روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٨ آذر ۱٣٨۹ -  ۹ دسامبر ۲۰۱۰


 «اینجا کسی بیطرف نیست»عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن می‌خوانید؛محاسن به خون خضاب... سلام! صورت خاک آلود... سلام! پیکر برهنه و بی پیراهن... سلام! دندان خیزران خورده... سلام!... سرافراز نیزه... سلام! السلام علی الشّیب الخضیب. السلام علی الخدّ التّریب. اگر کشتند چرا آبش ندادند؟ جرمش چه بود مگر؟
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
گناه این جان گرامی که بر دوش پیامبر(ص) جای داشت چه بود؟ این سینه که پیامبر اعظم(ص) بارها بوییده و بوسیده بود، کدام گوهر را در خویش نهفته داشت که باید لگدکوب می شد؟ تن تشنه و سیصد جراحت؟! بگذار مرتضی مطهری که به خون خدا حسین(ع) اقتدا کرد، از این معمای شگفت راز بگشاید.
«حسین بن علی(علیه السلام) یک روح بزرگ و یک روح مقدس است. اساسا روح که بزرگ شد، تن به زحمت می افتد. و روح که کوچک شد تن آسایش پیدا می کند. این خود یک حسابی است. ابن عباس ها بیایند و نهی کنند. مگر روح حسین اجازه می دهد؟... روح کوچک دنبال لقمه برای بدن می رود. روح کوچک دنبال پست و مقام می رود ولو با گرو گذاشتن ناموس... اما روح بزرگ به تن نان جو می خوراند، بعد هم بلندش می کند و می گوید شب زنده داری کن. روح بزرگ وقتی که کوچک ترین کوتاهی در وظیفه خودش می بیند، به تن می گوید این سر را توی این تنور ببر تا حرارت آن را حس کنی و دیگر در کار یتیمان و بیوه زنان کوتاهی نکن. روح بزرگ آرزو می کند که در راه هدف های الهی و هدف های بزرگ خودش کشته شود. فرقش شکافته می شود، خدا را شکر می کند. روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز عاشورا ٣۰۰ زخم به بدنش وارد شود.
آن تنی که زیر سم اسب ها لگدمال می شود، جریمه یک روحیه بزرگ را می دهد، جریمه یک حماسه را می دهد، جریمه حق پرستی را می دهد، جریمه روح شهید را می دهد. از شعارهای روز عاشورای حسین علیه السلام یکی این است: الموت اولی من رکوب العار و العار اولی من دخول النار... شب تاسوعا که برای آخرین بار به او عرضه می دارند یا کشته شدن یا تسلیم، اظهار می دارد والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افرّ فرار العبید. به خدا قسم که من هرگز نه دست ذلت به شما می دهم و نه مثل بردگان فرار می کنم» (حماسه حسینی، جلد ۱، صفحات ۱۴٣ و ۱۴۴).
حسین آمد تا میزان و موازنه و شاخصی باشد در سنجش نسبت انسان با «جبر و اختیار»، «آزادی و مسئولیت» و «حق و تکلیف»...بهل حیرت زدگانی را که در خود این شاهین حق به تردید افتادند که از سر جبر به کربلا رفت یا به اختیار؟! حسین آمد تا درهم تنیدگی جبر و اختیار، آزادی و مسئولیت، و حق و تکلیف را با فدیه جان خویش نشان دهد. «و فدیناه بذبح عظیم». حسین این بار به فرمان خداوند، خود باید فدا می شد. «رضا بقضائک، تسلیما لامرک، لامعبود سواک یا غیاث المستغیثین». این آخرین شعار حضرت سیدالشهدا بود. اما نه از سر بی ارادگی. روح بزرگ او، این راه پرهزینه را از سر کرامت برگزیده بود که استدلال کرد «مثل من با مثل یزید بیعت نمی کند» و «چه قدر دور است از ما ذلت؟ خداوند ابا دارد که ما و رسولش و مومنان و دامن های پاکیزه، چنین ذلتی را بپذیریم.» انسان با کرامتی که به هدفمندی حیات ایمان دارد و سنگینی مسئولیت نهفته در آیه ٣۶ سوره قیامت را باور کرده که «ایحسب الانسان أن یترک سدیً»- آیا انسان گمان کرده که مهمل و بی هدف رها شده است؟- مگر می تواند میان حق و باطل بی تفاوت بماند و بی طرفی و میانه روی! کند؟ سزاوار بود تراوش این شعار انسانی و فلسفه قیام عاشورا از جان گرامی حسین(ع) که «از زندگی جز به اندازه ته مانده جرعه آبی و پستی زیستن در چراگاهی کم بها و زیان بخش نمانده است. الا ترون انّ الحق لایعمل به و انّ الباطل لایتناهی عنه. آیا نمی بینید به حق عمل نمی شود و از باطل بازداشته نمی شود، «باید» و «سزاوار» است مومن آرزوی ملاقات پروردگار کند، که من مرگ را جز شهادت و زندگی با ستمگران را جز خواری و ذلت نمی بینم».
گفت وگویی درگرفت میان فرشتگان و حسین(ع) در میان راه مکه و کربلا. ماجرا را محدث قمی(ره) در منتهی الآمال نقل می کند که فرشتگان از امام خواستند به این سفر پرماجرا و بلا نرود یا از آنان یاری گیرد. دردانه خدا، همو که فرستاده پروردگار درباره اش فرموده بود «حسین منی و انا من حسین.احبّ الله من احبّ حسیناً»، می دانید با کدام استدلال فرشتگان را خاشع کرد که دست از التماس بشویند و راه بر کاروان کربلا بگشایند؟ فرمود «من اگر بمانم و رهسپار جهاد نشوم، این مردم را با که امتحان خواهند کرد و این گروه تبهکار باچه چیز به آزمون درآیند؟». قیامت برپا شد از آن روز. «و نضع الموازین القسط لیوم القیمه » (آیه ۷۴ سوره انبیاء). میزان استوار شد. خدا باید گواهان و شاهدانی می گرفت. «ولیعلم الله الذین آمنوا و یتخذ منکم شهداء» (آیه ۰۴۱ سوره آل عمران). و کدام حجت و شاهد، استوارتر از سیدالشهدا حسین؟!
گویا روز سخت احد بود دوباره، که به شایعه شهادت پیامبر(ص) سپاه از هم گسیخت و گریختند اشباه الرجال. و گویا این آیات ملامت آمیز که مرز ایمان و کفر را در روز احد آشکار ساخت، آنک در کربلا دوباره نازل می شد. «ولاتهنوا ولاتحزنوا و انتم الاعلون... سست نشوید و غم مخورید درحالی که شما برتر و پیروزید اگر مومن باشید. اگر جراحت و مصیبتی به شما رسید، شبیه آن به گروه دشمنان شما رسید. و این - فراز و فرود- روزگار را میان مردم می گردانیم تا خداوند مومنان را معلوم کند و از شما شاهدان و گواهانی بگیرد و خداوند ستمگران را دوست ندارد. و اینکه خداوند کسانی را که ایمان آورده اند جدا و پاکیزه کند و کافران را نابود سازد. آیا گمان می برید وارد بهشت می شوید درحالی که خداوند هنوز مجاهدان و صابران شما را معلوم نکرده است؟...
