آیا حاکمیت در ایران تغییر خواهد کرد؟ - خسرو صدری

نظرات دیگران
  
    از : لیبرال دمکرات چپ میانه

عنوان : با این آپوزیسیونی که ما داریم،
آقای خسرو صدری گرامی، در جواب به پرسش شما که «آیا حاکمیت در ایران تغییر خواهد کرد؟» پاسخ من منفی است چون با این آپوزیسیونی که ما داریم، ما به جایی نخواهیم رسید و جهان غرب هم حاضر نیست از ملت ایران حمایت کند. رژیم گذشته را به بهانه ی نقض حقوق بشر برداشت ولی این رژیم را که در نقض حقوق بشر اصلا قابل مقایسه با آن رژیم نیست را همواره حمایت می کند. موفق باشید.
٣۲۶۶۴ - تاریخ انتشار : ۲ آذر ۱٣٨۹       

    از : peerooz

عنوان : المعنی فی بطن راوی
" تعاریفی که برای مقولات سیاسی ارائه می شوند در همه سیستم های فکری یکسان نیستند "،
فکر میکردم که معنی آنارشیست و آنارشیسم را میدانم. به ویکیپدیای فارسی رجوع کردم گیج شدم ، به انگلیسی آن نگاه کردم گیج تر شدم. دیدم نوام چامسکی هم نوعی آنارشیست است. بیخود نیست که وقتی نوشته های کسانی چون جناب قراگزلو را میبینم سر گیجه ام شدید تر میشود و به این نتیجه رسیده ام که المعنی فی بطن راوی. در ابتدا و انتهای هر مقاله باید یک لغت نامه گذاشت تا منظور از کلمات روشن باشد.
٣۲۶۴۵ - تاریخ انتشار : ۱ آذر ۱٣٨۹       

    از : خسرو صدری

عنوان : به نامی شاکری
درست می گویید.ولی من هم همان ابتدا گفتم که حتی حاکمیت ولایت فقیه که سهل است ، عبا و عمامه هم ممکن است به مقتضای زمان و اوضاع برود. ولی پایه های قدرت باقی خواهد ماند. البته شما خودتان خوب می دانید که تعاریفی که برای مقولات سیاسی ارائه می شوند در همه سیستم های فکری یکسان نیستند . در شوروی ، آمریکا و جمهوری اسلامی به عنوان مثال درک و تعریف واحدی از "آزادی" دمکراسی" ،"حقوق بشر" ویا "حاکمیت" عرضه نمی شود.از این رو بعضی وقت ها بهتر است که منظور خود را هم ضمن بکار بردن واژه بحث انگیز بگوییم. همین "نظام"که در نوشته شما بررسی شده است، هنوز با قدرت فاصله دارد. "نظام" در پاکستان دردودهه اخیربارها تغییر کرده است، اساسی ترین ساختارسیاسی ولی پابرجا مانده است.
٣۲۶۲۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : نظام، حکومت، حاکمیت
بگذارید اول در اصل پرسش آقای صدری مناقشه کنیم . آیا پرسش " آیا حاکمیت در ایران تغییر خواهد کرد؟" گونه تلطیف شده پرسش"آیا نظام جمهوری اسلامی ایران سقوط خواهد کرد؟" است ؟ پاسخ به این سوال از جمله به دلایل متن آقای صدری منفی است . نظام جمهوری اسلامی ایران هنوز در چنان اقلیتی قرارندارد که احتمال سقوط آن برود . اما پرسش آقای صدری به دو پرسش دیگر نیز قابل تحویل است ؛ اول : " آیا حاکمان ایران تغییر خواهند کرد ؟ " پاسخ به این پرسش قطعا مثبت است . آثار این تغییر ، در جابجایی حکومت ایران تحت تاثیر فشار و قدرت اقناع جنبش سبز کاملا آشکار است. این حاکمان در فرایندی تدریجی و نه چندان بلند مدت جای خود را به حاکمانی دیگر در چارچوب نظام موجود خواهند داد. حاکمانی احتمالا "اصلاح طلب – اصول گرا" که مقاومت کمتری در برابر فرایند تکوین دمکراسی در ایران کنند. دوم : " آیا حاکمیت در ایران تغییر خواهد کرد؟" در این پرسش واژه "حاکمیت " در همان مفهوم مصدری اش به کار می رود یعنی "نحوه حکمرانی و اعمال قدرت سیاسی" . پاسخ به این پرسش هم مثبت است . اگر چه به نظر می رسد نظام ج اا سرمست از پیروزی حفظ نظام (که قرارهم نیود حفظ نشود و بیخودی هول برش داشته بود!) مدتی دیگر به شاخ و شانه کشیدن و خس و خاشاک و میکروب خواندن منتقدانش ادامه دهد، اما ضرورت های عینی جامعه ی امروز ، آنرا به تغییرات جدی در شیوه حاکمیت ناگزیر خواهد کرد. فقط درصورت استحصال پاسخ منفی به این دوپرسش است که پاسخ پرسش اول مثبت خواهد شد ... تا چه پیش آید!
نامی شاکری – ۳۰/آبان/۸۹ تهران
٣۲۶۲۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣٨۹       

