تأثیر جهانی سازی بر کودکان
بمناسبت اول ژوئن روز جهانی کودک
مسعود داوران
•
مجله اکونومیست با چاپ عکس دختر بچه ای هندی روی جلد مجله نوشت: «این تظاهرکنندگان چطور جرأت می کنند که از او حق کار کردن را مضایقه کنند: او فقیر است او می خواهد استثمار شود، او احتیاج دارد که استثمار شود.» آری این استدلال وقیحانه، چکیده و جوهره فلسفه ی نئولیبرالیستی و پروژه جهانی سازی است؛ یعنی: «همه چیز درخدمت منافع سرمایه داری فراملیتی.»
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۱ خرداد ۱٣٨۵ -
۱ ژوئن ۲۰۰۶
جهانی سازی بمثابه پروژه ای کاپیتالیستی و بمنزله ی ایستگاه نهائی امپریالیسم، بیانگر بکارگیری حداکثر ظرفیت های رشد نظام سرمایه داری و آغاز انحطاط و زوال این سیستم طبقاتی است. در ضمن نبایستی فراموش نمود این پروژه اراده گرایانه سرنوشت محتوم و غیرقابل تغییر جوامع بشری نیست. چرا که می توان بدون سقوط در نهایت سبعیت و تاریکی سرمایه داری و بدون بازگشت به بربریت از نظام مبتنی براستثمار فراتر رفت. با اعتقاد بر اینکه «جهانی دیگر ممکن است» زیرساخت های چنین نظامی را پی ریزی نمود. مخالفین جهانی سازی، پیامدهای ضدبشری و نتایج فاجعه بار آنرا از آغاز دهه ی ٨۰ پیش بینی و شیفتگان فرهنگ نئولیبرالیستی را که در پی فروپاشی دیوار برلین از خود بیخود گشته بودند را، به تعمق و ایستادگی در مقابل این روند مخرب فرا خواندند. با گذشت چندین سال درستی استدلال این طیف، روزبروز آشکارتر گردید. بطوریکه، نتایج فاجعه بار جهانی سازی مدافعین آنرا به موضع تدافعی و توجیهی رانده و حتی بعضی را مجبور به استغفار نمود. مدافعین پروژه جهانی سازی که زیرکانه از آن بعنوان روند جهانی شدن یاد می کنند هنوز هم سرسختانه از این پروژه و تئوری نئولیبرالیستی به امید معجزه ای دفاع می کنند .
در اعتراض به تظاهرات مخالفین جهانی سازی در دسامبر سال ۱۹۹۹ سیاتل - که بحق نقطه عطفی درجنبش جهانی ضدجهانی سازی بود- مجله اکونومیست با چاپ عکس دختر بچه ای هندی روی جلد مجله نوشت: «این تظاهرکنندگان چطور جرأت می کنند که از او حق کار کردن را مضایقه کنند: او فقیر است او می خواهد استثمار شود، او احتیاج دارد که استثمار شود.» آری این استدلال وقیحانه، چکیده و جوهره فلسفه ی نئولیبرالیستی و پروژه جهانی سازی است؛ یعنی: «همه چیز درخدمت منافع سرمایه داری فراملیتی.» دراین جهان هستی چیزی را نمی توان یافت که نئولیبرالیسم به آن به دیده منبع درآمد و وسیله ای برای کسب سود و منفعت ننگرد. آن چیز می تواند ثمره کار کارگران، منابع طبیعی، میراث فرهنگی و معنوی، محیط زیست، بهره جنسی و بدنی زنان و کودکان، باورها و اعتقادات خلقها، اسطوره ها و قهرمانان حماسی ملتها و همینطور شرف و آبروی انسانها باشد. برای رسیدن به این مقصود استفاده از هر وسیله مجاز است. حتی اگر آن وسیله غیراخلاقی و ضدانسانی باشد. منابع کسب سود، می تواند جنگ، مواد مخدر، فحشاء، اعضا بدن انسانها و سوء استفاده جنسی از کودکان باشد. نئولیبرالیسم برای دستیابی به سود هیچ حد و مرزی را قبول ندارد حتی مرزهای سیاسی کشورها را هرچند که در تبلیغات ویرانگرانه اش طرفداری از صلح، دفاع از حقوق بشر، حمایت از حقوق زنان و کودکان، مبارزه علیه مواد مخدر، فحشاء و باندهای مافیا گوش جهان را کر نموده است .
