سه شنبه های اعتراضی - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : جواد ولدان

عنوان : آقای کارگر زاده یا ....
آقای کارگر زاده این موضع شما بیشتر به «آخوندزاده» مشابهت دارد.
شما یا «آخوند و آقا زاده ای» یا چشمانت را به روی واقعیت بسته ای!

تاریخ را می خوانی؟ می دانی زمانی که خمینی قصد قدرت داشت، چه وعده و وعیدهائی می داد؟
من از هجده سالگان زمان انقلابم. ساواک شیراز را و مجسمه های شاه کذائی را من و یک گروه چهل نفره منهدم کردیم. در آنزمان به ما می گفتند، خمینی هفت زبان بلد است، خمینی موزیک بلد است، خمینی یک حکومتی می خواهد با همه، با همه ائتلاف کند، می شنیدیم.

بهار ۱۳۵۸ من دانشجوی دانشگاه تهران بودم، همین سروش و گنجی و همین آقایان «سبز» امروز و همین انجمن اسلامی های آنروز، همین تحکیم وحدتی های آنروز تئوری انقلاب فرهنگی و اخراج و پاکسازی ما را می دادند، ما یعنی «ضد انقلاب». فرد و افرادی مثل من که از یازده سالگی کتاب «صمد بهرنگ» را می خواند و سیاسی بود، زندانی سیاسی در خانواده داشتیم در زمان شاه، ما را که برای خمینی در خیابان جنگیده بودیم، ما را به عنوان ضد انقلاب پاکسازی کردند. در آنزمان در دانشگاه شیراز یکجا تنها ۹۲ استاد را پاکسازی کردند. اوضاع علمی دانشگاه به اندازه فجیع شده بود، که دانشجویان ترم آخر بعنوان استاد درس می دادند. این تنها یک چشمه از گل به آب دادنهای جناب خمینی بود، کشتار ۶۷، اعدامهای دیگر و مسبب جنگهای خیابانی شدن و پاکسازی روشنفکران و دانشجویان را هم که حتما شنیده اید، آقای «کارگر زاده».

اینها از یکطرف. تاریخ اروپا را چه؟ تاریخ اروپا و جهان را هم می خوانی؟ می دانی که مذهب و کاتولیک ها در قرون سیزدهم و چهاردهم، قرون وسطی چه به سر مردم آوردند؟ آیا می دانی «تفتیش عقاید» و یا «اینکیویزاسیون» چه معنی می دهد؟

من نه تشکیلاتی هستم و نه گروهی فکر می کنم. من می گویم یک حکومت مردمی، یک قانون اساسی که مذهب رسمی نداشته باشد. یک حکومت که جدا از دین باشد. آزادگی و احترام به حقوق همه. چرا باید انحصارطلب بود؟ مگر در ایران همه مذهبی اند. اینها همه بعنوان سنتی مذهبی اند. یعنی اگر پدر و مادرشان مسلمان نبود، اینها هم مسلمان نبودند. بنابراین مسلمان بودن اکثریت مردم ایران تنها «عادتی» و «سنتی» است و نه «آگاهانه»

در چندین سال گذشته مقالات زیادی در این مورد نوشته ام. یکی از آنها را که می توان بعنوان یک «منشور مردمی» از آن نام برد، در سال ۲۰۰۷ و تحت عنوان «اساس و ساختارهای یک حکومت مردمی» به تحریر در آورده ام. این برای ایرانی نوشته شده که آزاد باشد، که آزادگان خود را به زندان نیاندازد، که آزادگان و مغزهایش در کشورهای غربی پناهنده نگردند.

