده آمریکا و اروپا در سال 1378 خورشیدی به دعوت مجامع سیاسی، حقوق بشری، فرهنگی و دانش گاهی به منظور تشریح دیدگاههای جنبش سکولار و مستقل دانشجویی.
محور دوم اعترافات تلویزیونی این بود که اعلام کند که هدف عوامل غرب از دعوت او برای سخنرانی در آمریکا و اروپا دعوتی بود صرفاً برای آموزش ایشان در جهت سر نگونی رژیم ولی فقیه از طریق ایجاد زمینه برای قیام دانشجویی در کوی دانشگاه تهران .
اتهام ویژه دیگر از مجموعه دهها اتهام که رژیم تا هفتهها در تلویزیونهای انحصاری خود علیه منوچهر مطرح کرده بود استناد به حمایت و پشتیبانی رسانههای فارسی زبان برون مرزی از او و افکار او بود، رژیم مرتب تا هفتهها اعلام مینمود حمایت این رسانهها از او و اندیشههای او چه قبل و چه بعد و چه به هنگام سفر خارجی او نشان از بزرگ نمایی ایشان به منظور اجرای توطئههای خارجی در جهت سرنگونی رژیم ولی فقیه توسط شخص مستعدی مثل او داشته است. در حقیقت رژیم با پخش مکرر این اعترافات دو هدف عمده را دنبال میکرد، نخست آنکه قیام 18 تیر را ساخته و پرداخته عوامل خارجی جلوه دهد و دوم آنکه زمینه صدور احکام سنگین علیه منوچهر و اکبر را فراهم سازد تا به زعم خود بعد از این، شکل گیری احتمالی جنبش مستقل دانشجویی را در نطفه خفه سازد. بخش هائی از این به اصطلاح اعترافات در گوگل قابل دسترسی میباشد و یا در پایان بیوگرافی می توانید روی اعترافات که در ذیل میآید کلیک نمایید.
8-هدایت بسیاری از دیگر میتینگ ها، اعتراضات و فراخوانهای بزرگ دانشجویی در دانشگاه ها.
9- به قتل رسیدن برادرش اکبر محمدی در سال 1386 خورشیدی در زندان اوین، اکبر پس از هفت سال تحمل شکنجههای وحشیانه در راه دفاع از آزادی و خصوصاً مقاومت شجاعانه به هنگام اعتصاب غذا همراه با فجیعترین و شدیدترین شکنجهها در زندان اوین به قتل رسید. به همین جهت دانشجویان و مردم ایران نام سمبل مقاومت را بر او نهادند. به دنبال قتل اکبر، منوچهر از فرصت مرخصی جهت شرکت در مراسم خاکسپاری برادرش استفاده کرد و در یک فرصت مناسب با همکاری انسان دوستانه حزب دمکرات کردستان ایران، ابتداً از ایران به عراق گریخت و سپس از آنجا با کمک انسان دوستانه نیروی زمینی و هوایی ایالات متحده، به آمریکا انتقال یافت. او از رفتار حقوق بشری دولت، نیروی زمینی و هوایی آمریکا که باعث نجات جان او شدند سپاسگزاری میکند اما معتقد است که حفظ استقلال مبارزات برای او اصل است. لذا او با این ایده همچنان در این کشور به مبارزات مدنی و فعالیتهای حقوق بشری برای رهایی ایران مشغول میباشد.
10-بازداشت پدر و مادر او به نام های محمد محمدی و گل جهان اشرف پور در چندین مرحله، آن هم همراه با ضرب و شتم وحشیانه به طوری که آثار ناشی از ضرب و شتم بر بدن مادرش مشهود بوده و همچنان تحت درمان پزشک قرار دارد.
11-بازداشت خواهرش خدیجه (سیمین) محمدی به طوری که بازجویان بازداشتگاه 209 وزارت اطلاعات مستقر در زندان اوین بارها خواهرش را تهدید به تجاوز کرده بودند و آثار روحی ناشی از این تهدید با گذشت سالیان بعد از آزادی همچنان در او به قوت خود باقیست. هم اکنون سیمین دانشجو، پناهنده سیاسی و فعال حقوق بشری در آمریکا میباشد.
12-بازداشت برادر کوچکترش رضا محمدی و نیز اخراج وی از کار صرفاً به خاطر ارتباط نسبی با منوچهر و اکبر و نیز ناکام ماندن طرح ربایش وی برای اجرای قتل از سوی رژیم در دو مرحله.
هم اکنون رضا در کنار همسرش آزیتا و پسر یازده ساله اش فرحان (اکبر) به عنوان پناهنده سیاسی، زندگی تبعیدی خود را در آمریکا سپری میکند.
13-ناکام ماندن سوءقصد به جان دیگر خواهرش نسرین محمدی در خارج از ایران صرفاً به علت فعالیتهای حقوق بشری و نیز مصاحبه با رسانههای فارسی زبان در جهت دفاع از برادران زندانی خود و دیگر زندانیان سیاسی در ایران. هم اکنون نسرین علاوه بر فعالیتهای حقوق بشری با دریافت کارت هنرپیشگی و عضویت سگ در هالیوود به کار هنری مشغول میباشد.
14-به آتش کشیدن خانه پدر و مادر او در تاریکی شب از سوی رژیم با اهدافی چون ایجاد رعب و وحشت در دل اعضای خانواده و در نهایت به زعم آنان وادار نمودن تمامیاعضای خانواده به عقب نشینی از اصول مبارزاتی خود، آن هم به هنگامی که منوچهر در زندان بود و اکبر نیز بعد از مرخصی از زندان و پس از سه عمل جراحی دوران نقاهت را در منزل بسر می برد.
15-اهدای جایزه سال 2007 از سوی موسسه مسا یکی از بزرگترین و مهمترین موسسات مطالعاتی– تحقیقاتی آمریکا در امور خاور میانه، مشترکاً به منوچهر و اکبر به منظور قدردانی از کوششهای دو برادر که زندگی خود را تقدیم در راه آزادی کردند. این جایزه در حضور بیش از هزار استاد فرهیخته و محقق دانشگاهها ی آمریکا، کانادا و خاور میانه به مدت کوتاهی بعد از تبعید منوچهر به آمریکا در مراسم رسمی سالانه به او و برادر شهیدش اکبر اهدا گردید.
جهت اطلاعات بیشتر در مورد این موسسه، می توانید به آدرس این سایت مراجعه نمأیید.
academic.htm/excellence/www.mwsa.arizona.edu
16-اعطای بورس شش ماهه از سوی موسسه >ان ای دی< یکی از بزرگترین و مهمترین موسسات مطالعاتی تحقیقاتی در واشنگتن دی سی به منوچهر کمی بعد از تبعید او به آمریکا.
جهت اطلاعات بیشتر در مورد این موسسه می توانید به آدرس این سایت مراجعه نمائید.
www.ned.org
17-دبیر اجرایی موسسه غیر انتفاعی و غیر دولتی ثبت شده در آمریکا به نام بنیاد مدنی و حقوق بشری اکبر محمدی. این بنیاد به علت مشکلات مالی قادر نیست که آغاز به کار نماید.
متن اعترافات منوچهر محمدی در کوی دانشگاه تهران در 18 تیرماه 1378.
video.google.com
|