• اینجاست که شجاعت زن مبارز و آگاه، رویا طلوعی ارزشی صد چندان مییابد. او پزشک و درمان کننده دردهای جسمانیست اما با تشخیص دقیق این بیماری فرهنگی و پنجه در پنجه شدن با آموزشهای بی پایه و غلط سنتهای حاکم، به مبارزه سیاسی خود غنائی عظیم بخشید و احترام و تحسین فراوان برانگیخت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۶ خرداد ۱٣٨۵ -  ۶ ژوئن ۲۰۰۶

شنیدن صدای فرو ریختن زنجیرهای ارزشهای تحمیلی و فرسوده ای که قرن هاست بر ما زنان تحمیل شده   گوشنواز تر از هر موسیقی زیبا و نوای خوشی است.
ارزشهای غلط و پوسیده ای که بر مبنای آن همواره سرخی شرم خجالت ازخشونت و تجاوز جنسی بجای گونه های متجاوز به گونه های قربانی نشسته و در گوشه و کنار کشورمان روزانه فاجعه میآفریند.
دکتر رویا طلوعی در طی مصاحبه خویش به افشای بخشی از شکنجه های بیشرمانه گزمه های حکومت اسلامی پرداخته است. بلاشک رویا نه اولین و نه آخرین قربانی اینگونه وحشیگریهاست ولی بی تردید نام نیک و شجاعت تحسین برانگیزش در تاریخ مبارزات زنان ایرانی ماندگار است.
شجاعت رویا طلوعی شکافی در دیوار قطور و بلندی که به نام پاکدامنی و ناموس در برابر فکر و روح و ارزشهای زنان و مردان ما کشیده اند ایجاد کرده که بس مهم و راهگشاست. شکافی که در روزگاری هر چند   دور به فروپاشی آن منجر خواهد شد.
  اگر چنین معیار "ارزشی" بی معنائی بر اندیشه ها حاکم نبود به یقین تجاوز و ایذاء جنسی بعنوان یک شکنجه توسط حکام ددمنش حکومت اسلامی و سلفشان رژیم پهلوی انتخاب نمیشد. دریغا که این "ارزش" ها آنچنان در طی قرون به افکار زن و مرد ما تزریق شده که حتی اکثر زنان مبازر ما هم از بند غل و زنجیر های آن رهائی ندارند. وقتی کتاب ارزشمند "داد بیداد" را که خاطرات زنان مبارز زندانی در دوره پهلوی دوم است بخوانیم می بینیم چگونه اکثراین زنان شجاع که هر یک بگونه ای با دیکتاتوری سلطنت محمدرضا شاه و گزمه های ساواک درگیر شده اند، هرگاه در میان شکنجه ها، گرفتار شکنجه تجاوز شده اند، خاطرات خود را بدون ذکر نام خود نوشته اند. با تکریم بسیار از آنان و شهامت راهگشای آنان در مبارزات ضد دیکتاتوری، ولی ناگزیرم که بگویم   پس دژخیمان را چه باک از رسوائی تواند بود وقتی که این قربانی است که خود را خجالت زده یافته و رخ نهان میدارد؟
تاثیر شکنجه به یقین صدچندان خواهد شد وقتی که شکنجه گر و شکنجه شده در این مورد خاص واجد برداشت واحدی از مقوله "شرافت و پاکدامنی" باشند. شکنجه گر را گمان بر آن باشد که قادر است شرافت و پاکی زن مبارز را لکه دار کند و خود قربانی نیز بر این باور باشد که شکنجه گر با تجاوز وحشیانه به او قادر به لکه دار ساختن شرافت اوست!
باید پذیرفت که متاسفانه در چنین طرز تفکری شکنجه گر در هدف خویش بالنسبه موفق شده است. این چرخ چرخان توحش را فقط با افشای این ددمنشان میتوان متوقف ساخت. میباید که برای بی اثر ساختن این شکنجه همانند رویا طلوعی، سایر قربانیان نیز به صدای رسا این اعمال وحشیانه و حاکمان برقرار کننده این سیستم را رسوا سازند.
پاکدامنی یک انسان هرگز با عمل شنیع دیگری "لکه دار" نمیشود.   لکه دار را به عمد در داخل گیومه گذاشتم زیرا این کلمه و این ظرف بی محتوا بهانه و دستآویزی برای ریختن خون هزاران زن و دختر بی گناه بدست پدر یا شوهر یا برادر و حتی پسر و... خود در کشور ما بوده و هست. پدر سر دختر هفت ساله خود را با قساوت تمام میبرد چون "فکر" میکرده که دائی آن دختر بچه به او تجاوز کرده است و "ناموس" ایشان لکه دار شده است!!   ثمره این معیارهای غلط اخلاقی اینست که در فرض واقعی بودن این تجاوز هم، باز این قربانی است که مجددا قربانی میشود و دائی خطاکار را مجازاتی نیست. بی تردید موافق بریدن سر دائی آن   قربانی بی گناه هم نیستم، زیرا درمان خشونت به یقین با خشونت میسر نیست.
کلمه بی معنی "ناموس" خشم و دردی عظیم را در وجود زنان آگاه برمیانگیزد. حقارت و اسارتی بس عمیق برای زنان در این واژه نهفته است که زن را در مالکیت مرد دانسته و لذا این مالک است که حق تصمیم گیری بر مرگ و زندگی مملوک را دارد.
چگونه آنچه بر جسم رفته میتواند معیار پاکی روح و جان و شخصیت یک انسان باشد؟ این زنگارها تا به کی باید از ما قربانی بگیرد؟
اینجاست که شجاعت زن مبارز و آگاه، رویا طلوعی ارزشی صد چندان مییابد. او پزشک و درمان کننده دردهای جسمانیست اما با تشخیص دقیق این بیماری فرهنگی و پنجه در پنجه شدن با آموزشهای بی پایه و غلط سنتهای حاکم، به مبارزه سیاسی خود غنائی عظیم بخشید و احترام و تحسین فراوان برانگیخت. او   بی تردیداز سمبل های واقعی زن مبارز ایرانیست. او را زنی اجتماعی و مبارز مییابم با تمام احساسات و عواطف پاک و خالص مادری و بدور از معیارهای کلاسیک و خشک تحمیلی در طی سالیان گذشته   بر زنان مبارز ما.
یقینا فرو ریختن دیوار باورهای غلط سنتی و مذهبی از راهکارهای اصلی مبارزه با رژیم جهل و تزویر حکومت اسلامی است و این مبارزه   را رهروان دلیری چون رویا می باید.
 
منیژه حبشی وکیل دادگستری