سه رباعی


فتح اله شکیبایی


• یک چند برای خانه گلشن بودیم
چون چشمه خروشنده و روشن بودیم

با این همه گویمت که روزان و شبان
مستانه در اندیشه ی میهن بودیم. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۱ دی ۱٣٨۹ -  ۱۱ ژانويه ۲۰۱۱


 
اکنون که گذر به بیستون دارم من
با یادِ تو دیده پُر ز خون دارم من

ای عشق به آیینه ی پاکِ دل تو
(خسرو) را پیوسته زبون دارم من.

***
فریاد که فریاد نیارم گفتن
یک شکوه ز بیداد نیارم گفتن

این کفترِ دل که تشنه ی پرواز است
باری ز چه آزاد نیارم گفتن.

***
یک چند برای خانه گلشن بودیم
چون چشمه خروشنده و روشن بودیم

با این همه گویمت که روزان و شبان
مستانه در اندیشه ی میهن بودیم.