پیام های کارگری به ایرانیان خارج از کشور


• فعالین کارگری در ایران، در پیام های خود به یک اجتماع در خارج از کشور، بر وضعیت دشوار کارگران در ایران، ادامه ی مبارزه برای آزادی و برابری و تشدید تلاش جهت آزادی همه ی زندانیآن سیاسی تاکید کردند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۶ آبان ۱٣٨۹ -  ۱۷ نوامبر ۲۰۱۰


اخبار روز: فعالین کارگری در ایران، در پیام های خود به یک اجتماع در خارج از کشور، بر وضعیت دشوار کارگران در ایران، ادامه ی مبارزه برای آزادی و برابری و تشدید تلاش های جهت آزادی همه ی زندانیآن سیاسی تاکید کردند. 
به گزارش کانون همبستگی با کارگران ایران- گوتنبرگ (سوئد) مریم محسنی، بهروز خباز و محمود صالحی از فعالین کارگری ایران برای «شب همبستگی برای آزادی همه زندانیان سیاسی و فعالان کارگر زندانی در شهر گوتنبرگ – سوئد» پیام هایی فرستادند. مریم محسنی از چهره های شناخته شده فعال کارگری و زنان و از دستگیر شدگان پارک لاله تهران و نویسنده ده ها مقاله در رابطه با زنان - معلمان و مشکلات کارگران درون کشور است. بهروز خباز از فعالان کارگری داخل ایران و سخنگوی پیشین "کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" می باشد و محمود صالحی از فعالین برجسته ی کارگری در ایران است که به خاطر فعالیت های خود در دفاع از حقوق کارگران، مدت ها به زندان افتاده است.


پیام مریم محسنی فعال کارگری ایران
به مراسم " شب همبستگی برای آزادی همه ی زندانیان سیاسی وفعالان کارگری"- گوتنبرگ


رفقا، دوستان، حضار محترم با درود   
حدود یک سال ونیم است، از جنبش عظیم ضداستبدادی و به خیابان آمدن میلیونی مردم در ایران می گذرد جنبشی که زمین را زیر پای حاکمان جمهوری اسلامی به لرزه در آورده و در کشتی امن و آسوده خیالی آنان برای سالیان دراز حکومت و خلافت ترک انداخته است. کشتی شکستگانی که اکنون می کوشند با شنا کردن در دریای خون، خود را به ساحل نجات برسانند.   
جنبش کارگری ایران نیز همواره در مبارزات دموکراتیک و ضداستبدادی بر علیه حکومت جمهوری اسلامی شرکت داشته است و اکنون پس از سه دهه تلاش و جانفشانی به قله های بلندی دست یافته است که تشکیل سندیکای شرکت واحد و سندیکای هفت تپه، از آن جمله اند. اما بدست آوردن این پیروزی ها آسان نبوده است. جنبش کارگری ایران طی سه دهه گذشته یاران بسیاری را از دست داده است و هم اکنون نیز بسیار یارانش در زندان ها و شکنجه گاه ها بسر می برند. منصور اسالو، ابراهیم مددی، رضا شهابی، بهنام ابراهیم زاده، غلامرضا غلامحسینی و همایون جابری و... از آن جمله اند. چه بسیار شیرزنان شجاع و دلاورمردانی نیز که در دهه ۶۰ و در سیاه ترین دوران شکنجه و اعدام، جان عزیزشان را نثار آزادی طبقه کارگر کردند. ما در مقابل این فداکاری ها و جانفشانی ها که دست یابی به موفقیت های کنونی در جنبش کارگری بدون این فداکاری ها میسر و ممکن نمی بود سر تعظیم فرود می آوریم و با آن ها پیمان می بندیم که از آرمان های آنان که محو هر نوع نظام سلطه و ستم و استثمار و سرمایه و استبداد است، پاسداری خواهیم کرد.

