از : هدا خسروی
عنوان : چرا مجاهدین صدای دولت عراق را نمیشنود
وزیر خارجه عراق تاکید کرد که بغداد اجازه نمیدهد سازمان مجاهدین خلق در کشور عراق پایگاه داشتهباشد و تمام کشورهایی که نگران سرنوشت این گروه هستند، میتوانند ساکنان اردوگاه اشرف را اسکان دهند.
هشیار زیباری در گفتوگو با رادیو اروپای آزاد ضمن ابراز تأسف از درگیری در اردوگاه اشرف اعلام کرد که عملیات نظامی ارتش عراق در کمپ اشرف با این هدف صورت گرفته است که بخشی از خاک عراق که در کنترل مجاهدین بوده را از دست آنها خارج شود.
وزیر خارجه عراق روز دوشنبه تأکید کرد که قانون اساسی عراق اجازه نمیدهد که مجاهدین یا هرگروه شبه نظامی دیگری در خاک این کشور پایگاه داشته باشد و از داخل عراق دست به عملیات نظامی علیه همسایههای این کشور بزند.
هشیار زیباری با اشاره به این که پایگاه اشرف مساحتی حدود ۵۰ کیلومتر مربع دارد، افزود: «هیچ کشوری در دنیا قبول نمیکند که گروهی یا سازمانی حاکمیت و اقتدار آن کشور را زیر سوال ببرد و کشوری کوچکی را در داخل یک کشور بزرگ ایجاد کند.»
آقای زیباری خاطر نشان کرد که عراق قصد استرداد مجاهدین به ایران را ندارد، اما بنا بر تصمیم دولت عراق، تا پایان سال جاری میلادی، مجاهدین باید از پایگاه اشرف خارج شوند و بغداد حضور آنها در خاک عراق را نمیپذیرد. وی از ساکنین کمپ اشرف خواست تا به قانون عراق احترام بگذارند.
هشیار زیباری در ادامه افزود که دولت عراق از همه کشورهای اروپایی و غیر اروپایی خواستهاست تا به مجاهدین امکان دهد در آن کشورها به فعالیتهای خود ادامه دهند و گفت: «دولتهایی که نگران سرنوشت مجاهدین خلق و حقوق بشر این گروه هستند میتوانند آنها را در کشور خود اسکان دهند.»
وزیر خارجه عراق تاکید کرد که مجاهدین میتوانند در «هر کشوری که آنها را بپذیرد، مانند کشورهای اسکاندیناوی، استرالیا، نیوزیلند، کانادا و ایالات متحده و یا هر کشور دیگری» اسکان یابند.
٣۷۰٨۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۰
|
از : یحیی سازگار
عنوان : چرا مغول وار
شاعر گرامی شما بجای استفاده از کلمه مغول وار میتوانستید از کلماتی مثل کوروش وار یا داریوش وار و یا پهلوی وار استفاده کنید چرا از سایر مللتها مایه میگذارید؟
٣۶۹۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣۹۰
|
از : حافظه تاریخ
عنوان : نگاه «اندر سفیه» بشیارهای پوسته گردو
آخر این هم شد استدلال؟ یکی ندا سر میدهد که « کسی که حقوق انسانی را برای دیگران نمیخواهد خود لیاقت داشتن آنرا ندارد !» و مشخص نمی نماید از چه نوع «حقوقی» دم میزند و یا زیدی دیگر بیان میکند « به جریانی که این جنایت را محکوم نکند اعتماد نکنید!». باور کنید جنابان دفاع عریان از مسببین کشت وکشتارهای بعد از انقلاب و مجریان ایدئولوژی - نظامی «فروغ جاویدان» را تقدیس کردن بدون «انگ» زدن بدیگران برایتان راحت تر است. خمینی «هنوز» در دادگاه صالحی محاکمه نشده و بقول شما هنوز «مجرم» نیست. دروازه دفاع «حقوق بشر» مورد نظر شما آنقدر گشاد است، که ستم دیدگان و داغدیدگان بخاطر همطرازی با جنایتکاران، اجبارآ دست بمهاجرت میزنند.
٣۶٨٨٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣۹۰
|
از : سلیمانی
عنوان : شهنشیخ
»وبه یاد آوریم که آمریکا جنگ افزارهای مجاهدین را از ایشان گرفت تا از حقوقِ بشری و به ویژه از حقِ پناهندگی ی تک تک شان پیگیرانه پشتیبانی کند! «
و دگرباره به یاد آریم که »شاعران وجدان جهان اند«.
دست اسماعیل خویی را می بوسم به سپاس و مهر.
٣۶٨٨۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣۹۰
|
از : فرنگیس
عنوان : اقا یا خانم زادلوبا نظر شما موافقم اما.....