    از : بهروز

عنوان : اختلاط خطا و حقیقت
آقای صدری حرف های درست و نادرستی زده به نظر من:
۱. جمهوری اسلامی هنوز آنقدر قدرتمند هست که اعتراضات داخلی را در هم بشکند. البته قدرت جمهوری اسلامی ناشی از بی سازمانی توده هاست. و نیز خوب یاد گرفته که سازمانیابی را در نطفه خاموش کند. کلا سیستم های فاشیستی، شبه فاشیستی و توتالیتر به دلیل سرکوب سیستماتیک و به محابا در این کار موفق هستند.
۲. رژیم های فاشیستی و شبه فاشیستی تنها در صورت باز شدن فضا، بنا به بسیاری عوامل، پروسه اضمحلال را شروع می کنند. عوامل خارجی، آن طور که آقای صدری می گوید، اثر بسیار مهمی روی فرایندهای داخلی دارد.
۳. بر خلاف گفته آقای صدری امریکا هنوز محور سرمایه جهانی و حداقل سرکرده یک بلوک بندی مهم است. هر چند که قدرت امریکا رو به تحلیل رفته و مجبور است هر روز جای بیشتری برای رقبا باز کند اما هنوز آن قدر توانمند هست که سیر قضایا را در یک کشور عوض کند.
۴. با این تفاصیل، جمهوری اسلامی، هر چند در قدرت، پروسه از هم گسیختگی خود را با سرعت بیشتری طی می کند. این از هم گسیختگی نه فقط ناشی از نامشروع بودن، غیراخلاقی بودن و ستمکار بودن بلکه از عدم تناسب ساختار آن با الزامات اقتصادی جامعه ایران ناشی می شود. به همین خاطر، این فرایند، علیرغم کند و بطئی بودن، واقعی است، اما همان طور که گفته شد حتی یک سیستم منحط را بدون وجود یک آلترناتیو که مادیت سازمانی داشته باشد نمی توان از جا کند.
٣۲۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣٨۹       