این مقاله و مقالات را تحت نام من در اینترنت پیدا می کنید. اگر مشکلی نیز با پیدا کردن داشتد، یک ایمیل برای من به آدرس زیر بفرستید، تا من این مقالات را برای شما ارسال کنم.
Jwaladan@yahoo.de
٣۵۶٣٣ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : الف باران

عنوان : دشمن یکی است باید یکی شویم !
یکی از ابتدایی‌ترین اصول دموکراسی احترام به عقاید دیگران است،بدون اینکه قصد بی‌ احترامی به عقاید کسی‌ باشد به کلمه "شق القمر" که همان دونیم کردن کره ماه باشد،اشاره میشود.اولین آیه از سوره قمر است که حضرت محمد کره ماه را با ضربه شمشیر به دونیم کرد و از معجزات آن حضرت می‌باشد.میلیون‌ها مردم بخاطر اعتقادات مذهبی‌ بدون چون و چرا به اعتقادات خود پایبند هستند و باید به عقاید آنان احترام گذاشت ولی‌ این حق طبیعی دیگران هم می‌باشد که باور کنند کره ماه را نمی توان با شمشیر دو نیم کرد ! با افرادی که دین را بعنوان تعلقات شخصی‌
می پذیرند جز احترام حرفی‌ نیست ولی اگر این افکار بصورت قانون و حکومت بر کشوری با گلوله و شمشیر و تکفیر تحمیل شود جهنمی در این جهان در قالب زندگی‌ به دیگران تحمیل شده است.آقای عبدالکریم سروش یکی بزرگان فلسفه اسلامی است و در آن شکی نیست ولی‌ همین فیلسوف بزرگ اسلامی برای تحقیر دشمن حکومتی خود, آنان را "کافر" خطاب می‌کند ! این گفتار شاید زیاد برای مردم ایران اهمیت نداشته باشد ولی‌ اگر اپوزیسیون ایران هم این دیوار دشمنی را برای رسیدن به قدرت برای مخالفین بنا کنند، دیگران نیز این حق را دارند که "تحقیر قانونی اپوزیسیون حکومت احتمالی‌ آینده ایران" را نپزیرند ! بطور مشخص در ایران دو جناح وجود دارد: "انحصار طلبان"و "آزدیخواهان".شرایط کنونی‌ ایران،واقعیت‌های دموکراتیک می‌طلبد که در آن تمامی‌ مردم ایران جدا از تعلقات مذهبی‌ و مرامی‌ در مقابل حکومت را در بر گیرد و انحصار طلبی را در رهبری نپذیرد.دشمن یکی است باید یکی شویم !
٣۵۶۱۹ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨۹       

    از : آزاد

عنوان : مراقب آینده هم باشیم
ابر وبادو مه وحورشید و فلک دست به دست هم داده تا در این موسیبت بی کسی بلاخره این رهبران بلاتکلیف را زور چپان کنند،اپوزیسیو خارج هم دست از پا درازتر از هول حلیم توی دیگ افتاده تا مرم را روز چهار شنبه سوری تشویق به یا حسین و یا مهدی و الله واکبر آن هم با صدای بلند کند. آخر کسی نیست بگوید بابا تو مترقی وسکولار ولاییک و چپ چه به این شعارها بابا ای داد ای بیداد شما باید خرف خودتون رو بزنین شعار باورهای خودتون رو سر بدین تا مردم هم شمارو بشناسن و آینده سربلند بمونید نه اینکه برای پاسخ دادن هی ویراژ بدین مثل خیلی ها که در مورد گذشته زیک زاک میپرند. روز چهارشنبه سوری ۳۰ سال مثل سیخ داغ تو چشم و دل این رژیم, این روز و به حال خودش بگذارید کارش رو می کنه شما یک روز دیگه رو انتخاب کنید.
٣۵۵۹۹ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨۹       

    از : محب محبی

عنوان : کارگر زاده شما ؟
کارگر زاده از تهران چپ ها بشما مربوط نیست ، شما پاهایت را در گلیم بورژوا دراز کشیده اید
٣۵۵۹۲ - تاریخ انتشار : ۷ اسفند ۱٣٨۹       