رفقا، یاران جنبش کارگری   
اکنون که صدای ترک و شکستن استخوان های نظام خلافتی اسلامی، از جای جای جامعه از دانشگاه گرفته تا کارخانه و خیابان به گوش می رسد و فریاد حق طلبی را امروز در همه جا از میان کارگران سیمان درود، نساجی قائم شهر، از میان بازنشستگان تامین اجتماعی، از میان معلمان خریدخدمتی، پرستاران و... می شنویم، بیش از هر زمان در ٣۰ سال گذشته زمینه مساعدی فراهم شده است، برای در افکندن "طرحی نو" چه، آنجا که دیگر نانوایی ها هم، نان قرضی به کارگران ندهند، چاره ای جز در هم شکستن بنای سرمایه سالاری نیست و اراده ای را یارای مقابله با جنبش حق خواهی شکم گرسنگان نخواهد بود حتا اگر آن اراده، اراده ی نظام تجاوز و زندان و اعدام حاکمیت اسلامی باشد. از این رو لازم است. صفوف خود را به هم فشرده تر کنیم. بر پراکندگی میان خود غلبه کنیم و از هر نوع اقدامی که در میان ما شکاف ایجاد می کند بپرهیزیم. جنبش کارگری جنبش تک ستاره ها نیست. جنبش کارگری، جنبش و رزم پرشکوه میلیونها انسان برای محو نظامی است که در آن قراراست "هیچ بودگان هر چیز گردند"!!!   
اگر طبقه کارگر فرانسه خیابان ها را تسخیر کرد، طبقه کارگر ایران کاخ حاکمان اسلامی را ویران خواهد کرد و دیر نخواهد بود آن روز که کاخ نظام خلافتی سرمایه داری اسلامی بر سر آنان ویران گردد و طومار این نظام زور و ظلم، ستم و استبداد، شکنجه و اعدام درهم پیچیده شود.
آنروز دیر مباد - به امید آن روز         
مریم محسنی
۱۹ آبان ۱٣٨۹ برابر ۱۰ نوامبر ۲۰۱۰
                                                                                                            

پیام بهروز خباز فعال کارگری ایران
به مراسم "شب همبستگی برای آزادی همه ی زندانیان سیاسی و فعالان کارگری"


با سلام خدمت رفقا و عزیزان حاضر در مراسم؛
امروز جنبش کارگری ایران در شرایط بسیار بغرنجی به سر می برد، کارگران بیش از پیش قدرت خرید خود را از دست داده و از امنیت شغلی تنها نامی بیش باقی نمانده است، واقعیت این است که حاکمیت سرمایه داری ایران، تهاجم خود را به سفره خالی کارگران بیش از پیش وسعت داده و تحرکات کارگری را به عقب رانده است، به طوری که مبارزات کارگری در ایران عمدتاً حول پرداخت حقوق ها که ماه ها و گاه چند سال به تعویق افتاده دور می زند، این به عقب راندگی در حدی ست که کارگران خواهان پرداخت به موقع همین دستمزدهای بخور و نمیر هستند. سرمایه داران با اتکاء به نیروی کار ارزان، بیش از پیش اقدام به اخراج کارگران کرده و به رقابت در بین کارگران برای به دست آوردن کار دامن می زنند. آنان به این نیز اکتفا نکرده و به تدریج قراردادهای سفید امضاء را جایگزین قراردادهای موقت کرده اند. این وضعیت در کارگاه های زیر ده نفر که از شمول قانون کار خارج گشته اند، بسیار هولناک تر است، در این کارگاه ها، ما ابداً شاهد پرداخت همین حداقل دستمزد ٣۰٣ هزار تومان که کفاف حتی ۱۰ روز از زندگی کارگران را نمی دهد، نیز نیستیم.
بلی عزیزان، امروز در ایران فقر بیداد می کند، کارگران به مشاغل دوم و سوم روی آورده اند، تعداد کودکان کار، مدام رو به افزایش است، میلیون ها کارگر خانگی که اینان را عمدتاً زنان و کودکان تشکیل می دهند، در قبال دریافت دستمزدهای باور نکردنی، بخش عمده ای از مونتاژ تولیدات در ایران را برعهده گرفته اند.
در چنین وضعیت اسف باری، رزمندگان کارگری با جان فشانی در کنار این هم طبقه ای های شریف و زحمت کش قرار دارند، آنان به رغم سرکوب های بی امان، زندان و شکنجه ی حکومت سرمایه داران، بر رسالت خویش در این موقعیت، مبنی بر انتقال آگاهی، حمایت بی دریغ و ترغیب و کمک به سازمان یابی توده ای کارگران پای فشرده و با قرار گرفتن در کنار کارگرانی که زیر تیغ سرکوب حکومت قرار دارند، مبارزات توده های کارگر را گام به گام همراهی نموده، مصائب و زندگی کارگران را به جهانیان انعکاس می دهند، آنان طبقه ی کارگر جهانی را برای پیشبرد مبارزات کارگری به کمک طلبیده و آرزومند برپایی انترناسیونال کارگری هستند.
من به رفقای "کانون همبستگی با کارگران ایران- گوتنبرگ" برای تدارک و برگزاری این مراسم خسته نباشید می گویم و به تک تک فعالینی که بی دریغ از مبارزات کارگران و پیشگامان کارگری حمایت کرده و تشکل های کارگری دیگر کشورها را به حمایت از جنبش مستقل کارگری ایران فرا می خوانند صمیمانه درود می فرستم و دست شان را به گرمی می فشارم.

