مرتد


علی اصغر راشدان


• - عشق بازیها و کشمکشای زلیخا، ملکه شوهر دار رو تو قصرش با یوسف پیغمبر یادته؟ از زلیخا اصرار و از یوسف انکار، اونقده بکش بکش میکنن که پیرهن جفت شون پاره میشه. یوسف پیغمبر مدتها با زن شوهر دار عشق میکنه. اونا کفر ابلیس نیست؟ بگو بینم قرآن رو کی نازل و کی نقل کرده؟ ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۰ فروردين ۱٣۹۰ -  ۹ آوريل ۲۰۱۱


 
- اصلا توسرپیازی یاته پیاز؟
- بازخواب نماشدی آجواد؟
- واسه چی پابرهنه توبگومگوی خصوصی دیگرون می پری؟
- یاد ت رفت؟گریه میکردی ومیگفتی ورپریده مرده وزنده تویکی کرده؟
- حرف دهنتوبفهم آ!ورپریده خودتی!
- خود ت گفتی ورپریده،
- اونم خیلی حرفابه من زده،من که د لخورنمیشم،صد فه م بهم بپره،بازم یه موگندیده شوبه صدتاآت-آشغالای دیگه
نمید م.ماباهم نداریم،توروسننم؟
- منم یه طرف قضیه م،چن بارمراسم فاتحه خونی واسه م گرفته وحلواموخورده.
- گاهی وقتاقلم وکاغذونوشتن روپاک یاد ت میره،میشی خرس خونساروشیش ماه میری توخواب وکما،اون خواسته یه تلنگرتومخت بزنه وازکما بیارد ت بیرون،توکه این رمزورازاروحالیت نیست.آدم عاقل به یه آدم محترم میگه زایش هنریش میباس اینجوری یااونجوری باشه؟صد دفه بهت گفتم اختیارقلمتوداشته باش،کنترلش کن،انگارقلم داره اینودنبال خودش میکشه!توداری باقلم مینویسی،یاقلم داره تورومینویسه؟قلم رو ولش میکنه وهی دنبالش میدوه!انونم تمومم مزخرفاتوازنوکش روکاغذپخش وپلامینکه،بعدشم دادوهوارصغیروکبیرروبه آسمون میبره،این نشد نویسندگی که!من مرده وتوزنده،اگه نوک سرخ همین قلم بی چاک وبست سرسبزتوبه باد نداد،اسمموعوض میکنم!تواصلاپیام غزل بارون روفهمیدی؟
-حالادیگه به اندازه جناب آلوهم حالیمون نیست؟مث بلورجلوخورشید میدرخشه،امابازم میگم،اون یه کلمه ازآخراون سطربایس ورداشته شه ویه کلمه هماهنگ باکلمات دیگه جاش گذاشته شه،همین.
- ازرونمیره که!بازم زبون درازی میکنه،اونجام زبون درازی کردی که حکم ارتدادتوصادرکردن،اگه خودم فراریت نمیدادم،تاحالافرستاده بودنت بغل دست آقادائیت.
- چی فرقی میکنه،اینجام شبانه روز به صلا به م میکشی که.
- اصلا میدونی چیه ؟
- نه،نمیدونم چیه.
- همون حکمی که اونا واسه ت صادرکردن درسته.
کدوم یکیش؟
- که توکافرومرتد مطلقی،جات ته جهنم وهمنشین شدادونمرودوفرعونی،بایدشقه شقه ت کنن!
- خیلی آتیشی شدی آجواد!تقصیرمنه که تودستشوئی یه سطل آب روسرت ریختم تا جون گرفتی،اگه میذاشتم همونجا
ریغ رحمتوسربکشی،اینجوری بلبل نمیشدی!حالیت که نیست،تاخرخرت شراب لامانچای بیست ساله رومیریزی تو
خندق بلا،بعدشم منومیندازی به لش کشی،راست وریستم که میکنم،میشی حجت الاسلام شیش آتشه واسم!
- توکه ادعای آزادی خواهی داری،واسه چی تادهن وامیکنم،دهنموگل میگیری،دیکتاتور؟
- بفرماچی جوری دهنتوگل گرفتم،آجواد؟
- گل گرفتن شاخ ود م نداره که،
- لغزنباف،راستاحسینی حرفتوبزن که جوجه کبا ب سردمیشه وازدهن میفته.