    از : م ط

عنوان : صمن استقبال از فراخوان سه شنبه های اعتراض آن را نا کافی می دانم
اعتراضات هفتگی زمانی‌ کار سازند که پیش از آن در پی‌ اعتراضات قوی تر عرصهٔ خیابان به دست مردم افتاده باشد. امروز باید فراخوان اعتراضات هر روزه را داد تا زمانی‌ که شرایط برای اعتراضات هفتگی فراهم شود. لازمه این کار قبل از هر چیز
۱- تشویق جوانان به تشکیل کمیته ها یا شبکه های مردمی در محل زندگی، محل کار یا محل تحصیل می باشد. بدین شکل جایگزینی برای راه های ارتباط گیری مجازی (اینترنت، پیامک و...) ایجاد کرده و تلاشهای حکومت برای قطع ارتباط بین مردم از طریق فیلترینگ یا ارسال پارازیت بر روی ماهواره ها و خطوط تلفن همراه و... را با شکست مواجه می کنیم.
باید به زبان ساده بین اقشار مختلف مردم کار کرد و به آنان توضیح داد که حل معضلات اقتصادی و اجتماعی کشور درگرو ایجاد فضای آزاد سیاسی و اجرای حقوق معوق مانده قانون اساسی (حقوق مردم) است. باید به مردم گوشزد کرد که رهبران جنبش بخاطر پیگیری همین مطالبات در بازداشت بسر میبرند و خواست آزادی آنان به سایر مطالبات گره خورده.
استفاده از رادیو ها در نبود اینترنت، ماهواره و تلفن می تواند بسیار مفید واقع شود.
٣۵۵٨۷ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣٨۹       

    از : کارگر زاده از تهران

عنوان : چپهای محترم شماها چه کاره اید
چپهای محترم شماها چه کاره اید، شما برای جنبش سبز چه کرده اید، چرا کارگران و زحمتکشان سخن شما را نمی شنوند؟؟ آیا شما اصلا با آنها تماس می گیرید؟؟؟
شاد باشید.
٣۵۵۷٨ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣٨۹       

    از : جواد ولدان

عنوان : آقای واحدی، آقای ارجمند، مشاوران بی بخار کاری کنید کارستان
این همه توپ و تشر زدید، هر روز بدتر به سرتان و به سر جنبش سبز آوردند و می آورند

مواظب باشید، ببر کاغذی نشوید

مواظب باشید کاری نکنید که دیگر حنایتان نه برای حکومت کودتا و سیدعلی شاه و نه برای هوادارانتان رنگش را از دست بدهد.

این مردم، همان هشتاد درصدی که خاتمی را انتخاب کردند، پشت شما هستند و یا شاید در این زمان بیشتر هم شده باشند، از چه تعلل می کنید؟ از تعلل خاتمی بیاموزید که چگونه توده ها را مایوس و خانه نشین کرد.

از چه می ترسید؟
از چپ و مترقیان می ترسید؟
می ترسید که نفس آن را نداشته باشید که پا به پای مترقیان و آزادگان بیائید، می ترسید که نتوانید ادعاهای مردمی و به حق دانشجویان و روشنفکران و کارگران و مبارزان مردمی را اجابت کنید؟

قصدتان حکومت اسلامی سبز است، یا واقعا دلتان به حال آزادی و کرامت انسانی می سوزد؟

اگر قصد حاکمیت و انحصارطلبی ندارید، که نباید ترسی از جنیش سبز مردمی و نیروهای چپ داشته باشید.

با این «سه شنبه» بازی ها کاری درست نمی شود.

اعلان کنید تا احقاق تمامی خواسته های موسوی و کروبی (که بعد از انتخابات دروغین و کودتا مطرح کرده بودند و در اعلامیه های این دو تن منعکس است) مردم در خیابان بمانند و دست از کار بکشند. یک اعتصاب عمومی.

اگر مردمی بشوید، حتی من و امثال من که در خارج از کشور زندگی مساعدی داریم، با شما در ایران به تظاهرات خواهیم پرداخت.

از مصر یاد بگیرید، شعار ندهید، سایت کلمه و راه سبز به درد این مردم نمی خورد؟ چند درصد مردم می توانند از سایت های شما استفاده کنند؟

مرد و مردانه به پا خیزید، مردم پشت شما هستند. اما این پشتوانهء مردمی هم زمان دارد، اگر تعلل کنید، هم مردم را از دست می دهید و هم حکومت آینده را.

Jwaladan@yahoo.de
٣۵۵۶۱ - تاریخ انتشار : ۶ اسفند ۱٣٨۹