جلوه های مورفولوژیکی و متامورفوزه در اندیشهء سیاسی اجتماعی یوهان ولفگانگ فون گوته ۳ (بخش پایانی)


ناصر پسانیده


• در مقوله و گفتمانِ مفهوم پرداز به، "من" یا "فردیت" در انسان تحتِ عنوانِ "من" یا "فرد" در حقیقت بیشتر به وجه تصویریِ معانی Idee و مفاهیم واژه ای، ـ و یا واژه گان در مفاهیم ـ یا ـ مفاهیم در واژه ـ می پردازد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲٨ آبان ۱٣٨۹ -  ۱۹ نوامبر ۲۰۱۰


درمقوله و گفتمانِ مفهوم پرداز به،"من" یا "فردیت" در انسان تحتِ عنوانِ "من" یا "فرد" در حقیقت بیشتر به وجه تصویریِ معانیIdee و مفاهیم واژه ای ، ـ و یا واژه گان در مفاهیم ـ یا ـ مفاهیم در واژه ـ می پردازد. در اینکه هر واژه ای مفهومی است ویا مفاهیمی در خویش دارد، شاید کمتر اختلاف نظرباشد. در پردازشِ واژگانی در قالبِ جملات هر مولف و نگارندهء" خود آگاه" ، خواسته به رویکرد ـ مفهوم تصویری ـ روی خواهد آورد. در رویکرد مفهوم تصویری، واژه گان، مفاهیمِ تصویریِ مولف و نگارنده اند که در "منِ" بیدار و هوشیار "فرد"با ایده یا تصویر پیوند خورده و در شکل متحول شده و نو خود را نشان می دهند. در واقع و به بیان دیگر ، ایده بواسطه ای یعنی : بیانِ تصویری از دریافت های فردی شده است، که در پروسه و فرآیند زندگی در شخص به حیطهء فردی یا "من" او تبدیل شده و با آمیزش با مفاهیم دیگر فردی شدهء شخص و در یک پروسه و فرآیندی استثنائی و منحصر به خود، از درون خویش فرمی نو در بیانی دیگررامی آفریند. این بیان ودرک در فرم دگرگونِ ـ تازه کشف شده ، تمام عناصر و اشکال پیشین را در خود داراست و در حقیقت و با هم آمیزی عناصرماقبل خود ، عنصر یا فرمی تازه بنام "ایده" در شخص بوجود می آورد که با گذشت از مجرا ها و منفذ ه های دشوار و پوست اندازی و یا شکستن پوستهء خویش ،و با پا گذاشتن به جهان فرآی خود ، به کشف ایده یا تصویر نائل می شود. این فرم وشکل تصویر پردازی از ایده ویا ایده آفرینیِ تصویری ،گاه بواسطهء تجربه مستقیم Empirischو گاه بواسطهءتحقیق و... واز میان تنگناها با هدفی برای پاسخی است ، ویا اگر خواسته باشم بهتر بگویم : برای فرهیخته گان، تولید سئوال برای چیستی و کیستی است. چراکه هر پاسخی خود سئوال دیگری است و هر ایده ای سرشار از ایده های بیشمار.
نوعِ ویا چگونگی بیان در ارائهء تصاویر در فرم های ،نوشتاری، گفتاری، چه در نظم یا نثر ویا همچنین در هنرهای دیگر، چون نقاشی و مجسمه سازی تا سیاست و فلسفه و... رابطه ای مستقیم با ظرفیت های چند بُعدی آگاهی درتصویر Agentivität/Agentivity- Intentionalität و به تصویر کشیدن، را دارد. نوع و چگونگی ارائه تصاویر (ایده در باور) حکایتِ جنس و کیفیتِ گفتمان، و در آمیزه های موضوعی فاعل، ارائه کننده وپردازشگری اوست که در مقام دفاع و مجاب کردن است.
اعجاز گوته را می توان در کشفِ بیانِ تصاویر در تعالی کلام او در دریافت. بزعم من گوته نمود و تجلیِ پویا و ارائه کنندهء متحولِ تصاویرIdeeدر باورها به اشکال گوناگون در گفتمانِ امروز و فرداست.
کنجکاوی و سرگشتگی توام با تلاش و پشتکار در رسیدن به پاسخِ چراهای او ، او را پیوسته به پاسخ هایی که در میان چراهای بی پایان گم می شود، مواجه می کند. و گویی او اینگونگی را می ستاید، واز درون و برونِ این ستایش و شیفتگی، در بی نهایتِ چیستی ها و پاسخ ها زبانِ بیانِ مفاهیم و تصاویر را خلق می کند. او از میان تصاویرِ "بی واسطه" به درون ماده و اجزاء آن راه می جُوید، و تو گویی از رگِ ماده به جان و جوهرِ جهان می پیوندد، وتو گویی اینگونه تصاویر او از جان و جوهر هستی، به دلهای مردم نفوذ می کند.(متاسفانه از آنجا که ترجمهء اشعار گوته تصویگر، و مفهوم به بیان نیست، ترجیح می دهم که از آوردن نمونه ومثالِ ترجمانی خوداری کنم، و همچنین برگردان های تاکنونی آثار گوته بزعم من ـ تا آنجا که دیده و به آنها دسترسی داشتم ـ متاسفانه بسیار نا رسا هستند.).