محمد(ص) نیست مگر فرستاده خداوند که پیش از او فرستادگانی آمده اند، آیا اگر او کشته شود یا بمیرد شما به گذشته جاهلی خود برمی گردید؟ و هر کس دچار دگرگونی و عقبگرد شود، زیانی به خداوند نمی رساند... ]اجابت کنندگان خدا و رسول[ کسانی هستند که به آنها گفتند همانا مردم علیه شما جمع شده اند، پس بترسید اما- همین ماجرا- بر ایمان آنها افزود و گفتند خدا ما را کافی است و او وکیل نیکویی است... ای پیامبر آنها که به سوی کفر می شتابند تو را محزون نکنند، به یقین آنها هیچ زیانی به خداوند نمی رسانند و خداوند اراده کرده که هیچ بهره ای برای آنها در آخرت نگذارد... چنین نبود که خداوند مومنان را در آنچه شما هستید باقی بگذارد مگر اینکه خبیث از طیب و پاکیزه، متمایز و جدا شود.»
رستاخیز از کربلا برخاست، تا دیگر کسی نتواند گندم نمایی و جوفروشی کند. و قیامت از عاشورا قامت افراشت تا از آن پس کم فروشان و خیانت کنندگان و منافقان رسوای خلق شوند و عمر پسر «سعد ابی وقاص» نتواند چون پدر یکی به نعل و یکی به میخ زند، چندان که محمد پسر «اشعث بن قیس» و شمر. کربلا نه سقیفه بود و نه شورای شش نفره و نه صفین. ماجرای کربلا، زمینه ها و سینه ها را زیر و رو کرد تا در پهنه اختیار، اسرار پنهان فاش گردد. «اخرجت الارض اثقالها» شد و «حصّل مافی الصدور». دیگر نماز با علی و نهار با معاویه- بی طرفی و میانه روی!- و حکمیت امکان نداشت. بیندیش عمر سعد! شبی به تو مهلت داده ابن زیاد. راه ملک ری از کربلا می گذرد، از خون حسین! انتخاب کن! انسان چه قدر مجنون باشد که بشنود این سخن را «تو از گندم ری جز اندکی نمی خوری» و باز ریختن خون حسین را برگزیند! سعد ابی وقاص و عبیدالله بن زیادبن ابیه چه کردید با «عمر»؟! اما آن سوی میدان- چندی بعد- شب عاشورا که می رسد و امام امضا می کند که یارانی باوفاتر از یاران خویش ندیده و اجازه می دهد که رفتن را اختیار کنند و بروند، باز هم خداوند شاهدانی را برای روز قیامت می گیرد. عصاره کلام آنها این است؛ امیری حسین و نعم الامیر. بی«امام» سر به کدام وادی حیرت بگذاریم؟ و چنین ماندنی به چه می ارزد؟
شاها من ار به عرش رسانم سریر فضل
مملوک این جنابم و محتاج این درم
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
این مهر بر که افکنم، آن دل کجا برم
تزول الجبال و لاتزل! جان پدر، از علی(ع) در گوش گیر! کوه ها از جا جنبیدند، تو استوار و پابرجا بمان! بمان ای قبله کرامت کرام، اگرچه پایکوب لئامت لئام! فریاد کن تا ابد در گوش بزرگواران و عزتمندان «صبراً یا بنی الکرام فما الموت الا قنطره تعبر بکم عن البوس والضراء الی الجنان الواسعه... شکیبا باشید ای فرزندان کرامت که شهادت نیست مگر پلی که شما را از مشکلات و سختی ها به وسعت بهشت و نعمت جاوید عبور می دهد.» مرگ که خوار و مقهور شد، انسان و جامعه انسانی «بنیان مرصوص» می شود، پرصلابت و نفوذناپذیر و این آغاز پیروزی است و گشایش افقی تازه و گسترده پیش چشم ناظران.
ایحسب الانسان ان یترک سدی. آیا انسان گمان می برد، مهمل و بی هدف رها شده است، آن هم پس از به گواهی گرفته شدن خون خدا حسین؟! می شود ملتی با روحی بزرگ را ترساند یا فریفت و به گذشته تیره و تار جاهلیت برگرداند؟ می شود با تربیت شدگان مکتب حسین(ع)، گندم نمایی و جوفروشی کرد؟ شدنی است با دشمنان حسین آمیختن و از یزیدیان روزگار مرحبا شنیدن و حرمت شکنان عاشورا را «مردان خداجو» نامیدن و با این همه کاریکاتوری وارونه از انقلاب و اصلاح و عاشورا ساختن؟! جهان تا این حد بی حساب و کتاب است؟! هیهات! ملتی وامدار شعار «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم» محال است از روح تولا و تبرّا فاصله گیرد. مگر می شود فلسفه حیات چنین ملتی را مسخ کرد و به مسلخ برد؟ محبتی است حسین(ع) را در دل های مومنان که هرگز به سردی نگراید. ذکر دیروز و پریروز جوانان دانشجوی این ملت بود که در رثای استاد خود- شهید شاهد، مجید شهریاری- همنوای مولوی نوحه می خواندند «کجایید ای شهیدان خدایی- بلاجویان دشت کربلایی». ترور و تهمت و فتنه و فریب، با این جوانان ره به کجا تواند برد؟
باز هم کربلاست و باز هم عاشورا. السلام علی الشّیب الخضیب. السلام علی الخّد التریب. السلام علی البدن السّلیب... السلام علی الرأس المرفوع... سلام بر سر برافراشته... سلام بر حسین زینب و زهرا(س)...
این کشتی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این غرقه محیط شهادت که روی دشت
از موج خون شده گلگون حسین توست
این قالب تپان که چنین مانده بر زمین
شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

جمهوری اسلامی:تحلیل سیاسی هفته
«تحلیل سیاسی هفته»عنوان سرمقاله‌ِ روزتژنامه‌ی جمهوری اسلامی است که در آن می‌خوانید؛محرم، ماه ایثار و ماه پیروزی خون بر شمشیر با رمز و رازهای فراوان از راه رسید. سید و سالار آزادگان جهان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش در کربلا رحل اقامت افکندند تا اوج ایستادگی مظلومیت و طهارت در برابر شقاوت و دنائت به تصویر کشیده شود.
با آغاز ماه محرم بار دیگر قلب شیعیان جهان در مصیبت شهادت پاره‌تن رسول خدا و خاندان گرامی و یاران بزرگوارش شعله‌ور گشت. از این رو ملت مسلمان ایران بزرگترین سوگواره تاریخ را برپا داشته و پیروان مکتب حسینی در همه شهرها و روستاها با برپایی حسینیه‌ها و تکایا و برگزاری مراسم سوگواری به بزرگداشت قیام عاشورا می‌پردازند.
در تقویم این ملت هیچ مقطعی به سرخی و داغی ماه محرم نیست و شور و حماسه‌‌ای که قیام حسینی در روزگاران ایجاد کرده، کوچک و بزرگ را به اشک و ماتم فرا می‌خواند. این ماه هر چند بزرگترین فرصت برای مرثیه‌سرایی و سوگواری نسبت به پاک‌ترین انسانهای تاریخ بشریت است که در مظلومانه‌ترین حالت در راه حفظ دین خدا به شهادت رسیدند ولی در حقیقت بهترین دانشگاه برای انسان‌سازی و ترویج معارف اصیل و تعمیق مبانی دینی است. از این رو باید با پرمحتوا کردن محافل و مجالس مذهبی و غنای مراثی و مدایح، به مقابله با زنگارها و حرکتهای انحرافی برخاست که در طول تاریخ پرچم شور حسینی را تهدید می‌کند و مبادا که اجازه دهیم سرمایه بزرگ شور عاشورایی که با خون امام حسین(ع) و یارانش برای آیندگان به ودیعه گذاشته شده با غفلت و بی‌توجهی‌ها به یغما رفته و از کف برود. خدا هرگز آنروز را نیاورد که مجالس، تکایا و هیاتهای سوگواری به جای تعظیم و تکریم شعائر حسینی به محافلی تبدیل شوند که با فلسفه قیام حضرت اباعبدالله(ع) همسویی ندارند.