زنده باد جنبش مستقل کارگری
بهروز خباز
۹ نوامبر ۲۰۱۰   


پیام تلفنی محمود صالحی فعال کارگری ایران
به مراسم شب همبستگی با کارگران زندانی و زندانیان سیاسی ایران در شهر گوتنبرگ


سلام دوستان ، خسته نباشید و سرحال باشید.
از اینکه می شنوم چنین برنامه ای است خوشحالم. در سازماندهی این امر به تمام بچه هایی که در این راستا فعال بودند،تشکر می کنم و از حضار محترم هم تشکر می کنم که دراین شب همبستگی شرکت کردند.
دوستان خوب! از آنجایی که پیداست شب همبستگی با زندانیان سیاسی و کارگران زندانی است، از من هم می خواهند چند کلمه در این رابطه حرف بزنم. من نیاز به سخنرانی ندارم. اما می خواهم، دوستان به این موضوع توجه کنند. دوستانی که می آیند پشت تریبون صحبت کنند. باید حتما روی این موضوع متمرکز بشوند که آیا زندانیان سیاسی و اصلا زندانی سیاسی در کشورما تعریف شده است؟ من می گویم؛ نه. چون که زندانی سیاسی در کشور ما هنوز تعریف نشده است. حتی فرهنگ زندانی سیاسی در کشور ما اصلا نیست. اگر ما به عقب برگردیم به دهه شصت (۶۰)، در دهه شصت (۶۰) کسانی که در زندان ها بودند. همه آرم "ضد انقلاب" را به آنها می چسپاندند، حالا دیگرا ز آرم "ضد انقلاب" خارج شده و به اینها "امنیتی" می گویند که این خیلی خطرناک است، اصلا زندانیان سیاسی در واقع "امنیتی" نیستند. زندانیان سیاسی، خودشان اسمشان مشخص است. زندانی سیاسی یعنی کسی است که به حاکمیتی که امروز دارد حکم صادر می کند، می گوید؛ من معترضم. می گوید؛ من به معضلات و به مشکلاتی که در سطح جامعه است، من به آن معترضم. زندانی سیاسی در دل همین جامعه پیدا شده است و در دل همین جامعه فکر می کند و به این وضعیت معترض است. نه اینکه او را با انگ "امنیتی" تعریف کنند و به او آرم "امنیتی" زنند. چند سال پیش با زندانیان سیاسی در درون زندان ها حرف می زدم، می گفتند به ما می گویند "زندانی امنیتی"، یک طرف دیگر هم زندانیان عادی دسته بندی می شوند و زندانیان سیاسی اسم خودشان را گداشته اند "امنیتی"، همانی که در پرونده شان نوشته شده است. اما ما زندانیان امنیتی نیستیم. آنهایی که در زندانند، امنیتی نیستند. آنها زندانیان سیاسی هستند. من از دوستان می خواهم؛ آنهایی که پشت تریبون صحبت می کنند، روی این فکر کنند، ما باید فرهنگ زندانی سیاسی را زنده کنیم. زندان سیاسی چی است و به چه کسی می گویند. این برای ما هم است. دوستانی که آنجا هستند و آنجا نشستند باید روی این متمرکز شوند و این را بزرگ کنند، که زندانی سیاسی چی است؟ ما زندانی "امنیتی" نداریم ما نه بمب گذاریم و نه هیچی! اگر الان از دل پرونده های که برای زندانیان سیاسی تشکیل شده است، نگاهی بیاندازیم. اکثر آنها به شدیدترین مجازات اسلامی محکوم می شوند. کسی که تخریب می کند، کسی که آتش می زند و کسی که خانه را خراب می کند یعنی، همین ها را در ذهنیت مردم کردند که اینها "امنیتی" هستند. باری بچه هایی که امروز آنجا (مراسم شب همبستگی با زندانیان سیاسی) نشستند و دارند در رابطه با زندانیان سیاسی صحبت می کنند، باید این را درنظر داشته باشند که این فرهنگ را برجسته کنیم که زندانیان سیاسی به این اشخاص معترض می گویند.
اما در رابطه با دستگیری ها؛ دیروز و پریروز دوستانی خبر دادند که یک سری از بچه ما در شهر نقده دستگیر شدند. مشخصا ابراهیم اسماعیل پور، صدیق خسروی، دیروز بعدازظهر عمر اسماعیل پور هم دستگیر شده است و خلیل شریفیان چند ساعتی بازداشت بود ولی امروز به قید ضمانت آزاده شده است . بهرحال ما زندانیان سیاسی داریم که الان در زندان هستند. مثل بچه های کامیاران، مریوان و جاهای دیگر داریم. اینها همه زیر تیغ محاکمه هستند و دارند محاکمه می شوند ولی فعلا به قید ضمانت آزاد شدند.

موفق و پیروز باشید
محمود صالحی
۲۱ آبان ۱٣۹٨ برابر ۱۲ نوامبر۲۰۱۰