خصوصی سازی در ایران - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
  
    از : زیر یوغ چپ و راست

عنوان : کامنت ایشان هم میبایستی سانسور میشد که نشد!
اخبار روز محترم لطفاً حق دفاع دموکراتیک را از خوانندگان خود سلب و سانسور نکنید. سانسور یکطرفه غیر دموکراتیک اخبار روز پرسشگر مجترم را مجبور بدفاع از اصول دموکراسی کرد، چرا که عدالت حکم میکند که اگر قرار بر سانسور و حذف است، کامنت ایشان هم میبایستی سانسور میشد که نشد!. اگرچه که شما اینرا هم سانسور خواهید کرد، ولی ایا این جواب درخور ان نوع کامنت نیست؟

جناب بهمن زاهدی، شما که خودرا بسیار فهمیده، ولی و فقیه کاپیتال مارکس، وکیل و وصی و گویی شورای نگهبان نوشته جات جناب قره گوزلو میبینید و گویی خودرا مرجع تشخیص مصلحت خوانندگان ایشان می شمارید، لطفن بجای شعار دادن و کلیات گویی، آستین هارا بالا بزنید و به سوالات مسئولانه و مشوقانه جواب دهید!
٣۵۷۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨۹       

    از : بهزاد عموئی

عنوان : کامل و جامع
با تشکر بی نهایت دو انتظار کاملا صمیمانه از نویسنده دارم
یکی اینکه این سلسله مقالات را ادامه دهند و آنگونه که در مقالات قبلی خود قول داده بودند دلیل سقوط احاد جماهیر شوروی را روشن کنند و نظر خود را در مورد" سوسیالیسم واقعا موجود" تببن نمایند. و دوم اینکه می خواستم بدانم چرا ایشان به جای استفاده از واژه رویزیونیسم روسی از کلمه کمومیسم بورژوائی استفاده می کنند؟
آیا جناب قراگوزلو دولت های چین و کوبا را هم سرمایه داری می دانند. ونزوئلا را چه طور؟ نظرشان در مورد انقلاب های بولیواری چیست؟
در مورد چین ایشان از امپریالیسم استفاده می کنند آیا واقعا چین یک دولت امپریالیستی ست؟ این روند از کی و چگونه آغاز شده است؟
ملاحظه می کنید که ما سوال زیاد داریم و متاسفانه نویسنده تئوری پرداز کم. چه کنیم که مجبوریم همه را از محمد قراگوزلو بپرسیم. با عرض معذرت.
٣۵۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : پرسشگر

عنوان : پرسش
آقای بهمن زاهدی من فکر میکنم شما کمی عجولانه قضاوت مینمایید! شما میفرمایید «چپ طرفدار آزادی برابری عدالت اجتماعی و حکومت کارگری ست و راست هواخواه بازار و سود و ثروت برای یک عده قلیل که در بهترین بر آوردها می شود ---به قول محمد قراگوزلو ده درصد مردم مصر....تجمیع یا انباش ثروت و فقر و گرسنگی نتیجه سیاست راست است».
من نمیدانم آیا میدان عمل برای شما ارزشی دارد یا نه؟ و یا همچنان باید همه چیز را در عرصهء «تئوریک» نگاه کرد. در عمل (تکرار میکنم در عمل و نه در حرف) کدام سیستم کمونیستی طرفدار عدالت اجتماعی و حکومت کارگری بوده؟ شما صحبت از چپ میکنید. واژهء «چپ» بسیار کلی و نامفهوم است چرا که بسیاری از نیروهای هوادار اقتصاد آزاد مثل حزب کارگر بریتانیا و حزب دموکرات آمریکا و یا دیگر احزاب سوسیال دموکرات اروپا را در بر میگیرد. پس بیاییم و از الفاظ کلی و نامفهوم خودداری نماییم و واژهء کمونیسم و یا مارکسیسم-لنینیسم را که به مراتب واضحتر است جایگزین آن نماییم. اگر بناست تئوری مبنای قضاوت باشد پس میتوان نتیجه گرفت که کمونیزم همانقدر طرفدار کارگر است که اسلام طرفدار مستضعفان است.
در جای دیگر شما میفرمایید « نباید توقع داشت که این آدم فرق میان نرخ بهره بانکی و نرخ سود ناشی از تولید را آن هم بروایت مارکس بفهمد». من جسارتاْ از شما سوال میکنم آیا اجازه هست مسائل اقتصادی را ورای دیدگاههای مارکس و همفکرانش تحلیل کرد (بویژه که این تئوریها در صحنهء عمل هیچ موفقیتی نداشته)؟ آیا همچنان باید مذهبی به مسائل نگریست و از کفر گفتن بر ضد «پیامبر» پرهیز کرد تا به «عذاب ابدی» دچار نشد؟
٣۵۶٨٨ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : نادر شبانه