در این هفته همچنین فرصت میقات در سرزمین وحی و سفر پررمز و راز حج به پایان آمد و بزرگترین اعمال عبادی اسلام با بازگشت میلیونها زائر بیت‌الله‌الحرام و مدینه منوره به سرزمین‌هایشان به پایان رسید و حجاج ایرانی نیز با کوله‌باری از تقوا و بندگی، زندگی جدید خود را در سایه معنویت لحظات میقات الهی آغاز کردند.
هفته جاری دور جدید مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ پس از ماهها وقفه در ژنو و همزمان با ترور دو دانشمند هسته‌ای کشورمان در حالی از سرگرفته شد که نتیجه خاصی بجز تعیین محل بعدی برگزاری مذاکرات در اسلامبول و در بهمن ماه از آن بدست نیامد. این مذاکرات دو روزه که در حقیقت به منظور ذوب کردن وضعیت منجمد شده گفتگوها پس از ماهها وقفه برگزار شد، با پیشنهاد ایران در مورد محل برگزاری دور بعدی گفتگوها موافقت کرد ولی موضوع دستور کار مذاکرات همچنان در هاله‌ای از ابهام است. طرف ایرانی، موضوع گفتگوی آتی را موارد مشترک و مورد توافق طرفین ذکر کرده ولی اشتون رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نماینده گروه ۱+۵ با صدور بیانیه‌ای، برخلاف توافق قبلی با جلیلی از سربی‌صداقتی، اعلام کرد بحث وضعیت هسته‌ای ایران و سئوالات غرب، دستور مذاکرات را تعیین خواهد کرد. این ژست تبلیغاتی هر چند که ممکن است برای ساعاتی نشاندهنده برتری جویی غربی‌ها باشد اما در حقیقت منعکس کننده عدم صداقت و بی‌اخلاقی آنها در پایبندی به تعهدات صورت گرفته در مذاکرات است که طبعا حرکت بعدی مقامات کشورمان می‌تواند واکنشی به این خباثت باشد. در نگاه به رخدادهای خارجی، این هفته نیز تحولات عراق، افغانستان و فلسطین اشغالی بخش عمده خبرهای رسانه‌ها را به خود اختصاص داد.
در عراق، تکاپو و کشمکش برای تشکیل دولت درحالی ادامه یافت که مهلت برای نوری مالکی به سرعت درحال سپری شدن است. مالکی از یک ماه مهلت قانونی تنها، ۱۷ روز فرصت دارد تا کابینه‌ای مورد توافق گروههای سیاسی تشکیل داده و به مجلس عراق معرفی کند. در این میان، علیرغم خوش بینی جناح مالکی، مسائلی وجود دارد که این خوش بینی‌ها را با تردید روبرو کرده است. مهمترین موانع بر سر راه تشکیل دولت، در مقطع کنونی نیز همچون موارد گذشته، دخالت‌های غیرقانونی اشغالگران و زیاده خواهی برخی گروههای سیاسی عراق می‌باشد. در خبرها آمد که آمریکا تهدید کرده است اگر واگذاری چند وزارتخانه به جناح مقتدی صدر صحت داشته باشد کمک‌های خود به عراق را قطع خواهد کرد.
این، آشکارترین دلیل مداخله گستاخانه آمریکایی‌ها در داخلی‌ترین امور عراق می‌باشد و قطعاً تا زمانیکه این مداخلات ادامه دارد صحنه سیاسی عراق رنگ ثبات و آرامش را نخواهد دید. آمریکایی‌ها درحالی این تهدید را مطرح می‌کنند که جناح صدر در انتخابات مجلس عراق کرسی‌های زیادی را کسب کرد و مطابق قانون مجاز است که در دولت سهم داشته باشد.
از سوی دیگر، ایاد علاوی رئیس گروه العراقیه و اصلی‌ترین رقیب جناح شیعیان موسوم به "اتحاد ملی"، بار دیگر در قبال تشکیل دولت، ساز مخالف سر داد و اعلام کرد اگر روند امور، آنطور که العراقیه انتظار دارد به پیش نرود از تشکیل دولت کنار خواهد رفت و آنرا تحریم خواهد کرد. علاوی که با یک روزنامه آمریکایی مصاحبه می‌کرد مدعی شد تقسیم قدرت واقعی در جریان نیست و مردم عراق از تشکیل دولت ناامید شده‌اند. تهدیدهای علاوی، که البته با پشت گرمی‌هایی از خارج مطرح می‌شود، با منظور تحت فشار قرار دادن مالکی و گرفتن سهم بیشتر از حق خود، از دولت صورت می‌گیرد، یعنی همان رفتاری که باعث شده است تشکیل دولت، از هشت ماه پیش تاکنون میسر نباشد.
این هفته در افغانستان نیز شاهد رخدادهای تازه‌ای بودیم. سفرهای شتابزده و پی در پی مقامات آمریکایی و انگلیسی، ضمن اینکه از حساسیت و اهمیت افغانستان در استراتژی غرب حکایت دارد، بر عمق نگرانی آنها از وخامت روزافزون اوضاع افغانستان نیز دلالت دارد. پس از سفر سر زده باراک اوباما، هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا و رابرت گیتس وزیر دفاع این کشور نیز راهی افغانستان شدند و ضمن ملاقات با فرماندهان ناتو در افغانستان، با مقامات دولتی این کشور نیز دیدار کردند.
باراک اوباما در حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان، صراحتاً اعتراف کرد که آینده دشواری پیش روی آمریکا در افغانستان قرار دارد. این درحالی است که محافل سیاسی و منابع خبری غرب، بدتر شدن شرایط برای غربیها در افغانستان را مورد تاکید قرار می‌دهند. سال جاری میلادی درحالی به پایان خود نزدیک می‌شود که این سال به مرگبارترین سال برای نظامیان ناتو در افغانستان تبدیل شد و تلفات آمریکا و متحدینش در افغانستان، رکورد تلفات سالهای گذشته را شکست.
اوضاع پیچیده و نابسامان افغانستان سیاستمداران آمریکایی به خصوص شخص باراک اوباما را مستاصل و سردرگم کرده است. شکست سنگین اوباما و حزب دمکرات آمریکا در انتخابات اخیر کنگره، عامل و دلیل اصلی اش، افغانستان و شکست سیاستها و اقدامات واشنگتن در این کشور بود. اوباما که در مبارزات انتخاباتیش وعده خروج سریع نظامیان آمریکایی از افغانستان را داد درحالی که نه تنها نتوانسته است به این وعده خود به رای دهندگان آمریکایی عمل کند بلکه ٣۰ هزار نیروی تازه نیز به این کشور اعزام کرده است. اکنون به نظر می‌رسد که سیاست مذاکره و باج دهی به طالبان برای کشاندن این گروه شورشی به میز مذاکره موفق نبوده است و به جز چند مسئول رده پایین طالبان، سرکردگان این گروه تمایلی به شرکت در پروژه مشترک به اصطلاح صلح آمریکایی‌ها و دولت کابل نشان نداده‌اند.
اوباما به شدت از سوی افکار عمومی آمریکا تحت فشار قرار دارد تا آمریکا را از این وضعیت ناامید کننده در افغانستان خارج سازد، ولی واقعیت این است که وی و سایر سیاستمداران کاخ سفید توان این کار را ندارند. اکنون این پیش بینی روز به روز به واقعیت نزدیک می‌شود که افغانستان، ویتنام اوباما خواهد بود و او را سرنگون خواهد کرد.