- همین که تادهن وامیکنم لنترانی بارم میکنی ونطقموتوگلوم خفه میکنی،دهن گل گرفتنه دیگه.
- حرفائی میزنی که تودکون هیچ عطاری یافت نمیشه،میخوای واسه ت کف بزنم؟
- کدوم حرفم نامربوطه؟
- کدومش نامربوط نیست؟
- جوادبازی درنیار،یکیشو بهم بگو
- همون حرف اولی که همه ش بوی خون میده،آجواد!
- گذاشتی حرف ازدهنم درآدکه بفهمی ته- توی مقصد م چیه،دیکتاتور؟
- خیلی خب،حالافرمایش بفرما
- تواسلام غیبت ازگناهای کبیره نیست؟
- کی گفتم گناه کبیره نیست؟
- واسه چی تموم عمرت غیبت کردی وبازم عبرت نگرفتی واین کارزشتتوادامه میدی؟
- توکه چونه ت آسیاست ودایم می چرخه غیبت نمیکنی،من که بیست وچارساعته چارتاکلوم حرف نمیزنم،چی
جوری غیبت کردم که خبرندارم وتوازمن بیترمیدونی
- چندتاکتاب چاپ کردی،همه شم آت- آشغاله،واسه همینم ده پونزده تاش چاپ نشده و رودستت مونده وبادکرده،
مث دیگرون مایه تیله م نداری که باخرج جیبت چن تا شو چاپ کنی وشهره آفاق بشی!
- اینا که میگی درست،چی ربطی به غیبت وجهنمی بودن من داره؟
- عجله کارشیطونه،صبرکن تاموبه موبهت بگم.
- سرتاپاگوشم آجوادگل.
- توکتاباوداستانات بیشترازهزارتاآدم داری،تموم عمرت داستان سرائی کردی،داستان سرائی یعنی چی؟
- داستان سرائی یعنی حرف زدن درباره زندگی وسرگذشت یه عده آدم.
- حرف زدن درباره زندگی آدمائی که حضورندارن،یعنی پشت سردیگرون حرف زدن.
- ایرادش کجاست؛آجواد؟
- خیلی جوادی بابا!ماروگرفتی آ؟پشت سردیگرون حرف زدن،همون غیبت دیگه لامصب!
- خب،حالامیگی چیکارکنم،آجواد؟
- طبق قواعداسلام ناب محمدی،مرتکب گناه کبیره شدی،مرتدی وجا ت ته جهنمه،بایس همنشین شدادونمرود
وفرعون باشی!
- توکه اینهمه بحرالعلومی،بفرماقران یعنی چی؟
- قران یعنی کلام خدا،که اززبان حضرت محمدبیان شده.
- تواصلاچیزی از قصص قران خوندی؟
- مخم دردنمیکنه وقتموصرف اینجورپرت وپلاها کنم که.
- میدونی قران تمومش قصه است؟
- خب باشه،که چی؟
- مگه نگفتی قصه گفتن گناه کبیره است،اونیکه قصص قران روگفته گناه کبیره مرتکب شده!
- میخوای ازم حرفای کفرآمیزبکشی کافر؟اگه زبونم بچرخه به طرفی که بخواد بگه گوینده قصص قران گناه کبیره
کرده ازبیخ می برمش!
- چطورقصه های من غیبت وگناه کبیره واون یکی نیست؟
- خیلی خب،گناه های کبیره دیگه م توکارنامه ت داری،حالامیریم سراغ بعدیش:
- بفرمابریم،ششدونگ درخذ متم.
- توکتابات بیشترمردم شریف ممکلت اسلام محمدی رومعتاد،تریاکی،چرتی،مافنگی،گدا-گشنه،دزدودغل و فاحشه
معرفی کردی،هرکدومش مصداق بارزخیانت به ممکلت اسلام محمدی وارتداده وتومفسد فی الارضی،بایس به
صلابه ت بکشن!
- میگن سلمونیاکارکه ندارن،سرهمدیگه رومیتراشن،امروزانگارسرگرمی کم آوردی واومدی سراغ من.
- تفره نرو،جواب منوبده!