عنوان : انگلستان و فرانسه
مقاله بسیار دقیق و متفکرانه ای ست که باید چن بار خوانده شود برای فهم و دریافت دقیق. سوال من از نویسنده دانشور این است که با وجود کسری بودجه شدید دولت انگلستان و این که گفته می شود این دولت بدهکارتری دولت جهان است :
الف. چرا مردم انگلستان بار دیگر به تاچریست ها یا همان حزی محافظه کار رای دادند تا ریاضت های اقتصادی شدید تری بر جامعه تحمیل شود؟
ب. چرا بر خلاف فرانسه ایتالیا یونان پرتغال و مشابه این ها کارگران انگلیسی حتی در یک اکسیون ساده اعتراضی علیه دولت دیوید کامرون شرکت نکردند و این فقط دانشجویان بودند که نسبت به سه براب شدن شهریه ها بر آشفتند؟
البته اینرا هم می دانم که پاسخ گفتن به این سوالات در زیر یک کامنت مقدور نیست فقط می خواستم اگر ممکن است نویسنده متفکر ما در آینده به این دو سوال در حد ممکن جواب دهد. مرسی.
٣۵۶٨۵ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : بهمن زاهدی

عنوان : زیر کدام یوغ؟
۱. البته کسی که عنوان کامنت خود را "زیر یوغ چپ و راست" بر می گزیند باید آدمی باشد در حد نه شرقی نه غربی ووووووو و کسی که چپ را عین راست می پندارد باید شدیدت دچار سردر گمی ذهنی شده باشد.
۲.حداقل موضوع اینست که در عرصه تئوریک چپ طرفدار آزادی برابری عدالت اجتماعی و حکومت کارگری ست و راست هواخواه بازار و سود و ثروت برای یک عده قلیل که در بهترین بر آوردها می شود---به قول محمد قراگوزلو ده درصد مردم مصر....تجمیع یا انباش ثروت و فقر و گرسنگی نتیجه سیاست راست است.
۳. با این تصور نباید توقع داشت که این آدم فرق میان نرخ بهره بانکی و نرخ سود ناشی از تولید را آن هم بروایت مارکس بفهمد
۴. کسی که کاپیتال را نخوانده هم می تواند از روی یک دیکشنری اصطلاحات اقتصادی تفاوت میان نرخ بهره بانکی و نرخ سود را بفهمد مگر آنکه درکش از اقتصاد و مفاهیم اولیه و پایه یی اقتصاد سیاسی در حد اکابر باشد
۵. من نمی دانم جناب قراگوزلو این کامنتها را در این سایت یا سایتهای دیگر می خوانند یا نه. اگر می خوانند که باید بگویم که خداوند صبرشان دهاد آمین اما اگر نمی خوانند باید بگویم زهی سعادت که وقت شان را هدر نمی دهند.
٣۵۶۶۶ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : بنفشه حجم