    از : خسرو صدری

عنوان : حمله نظامی از طرف آمریکا صورت نمی گیرد
اگر تجربه را ملاک قرار دهیم، آمریکا به ایران حمله نخواهد کرد. این را از روی تهدیدات کاملا مشابه در مورد چین و دیرتر کره شمالی در دهه های گذشته می توان دریافت. چینی ها حتی در یک مورد تهدید ، شهری را تخلیه کردند.
آمریکایی ها اگر هم دوباره جان تازه گیرند، برای حمله به ایران باید ابتدا مطمئن شوند که این کار پوست خربزه رقبای تازه نفس نیست که مثل عراق به زیر پایشان انداخته می شود. نگاه کنید به تغییرات در رهبری سیا ، دوسه سال پس از حمله به عراق و علت این تغییرات را بررسی کنید.
به نظر می رسد که ج.ا به آن حد از دانش هسته ای دست یافته است که در نظر غرب در ردیف کره شمالی و پاکستان طبقه بندی شود.
این به معنای رویین تن شدن ج.ا نیست .زیرا جنبش اجتماعی موجود در ایران منحصر به فرد است و نیز خطر دیگری که ایران را تهدید می کند این است که درگیری های گسترده بین المللی در دستور کار قدرت ها قرار گیرد، که آنگاه ایران برایشان نقطه آغاز مناسبی خواهد بود.
نباید فراموش کرد که اهمیت ایران برای غرب و شرق بسیار بیشتر از آن است که آن ها حتی در ظاهر ابراز می دارند.
من فکر می کنم بدون آشنایی کامل با واقعیات، اپوزیسیون نخواهد توانست منشاء تاثیرات مطلوب بر حیات سیاسی و اجتماعی ایران گردد.
٣۲۶۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣٨۹       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : غاصبین حاکمیت انسان، رفتنی هستند
همه حاکمیت ها متزلزل ونابودشونده هستند، چون غاصب حاکمیت انسان هستند . بازوروشکنجه وقدرت نظامی ، « حقانیت این حکومتها » هر روز بیشتر کاسته میشود . این مردم هستند که سرچشمه حقانیت هستند، نه قرآن ونه رسول ونه امام و نه شرع . دوره « مشروعیت » گذشته ، ودوره « حقانیت به حکومت ازمردم » آمده است .
انسان، کلید سراسر بندهاست (شاهنامه). ما باید این گوهر کلیدی را در خودمان بازیابیم. مسئله اینست که گوهر کلیدی ما را ادیان، لگدمال کرده اند و پوشانیده اند. برآوردن این گوهر کلیدی در ماست که مدرنیته را میافریند، نه در یوزگی از عرب و از غرب
٣۲۶۰٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣٨۹       

    از : گاهنامه هنر و مبارزه حمید محوی

عنوان : تأملی در باب اشکال مبارزه‍ی طبقاتی: مرگ بر ناتوی فرهنگی
من به شکل گسترده با چنین تحلیلی موافق هستم. با این وجود در این جا چند پرسش می بینم : پزسش اوّل این است که اگر ما با چنین تحلیلی موافق هستیم، اعتبار آن را به چه دورانی نسبت می دهیم؟ هدف از این پرسش یادآوری شعار «هزینه ی کم» در جنبش سبز است که شروع آن با وجه نقدی یعنی جان ۵ دانشجوی ایرانی پرداخت شد و سپس ادامه پیدا کرد. موضوع کشته شدن ندا آقا سلطان هنوز در پرده‍ی ابهام است و گهگاه خبرهای شگفت انگیزی می رسد.

نکته ی بعدی که باید به آن اشاره کنم مربوط است به پیشنهاد خسرو صدر مبنی بر مبارزه ی اجتماعی و سیاست فشار...مشکل امروز پیشگامان ایران، یا یکی از مشکلات آنها تا این جا تروریسم جنایتکارانه ی اپوزیسیون های ایرانی که ریشه در فرهنگ ابتذال آمز طبقاتی دارد و حقوق بگیر امپریالیسم جهانی هستند و خصوصا اوباش های حقوق بشری...که اینها نیز به سهم خود گروه دیگری از حقوق بگیر های ناتوی فرهنگی هستند.
موضوع مشخصا به اشکال مبارزه‍ی طبقاتی باز می گردد که امروز به دلیل حاکمیت این اوباش ها به نام حقوق بشر و به نام تمام این دعاوی که سالها ست ادامه دارد، با وقفه و مشکل مواجه شده.
من فکر می کنم که در نخستین گام ها اپوزیسیون های ایرانی باید زیر علامت سوال بروند و افشا شوند. این موضعی است که من سالها است که از آن دفاع می کنم. در گاهنامه هنر و مبارزه تلاشم بر این بوده است که مکانیسم تروریسم و ابتذال اپوزیسیون های ایرانی و بهیمیت طرفداران حقوق بشر را نشان دهم.