برادر یا خواهر شما هم که با گفتن اغامحمدخان قاجاروار به خلق ترک توهین نمودید لطفا کسی هم ننویسد سلطان محمود غزنوی وار چون ایشان هم ترک بوده وفکر کنم باز مشکل پیش میاید.ترکهای عزیز در ۷۰۰ سال گذشته در ایران حاکم بودند و هنوز هم اقای خامنه ای ولی فقیه این سرزمین است و دعوا هم بین ایشان و اقای موسوی نخست وزیر امام میباشد که از بد روزگار ایشان هم از مردمان ترک نژاد ایران هستند وبهتر است مثالها در ۷۰۰ سال گذشته نباشد وبقیه مردم ایران هم جای خود رادارند فکر کنم به عنوان مازندرانی بعد از سریال "پایتخت" بهتر است از اقای خوئی بخواهیم که کشتاراعراب بدست مازندرانی ها در دوران اسپهبد ونداد واسپهبد مرداویج را در نظر اورند واز این ببعد میتوانند مثال هایشان را ازکیسه مردم مازندران خرج کنند ونه تاتارها ومغولها و............... چون ما مردم مازندران به ایشان گیر نمیدهیم
٣۶٨۷۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣۹۰
|
از : زادلو
عنوان : به چه دلیل مجاهدین خلق درعراق هستند و چرا عراق را ترک نکرده و نمی کنند؟
منهم بنوبه خود حمله آغامحمدخان قاجاروار عراقیها را به اردوگاه اشرف محکوم می کنم ولی مثل اکثریت نظردهندگان این سایت در اینمورد بخصوص معتقدم که در وهله باید مسعود و مریم رجوی را شماتت و محکوم کرد که هیچ اقدامی در دهه اخیر برای سامان دادن سامنان اشرف در یک کشور سوم بعمل در نیاورده اند. باید به ایندو شیرفهم کرد که مظلوم نمایی و شهیدپروری در بین ایرانیان دیگر بازاری ندارد بنابراین تغییر رویه دهید. هنوز که هنوز است سازمان مجاهدین خلق به غلط معتقدست چونکه قربانین/شهیدان بیشتری نثار کرده است پس حق حاکمیت ایران از آن این سازمان است. این یعنی مسعود و مریم رجوی بجای خامنه ای و احمدی نژاد بنشینند و ساکنان اشرف هم هسته اول سپاه پاسداران و بسیج شوند و وظیفه شان هم حفظ مسعود و مریم رجوی باشد و به درک که مردم نمی خواهندشان. باید به ایندو خود شیفته خوب شیرفهم کرد که اگر خواسته ما این بود مگر مرض داشتیم که ۳۰ سال بر علیه این رژیم مبارزه کنیم! مسعود و مریم رجوی مسئول اصلی جنایتهایی هستند که در اردوگاه اشرف رخ داده است و باید پاسخگوی اعمالشان باشند.
٣۶٨۷۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣۹۰
|
از : خواجوی کرمانی
عنوان : دفاع از «خلق مغول» یا در حاشیه بردن اصل فاجعه؟
نمی دانم چرا یکباره همه کامنت نویسان شده اند فاضل و دمکرات و به واژه تاتار و مغول آقای خویی گیر داده و به ایشان درس اخلاق و سیاست می دهند. دو علت بیشتر ندارد. یا این دوستان با متن نوشته آقای خویی موافق نیستند و با برجسته کردن فرع، اصل را کمرنگ می کنند ویا اینکه قصد و غرضی و ماموریتی در کار است.
اصولا این بحث در اینجا بی مورد و انحرافی است. دست از اظهار فضل و اخلاق بردارید و به اصل مطلبی که بیان شده بپردازید! لابد اگر این بنده خدا جمله اش را به چنگیز وار هم تغییر دهد باز عده ای گیر می دهند که مگر همه چنگیز ها آنگونه اند. آقا شما حقوق دمکراتیک هزاران چنگیز دیگر را پایمال کرده اید و به آنها توهین نموده اید! تازه یکی ازین عالیجنابان معلوم الحال رهنمود داده که بگویید «وحشی وار». وحشی که وحشی است دیگر وارش چه صیغه ایست؟ خداوند همه مارا نیتی پاک عنایت فرماید...
آدمکشان عراقی با حضور و حمایت آدمکشان بالارتبه دولت ایران و آدمکشان والامرتبت دولت آمریکا عده ای انسان بی دفاع را به خاک و خون کشیده اند و ما به جای دفاع صریح از حقوق بشر ی که خونش هنوز بر زمین است غیرت مغولی مان گل کرده!
مشکل اینجاست که ما هنوز قادر نیستیم حب و بغضهای سیاسی خود را در امری که به «حقوق اولیه بشر» مربوط می شود دخالت ندهیم و به جای برخورد مستقیم با مسله به صحرای کربلا می زنیم و روضه حضرت عباس می خوانیم!
٣۶٨۷۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣۹۰
|
از : به اسماعیل خویی
عنوان : زیر پا گذاشتن ارزش ها آسان است اما نمی ارزد
لازم می دانم به آقای اسماعیل خویی یادآوری کنم که با توجه به حرف های بی شرط و شروط شما در دو سه ساله اخیر در ارتباط با فجایعی که توسط نیرو های رژیم و وابستگان آن در عراق، نسبت به مجاهدین اتفاق می افتد، وقتی که شما نگاه داشتن بی سبب، غلط، و خطرناک افراد اردوگاه اشرف در عراق را محکوم نمی کنید، باعث می شود که شخص شما، اسماعیل خویی، در هر فاجعه دیگری که پیش آید سهیم باشید.
سهم شما بیشتر از خیلی کسان دیگر خواهد بود. چون مجاهدین زیاد روی شما و حرف هایتان مانور می دهند.
آقای خویی عزیز! اگر ما میهن خود را رها کرده ایم و آواره این طرف و آن طرف شده ایم، به خاطر پایبندی مان به بعضی ارزش ها بوده است.
زیر پا نهادن این ارزش ها در گریز از مشکلات زندگی روزمره و نداشتن یک زندگی مرفه یا نسبتا مرفه در خارج از کشورآسان است. اما نمی ارزد. آن هم به بهای سهیم شدن در فجایعی از این دست، و یا سهیم شدن در به حصار کشیدن جمعی انسان با شرف و با ایمان به وسیله کسانی که مورد اعتماد آن ها هستند بدون آن که شایستگی این اعتماد را داشته باشند.
شما هوشیار تر از آنید که معنای حرف مرا نفهمید.
٣۶٨۶٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣۹۰
|
از : الف باران
عنوان : کسی که حقوق انسانی را برای دیگران نمیخواهد خود لیاقت داشتن آنرا ندارد !
تقریبا تمام سازمانها و احزاب غیر وابسته به رژیم این حمله جنایتکارانه را محکوم کرده اند و هیچ کدام "اما ، اگر ، مگری" بکار نبرده اند ! محکومیت این عمل جنایتکارانه در درجه اول دفاع از "حقوق بشر" محسوب میشود و وظیفه هر انسان آزادهای است که از آن دفاع کند ! اگر ما به عنوان یک انسان آزاده از بشریت و حقوق آن جدا از تعلقات سیاسی، مذهبی،و نژادی و ...دفاع نکنیم نباید انتظاری از مردم آزاده جهان در حمایت از ما را داشته باشیم ! کسی که حقوق انسانی را برای دیگران نمیخواهد خود لیاقت داشتن آنرا ندارد.
