از : حق
عنوان : سپاسگزارم
آقای عنایت گرامی، از شما یکدنیا سپاسگزارم. تندرست و پیروز باشید. حق
٣۴٣٣۶ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۹
|
از : کوروش عنایات
عنوان : برای جناب حق
جناب حق
باور من بر این است که زبان و مفاهیم ان باید تا آنجا که ممکن است روشن و دقیق باشند. برای فکر دقیق و در مباحث تحلیلی، باید دقت زبانی داشت. اما چه بسا که در سیاست مقصود تجزیه و تحلیل نیست. در سیاست زبان چه بسا که مانند سلاح به کار برده میشود. این سلاح باید مانند هر سلاح دیگری باید با دقت و بجا به کار برده شود. وگرنه به خود بیشتر آسیب میزند تا به حریف. من مخالف کلام و زبان درشت و تند در مصاف سیاسی نیستم. منظور من بیشتر این است که این زبان جای زبان تحلیلی را نگیرد. هر یک از این گونه های زبانی جای خود را دارد. البته هر انسانی حق دارد زبان را آنگونه که میخواهد به کار ببرد. اما چیزی که مهم است، بویژه در عرصه سیاست، تناسب زبان با اهداف، تمایلات سیاسی، و تاثیر ان میباشد. در محافل ایرانی رسم بر این است که زبان تهیجی جای زبان تحلیلی را میگیرد.من در مفید بود زبان تهیجی شکی ندارم. اما این زبان نباید جای زبان تحلیلی و روشنگری را بگیرد. افزون بر این، مبارزه در راه آزادیخواهی در ایران، جدا از مبارزه در راه فرهنگ و تمدن نیست. جمهوری اسلامی با فرهنگ مردم ستیزه های گوناگونی داشته است. در این میانه ما نباید مساله مبارزه برای آفرینش یک فرهنگ انسانی را فراموش بکنیم. به کار بردن درست زبان در همین راستا است.
با مهر
عنایت
٣۴٣۲۵ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۹
|
از : حق
عنوان : آقای عنایت گرامی
با عرض سلام و تشکر از آقای عنایت گرامی بواسطه این مقاله بسیار خوب و پاسخی که من داده اند.
آقای عنایت عزیز، من می دانم که باید بین ادبیات سیاسی و تربیت اجتماعی فعالان سیاسی و روشنفکران و ادبیات و تربیت افراد معمولی تفاوت باشد. گاهی اوقات این تفاوت ها تا بجایی است که معناها و پاسخ ها گم می شوند چون فاصله ها بین آنها زیاد است. با عرض معذرت باید بگویم که پاسخ شما به اندازه کافی برایم روشن نیست و خوشحال می شوم اگر رک تر پاسخم را بدهید.
آقای عنایت عزیز، من کهریزکی نامیدن خامنه ای و احمدی را نوعی مبارزه سیاسی و یادآوری شاخصه های این دو فرد تصور می کنم. اما اگر این نوع مبارزه غلط و احساساتی قلمداد شود بی شک باید از آن دوری کرد. با تشکر از شما
٣۴٣۰۹ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣٨۹
|
از : امضاء محفوظ
عنوان : واقعاً ما را چه میشود؟
آیا برای فعالان سیاسی یک جامعه نباید تأسف خورد که برای این نوشتهی منطقی پنج شش اظهارنظر نوشته شود، و برای آن یکی هفتاد و پنج شش تا؟!
گیریم مثل گذشتهها نیمی از نوشتهها تاکتیکِ آقای نگهدار و یکی دو همراه باقی ماندهاش باشد- که احتمالاش هست- مابقی کامنت ها چه واقعیت تلخی را در این جامعه توضیح میدهد؟
٣۴۲۵٣ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۹
|
از : کوروش عنایت
عنوان : برای جناب حق
جناب حق
من در احساس شما درباره نامردمی هایی که به مردم و به جوانان ما رفته است کاملا شریکم. اما مبارزات سیاسی، مبارزاتی دامنه دار و پر فراز و نشیب اند، و باید با درایت و کاردانی این مبارزات را به پیش برد و به نتیجه رساند. تصمیم هایی که ما در زندگی فردی، اجتمایی و سیاسی میگیریم، اگر بر مبنای احساسات صرف گرفته شوند، چه بسا که نتایج نامطلوبی به بار میاورند. دادن عنان سیاست به دست احساسات دور از تدبیر است. توهین به دشمن و به مستبدین، تنها ما را بیشتر تلخکام میکند و از روشنی فکر ما میکاهد. برای مبارزه باید با آموختن، و پیش از هر چیز با نقد خود و با روشنگری، مردم را به توان خود و به آینده امیدوار کرد.
با مهر
کوروش عنایات
٣۴۲٣٨ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۹
|
از : حق
عنوان : به آقای عنایت محترم
آقای عنایت محترم، با تشکر از این مقاله شما. پرسشی برایم پیش امده است که امیدوارم جوابم را بدهید. در اخر مقاله تان مضمونی از گاندی اورده اید که حتی به دشمنان خود نباید توهین کرد. آیا خامنه ای و احمدی نژاد را کهریزکی خواندن توهین به این بدترین دشمنان بشریت است یا خلاصه شده یک نقد، یک اعتراض و یک حقیقت است؟ اگر توهین باشد من باید یک بازنگری در رفتار خود بکنم چون من اینها را بواسطه تجاوزات جنسی ای که به دختر و پسر ما در کهریزک ها انجام دادند و گندش پارسال درآمد کهریزکی می خوانم. این برای تحقیر و توهین به این نامردان سیاسی نیست بلکه برای آنست که هیچوقت فراموش نکنیم که اینها برای حفظ نظامشان تا کجاها رفته و می روند.شما چه فکر می کنید. مرسی
٣۴۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣٨۹
|
از : ardeshir-۲۰ shomali
عنوان : ضرورت نقد سیاسی
سلام آقای عنایت
صد آفرین به شما و ممنونم از این درس آموز سیاسی ، استفاده کردم.
اردشیر-۲۰
٣۴۲۱۲ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣٨۹
|
از : آرش
عنوان : نقد خود ضرورت درس گرفتن ازاشتباه است .
درس گرفتن ازاشتباهات زمانی میسر است که بدوا شجاعت لازم برای اذعان واعتراف به اشتباه درشخص اشتباه کار وجود داشته باشد.شخصی که بعنوان رهبری یک سازمان اشتباهات حیرت آوری را مرتکب می شود وبه روی مبارک خود هم نمی آورد که ازچه جنایتی پشتیبانی می کرده است وهمچنان بعنوان مدعی خود را پیشرو وپرچمدار مبارزه می داند وتوقع دارد به اصطلاح مذهبی ها پیش نماز مسجد باشد چگونه می توان باچنین شخصی صحبت ازنقد سیاسی کرد.؟
نقد ناپذیری وامتناع از بازگوئی تاریخ منجر به نقد شدن توسط دیگران و اتهام زنی وافشاءگری توسط دیگران می شود. چرا امروز کسی به نقد منتظری نمی نشیند بلکه همگان گذشته وی را هرچه که بود بخشیدند وحتی به احترام از وی یاد می کنند؟ جز این است که منتظری خود به نقد گذشته خود برخاسته بود ؟
٣۴۲۰۰ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣٨۹
|