این هفته در مسائل مربوط به فلسطین اشغالی شاهد رخدادی بودیم که در نوع خود تازگی داشت و تا حدودی غیرمنتظره بود. دولت آنکارا در اقدامی سوال برانگیز هواپیماهای خود را به فلسطین اشغالی فرستاد تا به یاری صهیونیستها در فرو نشاندن آتش سوزی جنگل‌های منطقه حیفا بشتابند. این اقدام دولت اردوغان آنچنان برای صهیونیستها شعف آمیز بود که بلافاصله نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی تلفنی با اردوغان تماس گرفت و از اقدام وی قدردانی کرد. واقعیت این است که دولت ترکیه سیاست متزلزلی را در قبال رژیم صهیونیستی به کار گرفته است. از طرفی دولتمردان این کشور در مناسبت‌های مختلف خود را مخالف سرسخت رژیم صهیونیستی نشان می‌دهند و حتی انواع دشنام را نثار این رژیم می‌کنند تا به این طریق خود را ضد صهیونیست جلوه داده و به اصطلاح طلایه‌دار جبهه ضد صهیونیستی منطقه نشان دهند و نظر مسلمانان منطقه و رای ملت ترکیه را که اکثراً مسلمان هستند جلب نمایند و از سوی دیگر، با رژیم صهیونیستی ارتباط رسمی دارند، با این رژیم مانورهای نظامی برگزار می‌کنند و در مواقعی مثل آتش سوزی اخیر، هواپیماهای خود را به یاری این رژیم می‌فرستند تا نظر صهیونیستها و دولتهای غربی متحد این رژیم را جلب نمایند.
ترکیه‌ای‌ها برای این رفتار متضاد و سینوسی خود هر توجیهی ارائه دهند، نمی‌توانند خیانت آمیز بودن این سیاست را کتمان کنند و خود را مخالف رژیم صهیونیستی و مدافع ملت فلسطین جلوه دهند.
خوش خدمتی آنکارا برای رژیم صهیونیستی درحالی صورت می‌گیرد که این رژیم چندی قبل چند شهروند ترکیه‌ای را در جریان حمله به کاروان کمک رسانی به مردم غزه، با وحشیانه‌ترین صورت به قتل رسانده و ترکیه را مورد تحقیر قرار داد. جالب آنکه، آنکارا در قبال این رفتار ضدانسانی رژیم صهیونیستی تهدید کرد تا زمانیکه تل آویو از آنکارا عذرخواهی نکند، با این رژیم ارتباط برقرار نخواهد کرد. با اینحال، بدون اینکه صهیونیستها حاضر به عذرخواهی باشند، ترکیه با ارسال کمک به این رژیم، در واقع حرف خود را نیز پس گرفت و خفت آنرا پذیرفت.   

رسالت:دو دستاورد ۱۶ آذر امسال
«دو دستاورد ۱۶ آذر امسال»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن می‌خوانید؛امسال ۱۶ آذر در دانشگاه‌های کشور شاهد رویدادی بسیار بدیع و جالب بودیم. دانشجویان،‌ اساتید و برجستگان علم کشور به مناسبت روز اول محرم و تقارن آن با روز ۱۶ آذر در دسته‌های منظم عزاداری یاد سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و شهدای کربلا را گرامی داشتند.
دانشجویان با دردست داشتن پلاکاردهایی مبنی بر محکومیت قاتلان شهید شهریاری و نیز با تاکید بر استکبارستیزی، آگاهی و بصیرت خود را به نمایش گذاشتند. دانشجویان با تاکید بر مبارزه مستمر با اهل فتنه و افشای ماهیت آنها ۱۶ آذر را با شکلی کاملا متفاوت برگزار کردند در طول سه دهه پس از انقلاب و حتی در تاریخ تاسیس دانشگاه تاکنون نظیر چنین پدیده‌ای زیبا و دلنشین برگزار نشده است.
سال گذشته عده‌ای دانشجو نما که از "اتاق فکر" لندن الهام می‌گرفتند در سالروز ۱۶ آذر به ساحت مقدس امام خمینی(ره) اهانت کردند و با کمال بی‌شرمی عملی را مرتکب شدند که موجی از نفرت را علیه سران فتنه و فتنه‌گران در سراسر کشور بویژه دانشگاه‌ها پدید آورد.
برگزاری مراسم تکریم شعائر عاشورا سه‌شنبه گذشته در دانشگاه‌ها بویژه دانشگاه تهران، امیرکبیر، شریف، علم و صنعت و... نشان داد یک آماده باش دائمی در دانشگاه‌ها برای برخورد با اقدامات احتمالی فتنه‌گران وجود دارد.
رادیوهای بیگانه بویژه رادیو بی‌بی‌سی و رادیو آمریکا و دیگر رسانه‌های استبداد جهانی از یک ماه پیش تدارک وسیعی برای آشوب در دانشگاه‌ها دیده بودند اتاق فکر لندن توصیه کرده بود برخی از سران فتنه در این مورد بیانیه بدهند آنها هم دادند، اما آب از آب تکان نخورد.
شعارهای مطرح در تجمعات دانشجویی و نیز فریادهای بلند در صفوف عاشورایی دانشجویان بسیار جالب و قابل تامل است:
"لبیک یا حسین"، "مرگ بر آمریکا"، "یار دبستانی من مخالف آمریکاست"، "شهید شهریاری راهت ادامه دارد"، "مرگ بر اسرائیل"، "مرگ بر انگلیس"، "الله اکبر، خامنه‌ای رهبر" و...
این شعارها نشان می‌دهد قشر فرهیخته کشور جلوی استراتژی دشمن - که می‌خواهد دانشگاه‌ها پادگان استبداد جهان باشد - ایستاده‌اند بیانیه‌های متعددی که از سوی تشکل‌های دانشجویی در این روز در اجتماعات عظیم صادر شد و نیز صفوف عزاداران حسینی در دانشگاه‌ها ناظر به نوعی آگاهی و بصیرت است که قشر دانشجو و دانشگاهی را به عنوان یک قشر پیشتاز و آگاه جامعه تثبیت می‌کند.
دانشجویان در بیانیه‌های خود خواستار محاکمه فوری سران فتنه برای پایان دادن به جنگ نرم دشمن علیه انقلاب و اسلام و امام شدند.
در این بیانیه‌ها از هوشمندی رهبر معظم انقلاب در مدیریت و مهار فتنه سال گذشته تقدیر شده و مراتب اطاعت و پیروی دانشگاهیان از فرامین رهبری اعلام شده است.
حادثه مهم دیگری که در روز ۱۶ آذر اتفاق افتاد مدیریت گفتگو در ژنو توسط دکتر سعید جلیلی و تیم همراه بود. این تیم یک جمع دانشگاهی بودند که به پاسداشت خون شهدای ۱۶ آذر در ستیزبا زیاده‌خواهی‌ها و ستم استکبار جهانی در دفاع از حقوق ملت ایران کم نگذاشتند.
آنها فضای گفتگو را به سمت تکریم و بزرگداشت یاد شهید دکتر شهریاری و محاکمه ۱+۵ به عنوان تروریست‌های شرور هسته‌ای بردند.
آنها قاطعانه فضای گفتگو را به سمت پذیرش پیشنهادات ایران مدیریت کردند و علی‌رغم اینکه طرف مقابل به طور رسمی و کتبی به عنوان سند گفتگو آن را پذیرفته بود، به فاصله چند دقیقه بعد که از اجلاس بیرون آمدند بر خلاف آن عمل کردند.
