توفان مدیترانه یی و موج های ساحلی


اردشیر زارعی قنواتی


• به همان دلیل که موضوع توقف شهرک سازی های یهودی نشین در اراضی اشغالی فلسطینی با توجه به درخواست آمریکا، اتحادیه اروپایی و جامعه جهانی نادیده گرفته شد و مذاکرات صلح خاورمیانه را به بن بست کشاند، دیپلماسی بهبود مناسبات اسرائیل با ترکیه نیز در کوتاه مدت شانس چندانی نخواهد داشت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۲ دی ۱٣٨۹ -  ۲ ژانويه ۲۰۱۱


روابط دوجانبه ترکیه و اسرائیل در طی چند سال اخیر از افت و خیزهای زیادی برخوردار بوده و بعد از حمله کماندوهای اسرائیلی به کشتی "ماوی مرمره" حامل کمک های امدادی برای نوار غزه، وارد فاز یک تنش مزمن شده است. در این حادثه که در آب های بین المللی اتفاق افتاد و انتقاد جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری را به همراه داشت ۹ تن کشته شدند که ٨ نفر از آنان از اتباع ترکیه بوده اند. از آن زمان تاکنون دولت آنکارا با انتقاد شدید از دولت "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل، خواهان عذرخواهی رسمی و پرداخت غرامت به خانواده قربانیان از سوی تل آویو شده است. اظهارات روز شنبه ۲۵ دسامبر "احمد داود اوغلو" وزیر امور خارجه ترکیه مبنی بر اینکه "چنانچه اسرائیل به خاطر حمله به کشتی ماوی مرمره و کشته شدن اتباع ترک عذرخواهی کرده و غرامت پرداخت کند، آنکارا آماده است تا روابط خود با تل آویو را از سر بگیرد" با توجه به عکس العمل فوری "آویگدور لیبرمن" همتای اسرائیلی وی نشان می دهد که بحران در روابط دو کشور به این زودی پایان نخواهد پذیرفت. لیبرمن یک روز بعد از این موضع گیری ترک ها، ضمن رد این درخواست اعلام کرد "این ترکیه است که باید به خاطر حمایت از تروریسم از اسرائیل عذرخواهی کند". هر چند که فشار ایالات متحده به عنوان شریک استراتژیک دو کشور برای بهبود مناسبات میان تل آویو – آنکارا وارد مرحله حساس تری شده است اما به نظر می رسد که هر دو کشور در بستر یک موضع و تکلیف از پیش تعیین شده، هم چنان در مسیر تنش سیاسی گام برمی دارند. از آنجا که استراتژی دولت "رجب طیب اردوغان" در طول چند سال اخیر استفاده از گسل های پیرامونی و بهره برداری از فرصت های تازه در بستر تثبیت هژمونی منطقه یی بوده است، بالانس روابط در سیاست خارجی این کشور در نزدیکی به کشورهای همسایه و ادامه روابط مطلوب با اسرائیل در نقطه یی از تقابل و تناقض بر هم خورده است. داستان از آنجا ابعاد وسیع تری پیدا می کند که از یک طرف در آنکارا یک دولت اسلامگرا و در سودای بازسازی جایگاه امپراتوری عثمانی حاکم شده است و از طرف دیگر در تل آویو نیز ائتلاف دولتی حزب لیکود با احزاب راست افراطی و مذهبی ساخت سیاسی این کشور را به شدت محافظه کار و در مسیر ملی گرایی افراطی جهت داده است. این موضوع یک واقعیت عینی را موجب می شود که حوزه سیاست را بیش از پیش به حوزه حاکمیت ایدئولوژیک پیوند زده و عبور از این وضعیت را برای هر دو طرف بسیار مشکل می کند. عدم موفقیت مذاکرات صلح خاورمیانه و تداوم انعطاف ناپذیری دولت نتانیاهو در سیاست های منطقه