کتاب و دو سروده ی دیگر
سه سروده ی پاییزی


عاطفه گرگین


• وقتی کتاب را
می بندم
حوصله ام زرد می شود
و پائیز بوی خاکی تنت را
در باد می پراکند (کتاب) ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۴ آبان ۱٣٨۹ -  ۵ نوامبر ۲۰۱۰


 

کتاب

وقتی کتاب را
می بندم
حوصله ام زرد می شود
و پائیز بوی خاکی تنت را
در باد می پراکند
تا بر گهای رخوت
حوصله ام شرم کنند
شرم
از انسان زندانی
که پائیز صرف می شود



حرف

حرف
حرف پائیز است
حرف قلب تو
که حرف قلب مرا دارد
این قلب کیست که خط می کشد
قلب تو را
و می تراشد حرفت را
تا نگویی که منم انسانم



باد

باد را باید کشت
باد ویرانگر پائیزی را می گویم
از چه رو می شکنی ساقه
ذنبق را باد
ذنبق ترد بیابانی عاقبت
بر تو بیداد تو خواهد شورید