در گفتمانِ مذکور Goetheanimus، خواننده و مخاطب تیز بین و هوشیار قادر به "کشف شهودِ تصویری" از نگارگر و تصویر کننده شاهدی هست که پردازش مفهومی را در قالب واژه ویا اشکال دیگر به نمایش می گذارد که همان تصاویر متحول شده در پردازش نوهستند. این "ایده" می تواند تولدِ " راه" و" اندیشه" ای را در قالبی متفاوت ارائه دهد که مورد توجه قرار بگیرد یا نگیرد، که بنابه سازه ها و ساختارها تاریخی تاثیرگذار در عرصه های متفاوتِ علوم گوناگون ،و شخصیت ها ، مختلف است.
به باور رودلف اشتاینرRudolf Steiner 1861 1925 تعالی و پویایی، در چگونگی رسیدن و مستلزم گذار از مراحل و درجاتِ مختلف و متفاوتی از آگاهی و خود آگاهی فیزیکی تا فرافیزیکی است که در این پروسه یا فرآیند،بناچار انسان، به بیانی دیگر "از پوسته های مختلفی" عبور می کند، انسان برای دیدن و فهمیدن نیازمند کاوش وکنجکاوی است. مرزها و یا بقولی "موانع" مادیِ حیات هم برای انسان امکان، هم فرصت، ودر اغلب اوقات دشواری و سوء تفاهمات بسیاری را موجب می شوند، ولی رودلف اشتاینر پیش تر و بیشتر،وجه مادی زندگی را امکان و فرصت بالفعلی می داند که او در جهت رسیدن و جهش به سو و جهاتِ عالی تر هستی باید از آن سود برد. رودلف اشتاینر، از زبانِ بیان و تصویرگری گوته بعنوان نمونه ای که مرزهای مادی را درمی نوردد تا به تصاویر غیر مادیِ ماورایی میرسد، یاد می کند.تصاویر زنده یعنیInspiration و Imagination سیالیت و "موجودیتِ ابدیی" هستند که گوته بواسطه، و وسیلهء واج ها و واژه گانش، به آنها پیکر زمینی در قالب شعر و... می بخشد، هر پدیده ای که گوته می بیند، بُعدی از اَبعادِ بیکرانی است که انسان بواسطهء موجودیت و موهبت مادی طرفین قابل روئیت و حسِ جسمانی می شود، و او در حقیقت، و به برکت این امکان، براحتی و چیره دستی در تصویر پردازی، زبان و بیان، مفاهیم را دگرگون کرده و شکلی تازه و پویا به ساختار های کلامی و بیانی، در درکِ پدیده ها می بخشد. بر بستر این نوع، و این چند گونگیِ در دریافت و پرداخت و کاوش، علوم متعددی در عرصهء مورفولوژی زبان، اقتصاد، سیاست،فلسفه، و... بوجود می آید.