عنوان : جنبش تکروان
تا آن جا که ما با روحیه و نوشته های محمد قراگوزلو آشنا هستیم و ایشان را از دور و نزدیک می شناسیم او به هیچ جنبش مشخصی تعلق خاطر ندارد. جنبش کارگری را تمجید می کند اما آنرا تا حد هیچ ضعیف می داند. جنبش زنان را که اصلا قبول ندارد و آن را مستحیل در گرایش های فمینیستی می خواند. برای جنبش های دانشجویی نیز اهمیت چندانی قائل نیست چون آن ها را از چرخه کار مولد بیرون می گزارد و پایگاه طبقاتی شان را به قول خودش مخدوش و ناشناخته می داند. به هیچ حزب و دار و دسته و گروهی سمپاتی ندارد و از فرد مشخصی هم متاثر نیست. چهره محبوب اجتماعی و فرهنگی او احمد شاملو و فروغ است و نگاهش به فروغ نیز کاملا عاطفی ست......
تمام این ها برداشت شخصی من نیست بلکه این ها را به استناد مصاحبه آخر او با مجله آرش می گویم. در این مصاحبه محمد قراگوزلوی عزیز از خجالت همه در آمده اند و به روی همه آتش گشوده اند. حالا از آن دوست عزیر و ناشناسی که کامنت گذاشته و ایشان را به این جنبش شکست نخوردگان چسبانده می خواهم بپرسم مگر می شود که انسان ها را بر اساس سلیقه شخصی برش داد و بی اندازه گیری و همین طور به هر قامتی که از راه رسید دوخت. معلوم است که با مواضع قراگوزلو ی خوبمان در مورد جنبش زنان مرزهای معین و مشخصی داریم اما او را همیشه در کنار انسان ها می بینیم و ازین بابت مرهون لطف و ایثار تارکوفسکی گرایانه او هستیم.
به مهری مهربان سلام می کنم و ازو نیز به خاطر یک تذکر متشکرم.به این امید که محمد قراگوزلو هر چه سریع تر سلامت خود را بازیابد. روز هشت مارس بر زنان آزاده شاد باد.
در ضمن ما که اطلاعات درست و حسابی نداریم اما اگر کسی بتواند به استناد یک تحلیل جامع از نقش زنان در انقلاب های آفریقا و خاور میانه مقاله مفید و معتبری بنویسد بسیار تاثیر گزار خواهد بود . در این مورد تا کنون همه سکوت کرده اند. درست که مردم برای نان و کار و آزادی خیزش شکوهمند را سامان داد ه اند اما من مطمئن هستم اگر زنان نباشند هیچ انقلابی پیروز نخواهد شد. بنفشه
٣۵۶۵۲ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : ‫زیر یوغ چپ و راست‫

عنوان : ‫سوالات « پرانتزی »
همراه با برخی نظردهندگان، در حالیکه خطوط کلی اهداف مقاله و نتیجه گیریهای معمولاً انقلابی و متهورانه نویسنده بخوبی قابل درک است، نکات تاریک در جزئیات فراوان به چشم میخورد، که شاید در مقالات آینده توجه و موشکافی پژوهش گرانه مولف را بیشتر ترغیب و تشویق کند. برای مثال، اشاره به نکات نامفهوم در « » در عبارات و جملات زیر نویسنده محترم:

م.ق. نوشته : همه می دانند «کدام همه؟ » که بحران حاکم بر اقتصاد سرمایه داری که از آمریکا کلید خورده و به اتحادیه ی اروپا رسیده است و با یاری نهادهای امپریالیستی همچون صندوق بین المللی و بانک جهانی به اجرا درآمده است، عامل اصلی « براساس کدام سند و داده عامل ‫اصلی شده؟ » انقلاب جاری فرودستان آفریقا و خاورمیانه است. فقر و گرسنه گی ناشی از بی کاری، دستمزدهای پایین، رکود اقتصادی و سطح رو به کاهش معیشت همراه با افزایش نرخ بی کاری و البته توزیع ثروت رو به طبقه ی بورژوازی حاکم مهم ترین دلیل عصیان فرودستان بوده و هست «براساس کدام آمار و ارقام» . برای تبیین تئوریک زمینه های بی کاری ابتدا به نحوی شتابزده به اصلی ترین عامل بحران اقتصادی سیاسی موجود یعنی گرایش نزولی نرخ سود « آیا منظور نرخ بهره بانکی «interest rate » و یا نرخ سود سرمایه و بازرگانی «profit rate » است؟ » اشاره می کنم تا نشان دهم که رکود اقتصادی و به تبع آن بی کاری، تورم، کاهش قدرت خرید مردم، تقلیل دستمزدها در کنار خصوصی سازی های نئولیبرالی و سیاست های صندوق بین المللی پول تا چه حد در ایجاد بحران جاری در کشورهای اصلی و فرعی سرمایه داری (از فرانسه تا لیبی) دخالت داشته است.

