مقدمه ای بر طرح عدم تمرکز در ایران - محسن نژاد

نظرات دیگران
  
    از : حافظه تاریخ

عنوان : شعار زنده و یا مرده باد پروژه ایجاد «اتحاد جماهیر» در خدمت مردم ایران نیست
فاشیسم اول با جنگ میان اقوام در محدوده یکشور شروع میشود و با جنگ میان ملتها (کشورها) خاتمه میابد (آتش بس). تاریخ بروز و پرورش افکار فاشیستی در جوامع آلمان، ایتالیا، ژاپن و.. قبل از شروع چنگ جهانی دوم سندیت عینی دارد. کپی برداری از آن نمونه ها برای «حل» مشکل اقلیتهای قومی ایران، جنایت مطلق است. هیجگاه «تغیرات» مرزی بدون زور و جنایات تحقق نیافته است.
٣۴۰۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨۹       

    از : حق

عنوان : مشکل آقای محسن نژاد با منشور جهانی حقوق بشرست.
با تایید نظردهنده قبلی، مشکل آقای محسن نژاد و همفکرانشان با منشور جهانی حقوق بشرست. من حتی یک مقاله تا حالا ندیده ام که همفکران آقای محسن نژاد تا حالا نوشته باشند و در آن توضیح داده باشند که چرا اجرای تمام و کمال منشور جهانی حقوق بشر سازمان ملل در کشورها در رفع هر گونه تبعیض بین مردم از هر نژاد و قوم و تباری هم که باشند بیفایده است. چرا چنین نمی کنند تا ما بدانیم؟ چرا طفره می روند و مرتب حرف خود را تکرار می کنند بدون کوچکترین توجه و احترامی نسبت به مخالفانشان؟ آیا این دمکراتیک بودن آنها را به اثبات می رساند و یا مستبد بودنشان را؟

طرحی که ایشان مطرح می کند که در آن مرزها مرتب قابل تغییر باشند کجای دنیا اجرا شده است که ما از آن الهام بگیریم؟ این طرح بینهایت پر خرج و بیخود است، مردم یک کشور را مرتب در مقابل یکدیگر و در ستیز دائمی قرار می دهد، و منابع مالی کشور و انرژی انسانی را که باید صرف مسالمت زیستی و رفاه و امنیت مردم قرار گیرد را به هدر می دهد.

مردم یک کشور بسادگی می توانند با اجرای کامل منشور جهانی حقوق بشر به حقوق شهروندی خود که امنیت و آزادی رفاه است برسند مثل مردمان همه ی کشورهای اروپای غربی. این کوتاهترین، بهترین و کم خرج ترین راه برای رفع هر گونه تبعیض در یک کشور است. آنهایی که می گویند نه، توضیح دهند که چرا نه.
٣۴۰۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨۹       

    از : یک ایرانی آزاده

عنوان : حقوق شهروندی برای تمام ایرانیان
یکی از ایراد های این نوشته این است که اول تعریف استالینی را مردود اعلام میکند ولی سپس همان را مبنای استدلالات خود قرار میدهد. میگوید اول ایران را به مناطق زبانی تجزیه کنیم بعد اگر خواستند جمهوری های فدرال تشکیل میدهند آنهم با همسایگان. هر وقت سویدی های آلمانی زبان سوید را تجزیه کردند و با آلمان ها یک کشور تشکیل دادند آنوقت شما هم از این حرف ها بزنید. نکته دوم این است که حق تعیین سرنوشت مربوط به ملت ایران است و نه بخشها و مناطقی از آن. هر گونه رای گیری هم نمی تواند محدود به یک منطقه باشد. ایران یک ملت است و تعریف ملت بدون داشتن حکومت تعریفی مدرن نیست. با حقوق شهروندی برای همه ایرانیان هر مشکلی برطرف خواهد شد. همین پاکستان نمونه ای است از یک کشور فدرال که بدبختی از سر وکولش میبارد. امارات متحده دیگری است. آیا این ها کشورهای پیشرفته هستند؟لابد از نظر شما بله. فدرالیسم و تجزیه طلبی نه مقدمه دموکراسی است و نه مقدمه آزادی. کردستان عراق را بنگرید. مناطق تجزیه شده در ایران حکومت های عشیره ای و قبیله ای خواهند داشت.
٣۴۰۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣٨۹