پیشگامان ایرانی از این پس باید در مقابله با این اوباش ها موضع تهاجمی بگیرند، تا به صاحب کار برسند. صاحب کار را از جایگاهش باید بیرون آورد. تا زمانی که پیشگامان به مقابله با امپریالیسم جهانی اقدام نکنند، اساسا پیشگام نخواهند بود در ثانی بین مردم ایرانی و خلق های تحت ستم نیز طرفدری پیدا نخواهند کرد. اگر مسئله این است که ما گامی بیشتر برداریم و حتی در زندگی روزمره گرهی از مشکلات باز کنیم. چون که این اپوزیسیون ها تا اینجا در پیوند با سیاست امپریالستی در پی ایجاد طبقه برتر بوده اند. البته ممکن است با چنینی تحلیلی مخالفت کنند ولی تمام آلترناتیوهای فرهنگی و هنری شان نظریه ما را تأیید می کند.
٣۲۶۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣٨۹       

    از : لیبرال دمکرات چپ میانه

عنوان : نه اسرائیل می خواهد مسئله فلسطین حل شود و نه رژیم در ایران
با اولین نظر دهنده کاملا موافقم و فکر می کنم هر دو اسرائیل و رژیم چون نمی خواهند دنیا بر روی مسائل اصلی ایندو انگشت بگذارد هر دو سیاست بحران سازی را پیشه کرده اند. نه اسرائیل می خواهد مسئله فلسطین حل شود و نه رژیم در ایران. امریکا و اروپا هم تنها با وجود بحران در منطقه می توانند ما را چپاول کنند. اگر بحران نباشد عذر و بهانه ای برای حضور در منطقه نخواهند داشت. اسرائیل پایگاه غرب در منطقه و بهانه ای برای حضورشان است. تا نفت و گاز در منطقه است اینها هم خواهند بود و تا ما بجای احساس از عقل خود استفاده نکنیم به غرب و اسرائیل برای چپاول منطقه کمک خواهیم کرد همانطور که تا بحال کرده ایم.
٣۲۵۹۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣٨۹       

    از : کیومرث پایدار

عنوان : چنان نماند، چنین نیز نخواهد ماند.
من هم مانند دوستی که بجای یک نام مستعار به عنوان؛" یکی از خوانندگان مقاله" بسنده کرده است ،« بدبینی » آقای صدری را صرفاً بدبینی به مفهوم واقعی کلمه تعبیر می کنم. چرا که بنا به مقتضای سنم مطمئنم که ماه عسل خامنه ای و احمدی نژاد رو به پایان است. خامنه ای در قم گفته است؛« من هرچه بگویم، احمدی نژاد اطاعت می کند ». شک نداشته باشید که این موجود قُد و ازخودراضی، یعنی احمدی نژاد این تحقیر را برنمی تابد. این مبارزه آغاز شده و به از پای درآمدن یکی از این دو نفر می انجامد که بهرحال، به تغییر ساختار قدرت منتهی می شود. بازیگران بعدی اگر بامردم نباشند، دوران بازیگری شان از طلوع تا غروب آخرین خورشید پائیزیست. رجاء واثق دارم!
٣۲۵۹۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣٨۹       

    از : جواد مفرد کهلان

عنوان : حذف حاکمیت نه به روش فیزیکی، بلکه تعامل و..
یک روز سبک خیزد شاد و خوش و خندان
پیش آید و بردارد مهر از در زندان