٣۶٨۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : dizeli bey
عنوان : شرم آور
سلام،
واقعاً جای تأسف است که یک شاعر و نویسنده یک کشور به یک ملت توهین میکند، یعنی چه تاتار وار یا مغول وار، چرا فارس وار یا ترک وار نباشه، مگر ترکها یا فارسها ملتها را به خاک و خون کم کشیدن. چرا از واژه وحشی وار استفاده نمیشه که ربطی به یک ملت نداره.
٣۶٨۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : سعید میرزایی
عنوان : هنر نزد ایرانیان است و بس
هنر نفرت از عرب، ترک، تاتار، مغول، جهود، بهایی، آمریکایی، سازشکار، لیبرال، روس، صهیونیست، مستکبر، توده ای، منافق و... و.... هم نزد ماست و بس. نکته اینجاست که چون از قباحت ماجرا بیخبرییم، آنرا شفاها و کتبا در خفا و در عیان از زبان خود جاری میکنیم. اگر چنین نبودیم از چاله پهلوی به چاه خمینی نمی افتادیم. مبارک ۱۷ روز کشت و رفت، شاه آریامهر یکسال تمام کشت و رفت و رژیم مهروزوز اسلامی ۳۱ سال است می کشد هنوز فکر رفتن ندارد. آیا رابطه ای مابین رفتار و اندیشه صاحب قلمان با عملکرد صاحب قدرتان نمی بینید؟
٣۶٨۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : محسن کوشا
عنوان : اگر در این زمینه اطلاع رسانی صورت نگیرد فاجعه ای عظیم تر درراه هست
با درود به هنرمند گرامی استاد خوئی.
با تائید اعتراضیه جنابعالی و تلاش برای نجات مجاهدین در عراق ، معتقدم این حمایت به مصالع تمام ایرانیان کمک خواهد کرد. آرزوی می کنم نه فقط مجاهدین بلکه تمام ایرانیان که باالاجبار میهن خود را ترک کرده اند با سرفرازی از حقوق شهروندی برخوردار شوند تا در آنجا به و هرکجا که خواستند به کار و زندگی ادامه دهند.
اما امروز در اخبار شنیدم که دولت عراق با آمریکا بر سر خروج نیروهای خود اختلاف دارد.
- مقتدا صدر که معرف حضور همه هست از مالکی حمایت می کند و گفته اگر آمریکا در پایان امسال (دسامبر۲۰۱۱)عراق را ترک نکند دوباره به اقدامات نظامی روی خواهد آورد.
- نیروهای حکومت خود گردان کردستان خواهان تمدید حضور نظامی آمریکا در عراق ست و بیم آن دارد که پس از آمریکا شیطنت های شیعیان شروع میشود.
با این وصف معلوم نیست رهبری سازمان مجاهدین خلق با چه اطمینانی میخواهد در عراق بماند. اگر در این زمینه اطلاع رسانی صورت نگیرد فاجعه ای عظیم تر درراه هست
٣۶٨۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : araz azeri
عنوان : مغول و تاتار نه
ضمن محکوم کردن جنایت ارتش مالکی استفاده از واژه تاتار یا مغول را شایسته نمی دانم بهتر است تاریخ حقیقی را بدرستی مطالعه فرمایید
بجای آن می توانستید از واژه های ملموس جنایکار فارس استفاده کنید
٣۶٨۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : روزبه
عنوان : مجاهدین خلق در عراق حق انتخاب داشته و دارند ولی زندانیان وکیل اباد مشهد که ماههاست قتل عام می شوند هیچ حق انتخابی ندارند. دلتان برای کدامیک از ایندو باید بدرد آید؟
آقای خویی گرامی، ناگفته های شما را نظردهنده ای با نام "پویا" در پایین آورده است. ضمن تشکر از پویا و همنظر بودن با ایشان، خواهشمندم آنرا بخوانید و بیاد بسپارید.
مسعود و مریم رجوی قادر بودند که در خارج کردن مریدان و اسیرانشان از پایگاه اشرف در ۱۰ سال اخیر اقدام کنند. اینهمه اعلامیه و پشتیبانی از مجاهدین و خلق از یکسو و و به نظاره بسنده کردن اوضاع اسیران زندانی در صف اعدام زندان وکیل آباد مشهد از سوی دیگر. آیا فراموش کرده اید که زندانیان فلک زده وکیل آباد برخلاف مجاهدین خلق فاقد هر گونه حق انتخابی در ماندن در زندان و خروج از آنند؟ گم کردن پرسپکتیو تا این حد آخه!
مجاهدین خلق در عراق حق انتخاب داشته و دارند ولی زندانیان وکیل آباد مشهد که ماههاست قتل عام می شوند هیچ حق انتخابی ندارند. دلتان برای کدامیک از ایندو باید بدرد آید و اعلامیه دهید؟
مسعود و مریم رجوی هستند که باید محکوم شوند چون آنها مسئول آنچه بر سر اعضائشان آمده و می آید هستند. پرسپکتیوتان کجا رفته است؟
٣۶٨۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : خشایار رُخسانی
عنوان : سازمان مجاهدین در کشور عراق چکار میکُند؟
سازمان مجاهدین خلق در عراق چکار میکُند؟
از گرفتاری های هموندان سازمان مجاهدین خلق این راستینگی (واقعیت) تلخ است که آنها هرگز نمیدانند برای چه هدفی دارند مبارزه میکُنند. سازمان مجاهدین خلق خواهان برپایی یک حکومت دینی دیگر با تفسیری دیگر از اسلام «ناب مُحمدی» در ایران است، ولی بخش بزرگی از هوادارانِ ساده دل این سازمان در رویا های خودشان از مردمسالاری و آزادی زندگی میکُنند. جُستار مِهم تر این است که هواداران سازمان مجاهدین بجای پاسخگویی به این پُرسش هایِ ساده که سازمان مجاهدین در عراق چکار میکند؟ و بر پایه-ی چه خواست داتی (قانونی) هنوز این سازمان دارد در عراق در پادگان اشرف ایستادگی میکند که نه دولت برگُزیده-ی عراق را میپذیرد و نه به درخواست آن برای بیرون رفتن از خاک این کشور گردن میگذارد، پُرسش کُنندگان را به یاور و همکار حکومت اسلامی بدنام میکُنند. هموندان سازمان مجاهدین خلق بجای دادن پاسخ کرویزی (منطقی) و خَرَدمندانه به این پرسش ها، میپندارند که میتوانند با داد و بیداد، گردوخاک کردن و آرَنگ دادن (شعاردادن) و به روخ کشیدن شمار کشته هایشان، از دادنِ پاسخ به این پرسش های ساده بگُریزند. این رفتار هواداران سازمان مجاهدین بسان سر فروبُردن در برف با این اُمید است که کسی آنها را نبیند.