یی به این سیکل معکوس جهت عادی سازی روابط به طور مستقیم و غیرمستقیم نیز کمک کرده است. تازه اینکه بنا به اسناد و شواهد عینی این وضعیت پارادوکسیکال و تقریبا کم هزینه به حزب اسلامگرای عدالت و توسعه به بهترین شکل ممکن کمک کرده است تا با تمرکز بر نمایشات تبلیغاتی و حجم کم کمک های خیریه یی، دل از مردم فلسطینی و عرب منطقه ربوده و اردوغان را به قهرمانی برای میانه روهای حاکم بر کرانه باختری و تندروهای حاکم بر نوار غزه تبدیل کند.
اینکه با وزش هر نسیم ملایمی در روابط بین آنکارا و تل آویو کسانی فکر کنند که تنش ها پایان می یابد و بار دیگر ماه عسل بین دو کشور شروع می شود، تا حدود زیادی مبتنی بر واقعیات عینی نخواهد بود. چند هفته قبل زمانی که آتش سوزی های وسیع در جنگل های اسرائیل به وقوع پیوست و ترکیه نیز دو هواپیمای اطفای حریق برای کمک به این کشور فرستاد بار دیگر جماعت سوفسطایی و تجریدنگر سیاسی – تحلیلگر به زعم خود زنگ پایان طناب کشی و تنش سیاسی بین دو کشور را به صدا در آوردند. این در صورتی است که نه تنها در خصوص ترکیه که به طورکلی معادلات جدید بین دو کشور ریشه در دو استراتژی متفاوت و نسبتا جدید دارد که در مورد مجموعه سیاست خارجی تل آویو در شرایط حاکمیت ائتلاف کنونی هیچ تنش و اختلافی در سیاست خارجی به موقعیت قبلی خود امکان پذیر نمی باشد. روابط تل آویو با واشینگتن در زمان دولت نتانیاهو هم چنان سیر نزولی خود را طی می کند و این وضعیت در مورد اتحادیه اروپایی نیز با شدت بیشتری صادق است. دستگاه دیپلماسی تحت امر آویگدور لیبرمن حتی در ساخت سنتی اسرائیلی نیز به عنوان یک پدیده نوظهور به حساب می آید و "انعطاف پذیری و نرمش" کلماتی می باشند که از دفتر مشق وزارت امور خارجه این کشور حداقل تا زمانی که وی مصدر کار می باشد، حذف شده تلقی می شود. عدم بهبود مناسبات آنکارا – تل آویو و اظهارات متقابل وزرای امور خارجه دو طرف با توجه به مذاکرات مقامات ارشد دو کشور در اوایل ماه دسامبر در ژنو برای کاهش تنش های سیاسی، نشان می دهد که این مسیر بسیار ناهموارتر از آن است که بسیاری می پندارند. البته این موضوع ناقض این واقعیت در جهان سیاست نخواهد بود که برای کسب منافع ملی تقریبا همه دولت ها و ساخت سیاسی در مرز بده بستان های پیدا و پنهان آمادگی تجدیدنظر و دگردیسی را خواهند داشت. در خصوص روابط ترکیه – اسرائیل نیز چنانچه در بهترین شرایط ممکن به مسیر کاهش تنش بازگردند تنها تصویرسازی یک پروسه بطئی با گام های کوتاه است که هرگز به سطح مطلوب دوران گذشته بازنمی گردد. دولت اردوغان و دولت نتانیاهو در شرایط کنونی این موضوع را به رقابت های سیاسی درونی در ساخت حاکم دو کشور پیوند زده اند و این قضیه خود بر دشواری جهت یافتن راه حل برای خروج از بن بست موجود خواهد افزود. به همان دلیل که موضوع توقف شهرک سازی های یهودی نشین در اراضی اشغالی فلسطینی با توجه به درخواست آمریکا، اتحادیه اروپایی و جامعه جهانی نادیده گرفته شد و مذاکرات صلح خاورمیانه را به بن بست کشاند، دیپلماسی بهبود مناسبات اسرائیل با ترکیه نیز در کوتاه مدت شانس چندانی نخواهد داشت.