همهء تلاشِ گوته چه در تراژدی بنام و مشهورش یعنی " فاوست" و چه در آثار علمی یا فلسفی ، هنری و سرودهایش، ارائهء "تصویر" یا "ایده" ای است که او با آن سروکار دارد ویا به بیانی دیگر او را مشغول کرده و آرام قرار از او می گیرد. در تراژدی "فاوست" انسان (فاوست) در مرزهای تن و "علوم "گرفتار است (احاطه به دانش جهت پاسخگوی جوابگوی کنجکاوی و نیاز او نیست)و با وجود چنین احاطه در دانش ، ناتوان از کنترل خویش (شناسایی خود)است، یابه بیان خود گوته، نیروهای منفیِ و ماورایی (عادات وارث و... ) است که " مفیستو" آنها را رهبری و هدایت می کند و" او" ویا" " من"ـ یت او را به چلاش می کشند. در تصویر پردازیِ فلسفی گوته که سرتاسر "ایده" های او را همراهی می کنند، مخاطب پیوسته درگیر خود است. گوته اصرار به خود پویی و خود جویی ای دارد که شاید در کمالیت "او" خلاصه شود و تو گویی این کمالیت یا تکامل را ـ با تصویری که گوته می دهد ـ نکتهء پایانی نیست. جهانِ پیوسته جوشان و زایانی که گوته با آن مواجه است، خویش را بی وقفه در فرم ها و اشکال دیگرگون بر او می نمایانند، فرمها و اشکال دریافتیِ گوته در مفاهیم و تصاویر کلامی و واژگانی در ساختارها و ترکیب بندهای بسیار متعدد که هریک فرم و شکلی دیگر در خود دارند را ارائه می دهند.از آنجا که گوته با "ایده" وـ باوربه مواجهه ـ می نگارد، تصاویر و مفاهیم در بیان او زنده و پویا می شوند و او و آثاراش را تبدیل به ماندگارترینِ های بشری می کنند.
آرتور شوپن هاورArthur Schopenhauer 1788-1860 نیزبر این باور است که ،" زیبا "یی ،" اراده " و یا "ایده" ای است که به جهان مادی و محسوسِ ارگانها وارد می شود، واستعداد و ارادهء گوته ـ در زمینی کردن این زیبایی های بقولِ شو پن هاورـ ، به اوج می رسد. از آنجا که گوته ، چه در زمینهء علوم طبیعی و فلسفه و غیر ، یپوسته در حال جستجو و کاوش است ، نمی تواند فاناتیک باشد . طبیعتِ پویا و تلاشگر اودر عرصه های گوناگون علوم به او فراخ اندیشه و نگاه می بخشد.مفاهیمِ تصویرگر در اندیشه و باور او ،زنده ،تازه، و همواره جوشانند بر خلافِ اندیشهء نشخوار کننده که با مکانیسم خاصِ تکرار در اشکال دیگر را ارائه می دهد ، در ذات و نهادِ اندیشه و فلسفهء گوته طراوت و تعالی اندیشه و بیان موج می طلبد.