رهبران سازمان مجاهدین خلق، مسعود و مریم رجوی باید این راستی را بپذیرند که دوران خودکامگی صدام حُسین به پایان رسیده است و کشور عراق به دوران تازه ای پا گذاشته است و درهال آزمونِ مردمسالاری است. مریم و مسعود رجوی میبایستی پنج سال پیش به درخواست آشتی جویانه-ی دولت برگُزیده-ی عراق در فروگذاشتن خاک عراق و رفتن از این کشور به یک کشور امن گردن میگذاشتند تا ما گواه به خاک و خون افتادن هموندان این سازمان و چنین نماگاه های غم انگیز همانند روزهای پیش نمیبودیم. کشور عراق یک کشور خودسالار (مستقل) است و میتواند مهمانانش را خودش برگُزیند، فرابخواند و بیرون کُند. در پایان اینکه وجود یک سازمان رزمی بیگانه را هیچ کشور آزاد جهان در خاک خودش برنخواهد تابید که به تانک و جنگ ابزارهای جنگی آراسته است. آن کسانیکه باید خودشان را پاسُخگوی کُشته شدن هموندان سازمان مجاهدین خلق در عراق کُنند، مسعود و مریم رجوی هَستند که در برابر میانجیگری سازمان ملل و پیشنهادِ این سازمان در پیداکردن یک کشور سوم و امن برای هموندان سازمان مجاهدین خلق، همچنان سرسختانه ایستادگی میکُنند.
http://khaschayarrochssani.blogspot.com/۲۰۱۱/۰۴/blog-post_۶۵۵۵.html
http://vimeo.com/۱۰۶۵۰۷۱۳
٣۶٨۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : پویا
عنوان : الزام در تحلیل و ریشه یابی واقعیت ها
بکار بردن واژه " اسماعیل خویی شاعر گرانمایه ایرانی " در عنوان این مطلب نشاندهنده تآیید پیشاپیش بیانات آقای خوئی می باشد و این عمل مغایر با پرنسیپ های روزنامه نگاری است. نویسنده نیز سعی نموده است تا با کسب کمک از پشتبانه و معروفیتی که در ادبیات و شعر فارسی دارد و با استفاده از واژه های احساس بر انگیز تمامی حواس ها را بسوی جنبه حقوق بشری این واقعه جلب نموده و عامل اصلی که همانا بکار بردن سیاست های نابخردانه رهبری مجاهدین یعنی مسعود رجوی است را در این حادثه دهشتناک مخفی نگهدارد. ایشان به تمامی مقصرین این حادثه به جز نفر اصلی حمله لفظی نموده است.
اگر آقای خوئی و امثالهم به تمامی پروسه ای که مجاهدین در عراق گذرانده اند توجه نموده بودند و تمامی سخنرانی های ایدیولوژیک تشکیلاتی مسعود رجوی - بخصوص سخنرانی های یکی دو سال اخیر که به صورت صوتی انجام پذیرفته - را دیده و یا گوش داده بودند متوجٌه میگردیدند که عامل اصلی تمامی این کشتار و جنایاتی که اتفاق افتاده است مسعود و مریم رجوی می باشند.
در تمامی این نشست ها که ساعت ها ، روزها و هفته ها به درازا کشیده است مسعود رچوی تاٌکید بر ماندن در عراق حتی به قیمت از دست دادن جان تمامی اعضای مجاهدین بوده است و ایشان همیشه با تحریک اعضا از جنگ صد برابر در مقابل حکومت عراق و درگیری های خونین در اشرف نامبرده است.
در تمامی سال های گذشته مسعود رجوی تمامی راه های خروج از عراق را بروی اعضای مجاهدین بسته است و با انواع توهین ها دست رد به سینه تمامی افراد و سازمان ها و کشورهایی زده است که به روش های مختلف آمادگی خودشان را جهت کمک به مجاهدین برای خروج از عراق اعلان نموده اند.
بالطبع خروج مجاهدین از عراق و پیوستنشان به جنبش آزادی خواهانه ملت ایران ایدآل است اما رجوی ترس از آن دارد که با این اقدام هژمونی مجاهدین و جایگاه رهبری ایدیولوژیکش زیر علامت سئوال برود و با انتقادات بسیاری در مورد عملکرد های غلطش مواجه شود که مطلوب طبع یک چنین رهبر کاریزماتیکی نمی باشد.
جناب آقای اسماعیل خویی ، من هم بمانند شما مخالف هجوم وحشیانه به افراد بی دفاع هستم اما تا زمانی که از یک معضل ، بدون تکیه به احساسات زودگذر ریشه یابی نشود ، درمانی برای آن درد پیدا نخواهد شد. به رهبری مجاهدین باید فهماند که اشرف سرزمین عراق می باشد و به صلاح ایشان است که آنجا راترک نماید. این عمل شما بیشتر ایشان را تشویق به ماندن در آن سرزمین و به وجود آوردن حوادث بعدی مینماید.
البته چگونگی ، تحلیل و ریشه یابی واقعیت های همین حادثه ای که در روز جمعه گذشته اتفاق افتاده است جای خاص خودش را دارد که در یک ویا دو کامنت نمی گنجد و اینجانب قصد ورود به آن در زیر مطلب کوتاه شما را ندارم.
٣۶٨٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : اردبیلی
عنوان : لطفا مغالطه نکنید.