وقتی مخالفین جهانی سازی با بیان نتایج این پروژه امپریالیستی آثار تباهی آنرا در گسترش شکاف طبقاتی و شکاف بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای پیرامونی، گسترش فقر، بیکاری، شیوع بیماریها، گرسنگی، قطحی و نابودی ساختارهای اقتصادی کشورهای توسعه نیافته را به تصویر می کشند. مدافعین دو آتشه جهانی سازی ادعا می کنند که جهانی شدن (جهانی سازی) فرآیندی منطقی است، که تمامی زمینه های زندگی بشری اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی را دربرگرفته. البته آنها اذعان می کنند که جهانی سازی اقتصادی موجب شکافهای طبقاتی و کشورهای کانونی با پیرامونی گشته. هرچند که در ادامه مدعی اند این امر موقتی است و نهایتاً معجزه بازار و رقابت آزاد باعث شکوفائی اقتصادی و رشد شاخص های زندگی اقشار پایینی و میانی جامعه خواهد شد. آنها با بیان اینکه در زمینه های غیراقتصادی، جهانی شدن موجب نزدیکی فرهنگی ملل، تعریف هنجارهای مشترک، تعامل سیاسی و فرهنگی کشورهای جهان، رشد دموکراسی، ارتقاء شاخص های حقوق بشر، توجه به محیط زیست و مواردی چون اینترنت، ارتباطات راه دور و غیره، جهان را عملاً به دهکده ای کوچک تبدیل کرده است. آنها مزورانه با دادن آدرس عوضی ضمن لاپوشانی علل و عوامل بروز مواردی چون استبداد، نقض حقوق بشر، تخریب محیط زیست و....، چنین وانمود می کنند که اگر اشکالاتی هم هست، موقتی است و در مجموع، روند مثبتی حاکم می باشد. اما در واقع امر نه تنها در تمامی جوانب شاهد بروز ناهنجاریها و روندی منفی می باشیم. بلکه لازم است به این امر توجه کنیم که در حقیقت جهانی سازی پروژه ای اقتصادی در راستای منافع سرمایه داری فراملیتی است، که فرهنگ و سیاست را نیز مطیع منافع خود ساخته است .
سرمایه داری نیروهای ارتشی و نظامی خود را برای نیل به این امر سازماندهی کرده است و بطور کلی سرمایه داری تمامی فرصت هائی را که جهانی سازی فراهم نموده به سلطه خود درآورده و برای رشد کارآیی و تحکیم و تقویت خود بکار بسته است.بدون درک پیوند دیالکتیکی، سخن گفتن از جهانی سازی در عرصه های فرهنگی و سیاسی، که در راستای تحقق جهانی سازی اقتصادی و برداشتن تمامی مرزها و موانع از مقابل سرمایه داری فراملیتی خصوصاً سرمایه مالی است. طنزی تلخ بیش نخواهد بود .
تاکید این مقاله روی تأثیر جهانی سازی بر سرنوشت کودکان جهان است، هرچند که جهانی سازی کل اقشار پایینی و میانی جامعه انسانی را مورد تعرض قرار می دهد، که کودکان نیز از این قاعده مستثنی نمی باشند. با تأمل روی این موضوع می بینیم که کودکان نیز مانند سایر اقشار آسیب پذیر جامعه، بعنوان منبع درآمد، مورد توجه سرمایه داری فراملیتی قرار گرفته اند. البته بهره کشی از کودکان و یا تأثیرات منفی ناشی از وقایع جامعه، سابقه ای به درازای جوامع طبقاتی را دارا می باشد. ولی بروز پدیده هائی چون استثمار جنسی، خرید و فروش اندام های کودکان، مصرف و پخش مواد مخدر، کودکان سرباز و... همزاد جوامع سرمایه داری است. که با گسترش جهانی سازی از دهه ٨۰ به بعد روند شتابانی بخود گرفته اند. کودکان یا بطور مستقیم و بعنوان موضوع کسب درآمد، طعم تلخ پدیده جهانی سازی را می چشند یا از روندهای جهانی سازی بعنوان عضوی از جامع انسانی متأثر می گردند. ذیلاً چندین موضوع در این رابطه مورد بررسی قرار گرفته است .
