ضرورت نقد سیاسی


کوروش عنایت


• سیاست مانند هر آزمون انسانی دیگری عرصه آزمایش و خطا است. از اشتباه گریزی نیست، مهم اما یاد گرفتن از اشتباهات است. هر تشکیلات و هر فردی که توانایی دیدن و بررسی اشتباهات خودش را نداشته باشد، جز رنج و سرگشتگی برای خودش و حرمان برای مردم ارمغانی نخواهد دشت. متاسفانه سیاست گاهی تبدیل به دکان شده و اغراض شخصی جای اهداف سیاسی را میگیرند. دکان داران سیاست کم نیستند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٣ بهمن ۱٣٨۹ -  ۲٣ ژانويه ۲۰۱۱


سیاست در ایران سر نوشتی غریب داشته است. آنها که در قدرت بوده اند خود را مبرا از خطا دانسته و هیچ گونه انتقادی را سر بر نمی تابیده اند، و آنان که با قدرت دولت مبارزه میکرده اند انتقاد از خویش را آب به جوی دشمن ریختن برمیشمرده اند. نقد به طور کلی و نقد سیاسی به ویژه، در جامعه ایرانی و در شرایط استبداد سیاسی و سرکوب آزادیهای مدنی، هیچ گاه فرصت و امکان رشد مناسب را نیافته است. اما سیاست اگر چه ریشه در قدرت دارد، رشد آن وابسته به نقد سیاسی است. بدون نقد سیاسی، اندیشه سیاسی می پژمرد. قدیمیها میگفتند که در سیاست حلوا پخش نمیکنند. درست میگفتند. نمیشود هم در سیاست نقش بازی کرد و هم از زیر بار مسولیت تصمیمات خویش شانه خالی کرد. سیاست، طلب قدرت است برای ایجاد دگرگونی. از همین رو سیاست امری خطیر، خطرناک و مهم است. اما سیاست مانند هر آزمون انسانی دیگری عرصه آزمایش و خطا است. از اشتباه گریزی نیست، مهم اما یاد گرفتن از اشتباهات است. هر تشکیلات و هر فردی که توانایی دیدن و بررسی اشتباهات خودش را نداشته باشد، جز رنج و سرگشتگی برای خودش و حرمان برای مردم ارمغانی نخواهد دشت. متاسفانه سیاست گاهی تبدیل به دکان شده و اغراض شخصی جای اهداف سیاسی را میگیرند. دکان داران سیاست کم نیستند. این ها از طریق سیاست کسب و کار کرده و امور خود را میگذرانند. سیاست برای ایشان مغازه دو دهنه ای است که خیر و برکات بیشمار، و نان و آب و نام و نشان برایشان دارد. از آن مهمتر دکان سیاست ایشان سر قفلی دارد. این گونه سیاست پیشگان از هر گونه نقد و سنجشی هراس ناکند. وگرنه آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است. اما اشاره به یک نکته از اهمیت برخوردار است. و آن این است که نقد سیاسی را نباید به نقد اخلاقی فرو کاست. سیاست اگرچه میتواند اهداف اخلاقی داشته باشد، اما فراتر از اخلاق میرود. این به معنی نفی اخلاق در سیاست نیست، بلکه به معنی توجه به امور واقعی است. در سیاست منظور و مقصود سیاستمداران و احزاب مدّ نظر نیست بلکه نتیجه کار آنها است که مهم شمرده میشود. اینکه فلان حزب و فلان فعال یا فلان رهبر سیاسی چه نیتی در سرش میپرورانده نمیتواند معیار ارزیابی ما از ایشان شود. باید دید که نتیجه کارشان چه شده است، درختی که ایشان کاشته اند، چه میوه ای به بار آورده است. چه بسا سیاستمدارانی که با آرزوی رسیدن به بهشت، مردم را به جهنم برده اند. سیاست عرصه مسولیتها است، و نه عرصه خواب و خیالها و آرزوهای نا پخته و نااندیشیده. اما غرض از نقد باید یاد گرفتن باشد. وگرنه نقد برای نفس خود نقد اهمیتی ندارد. باید دید که از نقد چه حاصل میشود، کدام درسها گرفته میشوند، و چه گونه میتوانیم از اشتباهات پیشین اجتناب کنیم. از همین رو باید ریشه فکری و سیاسی اشتباهات را جست. باید دید آبشخور اشتباهات کجاست، چرا دوام میاورند، چرا کسی در مقابل این اشتباهات ان موقع که باید می ایستاد نایستاده است. از همین رو من نقد اندیشه وعمل سیاسی را مهمتر از نقد سیاستمداران و سیاست پیشگان میدانم.
این به معنی پرهیز از نقد فردی سیاسیون نیست. کسانی که در سیاست اشتباهات خودشان را چند باره تکرار میکنند، چندان از استعداد و هوشیاری سیاسی برخوردار نیستند و نقد شخصی ایشان فایده چندانی برایشان ندارد. کسی که از واقعیتها دردناک درس نمیگیرد، انتظاری نمیتوان داشت که از نقد دیگران چندان تاثیری بپزیرد. این به معنی پرهیز از نقد فردی سیاسیون نیست. تنها این میماند که با نقد آنها خودمان از خطاهای ایشان بپرهیزیم. اینکه این یا آن سیاستمدار در مقابل قدرت همیشه کرنش کرده و با ان ساخته است، بدون شک دلیل روانشناختی و اخلاقی دارد. اما نقد سیاسی میباید معطوف به دلایل سیاسی باشد. مقصود و هدف نقد، پیدا کردن دزدان قافله سیاست و دکانداران سیاسی و منتظر الوزاره ها نیست. بلکه فراگرفتن درس از اشتباهات دیگران است. نقد سیاسی اگر چه با نقد سیاسیون آغاز میشود، باید فراتر از آنها رفته و به مسایل سیاسی و نقد سیاست بپردازد. وگرنه از نقد حاصلی به دست نخواهد آمد. اما در این میان یک نکته مهم را نباید فراموش کرد، و آن پرهیز از توهین به شخصیت و حیثیت افراد است. گاندی در جایی میگوید که ما حتا نباید به حیثیت دشمنانمان توهین کنیم. این درس و نکته مهمی است. در پیشبرد مبارزات سیاسی هیچ نیازی به توهین به سازشکاران سیاسی نیست. نه خودمان از توهین کردن به آنها چیزی فرا میگیریم، و نه سازشکاران و مجیزگویان قدرت از توهین به خودشان درس میگیرند و راهشان را عوض میکنند.

کوروش عنایت