اگر قرارست تاتاروار و تازی وار و مغول وار بعنوان واژه های قرار نگیرند تا مرزهای توحش توصیف نشوند پس واژه های هیتلر و نازی وار استالین وار و کولاک وار و طالبان وار و خمینی وار .... هم نباید برای توصیف توحش مورد استفاده قرار گیرند چون نژاد پرستانه هستند! همانطور که وقتی از توحش نازی ها ابراز تنفر می کنیم و منظورمان ملت آلمان و ملت امروز آن کشور نیست وقتی هم تارتاروار می گوییم منظورمان امثال منه ترک اردبیل نیست. لطفا مغالطه نکنید.
٣۶٨٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : عمویی
عنوان : کار ارتش عراق شبیه کارهبران مجاهدین است!
شاعر گرانمایه ی عزیز!
دفاع شما ازحقوق شهروندی هرکس وازجمله ساکنان اردوگاه اشرف کاری است انسانی ودرخور تحسین فراوان!
اما چرا ازطرح این موضوع که این افراد خود زندانی واقعی بوده و رهبرانشان اجازه ی کوچکترین امکان برقراری ارتباط بین آنها وخانواده هایشان را نمیدهند، غفلت فرموده اید؟آیا بهتر نبود که ازاین قسمت حقوق این عزیزان هم دفاع میکردید؟ مگر شرط لازم وکافی مبارزه، حضور دربیابانهای عراق است ومثلا این عزیزان چرا مثل دهها هزار ایرانی دیگر نمیتوانند در کشورهای دیگر مستقر شده ومبارزه کنند.
دفاع نصف ونیمه از حقوق انسانها وفراموشی قسمت مهم آن - بی اختیاری محض این ساکنان اشرف -کارصددرصد خیر شما را زیر سایه قرار خواهددهد. بخصوص اینکه اگر سری به این اردوگاه بزنید معنی دقیق حرف مرا بهتر درک حواهید فرمود!
٣۶٨٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : ایرانی
عنوان : دگماتیسم
عده ای به آقای خوئی گیر داده اند که چرا گفته است "تاتاروار" زیرا این توهینی به مردم تاتار می باشد. مطمنا غرض آقای خوئی توهین به هیچ ملیتی نبوده است و اگر عباراتی مانند " مغول وار" یا تاتاروار" استفاده شود منظور شقاوت حملات رژیم مرتجع عراق می باشد. در تاریخ ایران "مغول وار" و "تاتاروار" همان درجه از شقاوت را منظور دارد که در فرهنگ روسها تهاجم "فاشیست" ها یا "آلمان" ها داشت. این مته به خشخاش گذاشتن شاید هدف به بیراهه بردن نکوهش عملیات جنایتکارانه ارتش دولت مرتجع مالکی باشد. رژیم جنایتکار اسلامی و همتای عراقی آن دست جنایتکاران چنگیز خان و بقیه مهاجمان به مردم ایران را از پشت بسته است و تشابه این مرتجعین فاشیست با جنایتکاران تاریخی کاملا قابل درک می باشد. تهاجم ارتش دولت مرتجع اسلامی عراق به پناهندگان مجاهد در عراق محکوم است و باید متوقف شود. آقای خوئی وجدان انسانی خود را با نوشته خود در محکومیت این جنایات نشان داده است.
٣۶٨٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : ع قدیمی
عنوان : هشدار
دوستان محترم اخبار روز کامنت من به هر دلیل در کنا ردیگر نظرات دیده نشدومسئله ای نیست ولی انچه شما باید بدانید که البته میداند مجاهد نه ازادیخواه است ونه دمکرات.این سازمان هر دست مفیدی را پس زده است و هدفی جز دیکتاتور ی نوین اسلامی در سر ندارند.رهبری سازمان با اگاهی گامل از قتل عام اخیر سو استفاده میکنند.ماخبر دقیق دارم که انها قبل از حمله به ایران میدانستند که در ایران زندانی دارند و گفتند که قید زندانیان خود را زده اند.این سازمان و بویژه رجوی باعث قتل عام سال ۶۷ بود.دکترین مجاهد برای ایران همین است که در اسارتگاه اشرف مشاهده میکننید.ایا شما فکر میکننید در دولت و حاکمیت مجاهد همین سایت را میتوانید در ایران داشته باشید؟پیروز باشید.
٣۶٨۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ فروردين ۱٣۹۰
|
از : رحمان مرعشی
عنوان : ای شاعر عزیز
آخر آقای خویی قرن ۲۱ بعداز فجایع نیمه قرن گذشته که اتفاقا کل تاتارهای کریمه هم از بزرگترین قربانیان گروهی آن بودند، زشتی این کارها را صد چندان میکند. یک شاعر لغات زیادی برای توصیف خشونت در ید توانایی کلامی خود دارد. چرا نام ملتی را اینچنین به شیوه محافل افراطی نژادپرست بکار میبرید؟
٣۶٨۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : شب نشین از تهران
عنوان : لعنت
چرا اقایان نظر مرا که لعنت فرستادم بر باعث و بانیان اصلی این جنایات منتشر نمی کنید. اخر در کدام خانه در کدام کاروانسرا در کدام شهر در کدام کشور اجازه می دهند مهمانان ناخوانده ای در آن ماوا کنند. چرا نظر مرا که با خواستی ست از خمینی و خامنه ای و مسعود رجوی و مریم رجوی منتشر نمی کنید. باید حکما و حتما همنظر شما باشم؟؟ اگر چند فحش به فارسها بدهم نظرم را منتشر خواهید کرد؟؟؟
٣۶٨۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : مسعود بی بیان
عنوان : سکوت نیروهای آزادیخواه و دموکرات مانند تمام اشتباهات گدشته از پیشانی تاریخ پاک نخواهد شد.
من دانشجوی دهه۵۰ در کلاس های استاد خوئی بودم و آموزش های او را بسیار در زندگی بکار گرفتم و مانند او یاران فدائی ام شهید شدند و مانند او در تبعید هستم.
امروز باید برای انسانهائی که در قرار گاه اشرف بین زندگی و مرگ قرار دارند کاری کرد.
استاد خوئی بدرستی به قدرت برزگ اعتمادی ندارد و امیدش تمام آزادیخواهان جهانست.