استثمار بدنی: میلیونها کودک لازم التعلیم بجای تحصیل راهی محیط های کار می گردند. بطور نمونه در سال ۱۹۹۶ تعداد ٣/٣ میلیون کودک برزیلی مشغول کار بوده اند. دهها برابر این تعداد در کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا، آسیای جنوب شرقی خصوصاً هند و کشور خودمان مشغول فعالیتهای اقتصادی هستند. کودکان کار بنا به مزیت هائی که دارند، شامه ی سرمایه داری فراملیتی را برای بهره برداری از آنها تیزتر نموده است. شرکتها برای فرار از مالیات و دستمزدهای نسبتاً بالای کارگران کشورهای کانونی و نیز برای کسب سود بیشتر با پرداخت دستمزدهای کمتر، مبادرت به سرمایه گذاری در بخش صنایعی که «فاقد مهارت» نامیده می شوند، مانند صنایع مونتاژ، الکترونیکی، الکتریکی، تولید پوشاک، کارهای ظریف دستی، کارهای تکراری ، یکنواخت و خطرناک نموده اند. عمده نیروی کار این صنایع را کودکان و زنان تشکیل می دهند. آنها در قبال ۱۲ تا ۱٨ ساعت کار طاقت فرسا دستمزد ناچیزی دریافت می نمایند. در این کارگاهها علیرغم دستمزدهای اندک و ساعات کار طولانی، هیچگونه حقوق کارگری به رسمیت شناخته نمی شود. پوشش بیمه ای وجود ندارد. از تعطیلات رسمی و مرخصی استحقاقی خبری نیست، موارد ایمنی رعایت نمی شود و متأسفانه سوء استفاده های جنسی نیز امری رایج است .
استثمار جنسی: صنعت سکس بعنوان یکی از پردرآمدترین رشته های تجاری متأسفانه دامنگیر کودکان نیز شده است. سن فحشاء در کل جهان بطور وحشتناکی پایین آمده است. در ایران صحبت از ۱٣ سال می شود. گزارش های تکان دهنده از گوشه و کنار جهان بیانگر این واقعیت تلخ است. گزارشی ازسواستفادهای جنسی از کودکان دختر ٨ تا ۱٣ ساله ی کامبوجی از جمله ی این موارد است؛ که مشتریان اروپایی و آمریکائی با پرداخت مبلغی ناچیز در برابر چشمان دریده و وحشت زده ی کودکان، آنها را مورد تعرض جنسی قرار می دهند. تلخ تر آنکه این امر از جاذبه های توریستی کشورهای فقیر و عقب مانده جهان سومی است .
خرید و فروش اندام کودکان: کودکان بنا به اقتضای سنی و ارگانیکی شان مورد توجه باندهای مافیایی قاچاق اعضاء بدن انسانی هستند. از اینرو در سالهای اخیر شاهد رشد این تجارت کثیف و ضدبشری بوده ایم. سرمایه داری جهانی با فروبستن چشم خود بر این واقعیت تلخ، تنها به محکوم ساختن این امراکتفاء نموده است. هنوز نشانی از باندهای جنایتکار و تاجران وحشت و نقض کنندگان آشکار حقوقی انسانی کودکان در دادگاههای جنایت علیه بشریت و ناقضان حقوق بشر نمی توان یافت .
مواد مخدر: کودکان و نوجوانان بعنوان پخش و مصرف کننده گان مواد مخدر، مورد توجه باندهای قاچاق و پخش مواد مخدر می باشند. تجارتی که بعد از نفت و خودرو بیشترین سهم را از تجارت جهانی داراست .