مکانیسم گرایش نزولی نرخ سود ( falling rate of profit) در ارتباط با ویژه گی انفکاک ناپذیر تضاد و تناقض سرمایه داری ست که به شکلی واقعی در فراگرد انباشت سرمایه شکل می بندد. « باز منظور نرخ بهره بانکی «interest rate » باشد نه اینکه «profit rate » ؟ » (در مورد قانون کلی انباشت سرمایه بنگرید به کاپیتال مجلد اول. بخش هفتم، ۲۰۰۷ برگردان جمشید هادیان، کانادا: نسیم) چنان که دانسته است همه ی پایه ی ایجاد ارزش اضافی و در نتیجه کسب سود از نیروی کار پرولتاریا مایه می گیرد «کسب سود از تاراج و استخراج منابع طبیعی نظیر نفت چطور ؟». انکشاف سرمایه داری و به تبع آن گسترش امکانات ناشی از تکنولوژی های پیچیده و جدید در روند پیشرفت ابزار تولید به طور مستقیم از میزان نیروی کار (نیروی کار استفاده شده در تولید چه به صورت زمان و چه به شکل سخت افزاری) نسبت به وسایل تولید می کاهد. در نتیجه ی این فرایند از ارزش و مقدار سود قابل انتظار نیز کاسته می شود و لاجرم نرخ سود در قیاس با سرمایه گذاری صورت گرفته رو به افول می گزارد. « لطفاً خودتان این قسمت را بخوانید ببینید برای خودتان مفهوم است؟»
٣۵۶۴۱ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : کامران محمد بیگی

عنوان : تخم مرغ.....
به دلیل گران شدن سوخت و تلف شدن ده ها هزار مرغ در مناطق مختلف کشسور از جمله آبیک قیمت تخم مرغ به مرز شش هزار تومان در هر شانه رسید. دولتی که قادر به کنترل قیمت تخم مرغ نیست می خواهد مدیریت جهان را داشته باشد. کمدی ست واقعا. مقاله خوبی بود اما بخش های تخصص آن نامفهوم بود. با تشکر از نویسنده.
٣۵۶٣۲ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : محمد آذری

عنوان : موافقان سرمایه داری جواب دهند..........
معمولن وقتی مقالات محمد قراگوزلو منتشر می شود یک سری کامنت گزار حذفه ای طرفدار سرمایه داری پیدا می شوند و مثل برق و باد نظر می دهند که " تاریخ تمام شده است" و دوران دموراسی لیبرال برای مردم بهشت ساخته است و ازین گونه بیانات . حالا خوب است این دوستان گرامی بیایند و نظر دهند که تاریخ چرا در تونس و مصر و لیی و بحرین واردن و اجزایرو غیره بر خلاف لیبرال دموکراسی و بر خلاف سرمایه داری حرکت می کند؟
آنا که پس از طرح نظریه ( فروپاشی سرمایه داری ) توسط دکتر قراگوزلو قیل و قال راه انداختند خوب است در دفاع از ثبات مبارک و بن علی و قذافی وارد کامنت گذاری شوند. کجا رفتند آنان که می گفتند زمان انقلاب تمام شده است؟
این که رسم جدل نظری نیست هر کجا که کم آوردین بروید مخفی شوید.نوبت ایرلند و ایسلند و یونان و ایتالیا و پرتغال هم فرا خواهد رسید. عجله کار شیطان است.
٣۵۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨۹       

    از : سیامک همراه

عنوان : بحران جهانی
درود به نویسنده
این نخستین بار است که یکی از نویسندگان ما اقدام به تفسیر زیر ساخت های اقتصادی سیاسی بحران جاری در آفریقا و خاور میانه کرده است و با نثری گویا و شفاف به سبب شناخت انگیزه اصلی انقلاب (نیمه تمام ) مردم گرسنه این دو قاره پرداخته است. اگر دوستان پی گیر حوادث مصر و تونس و .... مقاله دیگری در این سطح سراغ دارند خواهش من این است که یک لینک نا قابل زیر این مقاله قرار دهند. قصد من البته نادیده انگاشتن زحمات دیگران نیست اما باور کنید بدون شناخت دلئل بحران و با سطحی نگری و مرگ بر حسن و حسین نمی توان به جائی رسید.
من وظیفه خود می دانم به عنوان یک دانشجوی کوچک علم اقتصاد از تلاش خستگی ناپذیر استادمان جناب قراگوزلو تشکر کنم و از طرف چند دوست دیگر نیز این سپاس صادقانه را اعلام نمایم. اگر ممکن است جناب قراگوزلو در خصوص دلبل خاموشی کارگران و کلا مردم کشورهای غربی نیز مقاله ای بنویسند. مضاف به این که می خواستیم بدانیم که نظر استاد در مورد حوادث اخیر عراق و خنثا ماندن فتوای آیت الله سیستانی چیست؟ آیا ممکن است دولت عراق هم سقوط کند؟ در این صورت آمریکا چه نقش بازدارنده ای خواهد داشت؟ آیا آمریکا با وجود حضور مستقیم در عراق نظاره گر خواهد بود یا دخالت خواهد کرد به نفع دولت مالکی؟
بی حد متشکریم
سیامک.مهدی.کارو.طاهره.حمید رضا.بهمن.فریبا.علی میم
٣۵۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨۹       

