نامه خانواده دکتر یزدی به دبیر کل سازمان ملل


• خانواده دکتر ابراهیم یزدی با ارسال نامه ای به دبیر کل سازمان ملل خواستار حداکثر تلاش بان کی مون برای آزادی زندانیان سیاسی ایران و دبیرکل نهضت آزادی ایران شدند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۷ آذر ۱٣٨۹ -  ٨ دسامبر ۲۰۱۰


میزان: خانواده دکتر ابراهیم یزدی با ارسال نامه ای به دبیر کل سازمان ملل خواستار حداکثر تلاش بان کی مون برای آزادی زندانیان سیاسی ایران و دبیرکل نهضت آزادی ایران شدند.

به گزارش «میزان خبر»، خانواده دکتر یزدی با اشاره به سوابق مبارزاتی، بازداشتهای قبلی و سابقه ی بیماری وی، و همچنین با اشاره به وضعیت دیگر زندانیان سیاسی ایران در نامه ی خود خطاب به دبیر کل سازمان ملل نوشتند: «ما زمانی به شما روی آورده ایم که یاوری نداریم ولی ناامید نیستیم. ما دل به آن داریم که شما و بیشتر مردم دنیا حقیقتاً به حقوق بشر بها می دهید. ما اطمینان داریم که شما از اقتدارتان بهره خواهد گرفت تا به رهبران ایران یادآوری کنید که جهان رفتارشان با ابراهیم یزدی و دیگر زندانیان را به دقت مشاهده می کند و نقض حقوق بشر را فریاد زده و محکوم خواهند کرد.»

متن کامل این نامه به شرح زیر است:
عالیجناب بان کی مون
دبیر کل سازمان ملل متحد

از شما خواهش داریم تا برای رهایی پدرمان دکتر ابراهیم یزدی که در جمهوری اسلامی ایران تحت بازداشت قرار دارد به ما کمک کنید. ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آرادی ایران است و در حال حاضر سالخورده ترین مخالف سیاسی در ایران است. او ٨۰ سال سن دارد و از نظر سلامتی وضعیتی شکننده دارد. اعمال دولت و قوای قضایی ایران نسبت به ابراهیم یزدی با قانون اساسی و مدنی جمهوری اسلامی ایران در تعارض قرار دارد و نیز بر خلاف تعهدات ایران در باب حقوق بشر است.

ابراهیم یزدی در اول اکتبر سال ۲۰۱۰ در اصفهان دستگیر شد. او برای حضور در مجلس یادبود دختر جوان یکی از دوستانش به این شهر رفته بود. زمانی که او در نماز جماعتی در یک خانه ی شخصی مشغول نماز بود، پلیس با خشونت نماز را قطع کرد و عده ای از جمله دکتر یزدی را توقیف کرد. مراجع قضایی بعداً این دستگیری را با این ادعا توجیه کردند که این سفر یک "سفر غیرقانونی" بوده است زیرا او دولت را از این سفر مطلع نکرده بوده است و نماز نیز "غیر قانونی" بوده است چون بدون اجازه ی قبلی از دولت انجام شده است.

دکتر یزدی پس از دستگیری از اصفهان به تهران و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. ظرف چند روز دولت اعلام کرد که او را به مدت ٣۰ روز در "بازداشت موقت" نگاه خواهند داشت. اکنون او برای ۶٨ روز است که در زندان نگاه داشته شده است و تماس بسیار کمی با خانواده و پزشک خود داشته است. اخیراً حکومت اعلام کرد که در روز هفتم دسامبر ۲۰۱۰ محاکمه خواهد شد ولی توضیحی در مورد علت ادامه ی بازداشت او یا اتهامتش ارائه نکرده است. مقامات قضائی ایران دسترسی اش به وکیلی با انتخاب خودش را رد کرده اند که این بر خلاف قوانین ایران است.

از زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال ۲۰۰۹ این سومین بار است که دکتر یزدی بازداشت شده است. در ژوئن ۲۰۰۹ او را دستگیر کرده و از بخش مراقبت های ویژه ی بیمارستان به سلول زندان منتقل کردند. به دنبال اعتراضات بین المللی مقامات ایرانی دکتر یزدی را دو روز بعد به بیمارستان بازگرداندند. در ۲۹ دسامبر سال ۲۰۰۹ دکتر یزدی بار دیگر در ساعت ٣ صبح در خانه اش دستگیر و برای مدت ۵۰ روز در سلول انفرادی نگهداری شد. در خلال حبس دوم، دکتر یزدی مورد بازجویی شدید و در شرایط بهداشتی بدی قرار گرفت که نتیجه ی مستقیم آن ایجاد مشکلات قلبی شدید در وی بوده است. مجدداً به خاطر فشارهای بین المللی برای آزادی وی و نیز به خاطر مواجه شدن با وخامت وضعیت سلامت وی، مقامات ایرانی اجازه دادند که دکتر یزدی تحت نظارت پزشک خودش در بیمارستان قرار گیرد. پس از آن نیاز شد که برای نجات جانش عمل جراحی قلب باز صورت گیرد.

از زمان دستگیری مجددش در اول اکتبر او به خاطر عوارض عمل قلب اش مجدداً به بستری شدن نیاز پیدا کرده است. به دلیل عوارض درمان سرطان او نیاز به میل گذاری روزانه دارد و شرایط غیر بهداشتی زندان اوین باعث ایجاد عفونت های مکرری شده است که ممکن است آسیب های جبران ناپذیری ایجاد کند. پزشکانی که او را دیده اند تأکید کردند که ادامه بازداشت او می تواند به وخامت بیشتر و دائمی وضعیت سلامت وی منجر شود.

آقای دبیرکل، پدر ما ابراهیم یزدی برای چیزی به جز حق گویی صریح ولی صلح جویانه درباره ی بی عدالتی ها و قانون شکنی هایی که در ایران مشاهده کرده است، دستگیر نشده است. او فقط می خواهد که دولت ایران- که ادعا دارد به شیوه ای دموکراتیک و توسط مردم ایران انتخاب شده است- به این مردم برای سیاست ها و اعمالش پاسخگو باشد.

پیش زمینه

ابراهیم یزدی در سال ۱۹۹۴ به عنوان دبیرکل نهضت آزادی ایران، جانشین مرحوم مهندس مهدی بازرگان شد. نهضت آزادی یکی از قدیمی ترین احزاب سیاسی ایران است و برای بیش از ۵۰ سال بر علیه تمامیت خواهی و به حمایت از آزادی سیاسی، مدنی و مذهبی فعالیت کرده است. دکتر یزدی خودش و نهضت آزادی ایران را وقف اصلاح نظام سیاسی ایران و افشا و امحای نقض حاکمیت و حقوق بشر مردم ایران کرده است. در خلال نیم قرن مبارزه بر علیه دو رژیم نهضت آزادی ایران نظراً و عملاً به فعالیت های غیر خشونت آمیز و التزام به قانون متعهد بوده است. ابراهیم یزدی در بازجویی های اخیرش تحت شدیدترین فشارها از جانب مقامات ایرانی بوده است که نهضت آزادی ایران را منحل کند.

دکتر یزدی در طول حیاتش به متعهد به التزام وجدانی اش برای حمایت از حقوق بشر بوده است. او با سخن و اعمال خود تقاضای رژیم برای ساکت ماندن را رد کرده است. او به شیوه ای موثر و با صبوری عقاید و اعمال حاکمان ایران، که حقوق بشر را نفی می کنند و باعث کج نمایی و بدنامی اسلام می شوند را به چالش کشیده است.

دکتر یزدی به مدت ۶۴ سال به طور خستگی ناپذیری برای ساختن سازمان های اجتماعی که به مدارا را ترویج می کنند تلاش کرده است تا برای گفت و گوهای فرهنگی و دینی میان مردمانی با پیشینه های متفاوت، ادیان گوناگون، و اقوام و ملل مختلف فرصتی فراهم سازد. او زندگی خود را وقف حمایت و رهبری تلاش هایی کرده است که ایران را مکانی بدل کنند که اقوام، فرهنگ ها و مذاهب مخلتف بتوانند در آن فارغ از بی عدالتی و ستم شکوفا شوند.