شکاف طبقاتی: جهانی سازی و به تبع آن سیاستهای تعدیل ساختاری تحمیلی توسط سه نهاد اقتصادی سرمایه داری فراملیتی بر کشورهای پیرامون یعنی صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی، شکاف های طبقاتی در کل جهان را افزایش داده و در ضمن، موجب تعمیق شکاف بین کشورهای کانونی و پیرامونی گشته است. آمارهای زیر تنها گوشه ای از واقعیت های جهانی سازی است :
- دارایی ٣۵٨ میلیاردر جهان افزون تر از مجموع درآمدهای ۴۵ درصد از جمعیت جهان است .
- یک میلیارد نفر در جهان درآمدی زیر یک دلار دارند .
- ٣/۱ میلیارد نفر در فقر مطلق زندگی می کنند .
- ۲۰ درصد از فقیرترین مردم جهان ۵/۰ درصد از درآمد جهان را بدست می آورند، درحالی که ۲۰ درصد از ثروتمندترین مردم جهان ۷۹ درصد از کل درآمد جهان را در اختیار دارند. یعنی بیشتر از ۱۵۰ برابر اختلاف وجود دارد .
این سیاستها نتایج فاجعه بار دیگری را هم بدنبال داشته است. از بین رفتن صنایع و مشاغل در کشورهای جهان سومی، کاهش هزینه های بهداشتی و آموزشی، شیوع بیماریهای مسری و مهلک، قطحی، کاهش قدرت خرید زحمتکشان، تعطیلی مدارس و درمانگاهها، کاهش پروژه های عمرانی و اشتغال زا، تورم و بیکاری از جمله پیامدهای جهانی سازی و اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری برای کشورهای پیرامونی است. کشورهائی که با تنی نحیف و بیمار قصد شرکت در مسابقه مارتن با حضور دوندگانی ورزیده با ساقهای توانمند، که مدتهاست، در اردوهای آمادگی خود را برای مسابقاتی نفس گیرتر آماده ساخته اند. زهی خیال باطل .
وام های نجومی با بهره های کمرشکن که گاهاً حتی وارد کشورهای وام گیرنده هم نشده، بواسطه حاکمان فاسد تحت الامر سرمایه داری جهانی، آن کشورها مجبورند سالیان سال درآمد خود را صرف پرداخت اصل و فرع آن وام ها نمایند. امری که خاتمه ای برای آن نمی توان تصور نمود. کودکان، زنان و سالخوردگان قربانیان مقدم سیاستهای فوق می باشند .
آموزش: با کاهش هزینه های آموزشی و بهداشتی ناشی از سیاست های تعدیل ساختاری تحمیلی بانک جهانی، آموزشگاههای زیادی در کشورهای پیرامونی بسته شده و خیل عظیم کودکان از مدرسه روانه بازارهای کار و خیابانها گشته اند. طبق آمار یونیسف «۱۰۰ میلیون کودک سن مدرسه ابتدایی که بیشتر آنها دختر هستند، در مدرسه ثبت نام نکرده اند .»
بهداشت: همانطوریکه گفته شد در نتیجه کاهش هزینه های بهداشتی درمانگاهای زیادی بسته شده، بیماریهای مسری و صعب العلاج در بین کودکان افزایش یافته است. تغذیه نامناسب، کمبود ُید، ویتامین ها و مواد معدنی نیز مزید بر علت شده، دامنه فاجعه را گسترده تر ساخته است :
- سالانه هفت میلیون نفر که اکثر آن را کودکان تشکیل می دهند، به دلیل بیماری های قابل علاج می میرند .
- ۱٣ میلیون کودک در اثر بیماری ایدز یتیم شده اند. و سالانه ششصد هزار نوزاد از طریق مادران خود مبتلا به ویروس ایدز می شدند .
ـ تغذیه ناکافی عامل مرگ پنج میلیون و ششصد هزار کودک در سال است .
