اطلاعیه روند سوسیالیستی کومه‌له در رابطه با اعدام های اخیر



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱ بهمن ۱٣٨۹ -  ۲۱ ژانويه ۲۰۱۱


اطلاعیه روند سوسیالیستی کومه‌له در رابطه با اعدامهای اخیر
جلوگیری از اعدام و سرکوب تنها با مبارزه میسر است

بنا به گزارشات رسیده از ایران که مورد تأئید محافل غیر دولتی در داخل و نیز مجامع بین‌المللی قرار گرفته است، تنها در نیمه اول ماه میلادی جاری ۴۷ نفر در ایران و بدست رژیم اسلامی به جوخه‌های مرگ سپرده شده و اعدام شده‌اند. بر طبق این آمار، در واقع در این مدت، در هر هشت ساعت یک نفر در ایران اعدام شده‌اند. شایان ذکر است که با در نظر گرفتن اعدامهایی که بطور مخفی و بدون اطلاع دادن حتی به بستگان افراد اعدامی ـ نظیر آنچه که در زندان وکیل آباد مشهد- انجام شده است و امروز با اعدام ۱۰ تن دیگر در زندان رجایی شهر کرج، شمار اعدامهای اخیر بسیار از اینهم بیشتر شده است. نکته قابل ذکر دیگر در اعدامها و نیز دستگیری، زندانی و شکنجه‌کردنهای اخیر، تمرکز رژیم بر فعالین و رهبران جبنبشها و سازمانهای کارگری که بسیاری از آنها چون منصور اسانلو هنوز در زندان و در شرایط بسیار ناگواری نگهداری میشوند و یا ‌همچون رضا رخشان عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه دستگیر و زندانی میشوند و نیز بر اقلیتهای ملی و مذهبی، بخصوص اقلیتهای ملی و از آنجمله بویژه بر مناطق کردنشین است. نمونه بارز آن و بدنبال اعدام فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی و احسان فتاحیان، اعدام حسین خضری در ۱۵ ژانویه و در معرض خطر بودن ۱۴ زندانی کرد دیگر است که بنا به گزارش خبرگزاری 'هرانا' در معرض خطر اعدام قرار دارند.
این ۱۴ نفر عبارتند از:
زینب جلیلیان، شیرکو معارفی، رستم ارکیا، مصطفی سلیمی، انور رستمی، رشید اخکندی، محمد امین آگوشی، احمد پولادخانی، سید سامی حسینی، سید جمال محمدی، حسن طلعی، ایرج محمدی، محمد امین عبداللهی و قادر محمدزاده.