اگر کسی در مذاکرات پشت پرده ی حکومت های دیکتاتوری مثل شاه و شیخ با سران قدرت ها تردیدی دارد که آنها برای نابودی نیروهای مردمی ،آزادیخواه و عدالتخواه همدست هستند بهترست تحقیق نمایند و خوش بینی سیاسی را کنار بگذارند..
فقط خواستم در اینجا نظر تمام انساندوستان را به این موضوع جلب کنم که در سالهای اخیر سیاست پناهنده پذیری کشورهای اروپائی به حداقل سطح خود تنزل نموده و مرزهای خود را بشدت بسته و تمام موازین کنوانسیون ژنو را زیر پا نهاده اند.
نگرانم اگر بر فرض محال رهبران مجاهدین از خر شیطان پائین بیایند و به خروج نیروهای خود از عراق تمکین نماید در شرائط امروز جهان امکان پدیرفتن مجاهدین بسیار سخت تر از گذشته می باشد.
بیم آن میرود مانند همان سازشی که برلوسکونی و قذافی برای جلوگیری از عبور پناهجویان آفریقائی از مدیترانه برقرار شده نیروهای مجاهدین نیز در یک بازی کثیف قربانی مطامع اروپا شوند.
چرا منوچهر هزارخانی ، مهدی سامع و سایر نیروهائی که هنوز ارتباط خود را با شورای مقاومت حفظ کرده اند به فکر نجات نیروهای قرار گاه اشرف نیستند. هر روز وضع بازگشت نیروها به اروپا و آمریکا دشوار تر میشود. سکوت نیروهای آزادیخواه و دموکرات مانند تمام اشتباهات گدشته از پیشانی تاریخ پاک نخواهد شد.
٣۶٨۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : علی قره جه لو
عنوان : درباره اصطلاح
اعتراض آقای خوئی را درباره یورش به کمپ اشرف عراق توسط نیروهای نظامی حکومت عراق خواندم و با آن موافقم. ولی با آنچه موافق نیستم اصطلاح "تاتاروار" ایشان است! این کلمه هم مثل "ترک تازی" ، " عرب تازی" ... بار منفی و هم بوی تحقیر و نژاد پرستی می دهد. آقای خوئی بویژه که خود اصلیت ترک دارند، مطلقا باید از بکار بردن اصطلاحاتی که خاص پان ایرانیست های نژاد پرست است حذر کنند، زیرا موجودیت این دار و دسته ها به ضدیت با ترک و عرب گره خورده، و آنها بدون تبلیخ نفرت و دشمنی قادر به ادامه حیات نیستند!
٣۶٨۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : رحمان مرعشی
عنوان : ای شاعر عزیز
آخر آقای خویی قرن ۲۱ بعداز فجایع نیمه قرن گذشته که اتفاقا کل تاتارهای کریمه هم از بزرگترین قربانیان گروهی آن بودند، زشتی این کارها را صد چندان میکند. یک شاعر لغات زیادی برای توصیف خشونت در ید توانایی کلامی خود دارد. چرا نام ملتی را اینچنین به شیوه محافل افراطی نژادپرست بکار میبرید؟
٣۶٨۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : الف ب باران
عنوان : زمان زمان دفاع از آزادگی،آزدیخواهی و انسانیت است و در آن اجباری هم نیست !
وظیفه هر انسان آزادهای است که در مقابل ظلم و یا هر جنایتی مقاومت کرده و در توان خود آنرا افشا و محکوم نماید.این اعتقادات جدا از خطی مشی و طرز فکر سازمانی و یا فردی صورت خواهد گرفت و عاری از نقد و انتقادات گذشته خواهد بود.تمام احزاب ، سازمانها و آزادگان ایران و جهان دستگیری آقایان موسوی و کروبی را محکوم کردند بدون در نظر گرفتن سوابق گذشته و حال آنها ! هر کس که مجاهد نباشد طبیعی است که با این سازمان اختلاف نظر دارد و این اختلاف نظر دلیلی بر رها کردن افراد این سازمان در مقابل سگهای رها شده حکومت جنایتکار و فاسد وابسته عراقی ندارد.حمله به مجاهدین در حضور وزیر دفاع آمریکا در عراق صورت میگیرد و از طرف دیگر علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی حکومت عراق را برای این عمل تقدیر مینماید! همین امر ماهییت این سازمان را نشان میدهد! زمان زمان تصفیه حسابهای گذشته نیست ، زمان زمان دفاع از آزادگی،آزدیخواهی و انسانیت است و در آن هم اجباری نیست ! دست جنایتکاران و سگهای منتظر به حمله عراقی هم باید از اردوگاه اشرف دور باشد و حفاظت آن به سازمان پناهندگان بین لمللی وابسته به سازمان ملل سپرده شود...
٣۶٨۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : شهرک سربسته اشرف درعراق ، برضد اصل حاکمیت حکومت عراقست
آیا اصل حاکمیت یک حکومت ، با وجود شهری درآن کشور که سربسته وجدا ازآن حکومتست ، همخوانست ؟ گمان نمیکنم ، هیچ حکومتی چنین چیزی را بپذیرد . این حکومت درحکومتست . دفاع ازمظلومیت آنان که چنین حکومت درحکومتی را طالبند ، نفی حق حاکمیت ملت عراقست
٣۶٨۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : افشین ا
عنوان : بیایید کدورت های سیاسی را کنار بگداریم
با تشکر از اقای اسماعیل خویی کار بسیار زیبایی بود و هست اما پیشنهاد می کنم به اقای خویی که وجهه ادبی و سیاسی خوبی در بین تمامی گروهای چپ و راست با هرمرام و مسلکی دارند ریش سفیدی و بزرگواری کنند بیایند پیوند تمام گروه ها را با اقای رضا پهلوی تسهیل سازند تا با کنار گذاشتن کدورت های سیاسی برای ملت ایران یک کار مثبتی انجام شود تا متحدانه به مبارزه و نجات ملت ایران کمک کرده باشیم.
فکر نکنم این گروه های سیاسی حاضر باشند این چند سال باقی مانده عمرشان را فقط با شعار دادن بگذرانند و هیچ کاری انجام نشود .