    از : نسرین ر

عنوان : انتقاد از اخبار روز
من تا حدودی علاوه بر شغل روزانه ام به کار و فعالیت سیاسی به عنران یک حرفه نگاه می کنم و اگرچه از سالها پیش در ایران نیستم اما مگر می شود نسبت به مسائل کشور و اطراف آن بی تفائت ماند. درست است که سایت اخبار روزبا گرایش به فدائیان اکثریت اخیرا حارکت مثبتی رو به جلو بر داشته و نمونه آن بر خورد جناب تابان با فرخ نگهدار است اما به نظرم این ها کافی نیست
اما سخن من این نیست. من و دیگر رفقایم در یک تشکل مستقل از اکثریت و البته مخالف سرسخت اکثریت سلیت اخبار روز را جذاب و پر خواننده می دانیم و به همین سبب هم بر این گمانیم که شما برای حفظ مخاطبان خود دست به جذب مشتری می زنید و مظالبی رو منتشر می کنید در حد پیک شادی کودکستان هااگرچه تقسیم بندی سایت خوب است اما فکر نمی کنید باید برای تفکیک دوغ و دوشاب یک مرزهای جدی گذاشت. شما می توانید هر یادداشتی رو هر چند که سطحی هم باشد منتشر کنید تا مخاطبتان حفظ شود اما وافعا حیف است که مقالات کم مانندی مانند مقاله محمد قراگوزلو در میان انبوه نوشته ها گم شود و کسی به قدر و ارزش و زمان و اندیشه یی که برای نوشتن آن صرف شده پی نبرد. من می دانم که مدیران سایت مقالات را می خوانند حالا می خئاهم این دوستان را البته انصاف سیاسی ابن دوستان را شاهد بگیرم که این مقاله محمد قراگوزلو با مقالات دیگری که در کنار آن قرار گرفته است از یک دست است. من البته هرگز نویسنده عزیز را از نزدیک ندسیده امو متاسفانه ای میل من و دوستانم که وی را دعوت کرده بودیم در میان باشند برای یک سخنرانی بی جواب ماند اما برای غنی تر شدن سایت شما پیشنهاد می کنم
مقالات تئوریک را از سایر مقالات تفسیری و ساده نویسی های شعار گونه جدا کنید و در جای مخصوصی قرار دهید. همین اعتباری را که به شعر می دهید به تئوری هم بدهید. من ازین که محمد قراگوزلو برای شما مقاله می نویسد غبطه خوردم. در ضمن منهم بر این باورم که محمد قراگوزلو متعلق به جنبش شکست نخوردگان است و البته این اولین . آخرین کامنتی ست که در یک سایت و زیر یک مقاله می نویسم. به این امید که فراگوزلوی ما قدر خودرا بیش تر بداند و دوستان و دوستدارانشس را بشناسد و آنان را با بی اعتنائی نرنجاند. اگر سوسیالیسم اساس انسان است پس محمد قراگوزلو انسانی والاست.روی او را می بوسیم و دستش را به گرمی می فشاریم و برایش سلامنی و پایداری آرزومندیم.
٣۵۵۹۴ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨۹       