چون در نگرد باز به زندانی و زندان
صد شمع و چراغ اوفتدش بر لب و دندان

منوچهری دامغانی
٣۲۵٨۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣٨۹       

    از : یکی از خوانندگان این مقاله

عنوان : ماجرا کمی پیچیده تر از این است
خسرو صدری گرامی!
این که خطر حمله ی نظامی، اصلاً ایران را تهدید نمی کند (بر مبنا ی استدلال شما)، منطقی نیست.
چرا؟ چون شما عملاً نقش مافیا ها و مافیا واره های موثر در سیاست آمریکا را نادیده گرفته اید. مافیا ها یا مافیاواره هایی را می گویم که نه به فکر منافع ایالات متحده ی آمریکا، بلکه به فکر منافع خودشان هستند. از بخشی از دست اندرکاران تولید و تست و آزمایش و تهیه و توزیع و دلالی سلاح بگیر، تا لابی های اسراییلی که قطعاً مایل به کشانیدن پای آمریکا در یک حمله ی نظامی به ایرانند.
این حمله ی نظامی نباید الزاماً از نوع تجاوز های آمریکا به عراق و افغانستان باشد. یعنی شاید اصلاً کوچک ترین نیازی به کاری به جز بمباران متمرکز و نشانه گیری شده نباشد.

اسراییل، ناچار است که به پاره ای قرار و مدار ها با آمریکا و اروپا پابند باشد، و بدون چراغ سبز آن ها، یا بهتر است بگویم بدون چراغ سبز آمریکا، دست به ریسک بمباران ایران نمی زند. اما اگر چراغ سبز را توانست از آمریکا با فضایی که در اول این کامنت توضیح دادم بگیرد چه طور؟
بمباران احتمالی ایران را با مثلا بمباران فلان مرکز کوچک اتمی در سوریه نمی شود قرینه سازی کرد. تفاوت میان این دو عمل، از زمین تا آسمان است. کار اسراییل در ارتباط با ایران، آین قدر ها ساده نیست.

بله، قطعاً هارت و پورت های زیادی هم برای ترسانیدن حکومت به قصد کشانیدن آن به پای میز مذاکره و غیره، توسط آمریکا انجام می پذیرد. البته توسط آمریکا. و نه اسراییل که هدف دیگری دارد. اسراییل از چیزی که می ترسد همان از سر گرفتن مذاکره ها و سازش میان غرب و حکومت است.

اما اگر همه ی عواملی را که به خصوص بعد از شکست سیاسی اوباما، و بازگشت نئوکان ها و یا عناصر نزدیک به آن ها به قدرت، رو به روی خود داریم، در کنار هم بگذاریم، آن وقت احتمال دیگری را هم به جز آنچه شما با اطمینان نوشته اید، در چشم انداز خواهیم دید.

نباید به یک تحلیل، دل خوش کرد و آرام خوابید و با غرش انفجار های اتمی از خواب بیدار شد. همانطور که نباید بیش از اندازه ی معقول، و به صورت مطمئن، سخن از درگیری و جنگ در آینده گفت. در هر دو حالت، باید اندازه نگاه داشت.

علاوه بر این همه، یادتان باشد که مسأله ی نئوکان ها را فقط در ابعاد بارز سیاسی آن نباید بررسی کرد. آنچه ما معمولاً با کلمه ی «نئوکان» از آن یاد می کنیم چهره ی سیاسی یک مکتب کامل ایده ئولوژیک است. مکتبی که چهره ی سیاسی آن، فقط بخشی از آن است.
ولی حتی اگر بخواهیم فقط همین بخش را هم معادل کل این مکتب بگذاریم (که البته هرگز چنین نیست) باز هم فراموش نکنیم که نئوکان ها در همین بعد سیاسی نیز، قصد تغییر و بازسازی نقشه ی جغرافیایی کل منطقه ی خاورمیانه را دارند.

ضمنا من در «بدبینی» شما نسبت به آینده ی نزدیک ایران شریک نیستم و معتقدم که واقعاً این حکومت در حال فروپاشی است.
آنچه از دل این فروپاشی بیرون می آید البته الزاما مثبت نخواهد بود. و درست به همین دلیل است که باید هرچه بیشتر به راهکار های پیروزی جنبش آزادی خواهانه و استقلال طلبانه ی موجود اندیشید. با امید. و با اعتماد به نفس.
موفق باشید.
٣۲۵۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۹