رضا پهلوی بهترین گزینه در چنین شرایطی است که اگر به او کمک شود و اتحادی از دیگر گروه ها صورت بگیرد زودتر کمک می شود تا به رهایی ایران از چنگال مزدوران جمهوری اسلامی ختم شود.
تا کی باید منتظر باشیم تا فرزندان ما را در عراق و ایران به خاک و خون بکشانند و ما به دنبال تفرقه افکنی و متحد نشدن خودمان باشیم ؟
٣۶٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : فرید راستگو
عنوان : جنایت محکوم است ولی مجاهدین هم...
وظیفه تمامی انسانهای دمکرات است که هر جنایتی را در هر گوشه ای از دنیا که توسط هر دسته و گروه و دولتی باشد محکوم کنند. من هم مثل آقای خوئی و دیگر آزادیخواهان ایرانی این جنایت و کشتار را محکوم می کنم و یاد گرفته ام از حق و حقوق انسانی انسان در هر کجای دنیا دفاع کنم حتی اگر بدترین انسان روی زمین باشد. این که جنایات دولت عراق محکوم است و باید محکوم شود حرفی حسابی است و ما آنرا شدیداً محکوم می کنیم. ولی اینکه رهبران مجاهدین پایگاه اشرف را دکانی برای خود ساخته اند حرف دیگری است. در واقع رهبران مجاهدین این عده را اسیر گرفته اند برای مقاصد سیاسی خود. رهبری مجاهدین روزی به عشق صدام رفتند عراق تا بتوانند با کمک دشمن ایران یعنی صدام حسین به قدرت برسند حالا که صدام سرنگون شده است، پس مجاهدین هدفشان از استقرار در کمپ اشرف چیست؟ رهبران مجاهدین به خوبی می دانند اگر این افراد که اکثراً سنی حدود ۵۰ سال یا بیشتر دارند کمپ اشرف را ترک کنند در دنیا پراگنده میشوند و به دنبال کار و زندگی شان خواهند رفت حتی اگر هوادار مجاهدین بمانند. در اینصورت دیگر نیروئی برای مجاهدین نمی ماند تا رهبران این فرقه از صدقه سر آنان دکان سیاسی خود را داشته باشند و به زد و بند با قدرت های خارجی به پردازند برای رسیدن به قدرت در ایران.
ولی مجاهدین دیر یا زود مجبوراً عراق را ترک کنند. چون امروز آنان در پناه آمریکا هستند ولی هر زمان که آمریکا عراق را ترک کند که ظاهراً باید تا سال آینده آرام آرام ترک کند. بعد رفتن آمریکا از عراق مجاهدین بخاطر رابطه ننگینی که با صدام داشتند توسط شیعه ها و کردها قتل عام میشوند. بنا براین برای جلوگیری از این کشتار انسانی باید نیروهای دمکرات ایرانی کاری کنند تا رهبری مجاهدین فکری به حال هواداران اسیر خود در کمپ اشرف کند. که هر آن ممکن است ما شاهد قتل و کشتار هولناکی از هموطنانمان در کمپ اشرف باشیم که به مراتب از این کشتار دو سال اخیر وحشتناکتر خواهد بود. آن زمان در مقابل کشتار انجام شده چه کسی را باید محکوم کنیم؟
موفق باشید: فرید راستگو
٣۶۷۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : یکی از خوانندگان مطلب
عنوان : یک توضیح ضروری (در باره «خوب، اما ناتمام»)
فکر می کنم که دیشب چون بسیار خسته بودم، حرفم را آنگونه که به راحتی قابل خواندن باشد ننوشته بودم.
اگر بخواهم راحت تر بنویسم، حرف من این است:
عمل آقای اسماعیل خویی در محکوم کردن جنایت مشترک حکومت دست نشانده امپریالیسم و فرمانبردار حکومت سنگسار و جنایت در ایران، عملی کاملا به جا و درست است.
اما آنچه این عمل شایسته را شایسته تر می کند، تذکر صریح و روشن به رهبری مجاهدین دادن است که دست از این بازی با خون بردارد.
ـ آیا بدون حمله نظامی همه جانبه از هوا و دریا و زمین توسط آمریکا به ایران، حتی قابل تصور هست که «ارتش آزادی بخش» مجاهدین بتواند حتی یک کیلومتر هم از سر جای خود به سمت مرز های ایران حرکت کند؟
ـ آیا اگر بر فرض، چنین هم شود، این «ارتش» خواهد توانست به جز ابزاری بودن در خدمت ویران کردن ایران به وسیله آمریکا و ناتو و دیگران، نقش دیگری هم ایفا کند؟
ـ آیا اصلا می توان روی قول و قرار با امپریالیسم حساب باز کرد؟ آن هم قول و قرار با نئوکان ها؟ اوباما ها که این طور هستند، آن ها دیگر چه طور خواهند بود؟ سئوال بیهوده ای است. همان طور خواهند بود که در زمان حاکمیت اشان دیده ایم.
و آیا کسی که از این فاجعه متأثر می شود، باید منتظر بماند تا مشابه این فاجعه، که قبلا هم چند بار اتفاق افتاده است، باز هم اتفاق بیافتد و او باز هم اظهار تأثر کند؟
بقیه اش را دیگر نمی نویسم. اشارتی کافی است...
٣۶۷۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : خواننده
عنوان : رضا پهلوی بدون شک و تردید و صبر، برخلاف سیاسیون دیگر، کشتار «ایرانیان» را در اشرف محکوم کرد
اسماعیل خویی شاعر مطرح و ارزنده ای است ولی آیا از نظر سیاسی از رضا پهلوی مهم تر است که بیانیه او را در محکوم کردن کشتار «ایرانیان» در اردوگاه اشرف به روی خودتان نمی آورید ولی اعلامیه خویی را در صدر سایت خود قرار می دهید؟ مگر شما یک سایت سیاسی نیستید؟ به این مواضع سیاسی که بیشتر باید اهمیت بدهید!
