شگنجه گران باید بیشتر افشا گردند
وریا محمدی
•
نامه های منتشره از زندان های جمهوری اسلامی پیرامون شکنجه شدن وحشیانه "متهمان" بخوانید آزادیخواهان، از یک سو تاثر انگیز و از دیگر سو نوید بخش دور جدید از مبارزه علیه این دستگاه سرکوبگر در مقیاس های تازه است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱٣ دی ۱٣٨۹ -
٣ ژانويه ۲۰۱۱
نامه های منتشره از زندان های جمهوری اسلامی پیرامون شکنجه شدن وحشیانه "متهمان" بخوانید آزادیخواهان، از یک سو تاثر انگیز و از دیگر سو نوید بخش دور جدید از مبارزه علیه این دستگاه سرکوبگر در مقیاس های تازه است.
بی گمان آرزوی هر انسان آزاده ای است که روزانه با خبر جدیدی از اعدام، احتمال اجرای آن در مورد یک زندانی، دستگیری جدید، تفتیش عقاید انسانها و ... روبرو نشود.
اما متاسفانه با حضور این دستگاه جنایت و توحش چنین امیدی جز با ایستادگی، تلاش همگانی برای برانداختن کلیه ساختارهای آن و ایفای نقش هر کدام از افراد جامعه ممکن نیست.
یکی از این روشها که مدتی است به شکل جدی تری در جریان است نامه های زندانیان شکنجه شده از زندان است. این کار اگر چه قبلاً هم به انجام رسیده اما عمدتاً نوشته افرادی است که پس از آزادی از زندان و اکثراً در خارج کشور به نگارش درآمده است. ضمن قدردانی از این زحمات باید به روش جدید کمک بیشتری نمود.
نامه نگاری از زندان و زیر پوتین های بازجویان وزارت اطلاعات و دستگاه های امنیتی بی گمان بسیار هزینه برتر از سایر روشها برای نویسندگان آنها است. نامه های غلامحسین عرشی یکی از هفده زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین که در مرداد سال ۱۳۸۹ و در اعتراض به اوضاع زندان اعتصاب غذا کردند و تعداد دیگری از متهمان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ از جمله عبدالله مومنی، سخنگوی سازمان دانش آموختگان ایران (دفتر تحکیم وحدت)، محمد نوری زاد و حمزه کرمی (سردبیر وب سایت جمهوریت) که در نامه های سرگشاده ای در یک سال و نیم اخیر از شکنجه های گسترده در دوران بازجویی خبر دادند از جمله این اقدامات ارزنده است.
افشای عملکرد بازجویان وزارت اطلاعات هنگام دستگیری افراد از آنجا حائز اهمیت است که در سال های اخیر، رفتار وحشیانه آنها شامل حال شمار بسیار زیادی از ایرانیان شده است و خیلی ها با این شیوه رفتار مواجه شده اند و برخورد کنندگان به چنین اتفاقاتی یا بعد از آزادی به ندرت از آن سخن گفته اند و یا در محدوده دوستان و آشنایانشان مانده است.
اینک اما این روند گستره قابل توجهی دارد و نامه های زندان در مقیاس وسیع به سرعت پخش میشود. انعکاس بزرگ نامه های فرزاد کمانگر و احسان فتاحیان قبل از اعدام از جمله اینهاست.
ضرب و شتم با کابل و سیم و ضربه زدن به بیضه ها، ضرب و شتم شدید و فحاشی، از هوش رفتن افراد در حین بازجویی های وحشیانه، قرار دادن سر افراد در کاسه توالت و روشهای بسیار منزجر کننده دیگری که جز شرمساری نمیتوان نام دیگر بر آن نهاد مورد استفاده در بازجویی های ایران اسلامی است.
در آخرین نمونه این نامه ها غلامحسین عرشی، از بازداشت شده های درگیری های عاشورای سال ۸۸ در تهران، در نامه ای به دادستان تهران از شکنجه هایی که در طول دوران بازجویی در مورد او اعمال شده، از جمله ضرب و شتم با کابل و سیم و ضربه زدن به بیضه ها خبر داده است. وی ادامه میدهد که این بازجویی ها با ضرب و شتم شدید و فحاشی همراه بوده و بازجوها از او می خواسته اند به آتش زدن خودروهای پلیس و اموال عمومی در روز عاشورای سال ۸۸ اعتراف کند.
عرشی در بخشی از نامه خود درباره بازجویی ها نوشته است: "آنها در این مرحله دستان مرا با دستبند آهنی به صندلی بستند و با کابل و سیم مفتول به جانم افتادند. به گونه ای که تا ماه ها آثار کابل و ضربات سیم مفتول بر بازوها و پاهایم به جای مانده و مورد تایید هم بندانم نیز هست. بازجوها برای اجبار به اعتراف به کار نکرده، یعنی آتش زدن خودروهای پلیس، به ضرب و شتم با کابل و سیم قناعت نکرده و با بازکردن پاهای من در حالی که دستانم بسته بود، بیضه های مرا به شدت فشار می داده و به آن ها ضربه می زدند به گونه ای که فریاد من از درد و ضعف به هوا می رفت و جواب التماس و استغاثه های من تنها فحش های ناموسی بود."
این نمونه ها نشان از آن است که روش شکنجه در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی بسیار شدیدتر و سبعانه تر از ساواک شاه است. یا به قول محمد نوریزاد: ماموران امنیتی در شکنجه کردن عبدالله مومنی، روی ساواک را سفید کردهاند.
چنین نامه هایی که انتشار یافته کمک میکند که "مساله شکنجه " توضیح داده شود و دیگران با تحقیق نشان دهند که روش های شکنجه خصوصً در ایران چگونه بوجود آمدند، پالایش شدند، مدون شدند و به طور گسترده علیه منتقدان سیاسی و دیگر زندانیان مورد استفاده قرار میگیرند. چه کسانی شکنجه گرانند و چرا شکنجه گر شده اند را هم باید بررسی کرد که مقاله " چگونه شکنجه گر می شویم؟ " رضا کاظم زاده (روانشناس) از درهای گشودن این مبحث است و میتواند سرآغاز خوبی باشد.
این افشاگری ها از یک طرف به کم شدن ترس اجتماعی از بازجویان وزارت اطلاعات کمک میکند و از سوی دیگر دست آنها را رو کرده، شگردهای شان را افشا خواهد ساخت و تکرار شرمگین این اقدامات را با محدودیت روبرو خواهد کرد.
|