مفهوم به معنی درتصویر ؟! (معانی و مفاهیمِ بیانی و کلامی)

معنی یا تعریف کردن، یعنی تلاش برای تصویر جهت فهم ودرک از گزینه یا موضوعی است، که در ارتباط با مقوله هایی چون :   
Inspiration -1
Imagination -2
Intuition -3
قرار می گیرد. (مفهوم 3 گزینه مورد نظر در حقیقت ودر اصل برگرفته از ایده یا تصویربه تعالی و تکاملِ دریافت های تصاویری است که بیان وارائه تا کارکردهای ارگان فیزیکی و عکس آن را می تواند دربرمی گیرد).
کوشش برای فهمیدن و فهماندنِ آنچه که انسان دریافت می کندو در پی آن می فهمد ویا نمی داند و به جستجو می پردازد تا این گونگی یا آنگو نه گی ها را در یابد و این همه تلاشی و کنشی است برای رسیدن به " تصویری مجاب کنندهء" دیگری از تصویرات سئوال برانگیزاننده ای که "منِ" او را می پرورد.
تصور ویا باور به اینکه ـ انسانِ مادی شده، محصور در جسم و وابسته به نیازهای جسمی است(کانت) ـ ، او(انسان) را در رسیدن به جواب و حقیقت سئوالها ، عاجز می کند،باور و تصوری است که پیامدهای یاءس آور و مخرب کننده برای انسان به بار آورده. از دیر باز و بطور مشخص از زمان افلاطون ، فلاسفه ، دانشمندان و هنرمندان بیشماری سعی در باز کردن افق های نگرش انسان را دارند.
اگر با نگاه امروز و زوایهء نگاهِ گفتمانی توماس متسینگر Thomas Metzinger 1958 به گوته بپردازیم ، هنر ، فلسفه، و جهانِ گفتمانی و پردازش های گوته نوعی شبیه سازی های Simulation او یا راوی Subjekt هستند که درجای جایِ حیطه و قلمرو او به خود او تبدیل می شوندMeinigkeit.

فلسفهء سیاسی اجتماعی گوته
در جبر شعور مند و سپس انسانِ خِرَدمحوری که پیش تر از آن نام بردیم، کوشش در ارائهء مفهوم به تصویر وتعالی و تکامل هستی و انسان، بشکل یگانه در عینِ پُرگونگی بود. تصویرِ این یگانگی را گوته در سروده هایی چون Orphische Urworteواج ها و واژگانی که او آنها را بنام "واج های آغازین" نام می برد، ویا در سرودهء دیگرش بنام "بی نهایت های تکراری" Wenn im Unendlichen dasselbe و همچنین در سرودهء "طلسم"Talismane، و به تفصیل در تراژدی فاوستFaust، و بسیاری از سروده های دیگرش نشان می دهد. گفتیم که گوته نه تنها هستی را در پیوندی ارگانیکی با همدیگر بلکه اجزاء و اعضاء آن در ارتباطی فراارگانیگی می بیند و باوردارد، و بدین گونه ذاتِ و نهادِهستی را تعالی خواه ودر گرایش به تعادل می داند. گوته اشکال و فرم ها را زبانِ ضرورت ها ونیازهایی برآورد می کند که در گونه ها و ابعاد و اشکال متفاوت "خود" می نمایانند، واگر با این باور و از این زاویه که به ابعاد و اشکال در کاراکترها و کارکردهای ارگانی و رفتاری از ساختار فیزیکی تا به ساختارها و کارکردهای رفتاری و اجتماعی می پردازد ،نظر کنیم، فرم و مقیاسی از سنجش در گفتمانِ گفتگو و درک دیگرگونه در توافق و تفاهم به حقیقت نزدیک می شویم. و ازاین منظر نیز فلسفهء سیاسی اجتماعی او برآورد و تصویر می گردد.