در چند ماه گذشته رژیم اسلامی همچنین فشار بمراتب بیشتری را علیه اقلیتهای دینی و مذهبی اعمال کرده و به شیوه‌های گوناگون در صدد تهدید، بازداشت و دستگیری آنها برآمده است. صحبتهای اخیر خامنه‌ای در رابطه با بهاییان و نیز کسانی که به مذاهب و ادیان دیگر گرویده‌اند، تهدیدی آشکار علیه امنیت و زندگی آنها بشمار میرود. با توجه به صراحت احکام شرعی و نیز قوانین مدون در جمهوری اسلامی ایران، این افراد مرتد محسوب شده و حکم مرگ میتواند در انتظارشان باشد. صحبتهای خامنه‌ای هم مراجع تصمیم گیرنده را به صدور احکام شرعی علیه افراد مذکور فرامیخواند و هم فتوایی تلویحی برای "افراد خودسر" و "سربازان امام زمان" محسوب میشود که به وظایف شرعی خود عمل کنند. سخنان خامنه‌ای در این رابطه تهدیدی جدی علیه دگراندیشان مذهبی است و توده‌های مردم مبارز و آزادیخواه میبایست با هشیاری کامل در صدد ممانعت از وقایع و فجایعی باشند که سیاستهای اخیر رژیم و خصوصا سخنان اخیر خامنه‌ای میتواند علیه دگراندیشان دینی و اقلیتهای مذهبی ببار آورد.
خبر اعدام شهروندان در ایران و بخصوص اعدام زندانیان سیاسی بخودی خود خبر تازه‌ای محسوب نمیشود. رژیم اسلامی در ایران در طول بیش‌از سی سال زمامداریش دهها هزار نفر از مردم ایران، بخصوص جوانان و انسانهای مبارز از زن و مرد را به خاک و خون کشیده است. اعدامهای دستجمعی زندانیان سیاسی در سال ۶۰ و در دوره زمامداری میرحسین موسوی، اعدام گروهی صدها تن دیگر بازهم از زندانیان سیاسی در سال ۶۷ و دیگر اعدامهای کمابیش گروهی در طول حیات سیاه این رژیم فاشیستی، جایی برای تعجب از انجام این جنایتهای تازه باقی نمیگذارد. آنچه اعدامهای اخیر را در حال حاضر برجسته‌تر میکند، اتخاذ سیاست سیستماتیک‌تری از سرکوب بمنزله ایجاد رعب و وحشت در جامعه و خشکاندن ریشه‌های توسل به مبارزه در میان اقشار و طبقات مختلف اجتماعی در ایران از سوی رژیم است.
تحولات دوسال اخیر در ایران و بطور مشخص تداوم مبارزات جنبشهای اجتماعی گوناگون، از جنبش کارگری تا جنبش زنان، جوانان و دانشجویان که بدنبال آخرین مضحکه انتخاباتی در ایران و با بمیدان آمدن توده‌های وسیع از اقشار مختلف مردم، در مدت کوتاهی خواست و شعارهای مبارزاتی مردم را از خواستهای صنفی و مقطعی به سوی خواستهای سیاسی و مشخصا بسوی شعار مرگ بر دیکتاتور سوق داد، حاکمان جمهوری اسلامی را برآن واداشت که برای حفظ حاکمیت خود و "نجات کشتی طوفان‌زده‌شان"، بمقابله برخیزند. جناح بقدرت رسیده در انتخابات که از حمایت غیرمستقیم جناح "اصلاح طلب" هم بگونه‌ای برخوردار بود، با بکارگیری تمامی ظرفیت جنایتش، به سرکوب مبارزات مردم پرداخت. اعدامهای اخیر پرده‌ای دیگر از سیاست سرکوبی است که حاکمان جمهوری اسلامی در دو سال اخیر بطور سیستماتیک‌تری اتخاذ کرده‌اند.
رژیم اسلامی در ایران، راه همیشگی خودرا میرود. راه دست بردن به جنایت و سرکوب. هدف از اتخاذ این تاکتیک هم همچنانکه در سطور بالا گفته‌ شد، ایجاد رعب و وحشت و به سکوت کشاندن توده‌های مردم و جنبشهای اجتماعیشان و تسلیم به شرایط موجود و در عین حال گردن نهادن به شرایط قابل پیش بینی آینده است که مولود سیاستها و برنامه‌ریزیهای اقتصادی و اجتماعی در دست اجرا خواهند بود.
رژیم اسلامی با توسل به سرکوب و جنایت سیستماتیک، قصد دارد راه را بر هرگونه اعتراض احتمالی به پیامدهای ناشی از طرحهای اقتصادی خود، از جمله طرح به اجرا گذاشته شدن یارانه‌ها، ببندد. طرح یارانه‌ها بیشک فشارخردکننده‌ای به زندگی و معیشت توده‌های وسیعی از محرومان جامعه وارد میکند. نمودهای این فشار کمرشکن در شکل تورم سرسام‌آور و گرانی مایحتاج اولیه زندگی، از هم اکنون تأثیرات مخرب خود را بر سفره روزانه اقشار وسیعی از مردم نشان داده است. از جمله اهداف رژیم در اتخاذ این سیاست سرکوب و این اعدامها، واکسینه کردن خود در مقابل سربرآوردن احتمالی موج اعتراض و مبارزات مردم است.
راه جلوگیری از دستگیری، زندان، شکنجه، اعدام و در کل راه پایان دادن به سیاستهای سرکوبگرانه حاکمان اسلامی در ایران، راه مبارزه و به میدان آمدن مجدد توده‌های مردم و جنبشهای اجتماعی است.
با بمیدان آمدن مجدد عزم و اراده توده‌های مردم بجان آمده در جهت پایان دادن به ستم و سرکوب رژیم از طریق سرنگونی کل حاکمیت اسلامی با همه جناحبندیهای درونی آن است که میتوان به زندان، شکنجه و اعدام خاتمه داد.

روند سوسیالیستی کومه‌له
۲۹ دیماه ٨۹