آلترناتیو مصر، ترکیه واندونزی است نه ایران - سعید محیو

نظرات دیگران
  
    از : حق

عنوان : شعور مردم را دست کم نگیرید. این ملت دیگر آن ملت ساده دل سال ۵۷ نیست.
به مقاله نویسان و فعالان سیاسی ای که خود را موظف به پاسخگویی نمی دانند و فکر می کنند ملت کنونی ایران همان ملت سال ۵۷ و پیش از آنست،

شعور خوانندگان را مقاله نویسان و فعالان سیاسی نباید دست کم بگیرند. این بجز بدنامی و طرد شدن از جامعه ایرانی نتیجه دیگری برایشان نخواهد داشت. ملت ایران دیگر آن ملت پیش از فاجعه ی ۵۷ نیست که روشنفکر و آخوند و بی بی سی را عقل کل با حسن نیت کامل فرض کند و سرنوشت خود را بدست آنها بسپارد. ملت ایران بسیار مشکل پسند و خرد گرا شده است. همه چیز و همه کس را زیر ذره بین و ذهنیتی پرسشگر دارد. از مقاله نویسان و فعالان سیاسی انتظار پاسخگویی دارد و همان انتظاراتی را از آنها دارد که شهروندان اروپای غربی از مقاله نویسان و سیاسیون خود دارند. این بخصوص در مورد ایرانیان برونمرزی صدق می کند که با روش های کشورهای جهان اول آشنایی پیدا کرده و به آن خو گرفته اند. مردم را دست کم نگیرید و خود را با زمانه تطبیق بدهید تا پیروز شوید.

شعور مردم را دست کم نگیرید. این ملت دیگر آن ملت ساده دل سال ۵۷ نیست.

******************

دیگر ما فهمیده ایم که گزارشگران ایرانی بی بی سی و صدای امریکا در راستای منافع ملی انگلیس و امریکا زحمت می کشند. گزارش هایشان را می خوانیم ولی با دقت تا دوباره گرفتار تبلیغاتشان نشویم.
٣۴٨۱۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨۹       

    از : امیرحسین آمویی

عنوان : با استناد به کدام شواهد
آقای بنی طرف
با درود،
اگرچه محتوی و پیام نوشته‍ی "سعد (نه سعید!) محیو" باعث دلگرمی خواننده‍ی نگران از بازتولید جهل و جنایت می‌شود و پیامی که دارد آرامبخش است، مع‌هذا آراء نویسنده، که شما هم ظاهراً با وی همباورید، نوشته‍ی مستندی نیست. نویسنده در اصل مطلب هم که به زبان عربی نوشته شده، تز خود را مستند به اسناد نکرده است. در عین حال در اخبار می‌شنویم که "اخوان‌المسلمین" بر خلاف وعده‌ای که در مورد عدم مذاکره با "مبارک" و نوکرانش دادند، هم اکنون در حال مذاکره با رئیس تشکیلات امنیتی وی هستند!
اما دو پرسش: به نظر شما بی‌بندوباری در ابراز عقیده‌ بدون استناد به مدارک و اسناد متقن، که در نوشته‌های دیگران هم مشهود است، مخصوصا آنجا که، با تمام قوای نفسانی و در همآوازی با جدایی طلبان، بر طبلی می‌کوبند که در تاریخ ایران نه پایه‌ای داشته و نه مایه‌ای (!) چه جایی دارد؟
دیگر این که چطور است که از پس ترجمه و ارسال مطلبی، به منظور آگاهی خواننده‍ی کنجکاو، آدرس درست و کامل مطلب اصلی را هم بدهند و آنان را سرگردان نکنند؟
با آرزوی ایجاد دموکراسی در ایرانی یکپارچه و متحد و به دور از پیوندشکنی و ایجاد شکاف در میان همه‍ی مردم ایران!
در هرحال، به خاطر آن مطلب از شما تشکر می‌کنم.
آدرس مطلب اصلی چنین است:
http://www.alkhaleej.ae/portal/۹۱۶۴c۴d۲-۰۲۲۹-۴۷eb-۸۹c۸-a۳daf۴c۲۷dfe.aspx

امیرحسین
٣۴۷٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣٨۹       

    از : رعوف زاده

عنوان : انتظار فاجعه
نویسنده مطلب درک ناقصی از هویت عربی و درهم امیختگی تنگاتنگ ان با پدیده ای بنام دین اسلام دارد و بر این اساس نتیجه گیری های غلطی می کند.
اصولا اسلام و عربیت یعنی یکی و هیچ مرزی میان ایندو وجود ندارد. اسلام منشائ هویت عربی, قوانین جاری عرفی عربی, رسم و رسومات عربی(با توجه به قوانین امضائی اسلام از دوران جاهلیت قبل از اسلام )و نوع و نگرش اعراب به دنیا می باشد و از هر طرفی که یک عرب بچرخد به دروازه اسلام بازگشت می کند و همه ی راهها در جهان عرب اخرش به مسجد و مفتی و مولوی ان مسجد و درک واستنباط او از اسلام عرفی ان محل جغرافیایی می کشد.
اگر چه تلاش عظیمی جهت جایگزینی و یا رقیق کردن این واقعیت در دنیای عرب شده(بیشتر با کمک غرب) ولی این تلاش ها با ناکامی فزاینده ای روبرو شده اند. معدود نخبگان جامعه عرب هم علیرغم تلاش های فراوان راه به جایی نبرده اند.
دین اسلام هم متاسفانه دیدگاه اقتصادی مبنی بر تولید ندارد و علیرغم رویه ضد دنیوی ان, جوامع بسیار تجملاتی و علاقمند به تجمل را ترویج می کند که با توان تولیدی اقتصادی اعراب در تعارض است.
بطور کلی باید انتظار فاجعه را از تحولات اخیر داشت و وارث کل این تحولات به ظاهر دمکراتیک اسلامیست های ناسیونالیست عرب خواهند بود که جوامعشان را به قهقرا خواهند برد.
٣۴۷۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣٨۹       

    از : کریم مهدوی

عنوان : آری!
من هم مانند اسرائیل بر این نظرم که از درون انقلابات مصر و تونس و یمن و.......
یک حکومت دینی سر در خواهد آورد. زنده باشیم و ببینیم.
٣۴۶۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ بهمن ۱٣٨۹