خانم اشتون بیانیه‌ای را که از قبل تهیه شده بود برخلاف تعهدات و توافقات قرائت کرد. این پدیده نشان داد که تیم گفتگو کننده اراده‌ای از خودشان ندارند. بلکه اراده‌ای خارج از سقف گفتگو حاکم بر دیدگاه‌های آنها است که آنها باید در گفتگو آن را دیکته کنند. هیئت ایرانی در اجلاس ژنو ٣ به دلیل فضای سنگین ناشی از ترور شهید شهریاری، به طرف مقابل اجازه نداد حرفی برای گفتن داشته باشد. لذا حرف‌های آنها بیرون از موضوعات مطرح گفتگو طی بیانیه اشتون گفته شد. بنابراین ما یک توافق انجام شده در مورد تداوم گفتگوها حول نقاط مشترک داریم که آقای دکتر جلیلی اعلام کرد و یک مواضع بی‌ربط به مذاکرات داریم که توسط خانم اشتون اعلام کرده‌اند.
آشتی ناپذیری و مقاومت روی مطالبات ملت ایران در حقوق هسته‌ای خود یک رویکرد ستایش آمیز در مواضع تیم هسته‌ای ایران است. غرب اگر این پیام را نگیرد، در مسابقه‌ای که ایران با غرب جهت روشنگری گذاشته بازنده نهایی است.
سیاست گفتگو برای گفتگو تاکنون هیچ دستاوردی برای غرب نداشته است. اما برای ایران دستاورد خوبی داشته است. کمترین دستاورد بیداری جهان نسبت به سیاست‌های فریبکارانه غرب بوده است و بیشترین دستاورد، عضویت ایران در باشگاه هسته‌ای جهان علی‌رغم مخالفت غرب!

مردم سالاری:هدفمندی یارانه ها و آمادگی مردم
«هدفمندی یارانه ها و آمادگی مردم»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی مردم سالاری به قلم مهدی عباسی است که در آن می‌خوانید؛اجرای هدفمند کردن یارانه ها در مراحل نهایی خود قرار دارد طرحی که ماه ها است ذهن مردم و مسوولا ن را به خود اختصاص داده و به نحوی همه منتظرند بالا خره ایران پس از اجرای این طرح، چه وضعیتی خواهد داشت؟ آیا وعده هایی که دولتمردان برای تحقق عدالت می دهند، اجرایی می شود؟ همانطور که بارها اعلا م شده اصلا ح ساختار اقتصادی کشور یکی از آرزوهای اقتصاددان ها و سیاستمداران دلسوز ایران بوده است و نمی توان کسی را یافت که با هدفمندکردن یارانه ها مخالف باشد، اما بحث اساسی که همواره جزو دغدغه ها بوده است، نحوه و چگونگی اجرای آن است.
اجرای چنین طرحی، نیازمند تحقق پیش شرط هایی است که عدم زمینه سازی برای اجرا می تواند تبعات فراوانی به همراه داشته باشد که جبران ناپذیر است. آمادگی مردم یکی از مهم ترین شرط های اجرایی این طرح بزرگ است چرا که هدفمندکردن یارانه ها با زندگی روزمره مردم به صورت مستقیم در ارتباط است و همین امر علت مهمی است تا به این نکته توجه شود که باید افکار عمومی از هر نظر توانایی پذیرش چنین تحولی در نحوه زندگی شان را داشته باشند.
مهم ترین بحث در ایجاد آمادگی در مردم ارائه توضیحات کافی و شفاف سازی درباره زوایای مختلف طرح است. نکته ای که هنوز به صورت کامل تحقق نیافته و این طرح، همچون جعبه ای در بسته است که مشخص نیست پس از باز شدن آن به صورت دقیق و علمی چه خواهد شد؟ لذا دولت بهتر است، قبل از اجرای مرحله نهایی طرح، به صورت علمی و با ارائه آمار به مردم توضیح دهد، که چگونه می تواند تورم پیش بینی شده برای این طرح را کنترل کند؟ قطعا اگر مردم آمادگی ذهنی لا زم برای اجرای طرح را پیدا کنند، دولت در اجرا با کمترین مشکل روبرو خواهد شد. آمادگی گروه های مرجع از دیگر پیش زمینه هایی است که باید تحقق یابد تا دولت در اجرای این طرح بزرگ با کمترین مشکلا ت روبه رو شود.
برگزاری جلسات توجیهی با اصناف و گروه های مختلف اجتماعی و اقتصادی می تواند هدفمند کردن یارانه ها را با بیشترین دستاورد همراه کند اگرچه سلسله نشست هایی با اصناف در حال برگزاری است اما به دلیل آنکه در این نشست ها همان اطلا عات کلی که دراین طرح در اختیار جامعه است بازخوانی می شود، نمی تواند نتایج مطلوبی داشته باشد. باید با برگزاری جلسات باگروه های صنفی و صنعتی و ارایه اطلا عات دقیق آنها را در اجرا همراه طرح کرد.
با نظر به اینکه دولت عزم جدی برای اجرای طرح دارد، بهتر است در مدت زمان کوتاه باقیمانده تا فاز نهایی اجرا، به آماده کردن ذهن افکار عمومی برای همراهی طرح بپردازد.آ ماده کردن مردم نیز نیازمند آن است که اطلا عات دقیق تری در خصوص نحوه اجرا به مردم داده شود و تصور نمی شود اعلا م ضربتی در این طرح کار ساز باشد.

ابتکار:شاخاب پارس نه خلیج فارس
«شاخاب پارس نه خلیج فارس»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی ابتکار به قلم جاماسب محمدی بختیاری است که در آن می‌خوانید؛از یاد نبرده ایم هنگامی که کنفدراسیون دانشجویان ایران در خارج از کشور به عنوان پیشگام ترین و پیشرو ترین اپوزسیون و مخالف نظام شاهنشاهی فعالیت می‌کرد ،وقتی که کشورهای عربی نام جعلی بر شاخاب پارس می‌گذارند ، همگام و همسو با رژیم سلطنتی شدیدترین موضع گیری را کرد و نام نیکی از خود در تاریخ برجای گذاشت .
آن دانشجویان جوان بودند و آرمان گرا ، هنوز در پیچ و خم‌های سیاسی و منفعت طلبی‌های گروهی گرفتار نیامدند که به منافع شوروی و بلوک شرق فکر کنند ، بلکه به منافع مردم و سرزمین خود می‌نگریستند. در پاسداری از باورهای مشترک ملی – چپ ، راست – رادیکال ، محافظه کار – سنت گرا ، نو گرا- و ... تفاوتی نمی‌کنند .
حکومت‌ها و دولت‌ها در مسیر و گذر تاریخ می‌آیند و می‌روند اما این میراث و باورهای ملت هاست که می‌مانند و هویت تمدنی یک کشور را تشکیل می‌دهند .حفاظت از ارزش‌های ملی هیچ حد و مرز، گونه گونی گویشی و تمایزات فکری و عقیدتی را نمی‌شناسد . پارس نام تاریخی شاخابی است که هزاره هاست ایرانی‌ها در کرانه‌ها آن زندگی می‌کنند و حاکمان ایرانی بر پهنه نیلگون این آب‌های آبی حکمرانی می‌کنند . نام پارس با هویت این جغرافیای آبی چنان تنیده است که گویا بدل به ذات آن شد.
انکار این نام بر این شاخاب انکار بدیهیات و اصول مسلم تاریخی و جغرافیایی است . جعل هرگونه عنوان یا نامی برای آن به باتلاقی تبدیل خواهد شد که جاعلان و حیله گران در آن فرو خواهند رفت و هیچ اثری از خود باقی نخواهند گذاشت، جز نام مقدس «پارس» که بسان خورشید ابدی بر بلندای تاریخ و تمدن بشریت می‌درخشد . جعل عنوان شاخاب پارس چنان تهوع آور و مشمئز کننده است که قلم و گفتار از بیان آن شرمگین و عاجز است .
