عنوان : پشتیبانی از نامزدی آقای کبودوند برای جایزه صلح نوبل
بعقیده من سر چشمه برخورد نظرات دوستان در این کامنت به انتخاب نامزدی آقای کمبودوند برای جایزه صلح نوبل ریشه انسانی ندارد بلکه هر کدام از دیدگاه ناسیونالیزم خود به مسئله برخورد کرده اند ، جدا از تقسیمات نادرست نا سیونالیسم توسط امپریالیسم که خود از کانال تجمع سرمایه میگذرد و این تجمع سرمایه میباشد که ابزار اصلی جنگ بین انسانها در ناسیونالیسمهای گوناگون میباشد که خود جنایت اصلی بر علیه کل بشریت مرتکب میشود ، باید قبول کرد و حقانیت یک انسان در بند دژخیمان قرون وسطائی که جرم ایشان تنها دفاع از انسانها و از آن مهمتر کوشش ایشان برای پیوند انسانها را باید برسمیت شناخت وانگهی بنظرات ایشان در محیطی کاملا" آزاد نگریست ، و اگر ما بر نیروی انسانی خود معتقد باشیم و از این کانال که انسان کاشف و خالق است بمسئله بنگریم و بیتفاوتی را از خود طرد کنیم در تعین سرنوشت خود کوشا و دخالتگر باشیم به نیروی انسانی خود تقویت خواهیم بخشید و اعتماد بنفس ما هر روز در بین خود بیشتر خواهد شد و از قدرت منافع طلبان زور و زر ، روز بروز کاسته و بحران آنها افزایش خواهد یافت ، اینجانب با تشخیص کامل از انسانها بدون مخدوش کردن آنها و با مرزبندی از خصلت انسانها از پیشنهاد خانواده آقای کبود وند از نامزدی آقای محمد صدیق کبودوند برای گرفتن جایزه نوبل صمیمانه پشتیبانی نموده ،
با تشکر فراوان شهاب گولالان
٣٣۹۷۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣٨۹       

عنوان : طرز تفکر دریافت کننده جایزه صلح نوبل و تعهداتش
یادتان است که وقتی جایزه نوبل را به خانم عبادی دادند او عمدا گفت که من خوشحالم که بعنوان اولین زن مسلمان در جهان این جایزه را دریافت می کنم؟ این خانم با این حرفش بما و دنیا اعلام کرد که اولا که او خود را در درجه اول یک مسلمان می داند و نه یک ایرانی. دوم اینکه او خود را حافظ منافع و نماینده همه زنان مسلمان جهان می داند و نه فقط زنان مسلمان ایرانی. این حرف و اعتقاد او ارتجاعی، واپسگرا و تبعیض آمیز نسبت به زنان غیرمسلمان بخصوص در ایران بود. این خانم معنی حقوق بشر را نمی فهمد با آنکه حقوقدان است و آنرا سیاسی کرد. همانطور او گفت که این جایزه را باید به خاتمی می دادند، یک حزب اللهی که خود را همیشه اول یک مسلمان میداند تا یک ایرانی ضمن آنکه این مرد معتقد به قانون اساسی رژیم که پر از تبعیض به نفع امثال خودش است بود که بزرگترین تبعیض در این قانون اساسی علیه زنان ایران که نیمی از جامعه ما هستند است. بیاد دارم که سالها پیش او در یکی از مصاحبه هایش گفت که با ایرانیان خارج از کشور هیچ میانه ای ندارد چون آنها برای تغییر اوضاع ایران در کشور نماندند و کشور را ترک کردند. حال خودش مجبور شده که مثل ما در برون مرز زندگی کند و هنوز میانه ای با ما ندارد. پارسال به خبرنگاران خارجی گفت که ایران امادگی برای سکولاریسم را ندارد!!! حتما منظورش از ایران رژیم بود. حقوق بشر را هم که گفت باید بومی باشد و دمکراسی را نباید مثل یک کالا به دیگر کشورها صادر کرد. خانم عبادی بود که با این اعمالش خود را از ما جدا کرد. حال نزدیک به دو سالست که در خارجست و در تبعید. این حقوقدان است که ما داریم؟ اینم شد برنده جایزه نوبل که ما داریم؟

همانطور که خانم عبادی نمی بایستی جایزه نوبل خود را اسلامی و سیاسی می کرد شما امضاء کنندگان هم نمی بایستی نامزدی آقای کبودوند برای دریافت جایزه نوبل را استانی و از بقیه استانها در ایران جدا می کردید. اولا که مایلم بدانم چرا چنین کردید و دوم اینکه آیا آقای کبودوند از این قضیه آگاهست یا نه و نظر او چیست. امیدوارم پاسخ به این پرسشها را از من دریغ نفرمایید. با تشکر.
٣٣۹۶٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣٨۹       

