بیم و هراس در بانک مرکزی


بازاریاب


• رئیس کل بانک مرکزی آنقدر از این موضوع دچار نگرانی و اضطراب شده بود که در تاریخ ۳۱ خرداد ماه ۱۳۸۹ در بیانیه ای بی سابقه و غیرمعمولی اظهار داشت که به سرمایه گذاران خارجی بهره ای به میزان ۱۰ درصد داده خواهد شد. چنین وعده ای تا بحال حتی در فقیرترین کشورهای دنیا داده نشده است و بنابراین معلوم است که این امر ناشی از بیم و هراسی میباشد که حتی رئیس کل بانک مرکزی، یک شخصیت مرکزی و مهم اقتصاد ایران، بخاطر این وضعیت دچار آن شده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٨ دی ۱٣٨۹ -  ۲۹ دسامبر ۲۰۱۰


طی سالهای اخیر، قیمت نفت و درآمد حاصله از فروش آن بصورت خارق العاده ای صعود نموده است، ولی با وجود این، میزان رشد واقعی بازار شدیداً تنزل کرده است. طبق ارزیابی صندوق بین المللی پول (imf )، در سه سال اخیر (۱٣٨۹ – ۱٣٨۶) میانگین میزان رشد سالیانه اقتصاد ایران ۲/۱ درصد میباشد، در حالیکه در سه سال قبل از آن میانگین میزان رشد اقتصادی کشور ۱/۶ درصد بوده است. با توجه به این داده ها، بدون تردید جای تعجب است که اگر همانطور که لبخند وسیع رئیس جمهورمان نشان میدهد که وضع اینقدر خوب است، پس چرا وضع اینقدر بد است؟
رئیس جمهور، احمدی نژاد، معاونین وی و وزرای مختلف در هر فرصتی دم از این میزنند که تحریمات اقتصادی فرصت های خوبی را برای پیشرفت اقتصاد ایران فراهم می آورند. ولی در واقع دولت در مقابل ابرقدرتها با درماندگی و سستی رفتار میکند که این نشانگر سوء اداره آن میباشد. این وضعیت، یک جوک که در دوره اتحاد جماهیر شوروی رواج زیادی داشت را بیاد میاورد: از کسی پرسیدند که اگر کرملین بر صحرای عربستان؟ مسلط شود، نتیجه این اقدام چه خواهد بود؟ پاسخ این بود که طی یک هفته اعلام میشد که کمبود شن وجود دارد!
در واقع وضعیت تا چه حدی خراب است؟
از داده های تولید ناخالص داخلی غیر نفتی (Non Oil Gross Domestic Product) که مربوط بخشهای مختلف بازار (بجز بخش نفت و گاز) میباشد، میتوان موارد جالبی را نتیجه گیری نمود: در سه سال اخیر، میانگین میزان رشد سالیانه واقعی تولید ناخالص داخلی غیر نفتی ۷/۱ درصد میباشد، در حالیکه در سه سال قبل از آن میانگین میزان رشد آن ۶/۶ درصد بوده است. اینجا سخن از رکود شدیدی در میان است. در سه سال اخیر میزان ورشکستگی ها ۹۰ درصد!!! بالا رفته است و تعداد چک های برگشتی ٣۷ درصد بیش از دوره قبلی میباشد. به موازات آن، سرمایه گذاریهای مردمی سالیانه در سه سال اخیر، فقط ٣۵ درصد از کلیه درآمد حاصله از صدور نفت میباشد، در حالیکه در سه سال قبل از آن میانگین میزان سرمایه گذاریهای مردمی ۵۵ درصد بوده است.
هر یک از ساکنین پایتخت که عقل بسر دارد، میتواند گرایش برجسته و نگران کننده رکود در بخش ساختمان، که منعکس کننده فعالیت ها و انتظارات در بخشهای مختلف اقتصاد میباشد را، درک کند، زیرا حجم فعالیت این بخش نشانگر حجم فعالیت سایر بخش های اقتصاد (بجز بخش نفت و گاز) میباشد. همانطور که همه میبینند، توسعه بخش ساختمان در شهرستانها و بخصوص در تهران نه تنها پیشرفت نکرده است بلکه پس رفته است. در شهرستانها، تعداد ساختمانهایی که ساختن آنها شروع شده است، در سال ۱٣٨۷ به میزان ۵/۵ درصد و در سال ۱٣٨٨ به میزان ۱٨ درصد تنزل نموده است. در تهران رکود ساختمان وخیم تر بوده است: تنزل ۱۲ درصد در سال ۱٣٨۷ و ٣۴ درصد در سال ۱٣٨٨.
وخامت وضعیت اقتصاد ایران، همچنین در حجم سرمایه گذاریهای خارجی (foreign direct investment) انعکاس می یابد، که حاکی از توازن منفی میانگین سالیانه ٨۰۰ میلیون دلار در سه سال اخیر میباشد. دلیل این امر، کاهش شدید سرمایه گذاریهای خارجی در بخش انرژی در نتیجه اعمال تحریمات اقتصادی بخاطر سیاست هسته ای ایران میباشد، در حالیکه انتقال سود شرکتهای نفتی به خارج از کشور شدیداً افزایش یافته است.
در سه سال قبل از این دوره، میانگین سالیانه توازن مثبت به میزان خالص ٨۰۰ میلیون دلار بوده است. به عبارت دیگر، اگر چند سال پیش کشور از درآمد میانگین سالیانه خالص ٨۰۰ میلیون دلار برخوردار بود، اکنون سخن از کسری بودجه بهمان مبلغ در میان است. حال باید مبالغ پولی که بخارج فرار میکند و بخاطر تحریمات اقتصادی اخیر افزایش یافته است را، نیز به این مبلغ اضافه کنیم.

رئیس کل بانک مرکزی ایران، محمود بهمنی به تمامی این واقعیتها واقف است. وی آنقدر از این موضوع دچار ناگرانی و اضطراب شده بود که در تاریخ ٣۱ خرداد ماه ۱٣٨۹ در بیانیه ای بی سابقه و غیرمعمولی اظهار داشت که به سرمایه گذاران خارجی بهره ای به میزان ۱۰ درصد داده خواهد شد. چنین وعده ای تا بحال حتی در فقیرترین کشورهای دنیا داده نشده است و بنابراین معلوم است که این امر ناشی از بیم و هراسی میباشد که حتی رئیس کل بانک مرکزی، یک شخصیت مرکزی و مهم اقتصاد ایران، بخاطر این وضعیت دچار آن شده است. شاید بهتر است که وی کمی با احمدی نژاد صحبت کند تا رئیس جمهور با تعریف کردن افسانه های هزار و یکشب وی را آرامش بخشد.