دو شمشاد


مودب میرعلایی


• همه چیز از این دو شمشاد کوچک آغاز شد
وقتی امروز صبح
از پنجره به باغچه ی همسایه نگاه کردم
و دیدم نیستند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۶ آذر ۱٣٨۹ -  ۲۷ نوامبر ۲۰۱۰


 
همه چیز از این دو شمشاد کوچک آغاز شد
وقتی امروز صبح
از پنجره به باغچه ی همسایه نگاه کردم
و دیدم نیستند
شمشادها سال ها می مانند

یادم افتاد
زن همسایه دوست خوب تو بود
هر روز سری به هم می زدید
سرطان روده گرفت
شوهرش هم که دوست خوب من بود
سرطان ریه
چقدر این دو شمشاد را دوست داشتند
هنوز بعد از یکسال این باغچه زیباست
هر چند ساکنی ندارد

یا دم هست گفتی: " زن جوان مُرد
مرد دق کرد"

همه چیز از این دو شمشاد کوچک آغاز شد
وقتی امروز صبح
خوب که نگاه کردم
دیدم در زیر اولین برف زمستانی پنهان شده اند
شمشادها سال ها می مانند