دکتر یزدی به خاطر مخالفت فعالانه اش با دیکتاتوری رژیم پهلوی در سال ۱۹۵۹ مجبور به جلای وطن و رفتن به ایالات متحده شد. زمانی که در آمریکا بود به مبارزه اش ادامه داد. در سال ۱۹۷٨ او آمریکا را ترک کرد تا به امید مشارکت در برپایی ایرانی آزاد، گشوده و روادار با رهبری انقلاب اسلامی در ایران همکاری کند. پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۹۷۹، ابراهیم یزدی در دولت موقت تحت نخست وزیری مهدی بازرگان به عنوان وزیر خارجه به خدمت پرداخت.

زمانی که دکتر یزدی مشاهده کرد که انقلاب در حال انحراف از این آرمان ها است، در ایران ماند و زندگی اش را به طریقی که موافق با ایمان، اصول و وجدانش بود وقف هدایت ایران به سمت آزادی و دموکراسی کرد. او با استبداد ابتدا در پوشش پادشاهی و سپس در پوشش دین به مخالفت پرداخت. او بی پرده علیه شکنجه خواه با توجیه دینی یا به بهانه ی امنیت ملی سخن گفت. او نقض حقوق بشر را به هر بهانه ای تقبیح کرده است. دکتر یزدی بر این باور است که دیکتاتوری تحت هر لفافه ای ذاتاً ناعادلانه، بی اعتنا به عزت انسانی، و اساساً غیر اسلامی است؛ و سیاست های هر دولتی که شهروندانش را از چنین حقوق ذاتی ای که به تمام انسان ها تعلق دارد محروم سازد نیز همان حکم را دارند.

اولین تعارض ابراهیم یزدی با حکام پس از انقلاب ایران بر سر اعدام های فراقانونی افراد منسوب به رژیم پیش از انقلاب شکل گرفت. مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی بر علیه اعدام های خودسرانه مقامات پیشین موضع گرفتند و بر محاکمه های عادلانه و دسترسی به وکلای مدافع برای تمام اتهامات پای فشردند. یزدی همچنان از حضور شاهدان بین المللی و وکلا در دادگاه های مقامات پیشین برای اطمینان از جریان منصفانه و غیرسوگیرانه محاکمات دفاع می کرد. او احساس می کرد که حضور شاهدان بین المللی هیجانات پس از انقلاب را تعدیل می کند.

به عنوان مردی با اصول ژرف، در نوامبر ۱۹۷۹ در اعتراض به بردن پرسنل دیپلماتیک و تغییر جهت رژیم جدید به سمت استبداد، او از منصبش به عنوان وزیر امور خارجه استعفاء کرد. او و بقیه ی دولت بازرگان کاملاً از حکومت انقلابی و سیاست های آن بریدند. او معتقد بود که گروگان گیری برخلاف قوانین بین المللی، منشور حقوق بشر و نیز تعلیمات اساسی دین اسلام است.

پس از استعفاء از دولت، ابراهیم یزدی نیرویش را صرف به چالش کشیدن رادیکالیزم وسیاست های دولتی ای کرد که حقوق و عزت مردم را نادیده می گرفتند. علی رغم خشونت مفرط رژیم بر علیه معارضین اش، یزدی همیشه بر مبارزه غیر خشونت آمیز و مخالفت منطبق با قانون اساس و قوانین کشور پافشاری کرده است.

دکتر یزدی همیشه صدای تزلزل ناپذیر عقل و رواداری، و مبارز حقوق اقلیت های قومی ودینی ایران بوده است. او پیوسته برای حقوق تمامی انسان ها برای آزادی و حق تعیین سرنوشت به پا خاسته است. این سخره آمیز است که یک مبارز حقوق اقلیت های دینی باید خودش به خاطر انجام یک فریضه ی دینی، یعنی نماز، به زندان بیافتد.