ـ ۲۷ درصد از کودکان زیر پنج سال در کشورهای در حال توسعه (۱۴۶ میلیون نفر) غذای کافی برای خوردن ندارند .
- در هر دقیقه ده کودک در جهان به دلیل نرسیدن مواد غذایی کافی به آنها جان خود را از دست می دهند .
- کمبود ید باعث می شود که هر سال ٣۷ میلیون نوزاد با احتمال نقصان در قدرت فراگیری روبرو باشند .
جنگ: میلیونها کودک از جنگ و خشونت در گوشه و کنار جهان رنج می برند. در اثر مناقشات مسلحانه برای همیشه معلول و یا بشدت مجروح می شوند. از کودکان بعنوان سرباز و بمنظور پاک سازی میدانهای مین استفاده می کنند. تحریم های ناشی از جنگ و مناقشات سیاسی بطور مستقیم کودکان را تحت تأثیر قرار می دهد. آنها را آواره و در بدر می سازد .
آسیب های اجتماعی: علاوه بر موارد گفته شده، مشکلات معیشتی والدین، آسیبهای اجتماعی زیادی را در پی دارد که کودکان بیشتر از افراد دیگر خانواده تحت تأثیر قرار می گیرند. بیکاری معضلی است که عواقب شومی را برای خانواده در پی دارد. کاهش قدرت خرید، فقر، سوء تغذیه، فحشاء، بزهکاری، آسیب های روانی و از هم پاشیدگی نهاد خانواده از پیامدهای آن می باشد. افزایش زنان سرپرست خانوار با گسترش روند جهانی سازی و اجرای سیاستهای تعدیل ساختاری بخصوص در کشورهای عقب مانده مشهود است و از آنجائیکه دستمزد کارگران زن کمتر از مردان است. در این خانواده ها برای تأمین معاش خانواده بالاجبار کودکان نیز روانه بازار کار می شوند. بعلت فقر، خانواده های کودکان بجای فشار بر دولت برای افزایش امکانات تحصیلی، کودکان خود را به طرف اقتصاد غیررسمی سوق می دهند .
کودکان خیابانی: یکی دیگر از آسیب های اجتماعی موضوع کودکان خیابانی است که هر روز بر دامنه آن افزوده می شود. این کودکان توسط باندهای استثمار برای کارهائی چون تکدی گری، گل فروش، واکسی، زباله گردی، قاچاق مواد مخدر و ... سازماندهی می شوند. این کودکان عموماً سرپناهی برای خوابیدن ندارند و اکثراً در پارکها، خیابانها، زیر پلها و خانه های مخروبه و نیمه ساخت، شب را به همراه معتادان، ولگردان و سایز بزهکاران بی سرپناه سپری می کنند و عموماًَ مورد تعرض جنسی قرار می گیرند .
سرمایه داری با سیاست جهانی سازی اقتصادی اکثریت جامعه بشری را بی رحمانه استثمار می کند. کودکان نیز بصورتی مضاعف این ستم را متحمل می شوند و این درد را پایانی نیست مگر با خود نظام سرمایه داری .
در نبرد علیه جهانی سازی از بیانیه کودکان که در جلسه افتتاحیه نشست ویژه مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای کودکان و نوجوانان در تاریخ ٨ ماه ۲۰۰۲ قرائت شد، حمایت کنیم :
ما کودکان جهانیم .
ما قربانیان استثمار و آزاریم .
ما کودکان خیابانی هستیم
ما کودکان جنگیم
ما قربانیان و یتیمان عفونت HIV ایدز هستیم .
ما از آموزش با کیفیت و مراقبتهای بهداشتی مناسب محرومیم .
ما قربانیان تبعیض های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و زیست محیطی هستیم .
ما کودکانی هستیم که به صدای آنها گوش داده نمی شود: وقت آن فرا رسیده است که ما نیز به حساب آییم .
ما جهانی شایسته کودکان می خواهیم چرا که جهانی که شایسته ماست، جهانی شایسته همگان خواهد بود .
۱۰/٣/٨۵
|