معتقدین و منتقدین گوته:
متنقدین گوته را می توان به دو دسته تقسیم کرد.
1- مذهبیون
2- روشنفکران

1ـ کلیساها و مذهبیون گوته را سرزنش و متهم به فساد اخلاقی می کنند.
انتقادات و اتهامات اخلاقی:
ـ گوته با وجود تاهل و چه قبل از آن نه تنها گرایش شدید به زن داشته بلکه به تناوب و مکررا با دوشیزگان و زنهای متعدد همبستر می شده.
ـ گوته با وجود رفاه مادی و اقتصادی خویش به دوستان نزدیکش چون فریدریش شیلر که مراحلی از زندگی خود را در تنگدستی میزیستند کمک نکرده.
2ـ روشنفکران که خود نیز به دو دستهء : ـ سیاسی (دولتی ها) و ـ غیر سیاسی (فلاسفه ، هنرمندان و دانشگاهیان) تقسیم می شوند که اغلب ضمن تائید اتهامات اخلاقی که ار جانب کلیسا به گوته "وارد می شود"، اضافه و تاکید به انتقاد و اتهامِ گوته در تائیدِ و امضای حکم اعدام متهم یوهانا کاتارینا هونJohanna Catharina Höhn   به جرم فرزندکشی به سال 1783 در وایمر Weimerرا می کنند. و علاوه بر این روشنفکران سیاسی و غیر سیاسی به اتفاق گوته را (بخش اول این مقاله) متهم به عدم حمایت از "جنبش مردمی فرانسه" (انقلاب فرانسه) می کنند.در راءس منتقدین به گوته، می توان از دانیل ویلسون (امریکایی) Daniel Wilson 1950 و رودیگر شولز Rüdiger Schulz اتریشیِ آمریکایی نام برد.
روشنفکران اخلاقی گوته را متهم به استفادهء ابزای از روابط دوستانه (بطور مشخص فردریش شیلر)برای کسب عنوان و انتصاب شغلی می کنند.
متنقدینِ می گویند:
گوته نقش و مسئولیت موثری (وزارت) در کمسیون و وزارت جنگ در وایمر از طرف و به نماینده گی از سوی کارل آگوست Karl August- Sachsen – Weimer – Eisenach 1757- 1828 داشته که به گفتهء دانیل ویلسون در خریدو فروش زندانیان و اسیران جنگی نقش ایفا می کرده.
دانیل ویلسون بر این باور است که امروزه نقش سیاسی گوته در زمان وزارت و مسئولیت او در وایمر همچنان با پر شدن قفسهء کتابخانه ها از آثار ادبی و هنری او برای بسیاری پوشیده باقی مانده.
متنقدین می گویند:
گوته جنبش های اصلاح طلبانهء دانشجویان را به سال 1792 به صخره و بازی خود می گیردو علائق دولتی و حکومتی خود را به آنهاتحمیل، و معنی به مفهومِ کپی شدهءخود را به دانشجویان در چند مورد ویژه القاء می کند.
گوته ممنوعیت شکل گیری هر گونه گروه و دستهء پژوهشی یا تحقیقات را به بهانهء "تاثیرات از انقلاب فرانسه" ، اعلام می کند. ( با جملات و بیانات خود ویژه)

نقدِ روانشناسانه:
کورت آیسلرKurt Eissler 1908-1999 با پژوهش های رفتارشناسانه از گوته بر این گمان است که او (گوته) گرایش های جنسی از نوع به محارم ( به خواهر) داشته (با توجه به رفتار گوته با خواهرش کورنلیا فردریکه کریستیانه گوته Cornlia Friederike Christiane Goethe 1750-1777 ) و از اینروست که به باور آیسلر نتیجهء چنین گرایش و اجتنابی، خود را درگرایشات و رفتارهای جنسی او رخ می نمایاند.
رودیگر شولز بر این باور است طرفداران گوته چهره و شخصیت او را ایده آلیزه می کنند.
دانیل ویلسون بر این باور است که تلاش هایی از سال 1915بوده ، که حاکی از پنهانکاری جهت روی نشدن و زیرسایه ماندنِ اسناد را می کند. این رویکرد در حکومت نازی ها در آلمان به باورِ گوته شناس هانس ترومل Hans Tümmler به شکل سیستماتیک و درجهت احیا و گسترش دامنه های نفوذ و گسترش ایدئولوژی سوسیالیسمِ ملی ونژدای (ژرمن ها) صورت گرفته. ویلسون می گوید که امکانِ دسترسی به آرشیو ها برای غربی ها با مشکلاتی توام بوده که حکایت از حفظ و تداوم رویکرد آگاهانه یا ناآگاهانه ای در دستگاهای اداری و دولتی را دارد که از نقد و شکستن تابو واهمه دارد.