ابراهیم یزدی و نهضت آزادی ایران برای چندین دهه استوارترین فراخوان داخل کشور برای ایرانی آزاد و دموکراتیک و احترام به حقوق افراد بوده اند. در دوران پس از انقلاب در کشوری که رادیکالیزم به شکل تفسیری محافظه کارانه و پیرایشگرانه از اسلام ریشه گرفته بود، این صدا یگانه و تنها بود. نگاهداشت این صدای تنها آغاز به ثمر دهی کرده است. امروزه، بسیاری از رهبران مذهبی و سیاسی که در سال های اولیه انقلاب با دیدگاه های یزدی و نهضت آزادی به عنوان "لیبرالیزم" مخالف می ورزیدند، به آنجا رسیده اند که این چشم انداز را تنها راه آینده ی ایران بدانند. این چشم انداز از ایرانی است که حقوق تمام ایرانیان را با زمینه های متفاوت دینی، سیاسی و قومی محترم بشمارد- ایرانی که در آشتی با خود و همسایگان اش است.

دکتر یزدی و نهضت آزادی ایران پیوسته در سه دهه ی اخیر از زمان انقلاب ۱۹۷۹ مورد آزار قرار گرفته اند. در خلال این سال ها ایشان با انواع محدودیت ها، دستگیریها و فشارها مواجه بوده اند. امروز، وی هدف نخست رژیم دین سالار است. زندان های ایران پر از افرادی است که تنها به خاطر انتقاد از سوء مدیریت ها و نقض حقوق بشر توسط دولت با خشونت دستگیر شده اند. بسیاری از این قربانیان زنان و مردان دانشجو و جوان هستند. درخشان ترین مغزهای ایران که پس از سال ها آماده سازی برای کسب نمرات بالا در دانشگاه های ملی ایران موفق به ورود به دانشگاه ها شده اند، از حق تحصیلات عالی محروم شده اند. آنها توسط رژیمی تحقیر می شوند که حرمت آزادی بیان و گفتمان انتقادی روشنفکرانه را در سیاست های ملی از بین می برد. بسیاری از این دانشجویان درخشان امروزه تحت شکنجه و مجازات های طولانی و بی رحمانه هستند.

رژیم از آن روی ابراهیم یزدی را هدف قرار داده است که او هم حامی پیشتاز قواعد دموکراتیک است و هم شخصیتی محترم در رهبری اولیه ی انقلاب است. او هم به طور نمادین و هم عملی رابط شیوه ای از تفکر و چشم اندازی از ایران است که ملی گرایی انسانی و ایمان به اسلام را با هم جمع می کند. در سیاست جاری ایران دیدگاه یزدی به عنوان "ملی مذهبی" شناخته می شود. طرفداران این گفتمان طرفدار آزادی، تکثرگرایی، حقوق ادیان و اقوام، دولت پاسخگو و نهادهای قانونی دموکراتیک هستند. یزدی و دیگر ملی مذهبی ها به خاطر ایستادگی اخلاقی شجاعانه در مقابل مسائلی مثل گروگان گیری در سفارت آمریکا در سال ۱۹٨۰، ادامه ی جنگ با عراق پس از آزادسازی قلمرو ایران در سال ۱۹٨۲، ماهیت تمامیت خواهانه ی رژیم دین سالار، سوء مدیریت اقتصادی و نقض حقوق اساسی انسانی، مورد هدف رژیم قرار گرفته اند.

