تکرار تراژدی - ۲ - مسعود نقره کار

نظرات دیگران
  
    از : رضا قوامی

عنوان : قبول واقعیت سخت است!
دوستان نگهدار را واقعیت آزار می دهد.من ار اعضای اکثریت بودم باندبازی در این سازمان بهترین تعبیری است که در مورد روابط نگهدار می توان استفاده کرد .فقط آقای دکتر نقره کار نیست. آیا نقی حمیدیان عضو رهبری اکثریت هم کینه ورزی کرده است که همه گفته های آقای نقره کار را به شکل دیگری تکرار کرده است؟ آیا آقای نقره کار در مورد ترور شخصیت ها غیر مستند سخن گفته است خودتان را جای ترور شده ها یا خانواده و دوستان آنها بگذارید یا در مورد لو دادن ها هم همینطور. تعارف را کنار بگذارید می خواهید همان فجایع تکرار شود قلم نقره کار واقعیت را بیان کرده است و قلمش سبز تر باد!
٣۴۲۱۰ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : خسرو صدری

عنوان : آقای نقره کار عصبانی!
آقای نقره کار عزیز! چند ماه قبل وقتی نگهدار با کاربران اخبارروز به گفتگو نشست، از شما یادداشت هایی با لحن بسیار غیر دوستانه برعلیه او ، در همین اخبارروز منتشر شد. بعد هم که نگهدار درخواست مناظره مستقیم با شما را کرد، گفتید که حاضر به مناظره با او نیستید. امروز هم باز توپخانه شما ، سرتاسر وجود او را از بدو خلقت تا کنون زیر آتش گرفته است.

اگر صرفا مطالب اخیر او را نقد اصولی می کردید حرفی نبود. ولی این که تا شخصی مطرح شود ، من و شما با نیت"لجن مال" کردنش دست به قلم بریم و به خیال خودمان سعی کنیم تا اورا "سرجایش بنشانیم"، تنها می تواند ناشی از برخی گرفتاری هایی باشد که شما برحسب تخصص خود به عنوان روانشناس، بهتر قادر به تحلیل و تشخیص آن هستید.

نکته دیگر آن که قلم شما در "نفی " و نه "اثبات" می کوشد. مواضع شما در مقابل آمریکا و احزاب چپ دنیا چیست؟ کمی هم نورافکن را به سمت نقاط مبهم و تاریک خود بچرخانید.
و بالاخره آن که این عکسی که از شما روی صفحه قرارمی گیرد، هرچند با لحن گفتار و مطالب شما هماهنگ است ولی باز خود به عنوان روانشناس بهتر می دانید که هیچ اثر دلپذیری بر خواننده حقیقت جو و بری از بغض و کین نمی گذارد.
٣۴۲۰۶ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : پویا ت

عنوان : افای نقره کار
از بیان این کلمات "فرخ نگهدار و باندش" انچنان خصومت و کینه ورزی شخصی می بارد که خواندن ادامه مقاله بسیار مشکل می شود. این تفکر موسوی و کروبی را هم ار باندهای جنایتکار رژیم می داند ولی بسیاری چپ روها ومجاهدین را "گروه های مردمی" مخالف رژیم. نه اقای نقره کار، مردم ایران به دنبال اشتی ملی هستند. از خشونت خسته شده اند مگر روزی که سرکوبگران حکومتی انجنان عرصه را بر ایشان تنگ کنند که راهی جز خشونت نبینند. مشکل ما فقط دیکتاتورهای حاکم نیستند مشکل ما جوجه دیکناتورهای خارج از حکومت هم هستند.
٣۴۲۰٣ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣٨۹       

    از : حسین برزگر

عنوان : در موضع نقد
خانم شهلا
کسی که عضو یک سازمان سیاسی است با کسی که خال کار کردن با تشکیلاتی را ندارد قرق دارد و ارزش نظر هایشان هم متقاوت است. کسی که کاری نمیکند اشتباهی هم نمی کند. آفای نقره کار با این همه ادعا اول بفرمایند بگویند در این همه سال کدام سازمان سیاسی مورد بسندشان قرار گرفته و او حاضر است یک قدم در راهش بردارد؟
٣۴۱۴٣ - تاریخ انتشار : ۲ بهمن ۱٣٨۹       

    از : شهلا

عنوان : کار روشنگرانه وآموزنده
این مقاله بسیار روشنگر است .قسمت اول هم برای من نکته ها داشت که بی اطلاع بودم . نسل من در ایران تشنه اطلاعات در باره چپ است . ممنون از نویسنده آقای نقره کار و در انتطار خواندن ادامه مقاله هستیم / از بابل
٣۴۰۵۹ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : روی دیگر سکه ی فقیهان !
نقد دیدگاه های آقای فرخ نگهدار از "سکوی آینده " ممکن است نه از گور و گودال گذشته ! به تک تک کلمات این "متن"و بسیاری دیگر از نقادان "متن" آقای فرخ نگهدار بنگرید! بیشترشان روی دیگر سکه ی همان فقیهان نیستند؟ روی دیگر امثال جنتی و طائب و مصباح و کنی؟ و بازار این ها از آنرو گرم نیست که بازار آن "آقایان" ؟ در روز آزادی و رهایی از دنائت و نادانی،چه دارند برای نوشتن و گفتن امثال همه ی این آقایان ؟
٣۴۰۵۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨۹       