استدلال های پیروان و معتقدین به گوته:
طرفداران گوته در مقابل منتقدین تفاوت زمانی 2قرن و نیم را برای مقایسه و انتقادغیر منصفانه و ناصحیح و حتی عده زیادی دور از واقعیت می دانند و شرایط مکانی و زمانی را در درک دیگرگونه اصل می انگارند.
بسیاری گوته را نمادِ ملی و هویتی آلمان می انگارند و هر خراشی در نماد را آسیبی به خودو کشور خویش می پندارند.
یوآخیم وللبن Joachim Wohlleben از نظرات و پژوهش های دانیل ویلسون به این نتیجه میرسد که او به مکانیسم های قدرت و سیاست و اجتماعِ دوران و مکان ودر این مورد خاص یعنی وایمر ، ساخسن، آیزنآخ ـ احاطه و آشنایی نداشته و یا در پژوهش هایش این مواردرا مورد توجه قرار نمی دهد. و همچنین انصاف و بی طرفی در پژهش ها جای خود را به یک جانبه نگری ...می دهد تا جایی که با وجود دسترسی ویلسون به اسناد و مدارک، او خواسته و ناخواسته در دیدن نکات ظریف و مثبتی که گوته ( با توجه به حیطهء مسئولیتش و ساختارها و مکانیسم های قدرت) اعمال می کند، عاجز است.
دانیل ویلسون می نویسد : او چهرهء سیاسی و یا هنری ادبی گوته را از هم تفکیک می کند، و پژوهش هایش بیشتر متوجه ساختارهای سیاسی تمامیت گرا یancien regime ساخسن/وایمر/آیزناخ Weimar-Eisenach Sachsen-و نقش گوته در آن ساختارهاست.

و در نهایت:
اگر خواسته باشم با زبانِ زیبا و دگرگونهء گوته، خودِ او را در هزارهء بیست ویکم تصویر و تعریف کنم، خواهم گفت که او تافته ای از بافته های گوناگونی است که در زبان شعر و ادب و هنر ،جهانِ پر رمزو راز و متلاطمِ هستی خویش را با جهان بی انتهای بیرونش در اثر جاودانه اش "فاوست" می آفریند و رهبری می کند. و هم اوست که در فاوست به نقد و تصویرِ "خود" می پردازد. او خود را نقد و محاکمه و محکوم می کند و تاوانِ (کور شدن فاوست و کارِ ابدی برای اصلاح) "کرده ناخواسته های" خود را می پردازد.

آیا براستی گوته درمی یابد و رنج می برد و دگرگون می شود؟
بیش از دو قرن ونیم سپری شده وبسیاری گوته و آثارش را می ستایند نام بسیاری از خیابانها و موئسسات و دانشگاها و مراکز آموزشی و... همچنان با نام او عجین شده . براستی در ورای این نام و شخصیت چیست؟
عده ای می گویند، ناآگاهی وگروهی دیگر آثار او را از شخصیتش جدا و برخی نیز روح بزرگ و دگرگون شدهء گوته را دلیل ماندگاری او می انگارند.