اخیراً فرمانده نیروی دریایی آمریکا در” شاخاب پارس” به نیروهای تحت امر خود دستور داده است که از عنوان جعلی خلیج .... استفاده کنند . در میان کشورهایی که که برچسب استثمارگر بر پیشانی آنها رقم خورده است ، مردم جهان انگلیسی‌ها را به عنوان تفرقه انداز ، غارت گر، ویران گر ، سرکوب گر ، و ... می‌شناسند .
اکنون گویا دولتمردان آمریکا مدتهاست که در یک رقابت پنهان و آشکار سعی در ربودن این تصویر از انگلیس و فرو کردن آن در اذهان مردم جهان برای خود هستند . از زمان پیروزی انقلاب بهمن ۵۷ در ایران تا کنون دولت ایالت متحده هموراه مواضع خصمانه ای بر علیه آن ایفا می‌کند.
دولت ایالت متحده از وقتی که تلاش کرد در ایران جا پای انگلیس بگذارد عملکردش همچون سلف خویش در جهت تضاد با منافع ملت ایران بود. از زمان کودتای ۲٨ مرداد نقش ضد ملی وضد ایرانی آن بصورت عریان تر و آشکارتر رخ می‌نماید.
اگر این موضع گیری خصمانه از طرف نهاد‌های مدنی جامعه امریکا صورت می‌گرفت می‌توان حساب آن را از دولت جدا کرد و موضع رسمی دولت را به گونه ای دیگر ارزیابی کرد،اما ارتش و نیروی نظامی یک کشور که نهاد مدنی نیست،بلکه بازوی اصلی حکومت است.گر چه هر گونه موضع گیری اینچنینی از طرف نهادهای مدنی نیز به بر باد رفتن اعتبارو حیثیت آن منتهی خواهد شد.
اقدام این فرمانده امریکایی نشانه سیاست دوگانه دولت امریکا درقبال ملت ایران و بر خلاف شعار‌ها و گفتارهای دولتمردان امریکایی و تناقض در مواضع رسمی این دولت است.اقدام دولت امریکا نشان می‌دهد که حکومت گران ایران چه کسی باشند و چه مواضعی داشته باشند مهم نیست،آنها دشمن ملت ایران هستندو خود را رو در روی ملت ایران می‌بینند.
لذا راقم این سطوراز هموطنان و ایرانیان سراسر گیتی در راستای حفظ منافع ملی و هویت تمدن خود چند پیشنهاد دارد که می‌تواند با عمل به آن نسبت به شهدایی که در راه حفظ و استقلال و تمامیت ارضی کشور جان فشانی کردند، ادای دینی کرده باشیم.
۱-همه ایرانی‌های سراسر جهان با هر مسلک و عقیده ای که هستند شدیدا موضع گیری کنند، بخصوص متخصصان ایرانی در جامعه امریکا با اعتصاب سراسری دست از کار بکشند و تا عذر خواهی رسمی دولت آمریکا از ملت ایران و عقب نشینی این فرمانده آمریکایی از موضع خود کوتاه نیایند.
۲ -تمام ایرانیان در فضای مجازی و سایبری به جای کلمه معرب” خلیج فارس” از ریشه و اصالت پارسی این لغت یعنی همان« شاخاب پارس» استفاده کنند.
گرچه باروری زبان عربی و گسترش آن ،ابداع خط و صرف و نحو برای این زبان توسط ایرانی‌ها صورت گرفت و استعداد آن وامدار زبان پارسی و مدیون ایرانی هاست .
٣- ایرانی‌های مقیم کشور‌های عربی تمام سرمایه‌های اقتصادی خود را از آن کشورها خارج و تا عذر خواهی تمام دولتهای عربی از هرگونه مسافرت به آن کشورها و یا سرمایه گذاری خودداری کنند .
۴- تمام روزنامه نگاران ، نویسندگان و کوشندگان سیاسی در بسیج ملی برای مقابله به این اقدام از هیچ کوششی فرو گذاری نکنند .
رودررو قرار گرفتن دولت آمریکا با منافع ملت ایران به دور از عقلانیت سیاسی است، زیرا هیچ دولتی خود را رودرروی ملت‌ها و افکا عمومی قرار نمی‌دهد .
چنین شیوه ای نه آیین شهریاری است، نه تدبیر حکمرانی و نه اخلاق انسانی است . ایرانی‌ها در فراز و نشیب‌های مختلف تاریخی طوفان‌ها وحوادث زیادی را پشت سر گذاشتند و ماندگاری خود را حفظ کردند، بی شک این حباب‌ها را نیز از سر خواهند گذراند و بر جریده عالم دوام خود را رقم خواهند زد.

آفرینش:حریف خلیج فارس و منافع ملی کشور
«حریف خلیج فارس و منافع ملی کشور»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی آفرینش به قلم علی رمضانی است که در آن می‌خوانید؛در یک ماه گذشته ما شاهد دورفتار از سوی دو قدرت بزرگ شرقی و غربی در تحریف نام تاریخی خلیج فارس بوده ایم از یک سو دولت آمریکا که تا کنون در روابط دیپلماتیک خود از خلیج فارس یا کلمه خلیج استفاده می کرده است در اقدامی عجیب در وب‌سایت رسمی نیروی دریایی این کشور نامی عربی را جایگزین خلیج فارس کرد و از سوی دیگر نیز در مراسم افتتاحیه بازی های آسیایی گوانگجو چین نام خلیج فارس در واقع جعلی نشان داده شد این دو رویکرد چین وامریکا در واقع با واکنش های بسیاری در داخل و خارج از ایران روبرو شد و از سویی نیز موجی از خوشحالی و تایید توسط رسانه های عربی و پان عرب و بر خی مقامات عربی بوجود آورد در این حال هر چند مسئولان کشور در مورد رفتار چینی‌ها اعتراض کرده و تا حدی نیز چینی ها عذر خواهی کردند و علاوه بر ان در باره رفتار امریکایی ها مو جب احضار سفیر سوئیس شد اما انچه مشخص است عدم توجه دقیق و کافی دولت و اعتراض های حداقلی به این مساله است در مورد پاسداشت نام خلیج فارس نه تنها می تواند ایران را در موقعیت ضعیف‌تری از گذشته قرار دهد بلکه همسایگان جنوبی و عربی را برای ایستادگی بیشتر در جعل حقوق تاریخی ایران تشویق و تشجیع خواهد کرد.
در این بین ما در چند سال گذشته شاهد آن هستیم که با حمایت‌های مالی وسیاسی اعراب علاوه بر کشورهای عربی پاره‌ای از سازمان‌ها، ارگان‌ها، خبرگزاری‌ها یا مجلات و رسانه‌های بین‌المللی نیز به این نامگذاری مجعول خلیج فارس روی آورده‌اند که در واقع زنگ خطری برای منافع ملی ایران شمرده می‌شود .
در این حال آنچه مشخص است رفتارهای حداقلی و اعتراضی مقامات ایرانی در سالهای گذشته در قبال پاسداشت از نام خلیج فارس بوده که می تواند تبدیل به عادتی گردد که به نوبه خود تاثیرات منفی بسیاری داشته و تلاش های مستمر همسایه های جنوبی ما را هم در تحریف نام خلیج فارس سرعت دهد.