عنوان : با احترام به اقای کبود وند .کمی تامل کنید.
شمابفرمائید خانم شیرین عبادی که صلح نوبل گرفت تاکنون چه کار مهمی توانست بکند که حالا یک ایرانی دیگر هم صلح نوبل بگیرد و مردم را دچار وهم وامید واهی نماید وآخرش هم هیچ ! کسی که چنین پشتوانه عظیم بین المللی را با خود دارد باید درمیان مردم ودر کشور خود باشد ومبارزه را درکنار مردم ادامه دهد تا تمام نگاه های مردم جهان به داخل کشور باشد. نه اینکه ازراه دور با ریموت کنترل بخواهد نسبت به اوضاع ایران واکنش نشان دهد وجنایات رژیم را از راه دور محکوم کند! که اینکار را همه نیروهای سیاسی وفعالین حقوق بشری دیگر سی ودو سال است که دارند انجام می دهند پس تفاوت برنده صلح نوبل با بقیه درچیست .؟
عنوان برنده صلح نوبل داشتن مسئولیت و وظیفه ملی مهمی را برای برنده آن بهمراه دارد آیا شخص مورد نظر شما (که البته ادای احترام به ایشان یک وظیفه است) واقعا درحد واندازه یک رهبر کاریزمای ملی هست که چنین بار سنگینی بردوش وی نهاده شود؟
٣٣۹٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨۹       

عنوان : یاشاسین احمد آذربایجان
من هم در همین فکر بودم که حقوق بشر را نباید به شکل استانی سرو سامان داد، و بعد نظر آقای احمد آذربایجانی را دیدم، و دیدم که در این نگرش تنها نیستم.
با این وجود، و با وجود تمام مطالبی که تاکنون دائما «حقوق بشر» را به عنوان ترفند نوین امپریالیسم جهانی افشا کرده است، و علاوه بر این با آشکار بودن این واقعیت انکار ناپذیر که طرفدران حقوق بشر جیره خوار امپریالیسم هستند، باید پرسید که چرا هنوز این گروه های اوباش و مزدور امپریالیسم جهانی از تب و تاب نیافتاده اند؟
علت این است که سیاست خارجی آمریکا در رابطه با ایران تغییری نکرده و حقوق بشر یکی از راه کارهایی است که نه تنها دست امپریالیسم جهانی را برای اعمال تحریم و تهدید به جنگ علیه ایران باز می گذارد بلکه ، همان طور که در این جا مشاهده می کنیم «"سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان" و یا اصطلاحاتی مانند «فعال کرد» به بازی زبانی تعلق دارد که مستقیما از اتاق های فکری پنتاگون بیرون آمده، و به شکل ترفندی چند منظوره عمل می کند.
استانی سازی حقوق بشر در طرح تجزیه‍ی ایران شرکت مستقیم دارد. کاملا روشن است. و موضوع تازه و ناشناخته ای هم نیست. منتقدین دیگری نظیر منوچهر صالحی نیز اخیرا مقاله ای در این مورد نوشته است که در سایت خود او قابل دسترسی می باشد. گروه های دیگری مانند شاخه‍ی جدا شده از فدائیان خلق اکثریت «یارن ما» افشاگری هایی در زمینه بنیادهای پوشالی حقوق بشر انجام داده اند. با این وجود ابعاد و برد این گونه تبلیغات، مانند »حقوق بشر» دو عامل اصلی دارد، یکی سرمایه گذاری های ایالات متحده است و دیگری نبود دموکراسی و ناملایمات موجود در ایران.

در نتیجه حمایت کننده گان نامزدی کبودوند برای نوبل صلح، بدانند که در این جامعه‍ی - دست کم در این میدان انترنتی - تنها نیستند و اطمینان داشته باشند که افرادی در مقابل آنها خواهند ایستاد و ایستاده اند. و مزدوران امپریالیسم جهانی با نوبل صلحشان بدانند که واقعیت نیز دوشا دوش ما ایستاده است.
٣٣۹۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨۹       

عنوان : ضد فاشیست بودن «مرز» نمیشناسد
باید یاد بگیریم در زمانی که بعنوان یک عنصر ضد فاشیسم برای برقراری استقرار دموکراسی و رعایت حقوق بشر گام برمیداریم. همیشه و همه جاء این ایده اصیل انسانی را مد نظر و بکار ببریم. جانب داری جدی از حقوق بشر نه در محدوده زمان مشخص و نه محدوده جغرافیایی و نژادی (قومی) قابل مهار است. تنها با « تاسیس "سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان“» بمثابه دفاع از بخش «کوچکی» از مردم زیر ستم رژیم آخوندی ایران «کافی» نیست. باعث مسرت و شادی عموم مردم ایران خواهد شد که در این شرایط سرد خفقانی و فشار ارتجاع داخل و خارج، یک هموطنی لایق دریافت این قبیل «جایزه» بشود.
٣٣۹۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣٨۹       

عنوان : حقوق بشر را نباید استانی کرد.
حقوق بشر را نباید استانی کرد. حقوق بشر کردستان، حقوق بشر آذربایجان، حقوق بشر عرب و ...................... تصادفا باید با این سیستم برخوردی انتقادی داشت. نه اینکه تشویقش کرد. با بی حقوقی ملی در ایران باید خردمندانه مبارزه کرد. من بعنوان یک آذربایجانی مخالف شوونیسم فارس با تفسیم حقوق بشر موافق نیستم.
٣٣٨۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣٨۹