هزینهای که باید پرداخت
همن سیدی
•
در واقع این شرایط اسفناک کنونی، حاصل این زرنگبازی عمومی است: این که همه میخواهند تغییر صورت گیرد اما همه حاضر نیستند سهم خود را در هزینه این تغییر بپردازند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۰ آبان ۱٣٨۹ -
۱۱ نوامبر ۲۰۱۰
۱- ایا واقعا در ایران فعالیت سیاسی پرهزینه ترین فعالیتها است؟ پیامدهای ناکارائی حوزه سیاسی تنها دامان حوزه سیاسی را نمیگیرد بلکه سایر حوزه ها را هم خطرناک و ناکارامد میکند. در مورد پرخطر بودن فعالیت سیاسی بسیار گفته شده اما کمتر تامل کردهایم که مثلا سوار هواپیما شدن هم در ایران کمخطر نیست ! مخصوصا اگر بپذیریم، سقوط، تنها خطر در مسافرت هوائی نیست، ترس و نگرانیها هم که تا مدتها بعد از سفر، قبض و بسط قلب را از روال میاندازد باید حساب شوند و مجموعه این استرس هاست که در کنار سایر تنشهای اجتماعی، سن سکته های قلبی را به کمتر از ۴۰ میرساند.
۲- کسانی که حاضر نیستند برای بهبود شرایط سیاسی هیچ هزینهای بپردازند، به خیال میپندارند که هزینهای را نپرداختهاند، حتی کسانی هم که هیچ کاری به سیاست ندارند و نگران شاخ گربه هم هستند، در سایر حوزه ها، ناخواسته متحمل هزینه های بسیار میشوند. خانوادههائی که فرزندانشان را توجیه میکنند که چرا باید سرشان در لاک خودشان باشد، تصور میکنند این فرمول سلامت، تنها ابداع خودشان است ولی چنین نیست و عمومیت پیدا کردن این توجیه، به تداوم ناکارائی در همه زمینه ها منجر میشود ، همان خانواده ها در اموزش فرزندانشان، در ساختن اینده اقتصادیشان و در تامین اجتماعی انها با ناکامی و پرداخت هزینه های بیشتر مواجه میشوند. در واقع این شرایط اسفناک کنونی، حاصل این زرنگبازی عمومی است: این که همه میخواهند تغییر صورت گیرد اما همه حاضر نیستند سهم خود را در هزینه این تغییر بپردازند.
٣- از خطرناک بودن زندانهای خمهوری اسلامی - به درستی - بسیار گفته شده است اما همین چاردیواری بسته، از خیابانها و جاده های جمهوری اسلامی امن تر است! به مرحمت ناکارامدی حکومت، هر سال ده ها هزار انسان در این فضاهای باز! بدون هیچ فعالیتی، قربانی میشوند، امار از ۲۶۰ هزار کشته تنها در ۱۰ سال میگوید. در داخل زندان حداقل این نگرانی نیست که زیر یک تریلی له و لورده شوی یا چپ کنی و ته دره پیدایت کنند. هزینههای فعالیت سیاسی چون در رسانه ها بازگو میشوند، توسط کارشناسان تحلیل میشوند، از سوی حاکمیت و مخالفانش - هر کدام به دلیل و برای مقاصد خود - انعکاس زیادی مییابند، بزرگتر از انچه هستند تصور میشوند، در حالی که سایر هزینه ها به اندازه واقعی خودشان انعکاس نمییابند، اما به اندازه واقعی خودشان پرداخت میشوند!
۴- وکیل شرف و مدافع انسانیت، نسرین ستوده تا پای مرگ رفته است اما هزاران هزار دل را با تپش قلب خود همراه کرده است و اجازه نداده است ماراتون جنبشی بیمشعل بماند. اری این جنبش ماراتون نفسگیری است، باید کسانی باشند تا - حتی اگر خود بسوزند- جهت حرکت را روشن نگه دارند. همین پارسال هم احسان فتاحیان با مرگ خود تلنگری بر ایران و کردستان زد و چرت خفتگان خستهگی را پراند، جریانات سیاسی را به هم نزدیک کرد تا تنها چند ماه بعد بتوانند ارامترین خروش را برای مردم و گوشخراشترین سکوت را برای حاکمان، سازمان دهند. دشواری های زندگی هیچگاه به احسان فرصت نداد پا به دانشگاه بگذارد، پس از مرگش اما یارانش در روز تاریک دشمن، سرود نامش را چراغ دانشگاه کردند.
۵- توانائی انسانها در پرداخت هزینه متفاوت است اما هیچ کس از پرداخت هزینه معاف نیست. با قبول این تفاوتها در توانائیها، هم توقعمان از دیگران برابر با ایدهالهای خود نخواهد بود، هم عرصه ها و شیوههای پرداخت، متنوع خواهد شد و بهبود خواهند یافت. تلاش برای بهبود شرایط، هزینهای است که باید پرداخت.
همن سیدی
|