    از : محمود آبکناری

عنوان : سپاس از استاد
در مورد حوادث آفریقا و خاورمیانه انبوهی مفاله تولید شده اسن که البته نمایان گذ نشاط و پویائی جامعه سیاسی ایران و توجه به اطراف خود است امری در خور تقدیر اما این واقعیت نیز باید در نطر گرفته شود که گویا برخی از دوستان فرق یک مقاله بنیادین که به تببین و تحلیل تئوریک و دقیق یک فرایند سیاسی وارد می شود را با یک یادداشت که ارزشش در حد وبلگ نویسی شخصی ست و جز بدیه سذیی حاوی چیز دیگری نیست نمی دانند. من با علاقه شورش های اخبر را دنبال کرده ام و کم و بیش مثل آدم های خوره و برای تکمیل پایان نامه ام در رشته کارشناسی ارشد اقتصاد .... دانشگاه .... تقریبا همه مقالات موجود را خوانده ام اما بی آنکه شناخت مستقیمی از جنای قراگوزلو داشته باشم معتقدم و حاضرم برای این باور خود با هر انسان منصفی وارد بحث نطری شوم که این مقاله و البته مفاله دوراهی از ایشان بی کم و کاست بهترین تفسیری است که از رویدادهای اخیر ارائه گردیده است. دوستان باید به جای شعار نویسی به ریشه وارد شوند و به یاری استنتاج علمی نشان دهند که این بحران ها از کجا آمده است . نمی شود گفت که مردم دو قاره یک دفعه خواب نما شده اند و به این نتیجه رسیده اند که از روی نحس مبارک و قذافی خلاصی جویند. مساله گرایش نزولی نرخ سود که درین مقاله محور استنتاج نطری جناب دکتر قرار گرفته است به این سادگی نیست. کتاب ها نوشته شده و همان طور که ایشان هم گفته اند از زمان ریکاردو محور بحث اقتصاد سیاسی کلاسیک بوده است. به دوستان سفارش می کنم اگر می خواهند دلیل بحران را بفهمند چند بار این مقاله را با تانی و حوصله بخوانند. من با تواضع کامل مانند یک شاگرد در برابر استادم سر تعظیم فرو می آورم وازین که ایشان با این دقت کم نظیر تئوریک مسائل سخت و پیچیده را حل می کنند افتخار می کنم که هم زبان و هم میهن ایشانم
به تمام دوستانم این مقاله را هدیه دادم. به چند نفر ار استادانم که راهنما ی پایان نامه من هستند این مقاله را خواهم داد که بخوانند. دریغ که دانشگاه های ما از وجود چنین متفکران و تئوریسین هائی خالی شده و همه به غرب رفته اند.
٣۵۵۹٣ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨۹       

    از : خسرو غلامی

عنوان : تورم و گرانی
من یک کارگر نیمه ماهرم. از خوندن مقالات جناب دکتر قراگوزلو ئاقعا هم لذت می برم و هم نکته ها می آموزم و یاداشت بر می دارم. در این مقاله خیلی خوب موضوع بحران مطرح شده اما باید بگویم که کمی دشوار و پیچیده است فهم دقیق آن . اگر امکان دارد ایشان کمی ساده تر بنوسند ممنون می شویم. در ضمن جهت اطلاع شما باید عرض کنم امروز که جمعه بود من رفتم یک شانه تخم مرغ بخرم که مغازه دار گفت ۵۴۰۰ تومان یعنی دو برابر قیمت یک ماه پیش. بانک ها امروز پول نداشتند یعنی منظورم ای تی ام ها هستن و آن صنار سی شاهی هم که به عنوان یارانه داده شده بود تماوم شد. من سه فرزند دارم و چون فرصت چبت نام نداشتم اصلن به ما یارانه نمی دن و هر بار هم که مراجعه می کنیم می گویند به گذشته مربوط نمی شه.
سوال من اینه که چه جوری بیست در صد گرونی در تونس بن علی رو میندازه اما صد در صد گرونی آب از آب تکون نمی خوره در ایران.
٣۵۵۷۹ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣٨۹       