    از : رضا سالاری

عنوان : به هزار و یک دلیل نشد!
از یکی پرسیدند چرا هیچ شکاری نکردی، پاسخ داد به هزار و یک دلیل نشد! پرسیدند دلائل چیست؟ همین که گفت اولش اینکه تفنگم تیر نداشت، سخنش را قطع کردند و گفتند همین یکی کافی است و لازم به گفتن هزار دلیل دیگر نیست. روانشناختی اقای نگهدار هم در همین یک جمله ایشان مستتر است و شاید لازم به این همه کندو کاو در هزار حرف دیگرش نباشد. ‫ایشان در ظاهر چنین گفته:

‫«"... برخی بر من خرده می گیرند که بیهوده تلاش می کنم رفتار رهبری کشور در قبال منتقدان و مخالفان حکومت تعدیل شود. ... من گناه همه فجایعی که رخ می دهد را تنها بر عهده رهبری نظام نمی گذارم. همه مسوولیم اما هرکس به میزان مسوولیت خویش. ...این سخن که می گویند ولی فقیه هرچه توانسته علیه معترضان مرتکب شده حامل اهداف سیاسی خاص است. رسالت این سخن این است که راه را برای تاثیر گذاری بر رفتار رهبری را مسدود کنند و امید به موفقیت تلاش ها برای اصلاح و هر نوع هم گام ساختن رهبری با نیازهای جامعه را از میان بزدایند..." »

‫ولی باطن مقصود او ‫شاید که چنین باشد!:


«"... مردم مخالف رژیم بر من خرده می گیرند که بیهوده اصرار می ورزم خودرا همطراز با رهبران ج.ا. قرار دهم و همچون که خمینی شاه را کوچک کرد و نصیحت کرد و نهایتاً بهره از کار خود بعد از پانزده سال گرفت، و رهبری خیلی بزگ شد!، من هم امروز با امید به رهبری آینده جنبش مردم معترض، ولی فقیه را نصیحت میکنم و در ظاهر اینطور بیان میکنم که من، فرخ نگهدار معروف، تلاش می کنم رفتار رهبری کشور در قبال منقدان و مخالفان حکومت تعدیل شود. ... من چون خودم بارها مرتکب خطاهای وحشتناک و گناهان متعدد و عدول از خط و خطوط تشکیلات و سازمانم شده ام، که برخی اوقات هم که مجبورم کرده اند یا رفتارم را عوض کنم و یا عذر و پوزش بخواهم، که البته من هم همیشه دومی را انتخاب کرده ام، خطاها و اشتباهات مکرر یک رهبر جاه طلبی چون خامنه ای را خیلی خوب درک میکنم و بهمین دلیل گناه همه فجایعی که رخ می دهد را تنها بر عهده رهبری نظام نمی گذارم. زیرا همچنانکه که در سازمان خودم بنیاد نهادم، رهبران هیچوقت تقصیری ندارند. این زیردستان و فرودستان نظامند که همواره مقصرند، پس همه مسوولیم اما هرکس به میزان مسوولیت خویش. ...، من و رهبری هیچ و لی بقیه خیلی! یعنی فقط کادرهای زیر رهبری که خیلی مقصرند چون که از رهبران آریامهر میسازند! و این سخن که می گویند هر رهبری و یا در اینجا ولی فقیه هرچه توانسته علیه معترضان مرتکب شده حامل دشمنی با من و هر نوع تفکر رهبری و اهداف سیاسی خاص است و اینها همان دشمنان رهبری هر سازمان و نظامند. رسالت این سخن این است که زیردستان و مردم راه را برای فرمان بری و تاثیر پذیری از ارشادات و رفتار و گفتار نبوغ آمیز رهبری خود مسدود نکنند، و رهبری را کوچک نشمارند و در نتیجه باعث نشوند که مردم یک نظام و یا طرفداران یک سازمان یکباره یتیم و بی رهبر و بی سرپرست شوند، و امید به اصلاح خودرا از طریق ارشادات و نصایح منحصر بفرد رهبری در هر نظام و سازمانی با جامعه زیر مجموعه اش از دست بدهند.... چه تأسف بار باشد اگر مردم و سازمان زیر نظر رهبری قدر رهبری رهبری خودرا نداند و نبوغ و تجربه تشکیلاتی و رهبری اورا در نجات خلق خود به حساب نیاورد و جزء قوم ظالمین و خاسرین و کفار شود... " »

٣۴۰۴۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨۹       

    از : عزیزالله کرمی

عنوان : بی کارید شما
آقای نقره کار
آقای نگهدار ،اگر هر کار بدی در دنیا کرده باشند .می دانم یک کار خوب کرده اند وانهم این است امثال شما حداقل وقت بی وقتی که او مقاله می نویسد و یا سخنرانی می کند شما قلم به دست می گیرید و علیه او می نویسید و انقلابی بودن کبیر خود را به رخ بقیه می نمائید و کمی هم به نیروی های اکثریت میزنید .به مقالات خود نگاه کنید شما عذر خواهی بزرگی به انها بدهکارید از کشته هایشان شرم کنید.شما که در خارج نشسته بودید انها در زندان ها شکنجه می شدند
شما یک تشکر هم به اقای نگهدار بدهکارید بخاطر شهرتی که از بابت فحاشی به او به دست می اورید
دوم بابت اینکه خوب این هم کاری است برای امثال شما که
بر علیه او می نویسید
اما یک نکته را ندیده اید او هم هر وقت شهرتش کم می شود از این حرف ها می زند .و شما ها هم که اماده بر علیه او می نویسید
تازه عده دیگری چون شما با کار می شوند انها در دفاع از او می نویسند
خوب این هم سهم مردم بی کار زمان ماست
موفق باشید
٣۴۰۴٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣٨۹