در جریان اخیر سرکوب توسط دولت ایران، برخی از جوان ترین زندانیان سیاسی از اعضای کادر نهضت آزادی ایران هستند. یکی از ایشان به نام عماد بهاور، رهبر شاخه ی جوانان نهضت آزادی، مجازات ۱۰ سال زندان را دریافت کرده است. مقامات قضائی ایران جرم های وی را عضویت در نهضت آزادی ایران، مشارکت در کمپین انتخاباتی میرحسن موسوی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹، و انتقاد آشکار از رهبر، آیت الله خامنه ای، اعلام کرده اند. شخص دیگری که در ارتباط با نهضت آزادی تحت بازداشت قرار دارد خواهر زاده ی دکتر یزدی (و دختر دبیر سیاسی نهضت آزادی ایران) خانم لیلا توسلی است. خانم توسلی ۲۶ سال دارد و دانشجوی مهندسی است. ایشان در ماه ژوئن گذشته در حالیکه تظاهرات خیابانی را مشاهده می کرد، شاهد کشته شدن دو تن از تظاهرکنندگان توسط خودروی نظامی نیروهای امنیتی بود که با خودرو به ایشان زدند و از روی بدن های شان عبور کردند. جرم ایشان که به خاطر آن محکوم به دو سال زندان شده اند، این است که آنچه را دیده بوده است به رسانه های گزارش کرده است.

مجموعاً از زمان انتخابات سال ۱٣٨٨، بیست تن از اعضای نهضت آزادی دستگیر و تحت پیگرد قرار گرفته اند. علاوه بر اعضای نهضت آزادی، صدها نفر دیگر از پیر و جوان، احکام سختی قضایی دریافت کرده اند و بسیاری در زندان و بازجویی ها مورد سوء رفتار قرار گرفته اند. به عنوان نمونه ای اندک می توان از این افراد نام برد: عبدالله مومنی، نسرین ستوده، مجید توکلی، محمد نوریزاد، مصطفی تاج زاده، عیسی سحرخیز و فرید طاهری. این فهرست طولانی است و بسیای از گروه های سیاسی قربانی قساوت دولتی و نقض حقوق بشر هستند.

یک هدف مقامات سرکوب و ساکت کردن دانشجویان مخالف است. از ۵۹ سال پیش هفتم دسامبر، به یادبود سه دانشجو که توسط سربازان شاه سابق در ورودی دانشگاه کشته شدند، به عنوان روز دانشجو نامیده شده است. برای نشان دادن بی احترامی به جنبش اصلاح دانشجویی به طور عام و دکتر یزدی به طور خاص، که رهبر جنبش دموکراسی دانشجویی اولیه در دهه ی ۱۹۵۰ بوده است، رژیم ترتیب برگزاری دادگاه وی را در هفتم دسامبر داده است.

متأسفانه، مقامات سیاسی در ایران بر موضع لجوجانه ی خود در مخالف با هرگونه تلاش برای اصلاح ادامه می دهند. آنها به حمله های خشونت آمیز، بازداشت و سوء رفتار با مخالفان شان ادامه می دهند. زندان های ایران مملو از زنان و مردان شجاعی است که علیه حکومت استبدادی به نام اسلام برخاسته اند. اتهامات ویژه ای که دولت ایران به این افراد می زند این نتیجه را القاء می کند که رژیم تلاش دارد تمام گفت و گوهای بین گروه های سیاسی را نابود کند و مخالفت را در تمامیت خواهی دین سالارانه اش خفه کند.

نظر به نقش مهمی که حضرتعالی می توانید به عنوان صدای رسا برای کسانی که ناعادلانه توسط حکومت شان سرکوب شده اند ایفاء کنید، ما خواهش داریم که از تمام مجاری ارتباطی که در اختیار دارید توجهات را به گرفتاری ها و مشقات دکتر یزدی و تمام زندانیان وجدانی در ایران جلب کنید. ما خواهش داریم که بر آزادی ایشان و وظیفه دولت ایران در التزام به احترام به حقوق بشر پافشاری کنید.

ما زمانی به شما روی آورده ایم که یاوری نداریم ولی ناامید نیستیم. ما دل به آن داریم که شما و بیشتر مردم دنیا حقیقتاً به حقوق بشر بها می دهید. ما اطمینان داریم که شما از اقتدارتان بهره خواهد گرفت تا به رهبران ایران یادآوری کنید که جهان رفتارشان با ابراهیم یزدی و دیگر زندانیان را به دقت مشاهده می کند و نقض حقوق بشر را فریاد زده و محکوم خواهند کرد.

خانواده ی ابراهیم یزدی
۵ دسامبر ۲۰۱۰