توضیحات پایانی:
بنا به ملاحظاتی از پرداختن به مقولهء "فلسفهء خشونت "چشم پوشی کردم و مطلب را از آنجا که به مقوله های متعدد دیگر برخورد می کرد (که موجب طولانی شدن و تبع آن کسستگی و وقت گیر می شد) کوتاه کردم ، تا اینگونه بپایان رسد.
می دانم که می توان نقص ها و انتقادات زیادی را به مطلب گرفت، ولی در اینکه با گشایش چنین مباحث و مقوله هایی گامی هر چند ناچیز در شناخت "گوته" از زوایه ای دیگر برداشته ام ، خرسندم.

ناصر پسانیده
pasanideh@googlemail.com

   
این مطلب ضمن انعکاس نظرو دیدگاه نگارنده (ناصرپسانیده) نیز، متاثر از منابع ذیل می باشد:

ـ فلسفهء آزادی (از نگاه رودلف اشتاینر) DIE PHILSOPHIE DER FREIHEIT
GRÜNDZÜGE EINER MODERNEN WELTANSCHAUNG
1978 RUDOLF STEINER VERLAG/ DORNACH/ SCHWEITZ
ـ اِروس ، کوسموس، لوگوس (از کِن ویلبر) EROS ,KOSMOS, LOGOS ; EINE VISION AN DER SCHWELLE ZUM NÄCHSTEN JAHRTAUSEND ; 1996 WOLFGAN KRÜGER VERLAG FRANKFURT AM MAIN
DIE AMERIKANISCHE ORIGINALAUSGABE ERSCHIEN 1995 UNTER DEM TITEL; SEX , ECOLOGY, SPIRITUALITY IM VERLAG SHAMBHALA PUBLICATION, BOSTON 1995 KEN WILBER
ـ انقلاب فرانسه و گوته (از دانیل ویلسون) GOETHES WEIMAR UND DIE FRANZÖSISCHE REVOLUTION
GMBH &CIE; KÖLN, 2004 ; BÖHLAU VERLAG   
ـ تراژدی فاوست GOETHE . FAUST : DER TRAGÄDIE ERSTER UND ZWEITER TEIL
HERAUSGEGEBEN UND KOMMENTIERT VON ERICH TRUNZ.
VERLAG C.H.BECK MÜNCHEN
ـ از مجموعه آثار و سخنرانی هایِ رودلف اشتاینر" دنیایِ متضادِ غربی و شرقی" راه های جهتِ فهم (درک) متقابل بواسطه (طریق) آنتروپوزفی. WESTLICHE UND ÖSTLICHE WELTGEGENSÄTZLICHKEIT/ WEGE ZU IHRER VERSTÄNDIGUNG DURCH ANTHROPOSOPIE/
1981/RUDOLF STEINER VERLAG/ DORNACH/ SCHWEIZ
بوکه موول 1977،آدامس ، ویی هِر1960.
NGZ-Neujahrsblatt 1950, 131 Seiten, mit 87 Abbildungen مراجعه به :
Goethes Wirbeltheorie des Schädels
Bernhard Peyer
NGZ Lorenz Oken und Geothe مراجعه به:


لینک ها جهت ابهام زدایی www.literaturwelt.com
wiki.anthroposophie.net
de.wikipedia.org
www.ngzh.ch
books.google.de
www.merke.ch
www.kenwilber.com
www.integralworld.net
www.friedrich-kuemmel.de
de.wikipedia.org
www.shamogoloparvaneh.com
www.marxismus-online.eu
Der achtzehnte Brumaier des Louris Bonaparte, MEW 8:115
Vorwort zur Kritik der politische Ökonomie, MEW 13:9
Der achtzehnte Brumaire des Louis Bonaparte, MEW 8:115
en.wikipedia.org
• Das Goethe-Tabu. Protest und Menschenrechte im klassischen Weimar. Deutscher Taschenbuch Verlag, 1999, ISBN 3-423-30710-2
• (Hrsg.): Goethes Weimar und die Französische Revolution. Dokumente der Krisenjahre. Böhlau, Köln/Weimar/Wien 2004, ISBN 3-412-14203-4
www.buecher.de
   www.welt.de