بگذار بسته بماند! - احمد پورمندی

نظرات دیگران
  
    از : ایرانی

عنوان : مشگل شما هستید نه مریدان امام آدمکشان
واقعا عجیب است و فوق العاده که هنوز یک عده مانند احمد پورمندی فکر می کنند.

مردم ایران سالها است که از این نقطه گذشته اند ولی احمد پورمندی و همفکران او هنوز در توهم عجیبی بسر می برند.

برای بسیاری از ایرانیان اصلا مهم نیست که افرادی که زمانی نه چندان دور از کارگزاران رژیم جنایتکار بودند آرزوی برگشت به دوران طلایی امام آدمکش را دارند و برخورد اکثر این ایرانیان طبق معمول نفرت بیش از حد به تفکر این شارلاتان ها می باشد اما اینکه یک عده از کسانی که خود را هنوز به اصطلاح چپ می دانند و هنوز هم تمام تلاش خود را در قانع کردن این جماعت به این موضوع که امام آنها قابل ستایش نیست باور نکردنی است.

آقای پورمندی شاید نمی تواند قبول کند که مردم ایران خمینی را اصلا قبول ندارند و او را نمای این رژیم پلید می دانند و حال اگر عده ای از مریدان او هنوز می خواهند چهره پلید او را انسانی نشان دهند این دیگر در میان ایرانیان که دیگر خریداری ندارد اما چرا او و دیگر همفکران او تلاش می کنند این جماعت ریاکار را قانع کنند که دست از امام جانی بکشند؟!

مردم ایران خواهان نابودی کامل رژیمی هستند که خمینی پلید آن را پایه گذاشت و اصلا پیشیزی برای مریدان خمینی جانی قائل نیستند پس چرا احمد پورمندی و بقیه همفکران او نمی توانند این واقعیت ساده را بپزیرند و هنوز در فکر هستند که چرا امامزاده های پلید دست از امام جانی خود بر نمی دارند؟

شاید برای او سخت باشد که باور کند که دلیل نوشتن این چند خط فقط تعجب از او می باشد وگرنه دیگر هیچ کس به فکر قانع کردن مریدان امام جانی نیست و همه منتظر به گور سپردن جمهوری جنایت اخمینی و نام او می باشند!

شاید بهترین نصیحت به احمد پورمندی و رفقای اکثریتی او این باشد که خیلی از قافله عقب هستند! جناب پورمندی بیدار شو که خیلی از مرحله پرت هستی. مردم ایران خواهان نابودی کامل رژیم جمهوری اسلامی می باشند حتی اگر نخست وزیر سابق این رژیم با چنگ و دندان نشان دادن مخالفت خود را اعلام می کند و به مردم ایران طبق روال همییشگی خود دهن کجی می کند!!!
٣۶۲۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : دعوت به مدارا!
رشته های ریسمان انقلاب یک به یک از هم گسسته اند و برای بسیاری از آنها که هنوز از ارزش های انقلاب ۵۷ دفاع می کنند ، چندان چیزی برای درآویختن نمانده است . "استقلال" و شعار محوری آن یعنی مرگ بر امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا ، در رویکرد بسیاری از منتقدان و معارضان نظام (متن همین امروز آقای مشایخی را در سایت ببینید)، "آزادی" در رویکرد و عملکرد حاکمان نظام و "جمهوری اسلامی" در رویکرد هر دو طرف !
در شرایط امروز ایران ، حاصل این گسست از ارزش های انقلاب ۵۷ ، متاسفانه رویکرد به ارزش های دمکراتیک مورد نظر "ما" نیست ! میل به احیای ارزش های "پیشا انقلابی" است ! وقتی که انقلابی به آن عظمت ، جواب ندهد ، کم کم این زمزمه که ایران به یک "رضاشاه " نیاز دارد به یک گفتمان موجه تبدیل می شود. جریان احمدی نژاد روی این گسست از گفتمان ارزش های انقلاب ۵۷ حساب باز کرده است.(روزی هم آقای مهاجرانی و جریان کارگزاران با گوشه ی چشم به آقای رفسنجانی چنین می کردند. آن مطایبه "اکبرشاه " که یادمان نرفته !) ، خود رهبری نظام نیز از چنین وسوسه ای خالی نیست ! در اپوزیسیون آن سو هم ، آقای رضا پهلوی ، برای بسیاری از مردم ایران "شنیدنی" تر است تا دوستان جمهوری خواه ما ! وقتی که "شاه" یک ارزش شود،چه کسی برای تاج و تخت لایق تر است؟ "دمکراسی " اصولا پروژه شاق و پرهزینه ای است . زمنجنیق فلک هم که سنگ فتنه می بارد ! نگاه کنید به عراق و افغانستان و پاکستان و بحرین و یمن و لیبی و ... در آغوش "پدرتاجدار" برای همه ، اندک نان و نوایی فراهم نیست ؟
به نظرم ، رجوع به امام خمینی توسط جریان "خط امام" در آویختن از همان اندک رشته های باقیمانده از ریسمان انقلاب است تا مگر عرصه از تاراج حریف در امان ماند ؛ چرا که در میان بسیاری از مردم ایران ، " امام خمینی و بیت مکرم" ش، هنوز یادمان ارزش های انقلاب ۵۷ به شمار می آیند و در منازعات نفس گیر این بیست ماه ، در کنار مردم ایران بوده اند . با چنین ملاحظاتی بار دیگر دوستان را دعوت می کنم به "مدارا " با این دوستان و گذاشتن سخن قتل عام های دهه ی ۶۰ به وقت دگر ؛ اگر چه شخصا باور دارم که "امام خمینی" تنها متهم پرونده ی قتل های دهه شصت نیست !
٣۶۱۹۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ اسفند ۱٣٨۹