موانع پلورالیسم سیاسی در ایران - ماشااله رزمی

نظرات دیگران
  
    از : فرهاد آزاد

عنوان : یک ایرانی محترم
هرچند که هنوز تعریف جامع و مانعی از "ملیت" در دست نیست، لکن تحول معنی منظور مقاله از "شهروندی" امری طبیعی بنظر میرسد.
اما اولا نه امیر کبیر و نه فرخ روپارسا (بفرض خدمتگری او) جزء خاندانهای حکومتگر معاصرشان که عبارت از خاندان قاجار و خاندان پهلوی باشند، محسوب نمیشوند. بلکه اینان خادمین حکومت قاجار و پهلوی محسوب شده و استثنائا جزء خواص در آمده اند. و ثانیا تفاوت ما با غربیها نه اینکه در کیفیت روشنفکران باشد بلکه حتی اگر که به معنی صحیح کلمه "کیفیت" خود نیز دقت کنید در تفاوت فرهنگ ادب زده ما با فرهنگ فن و فلسفه گرای غربی است.
٣۲۹۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣٨۹       

    از : یک ایرانی

عنوان : مصدق ایران را یک کشور با یک ملت به رسمیت می شناخت منهم ایران را یک کشور با یک ملت می شناسم. شما این تفکر دکتر مصدق را قبول ندارید و در این رابطه منهم شما و امثال شما را که ایران را چند ملیتی معرفی می کنید قبول ندارم.
از کجا معلوم رئوف رئیسی اسم واقعی شما باشد که بمن ایراد میگیرید چرا اسم اصلی خودم را به شما نمی گویم. نام و نشان من و درج یا درج نکردن آن امری شخصی است، جناب.
=========================

آقای رزمی، این حرف شما که، "دردوران های گذشته خاندانهای حکومتگرازمردم معمولی جدا بودندوجامعه به خواص وعوام تقسیم میشد که خواص حق وشایستگی حکومت داشتند وعوام فاقد چنین حقی معرفی می شدند که فقط باید کاربکنندودرسیاست دخالت نکنند . متاسفانه هنوز این تفکر غیر دموکراتیک واولیگارشیک درایران حاکم است ." را بعنوان یک حقیقت محض و جهانشمول جلوه دهید.

دوم، همه جای دنیا دیکتاتوری بوده و در بسیاری جاها هنوز هم هست. از بطن دیکتاتوری بود که دمکراسی پارلمانی و منشور جهانی حقوق بشر زاده شد. بنابراین " ریشه داربودن دیکتاتوری در ایران..."
هیچ تفاوتی با ریشه دار بودن دیکتاتوری در غرب قبل از رسیدن به دمکراسی حقوق بشری ندارد. ما هم مثل غرب باید از دیکتاتوری گذر کنیم و ایران از این نظر تافته جدا بافته ای از مابقی جهان نیست. فقط در ایران دیکتاتوری و نقض حقوق بشر نبوده و فقط در ایران شخصیت هایی مثل دکتر مصدق و پهلوی ها نبودند، مقایسه تاریخ ایران جعل و تحریف نشده ایران با بقیه جهان امروزه با وجود اینترنت بسیار ساده است و خوشبختانه ایرانیان یکی از بالاترین ارقام را در کاربری از این منبع را دارند. همه نویسندگان باید این از انحصار درآمدن اطلاعات از دستشان را مد نظر داشته باشند تا مقاله هایشان بعنوان غلطهای فاحش مورد انتقاد خوانندگان قرار نگیرد.

همانطور که زنده یاد دکتر مصدق ایران را یک کشور با یک ملت به رسمیت می شناخت منهم ایران را یک کشور با یک ملت می شناسم. شما این تفکر دکتر مصدق را قبول ندارید و در این رابطه منهم شما و امثال شما را که ایران را چند ملیتی معرفی می کنید قبول ندارم.
٣۲۹۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣٨۹       

    از : رئوف رئیسی

عنوان : امیدوارم برای انتقاد کردن ویا اعتراض کردن باشهامت اسم خودتان را مرقوم بفرمائید تا جامعه از این مرض رهائی یابد
ماشااله عزیز درود فراوان وتشکر از زحمات تان وبخصوص از مقاله شما که اینهمه برای اگاهی جامعه مان تلاش میکنید ویقین دارم ارزش کارهای
شما را نه تنها بلکه هر انسانیکه در این راه مقدس قدمی بردارد با کمال صداقت ارج بنهد پیروز باشید
٣۲۹۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣٨۹       

    از : یک ایرانی

عنوان : جناب رزمی محترم
آقای ماشاله رزمی می گویند، «دردوران های گذشته خاندانهای حکومتگرازمردم معمولی جدا بودندوجامعه به خواص وعوام تقسیم میشد که خواص حق وشایستگی حکومت داشتند وعوام فاقد چنین حقی معرفی می شدند که فقط باید کاربکنندودرسیاست دخالت نکنند . متاسفانه هنوز این تفکر غیر دموکراتیک واولیگارشیک درایران حاکم است .». آیا امیرکبیرها و فرخ رو پارساها هم خواص بودند که جزئی از عوام؟ با کلی گویی و مغلطه به شعور ما توهین نکنید، گذشت زمانی که هر چه می خواندیم و می شنیدیم باور می کردیم. حرف شما بیشتر در هند صدق می کرده و می کند تا ایران. در انگلستان بیشتر نقش های کلیدی هنوز در دست کسانی است که از طبقه بسیار مرفهی است که در مدارس خصوصی و دانشگاههای آکسفورد و کمبریج تحصیل کرده اند. دمکراسی پارلمانی و عدالت اجتماعی هم که امروز در غرب ما ایرانیان در این ۳۲ سال تجربه کرده ایم قبل از جنگ جهانی دوم وجود نداشت. مثل اینکه شما حتی فیلمهای مستندی که در تلویزیونهای غربی درباره تاریخ معاصر خود نمایش می دهند را هم ندیده اید. لطفا طوری صحبت نکنید انگار که ایران بدترین کشور در جهان با بدترین حکومت ها بود. هر کشوری چاره ای ندارد بجز آنکه از دورانی گذر کند تا به پلورالیسم سیاسی دمکراسی پارلمانی و عدالت احتماعی غربی برسد. تفاوت ما با غربیها در کیفیت روشنفکرانمان است که متاسفانه فاقد آنها بوده و هستیم بجز تعداد انگشت شماری. هیچ جامعه ای بدون یک قشر روشنفکر مسئول به خوشبختی نمی رسد. تاریخ روشنفکری و روشنفکران اروپایی و ایرانی را با هم مقایسه بفرمایید.
٣۲۹۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣٨۹