اعلامیه ی کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران - راه گارگر در مورد شانزده آذر



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۵ آذر ۱٣٨۹ -  ۶ دسامبر ۲۰۱۰


کودتای ۲٨ مرداد، که ثمره ی مثلث شوم دربار پهلوی، دستگاه روحانیت و دخالت امپریالیستی بود، زمینه ساز اعتراضِ دانشجویی ۱۶ آذر ۱٣٣۲ گردید. اعتراضی که به شهادت سه دانشجو به نام های قندچی، رضوی و بزرگ نیا منجر شد. دانشجویان در آن زمان نیروی محدودی را تشکیل می دادند. آنها عموما قشری آگاه، آزادی خواه ، استقلال طلب و برابری طلب بودند. بر بستر چنین ویژگیهائی بود که اعتراض خونین و آزادی خواهانه ۱۶ آذر ٣۲ به نمادِ مبارزه ی دانشجویان علیه دیکتاتوری و استبداد تبدیل شد .
۵۷سال ازآن ۱۶ آذر گذشته است و در این فاصله تغییرات گسترده ای به وقوع پیوسته است، اما ضدیت مثلث شوم علیه جنبش دانشجوئی هم چنان برقرار است. هر چند سلطنت به اُپوزیسیون رانده شده و جایش را حکومت روحانیت وطرفدارانش پر کرده اند، اما مطالبات معوقه ۱۶ آذر ٣۲ هم چنان پا برجاست و پاسخ دموکراتیک خود راتا به امروز نگرفته است.
دانشجویان در این۵۷ سال ازنیروئی به لحاظ کمی کوچک ، به نیروی ٣.۵ میلیون نفره گسترش یافته اند . نیروئی که به لحاظ بافت اجتماعی- طبقاتی اکثراًبر خاسته از خانواده های کارگران و مزد بگیران زحمت کش هستند. این تغییر کمی و کیفی، وزن اجتماعی و سیاسی دانشجویان را نسبت به قبل به شدت افزایش داده است و در عین حال پایه ی عینی جهت گیری های سیاسی آن ها را به سمت چپ کیفیاً متحول کرده است. این تغییر به همراه عناصر ثابت آینده نگری، آزادی خواهی، نو گرایی، دانش پژوهی ، برابری طلبی که عموماً ارزش های چپ هستند، اکثر دانشجویان را به یک نیروی اجتماعی تحول خواه ارتقاء داده است .
مبارزه ی مستقل و آزادی خواهانه ی ۱۶ آذر سال پیش که مستقل از جناحین حکومتی و با شعار ها و خواسته های آزادی خواهانه و ساختار شکنانه ای توانسته بود جنبش ٨٨را به سمت یک جنبش آزادی خواهانه ، ساختار شکنانه و بعضابرابری طلبانه سمت و سو دهد . این ظرفیت نتیجه همین تغییرات مهم در ساخت جمعیتی – اجتماعی دانشجویان ایران بود، تغییراتی که به نقش بی بدیل دانشجویان در مبارزات توده ای ٨ ماهه سال گذشته، انجامید .
بدین لحاظ بی جهت نبود که حاکمان اسلامی برای سرکوب گسترده جنبش مردمی، به قلب تپنده جنبش ٨٨، یعنی دانشجویان بیشترین تعرض را سازمان دادند. کشتار خیابانی و ترور وربودن در خوابگاه ها و در خیابان، شکنجه، تجاوز، زندان، محرومیت از تحصیل، ستاره دار کردن، تعلیق از تحصیل، جدا سازی جنسیتی، حذف دروس علمی علوم انسانی و جایگزین کردن آن با خزعبلات حوزوی و در یک کلام سازمان دهی پروژه ی انقلاب فرهنگی -اسلامی دوم بیانگر تلاش حکومتیان برای خاموش کردن آتش فشان جنبش دانشجوئی است . اما مگر حکومت اسلامی با همه این تلاش هاو ترفند ها و انقلاب فرهنگی اول به جزپا گیری هزاران هزار فعال دانشجویی ضد رژیم اسلامی،توانست چیز دیگری درو کند که اینک در برابر جنبش میلیونی دانشجویی نتیجه ای جز آن را انتظار دارد؟ زهی خیال باطل! اگر دانشجویان وگسترش حد کمی ی آنان در ساخت جمعیتی ایران تغییر کیفی ایجاد کرده است، پس مسایل و خواسته ها ی صنفی، اجتماعی، جنسی، ملی، فرهنگی، هنری، ورزشی، رفاهی و ... مجموعه ی وسیعی هستند که به طور بی واسطه مطرح اند و هم این که رژیم با سیاست پولی کردن دانشگاه، خصوصی سازی ها و انقلاب فرهنگی-اسلامی دوم تعرض وسیع تری را به دانشجویان و خواسته های صنفی-اجتماعی آن ها وارد می کند. اکثریت دانشجویان از خواسته های صنفی وعمومی کل دانشجویان دفاع می کنند و بدین لحاظ در مقابل رژیم اسلامی و سیاست های جدید آن قرار داردند. آن ها آماده اند برای خواسته های بی واسطه به مبارزه ی مستمر، گسترده و متشکل بپردازند. مبارزه ی اخیر دانشجویان و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی ایران که مشخصاًحول مسایل صنفی شکل گرفت و فشار سنگین آن بر حکومت اسلامی،ملموس و آشکار است ، خود اثبات گر همین موضوع مهم است. سازمان یابی تشکل مستقل دانشجویان ایران که غیر مذهبی و غیر ایدئولوژیک بوده و از احزاب و دولت استقلال داشته باشد، آن ظرفی است که می تواند بطور سراسری پوششی برای خواسته های متنوع دانشجویان فراهم آورد .
گرچه ما هم اکنون با یک جنبش توفنده توده ای روبرو نیستیم، ولی طلایه های یک جنبش اجتماعی و طبقاتی در میان کارگران، مزد بگیران زحمت کش و تهی دستان شهر و روستا هویداست. این امر به ویژه با گسترش خصوصی سازی ها و پیاده شدن قانون هدفمند سازی یارانه ها که فقیر سازی بیش از پیش کارگران و زحمت کشان را نشانه گرفته است، تشدید خواهد شد. آگاه گری و سازمان یابی این جنبش بزرگ بسیار حیاتی است . و دانشجویان بدلیل ارتباط طبیعی با این پایگاه اجتماعی که عموماً خانواده، دوست، هم محله ای و هم شهری آنانند، می توانند نقش مهمی داشته باشند. این امر در شرایط کنونی برای روشنایی افکندن به وجوه گوناگون خصوصی سازی ها و قانون حذف یارانه ها و کارکرد سرمایه دارانه نظام اسلامی اهمیت بیشتری پیدا می کند. هم اکنون می بایست جنبش نان را با قدرت هرچه تمام تردر پیوند با جنبش آزادی خواهی و ضد استبدادی سازمان داد . چرا که بدون حضور فعال و سازمانگر جنبش کارگران و زحمتکشان نه تنها آزادی و برابری تحقق نمییابد ،بلکه پایه های اجتماعی هر دموکراسی سیاسی در ایران نیز لرزان خواهد ماند. بنابراین جنبش دانشجوئی ، بویژه جناح چپ و سوسیالیست آن نیازمند راه اندازی ریل های جدید برای کمک به سازمان یابی و آگاه گری فوق است .
و اینک ما در حالی به پیشواز ۱۶ آذر می رویم که اطلاعیه ها و شب نامه ها و تلاشهای متنوع دانشجویی در اشکال رنگارنگ برای برگزاری مراسم ۱۶ آذر وسیعاً پخش می شود و اعتراضات دانشجویی نظیر دانشگاه علوم پزشکی تهران، خواجه نصیر همدان و ... در جریان است. زنده بودن جنبش دانشجویی و بی اثر بودن سرکوب، زندان، شکنجه، تجاوز و محرومیت از تحصیل را به عریانی هر چه تمام تر شاهدیم . توفنده بودن دم افزون این جنبش نشان داده است که مطالبات معوقه دموکراتیک ۱۶ آذر ٣۲ علیه خاندان پهلوی، دستگاه روحانیت و علیه دخالت امپریالیستی در سر نوشت سیاسی مردم ایران، هم چنان به روز است و تا در هم پیچیدن بساط ننگین حکومت سرمایه داری جمهوری اسلامی و دستیابی به آزادی و برابری پا برجا خواهد ماند.


سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی ـ زنده باد سوسیالیسم

کمیته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ایران