- شماآجواد،سواد ت ازامثال من بیتروبیشتروبالاتره ومیدونی که تموم تریاک افغاناروسران ودونه درشتاازمملکت
اسلام محمدی به تموم اروپاقاچاق میکنن.
- چی ربطی داره به معتادبودن همه؟
- اها،واسه موی د ماغ نشد ن جوونا،بهترین راه،معتادکردنشونه،روهمین اصل،تومملکت اسلام ناب محمدی،
موادجات ازسیگاروچای فراوون تره و آسون ترتودسترس همه ست ومیلیونهاآدم دائم توعوالم برهوت چرتن.من
گاهی یه چنتائی ازاینارونشون دادم،ازخودم که درنیاوردم.
- باشه،میریم سراغ گناه کبیره بعدیت،اونفده نامه ت سیاست که هرجاش انگشت بزارم،حکم ارتداد داره.
- بفرمابریم، شیشدونگ درخذمتم،آجواد.
- ببین داشم،ماکه یه عمره باهمیم وچیزی ازهم پنهونی نداریم،درسته؟
- درسته آجواد
- تواون کتاب کفرابلیست،یه صحنه داری که پسره شبونه یه کیسه آرد میبره درخونه زنه،باهم معامله پایاپای میکنن،
زنه کیسه آردومیگیروپسره رومیبره تواطاق کنارکرسی وتاخروسخون عیش اپیکوری میکنن.یه جوری صحنه رو
وصف میکنی که دندونای خوننده ازهوس به تق تق میفته.
- بفرما اگه دندونای ننه- بابای خودت به تق تق نمی افتادن،سرکارالان کجابودی؟چیزی که توعالمه،توآدمه،کجاش
ایراد داره؟
- بابازندیق،ننه- بابای من اسماشونو توشناسنامه همدیگه نوشته بودن،حالیته؟
- توهمین ولایت غربت غرب میلیون میلیون آدمیزادهمین جوری باهم زندگی میکنن وهرشبم دندوناشون تق تق
به هم میخوره،بچه دارم میشن،همه شون زندیقن؟
- اونجاممکلت شریعت اسلامه وکارای توازمصادیق کفرابلیس وزندقه وحکمش ارتداده!
- قصص قرآن روخوندی آجواد؟
- بازرفت سراغ قصص،آره بابا،قرآنوازبهرم.
- داستان یوسف وزلیخا رویادته؟
- آره بابا،چن تا فیلمشم دیده م.
- عشق بازیهاوکشمکشای زلیخا،ملکه شوهردار روتوقصرش بایوسف پیغمبریادته؟اززلیخااصراروازیوسف انکار،
اونقده بکش بکش میکنن که پیرهن جفت شون پاره میشه.یوسف پیغمبرمدتهابازن شوهردارعشق میکنه.اونا کفرابلیس نیست؟بگوبینم قرآن روکی نازل وکی نقل کرده؟
- خیلی مردرندی!میخوای واداربه کفرگوئیم کنی؟خیال کردی ابولم؟باشه،ازاینم مگذریم.میرم سراغ بعدیش
- بفرماآجواد،شیشدونگ باهاتم
- تو یه صحنه دیگه ازهمون کتاب کفرابلیست توصیف کردی که یه عده ژاندارم ومامورشریف دولت ریختن تو
خونه یه نفروتمومشون تاخروسخون کنده دخترشوکشید ن،ازاین دیگه اصلانمیشه چشم پوشید،تهمت به مامورشریف
وزحمتکش دولت،علاوه برمرتدومفسد بودن،خیانت به ارکان مملکت اسلام ناب محمدیم هست.بعدازمرگتم توته جهنم
بانمرودوشدادوفرعون هم نشینی،هیچ اماواگریم ورنمیداره!
- آجوادجون،تومنوفراری ونجاتم دادی،خودموخیلی مدیونت میدونم،الان میخوام دینموبهت اداکنم،اماواگرم ورنمیداره،
واسه ت یه بلیط میخرم وهزارچوق ناقابلم هدیه خرج راه بهت مید م،همین فرداصب راهی تهرونت میکنم،قبول؟
- خیلی مردرندی!برم تهرون که ازفرودگاه یه راست برفستنم کهریزک!!!!!!!!!!۱