    از : مهری ش.ح

عنوان : مصادره نکنید
با سلام
من در کامنت های قبلی نیز نوشتم که از سیاست و اقتصاد در مفهوم تخصصی آن سر در نمی آورم اما با شناختی که از محمد جان قراگوزلو دارم بر این باورم که به جنبش خاصی تعلق ندارد. من نمی دانم جنبش شکست نخوردگان یعنی چه چون تا کنون آن را نشنیده ام اما نویسنده ما همان قدر که در جنبش کارگران از جایگاه خاصی برخوردار است به نظر من در میان جنبش زنان نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.ما که در این عرصه فعالیت داشته ایم هرگز محبت ها و رهنمودهای محمد جان را فرامو.ش نمی کنیم هر چند او هر گز با رفتن نزد آیت الله صانعی و تمرگز روی مسائلی مهم همچون حق طلاق موافق نبود اما با این اوصاف او همیشه در کنار ما زنان بوده و هست. نکته دیگر این که محمد جان ما کشورش را دوست دارد و به همین دلیل نیز با وجود دعوت نامه های معتبر مراکز دانشگاهی شناخته شده هرگز حاضر به ترک میهن اش نشده است. محمد قراگوزلو نویسنده میهن تلخ است.
ازین که او این سلسله مقالات را ادامه داد خوشحالم با این که فکر می کنم ما خاطرش را رنجاندیم اما او مثل همیشه زود فراموش کزد.
سایت اخبار روز را بیش از هر سایت دیگری دوست دارم. نه من بلکه دوستان زیادی را می شناسم که به این سایت مراجعه می کنند چرا که تنوع آن واقعا ستودنی ست.شعر زنان نقد سیاسی ، خبر ؛ تحلیل و ... شاید من هموزی شعرم را برای این سایت بفرستم. با تشکر قلبی. مهری.
٣۵۵۷۵ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣٨۹       

    از : ناصر متقی ها

عنوان : نقد تئوریک به موقعی بود
زمین و آسمان را شکر می کنیم و نمردیم و سرانجام یک نویسنده پیدا شد و بدون زنده باد و مرده باد چند کلمه حرف حسابی از انقلاب آفریقا و خاورمیانه زد.
یک سول از جناب دکتر دارم ابتدا می خواستم خدمتشان عرض کنم که کنم که من کارشناس ارشد علوم سیاسی هستم و از اقتصاد کلاسیک چیز چندانی نمی دانم. نطریه گرایش نزولی نرخ سود مارکس رو خانده بودم اما درست نفهمیده بودم در این جا هم شما خیلی مختصر و موجز توضیح داده اید البته حق با شماست و من می دانم که بحثی با این درجه اهمیت در یک مقاله جا نمی شود. سوال من این است که آیا انقلاب مردم مصر که جنابعالی انگیزه آنرا بیکاری می دانید به این خاطر روی داده است که ابزار تولید از ارزش سود آور سازی یا ایجاد ارزش اضاف افتاده است و چون سرمایه کافی در مصر وجود ندارد در نتیجه مراکز تولیدی تعطیل شده است؟
می خواهم ببینم که آیا زاویه این سوال درست است؟ دراین صورت با توجه به اینکه ابزار تولید در آمریکا فرسوده نشده است چرا بحران ایجاد شده است؟
باز هم از شما ممنونم . بخصوص ازین که پس از آن رنجش خاطر تصمیم گرفته اید این بحث مهم را ادامه بدهید.با وجود شما زندگی می تواند خیلی جذاب شود
٣۵۵۵٣ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣٨۹       

    از : آذر جمشیدی

عنوان : ناسیونالیسم و جنبش شکست نخوردگان
مهم ترین نکته ای که در مقالات اخیر محمد قراگوزلو به چشم می خورد و این مهم از نگاه منتقدان دور مانده همان نقد ناسیونالیسم ارتجاعی در منطقه و ایران است. نقد ناسیونالیسم پرو غرب که بعد از عروج دولت ناسیونالیستی در کردستان اینک و از سال ۹۲ به بعد به یکی از اولویت های اصلی جنبش چپ تبدیل شده اما با کمال تاسف به همان دلیل دست نخورده مانده و بد تر ازهمه اینکه آب از دهان خیلی از چپ های ناسونالیست راه انداخته است. من شایسته می دانم از محمد قراگوزلو که براستی صدای جنبش شکست نخوردگان است تشکر کنم و با این که علاقه چندانی به این سایت و مدیرانش ندارم و خط فکری من به کلی در تضاد با این سایت است اما به خاطر پوشش مقالات محمد قراگوزلو گاهی به آن مراجعه میکنم و این اولین باریست که زیر یک مقاله کامنت میگذارم. برای محمد آرزوی یک دنیای بهتر دارم. آذر
٣۵۵۴٨ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣٨۹