در این بین هم چنان که در گذشته شاهد بوده ایم این رفتار های واکنشی و مناسب افکار عمومی ایرانیان در داخل و خارج از کشور و مقامات سیاست خارجی و مقامات سیاسی ایران بوده است که در بسیاری از مواقع مانع از بروز دو باره این رفتار از سوی برخی از کشور های دیگر شده است وهرگاه که در انجام واکنش به جعل خلیج فارس تعلل ورزیده شده و یا واکنشی حداکثری از سوی رسانه ها افکار عمومی و دولت به میزان لازم انجام نشد ه است بر قدرت جعل کنند گان افزوده است در این میان باید یادآوری کرد که در پاسداشت نام خلیج فارس بود که بازی های کشورهای اسلامی در ایران لغو شد چه اینکه خلیج فارس همواره با حاکمیت و منافع و هویت ملی ما ایرانیان ارتباط مستقیمی دارد در این ر استا است که لزوم در نظر گرفتن راهبردی ویژه و انجام واکنش هایی مناسب در برابر حامیان جعل عنوان خلیج فارس از یک سو مانع از تحریف منافع ملی کشور شده و از سوی دیگر نیز به منزله هشداری است به کشور هایی که با حمایت های دیپلماتیک و مالی اعراب دست به تحریف نام تاریخی خلیج فارس می‌زنند .

آرمان:ویکی‌لیکس؛ ابعاد و زوایای پنهان
«ویکی‌لیکس؛ ابعاد و زوایای پنهان»عنوان سرقاله‌ی روزنامه‌ی آرمان به قلم
دکتر‌محمد‌مهدی‌مظاهری است که در آن می‌خوانید؛در مورد ماهیت گردانندگان سایت ویکی‌لیکس و اعتبار مطالب و محتوای ارائه شده برای کاربران در میان متخصصان علم سیاست اختلاف نظرهای عمیق به وجود آمده است. در بررسی اخبار منتشره توسط ویکی‌لیکس و پیامدهای درز این اخبار می‌توان به نکات ذیل اشاره کرد؛
۱- در مورد گردانندگان اصلی سایت و حامیان اصلی انتشار این اخبار در مطبوعات و خبرگزاری‌های مختلف جهان اختلاف نظر وجود دارد. طبق نظر برخی از متخصصان فناوری اطلاعات و نیز دستگاه امنیتی و اطلاعاتی آمریکا، دلیل درز این اطلاعات و دستیابی کاربران اینترنتی و سایت‌ها و خبرگزاری‌های مختلف، وجود اختلاف میان هیات حاکمه آمریکا و تسویه حساب درون حکومتی بوده است، به طوری‌که شخصی به نام «برادلی مانینگ» متخصص امور اطلاعاتی ارتش آمریکا عامل این درز اطلاعاتی بوده است. برادلی پس از دستیابی به اطلاعات محرمانه آن‌هم به شکل ساده که حاصل فعالیت وی در بخش نهاد امنیتی وابسته به پنتاگون بوده است، توانسته پس از کپی این اطلاعات سری، آنها را در اختیار مسئول سایت ویکی‌لیکس قرار دهد. البته برخی نیز بر این عقیده‌اند که دستگاه امنیتی و اطلاعاتی آمریکا با خارج کردن برخی از اطلاعات سری و اسناد خویش به شکل برنامه ریزی شده در صدد ایجاد فشار بر برخی از دولت‌ها و امتیازگیری دیپلماتیک و سیاسی است. نکته مهمی را در این مورد نباید فراموش کرد و آن عدم اشاره به رژیم صهیونیستی و تجاوزات مکرر آن در منطقه است. این در حالی است که این رژیم از عوامل اصلی بحران و تنش در منطقه است. بنابراین برخی بر این باورند که انتشار این اسناد با خوشحالی مقامات رژیم صهیونیستی روبه‌رو گردیده و نشان دهنده هدف گذاری این رژیم برای تطویل بحران در خاورمیانه است.
۲- به نظر می‌رسد اسنادی که پایگاه ویکی‌لیکس آن را منتشر کرده تنها صرف اطلاع رسانی نبوده بلکه باید صحت و سقم موارد ذکر شده بررسی گردد. اسناد فاش شده طیف گسترده‌ای از تحولات بین‌المللی به ویژه منطقه مهم و استراتژیک خاورمیانه را در برمی گیرد، باید دید از اطلاعات مندرج در ویکی‌لیکس چه کشورهایی بهره می‌برند. البته انتشار برخی از این اسناد به اصطلاح محرمانه و طبقه بندی شده از سوی ویکی‌لیکس غیر منتظره نبوده است، به عنوان مثال اسنادی که در مورد خاورمیانه و به ویژه عراق میان اسناد ویکی‌لیکس وجود دارد و نشانگر جنایت‌های متعدد آمریکا در ابوغریب و حمایت از جریانات افراطی در عراق است، در واقع چیز تازه‌ای نبوده است و قبل تر نیز افکار عمومی از این مسائل در عراق آگاهی داشت. این در حالی است که به نوعی از این اسناد به اسناد و اطلاعات محرمانه تعبیر می‌شود.
٣- بدون شک اهداف چندگانه‌ای در انتشار این اسناد وجود دارد، ممکن است در آمریکا دموکرات‌ها پس از شکست درانتخابات کنگره و ناکامی در دیپلماسی عمومی برای پیشبرد اهداف خویش در سطح داخلی و خارجی برای منتسب کردن مشکلات سیاسی و اقتصادی به جمهوری خواهان این اطلاعات را منتشر کرده باشند. البته در صورت واقعیت داشتن این موضوع این امر می‌تواند یک رسوایی برای آمریکا محسوب گردد. با این وجود تمرکز اصلی اسناد ارائه‌شده توسط ویکی‌لیکس بر حوزه خاورمیانه و برجسته کردن اختلاف میان کشورهای منطقه نشانگر این است که این اسناد بخشی از سناریوی آمریکا برای ایجاد تنش و بدبینی بین کشورهای همسایه با یکدیگر است.
۴- در موضع گیری نسبت به این اسناد از سوی آمریکا شاهد تناقض گویی هستیم این موضوع نیز می‌تواند نشانگر ابعاد و زوایای پنهان درز این اطلاعات و اسناد به اصطلاح سری قلمداد گردد. بدین مفهوم، آمریکا قصد داشته که در زمان خاص و با هدف از پیش تعیین شده از این اطلاعات بهره برداری کند.
در راستای سیاست دوپهلوی مقامات کاخ سفید نسبت به این اطلاعات و ابهامات از یک طرف مایل هستند که این اطلاعات و گزارشات محرمانه را بی‌اهمیت جلوه دهند و انتشار این اخبار و اسناد را نوعی عرف دیپلماتیک در افکار عمومی جلوه دهند در همین حال با برجسته سازی اخباری که مربوط به مخالفین خود در سطح جهان و منطقه هست به اصطلاح از آب گل آلود ماهی بگیرند.
در این راستا، اخبار و اطلاعات ضد و نقیضی در مورد مسائل هسته‌ای ایران از زبان روس‌ها و دیپلمات‌های کشورهای منطقه در این اسناد نقل قول می‌شود. به طوری که آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی در این موضع‌گیری‌های کشورهای منطقه علیه فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای ایران مانور می‌دهند و گویا در صددند که با برجسته سازی این اطلاعات به قول خود کم اهمیت، تنوراختلافات و درگیری‌ها را در منطقه همچنان گرم نگه دارند.
البته این مسئله نیازمند عقلانیت و تدبیر لازم از سوی دستگاه سیاست خارجی ایران است که ممکن است تحت تاثیر همین تبلیغات و اطلاعات به اصطلاح فوق سری منتشرشده از سوی سایت ویکی‌لیکس شاهد کشمکش و جدال‌های سیاسی تازه‌ای در منطقه باشیم.

جهان صنعت:اتحاد؛ هدیه بحران به اروپا
«اتحاد؛ هدیه بحران به اروپا»عنوان سرمقاله‌ِ روزنامه‌ی جهان صنعت به قلم حمیدرضا آریان‌پور است که در آن می‌خوانید؛ چنان‌که از واکنش سران مالی و سیاسی اروپا به بحران بدهی کشورهای اتحادیه و یوروزون بر می‌آید، این بحران دست‌کم در کوتاه‌مدت به نزدیکی اروپایی‌ها خواهد انجامید. این تنها راه نجاتی به نظر می‌رسد که برای گذر از دردسرهای اقتصادی و پیشگیری از رویدادهای ناخوشایند آینده از ذهن می‌گذرد.
رییس صندوق بین‌المللی پول، دومینیک استراس کان در آخرین سخنان خود با انتقاد شدید از رویکرد کشورهای قاره سبز، اروپاییان را به عملکرد هماهنگ در مقابله با بحران‌های مالی فرا خوانده است.
این هشدار کان زمانی بیشتر جلب توجه می‌کند که می‌بینیم روزبه‌روز کشورهای بیشتری به طور جدا از اتحادیه با تصویب بودجه‌های بسیار سختگیرانه ریاضتی ناچار به کاستن رفاه مردمی می‌شوند که همیشه سرآمد دریافت خدمات اجتماعی بوده‌اند.
ایرلند اخیرا سختگیرانه‌ترین بودجه خود را تصویب کرده و اسپانیا هفته گذشته سیاست‌های صرفه‌جویانه خود را تشدید کرده است. یونان همچنان با اعتراضات مردمی روبه‌روست که در واپسین مورد آن، یونانی‌ها در اعتراض به حضور رییس صندوق بین‌المللی پول در این کشور به خیابان‌ها آمده‌اند. پرتغال و چندین کشور دیگر هم در انتظار روزهای بدتری هستند.
همین نگرانی از روزهای بدتر پیش‌رو است که همگرایی اجباری و از سر استیصال سیاست‌های مالی و اقتصادی قاره ثروتمند دنیا را ناگریز خواهد کرد.
نشانه‌های این همگرایی را می‌توان در اتحاد آلمان و فرانسه برای بهبود شرایط ارز یورو و در تصویب بسته‌های نجات مالی برای کشورهای آسیب‌دیده مشاهده کرد و لزوم آن را در هشدار رییس نهادی دید که به همراه بانک جهانی مهم‌ترین سازمان‌های تاثیرگذار در اقتصاد جهان هستند.

دنیای اقتصاد:ساختار ناکارآمد معاملاتی در بازار سهام تهران
«ساختار ناکارآمد معاملاتی در بازار سهام تهران»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی دنیای اقتصاد به قلم علیرضا کدیور است که در آن می‌خوانید؛بیش از یک‌ماه از ورود پست‌بانک، آخرین بانک دولتی مشمول خصوصی‌سازی به بورس می‌گذرد. پست‌بانک در تاریخ ۱۱ آبان‌ماه ٨۹ با عرضه بیش از ۲٨ میلیون سهم (معادل ۵ درصد کل سهام شرکت) در قیمت ۲٣۰۲ ریال در بورس تهران کشف قیمت شد.
عرضه‌ای که در زمان خود به دلیل رعایت نکردن ضوابط افشای اطلاعات از جمله صورت‌های مالی ۶ ماهه، مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفت و در نهایت با تلاش مدیران سازمان و شرکت بورس، به بازار سرمایه ایران وارد شد. اما فارغ از نقض برخی از مواد قانون بازار اوراق بهادار در عرضه اولیه این شرکت، روند حرکت قیمت سهام این شرکت پس از ورود به بورس بسیار قابل توجه و هشداردهنده است.
این شرکت از دومین روز حضور در بورس تاکنون طی۲۴ روز معاملاتی به طور مداوم شاهد صف خرید چند میلیونی بوده که حتی رشد ۶۵ درصدی قیمت سهم در این فاصله هم نتوانسته است ذره‌ای از صف خرید حاکم بر معاملات این نماد را کاهش دهد. این در حالی است که پست‌بانک طی ۲۴ روز کاری گذشته، پس از سپری کردن دو دوره ۵ روزه دستورالعمل رفع گره معاملاتی و ورود به دوره سوم، با معامله ۲٨۰ هزار سهم از سهام عرضه شده توسط دولت (معادل یک درصد کل عرضه اولیه و ۵ صدم درصد کل سهام شرکت) شاهد جهش ۶۵ درصدی قیمت بوده است.
همچنین صف خرید پست‌بانک در معاملات دیروز بالغ بر ۱٣۰ میلیون سهم، معادل ۲٣ درصد کل سهام شرکت بود. این صف خرید در حالی برای پست‌بانک تشکیل می‌شود که از یک‌سو وزارت اقتصاد به عنوان تنها سهامدار عمده و مالک ۶۵ درصد کل پست‌بانک، در یک روز معاملاتی نمی‌تواند بیش از ۵ درصد (معادل ۲٨ میلیون سهم) از سهام شرکت را در بورس واگذار کند.
از سوی دیگر، به دلیل واگذاری ۲۵ درصد پست‌‌بانک به سبد عدالت و عرضه ۵ درصد سهام در بورس و واگذاری ۵ درصد سهام در قالب سهام ترجیحی و امکان حضور ۲۰ درصدی دولت در پست‌بانک به دلیل طبقه‌بندی شرکت مزبور در گروه شرکت‌های صدر اصل ۴۴، دولت تنها ۴۵ درصد (معادل ۵/۲۵۲ میلیون سهم) سهام قابل واگذاری بانک را در اختیار دارد که این میزان سهام قابل عرضه در صورت ممکن بودن عرضه در یک روز معاملاتی، قابلیت جذب شدن از سوی سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی بورس را دارد.
اما دلیل اصلی گره خوردن معاملات سهام پست بانک و افزایش بی‌رویه و بی‌منطق سهام این شرکت بازهم به ساختار ناکارآمد معاملات سهام در بورس مربوط می‌شود. در حقیقت شرکت پست‌بانک به دلیل کوچک بودن و محدود بودن سهام قابل عرضه از سوی سهامدار عمده (دولت)، مامن و فرصتی مطمئن برای سفته‌بازانی فراهم کرده که در سایه اطمینان از عدم عرضه سهام و درهم شکستن صف خرید، هر روز صف خرید طویلی برای سهم تشکیل می‌دهند که بالا رفتن ۶۵ درصدی قیمت نیز تاثیری در تغییر رفتار آنان ندارد.
از سوی دیگر، محدودیت ناچیز نوسان روزانه قیمت سهام در کنار مکانیزم‌های ساختگی بورس تهران از جمله حجم مبنا و گره معاملاتی که تنها مختص این بازار است، نیز سهام شرکت را به بالا هل می‌دهد. روندی که به نظر می‌رسد در چند روز آینده می‌تواند بازدهی پست‌بانک را در فاصله کمتر از دوماه از ورود به بورس به بیش از ۱۰۰درصد هدایت کند.
هرچند پست‌بانک می‌تواند به دلیل کوچک بودن و امکان تصاحب مدیریتی توسط برخی سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی، گزینه‌ای جذاب تلقی شود، اما باید توجه داشت که محدودیت‌های معاملاتی حاکم بر بورس، فرصت سوءاستفاده و دستکاری قیمت را برای برخی از سهامداران و سرمایه‌گذاران مهیا می‌کند. اتفاقی که در عرضه اولیه سهام شرکت‌هایی همچون پالایشگاه تبریز، کشتیرانی، مخابرات و سایر شرکت‌هایی که عرضه اولیه محدودی داشتند نیز رخ داده است.
نکته جالب توجه در خصوص افزایش بی‌رویه قیمت‌ها و تخلفات احتمالی مرتبط به دلیل وجود همین محدودیت‌ها و سایر ضوابط معاملاتی از جمله امکان خرید بی‌نام سهام، در عمل توانایی سازمان بورس به عنوان ناظر بازار سرمایه برای ردیابی آنها، تا حد زیادی کاهش می‌یابد.


منبع: جام جم آنلاین