٣۶۷۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : آمویی
عنوان : بریده باد دست جنایتکاران عراقی
با سپاسگزاری فراوان از چشم مان، دکتر خویی عزیز،
کشتار فرزندان رزمندهی میهن دربند در خاک عراق که به دست جنایتکاران خودفروخته و با همکاری رژیم صورت میگیرد، محکوم است و این حرکت جنایتکارانه باید تبدیل به امواج اعتراض دستجمعی و شکلگیری اکسیونهای اعتراضی علیه چنین کشتاری شود. اگر نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور براستی مدافع حقوق بشر و آزادی هستند، باید با اعتراض یکپارچه و حرکت همگانی، به دور از هرگونه دلیل تراشی، از خون و شرف مجاهدین و تمامی مبارزان، دفاع کنند. باشد که گامی شود به سوی وحدت اپوزیسیون برای ایجاد دموکراسی و آزادی ایران.
بریده باد دست جنایکاران عراقی
ننگ بر دورویان آمریکایی
پیش به سوی وحدت نیروهای مترقی
برقرار باد دموکراسی سکولار در ایران
٣۶۷٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : عبدالرحمان اونق
عنوان : چرا تاتار؟
حمله به اردوگاه مجاهدین در اشرف واقعا وحشیانه و غیرانسانی بود. اما آقای خویی چرا می گوید تاتاروار؟ بعضی از ترک زبان های ایران، بخصوص در شرق ایران منشا تاتار دارند. تاتارها یک ملت ترک هستند که در حقشان بسیار ظلم نیز شده است. آقای خویی استاد ادبیات است. چرا برای تشریح یک عمل وحشیانه باید به یک ملت توهین کرد.
٣۶۷٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : پروبز اکبری
عنوان : دست مریزاد اقای خوئی
با تشکر فراوان از اقای خوئی
و با سپاس به این همه شجاعت که وراء شخصیت فرهنگی و ادبی شما از حق و انسانیت و کرامت انسانی دفاع میکنید. ای کاش بقیه شخصیتهای فرهنگی و روشنفکران هم شما را الگو قرار دهند و به وظیفه انسان خود عمل کنند. امیدوارم که مجاهدین هم پاسخی مناسب به این متن شما بدهند.
٣۶۷٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : تقی گیلانی
عنوان : تاتاروار... صفت مناسبی نیست
تعجب می کنم آقای خوئی که دستی بسیار چیره بر ادبیات ایران زمین دارند، چطور از کلمه ای اینچنین سطحی و حتی غلط برای تشریح چیزی بهره می گیرند که همانا شرح ماجرا خود گویای نقش منفی کاری است که آنها انجام داده اند. تاتارها ملتی هستند بازمانده از تاریخ گستره وسیعی از منطقه و بخصوص در سرزمین روسیه و اوکرائین فعلی؛ آنها در سراسر شوروی سابق و در جمهوری های مختلف روسیه نیز پراکنده می باشند و ... برای تشریح عمل افرادی که به مزدوران علنی سیاست های منطقه ای قدرت های بزرگ جهانی تبدیل شده اند، بکار بردن چنین صفاتی، میتواند اصل موضوع مورد نظر آقای خوئی را زیر سوال ببرد. امیدوارم ایشان توجه بیشتری به کار برده و از دامن زدن به چنین تلقیات سطحی خودداری فرمایند.
٣۶۷٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : محمد رضا محرابی
عنوان : نوعی مالیات
شاعر ارجمند ،با شما حتما هم رای هستم. اما یک حرف دیگری هم هست البته غیر از خود کرده را تدبیر نیست. آن این است که:
هرکه گریزد ز خراجات شاه/ جور کش غول بیابان شود
عرض دیگری نیست.
٣۶۷٨۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : حافظه تاریخ
عنوان : پیمان بستن با «شیطان» (مثل صدام حسین) عاقبتی بهتر را رقم نمیزند.
هر آنکس که با شمشیر آمیزش و زندگی کند و خلق و خوی آنرا پیشه راه خود نماید، توسط شمشیر هم از بین خواهد رفت. حال این رژیم آخوندی باشد و یااینکه عده بنام «مجاهدین» و یا دیگر «هواداران» جنگ و ستیز ومسلح ببینش استالینی ـ فاشیستی. سوال اساسی که مطرح است چه سیاست و قدرتی این عده را اجبار مینماید که در هر شرایطی در عراق بمانند.و مورد کشتار و اذیت دولت دست نشانده و پوشالی عراق قرار گیرند.چرا اینعده به بچه های خود نمی پیوندند که بزور ار آنها جدا کرده و در خارج از عراق «تربیت» میشوند. جرم بودن و یا نبودن اعمالشان را در ایران دادگاه صالحی میتواند بررسی نماید و بس،
عملیات فروغ جاویدان
«شش روز پس از قبول قطعنامه توسط ایران و در شرایطی که نیروهای عراقی با بهرهبرداری از ضعف شدید روحیه نیروهای ایرانی مجددا به خرمشهر حمله کرده و تا آستانه تصرف آن پیش میروند، سازمان مجاهدین عملیاتی با نام فروغ جاویدان را آغاز میکند. هدف مجاهدین از این عملیات تصرف تهران اعلام میشود اما بر خلاف دو عملیات قبلی به شکست گسترده و تلفات شدید سازمان منتهی میشود. این آخرین فرصتی بود که از سوی صدام به مجاهدین برای تجزیه بخشی از خاک ایران و ایجاد یک منطقه خودمختار داده شده بود.» (ویکی پدیا).
نتیجه این حمله فرمایشی (غرب) این عده موجب کشتار (معروف ۶۷) زندانیان، که رقمی بین ۸۰۰۰ ـ ۵۰۰۰ در زندانهای جمهوری وحشت آخوندها شد. «هدفی» که بعضی از گروهکهای «قومی» و دست نشانده با حمله بمرزهای غربی کشور دنبال میکنند.
٣۶۷٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : کامبیز .
عنوان : قتل عام در شهر اشرف با نظارت رابرت گیت فرستاده اوباما انجام شد.
دکتر اسماعیل خویی ارجمند با سپاس از احساس مسئولیت و تعهد و انسانیت شما .
وزیر دفاع اوبا ما برای هماهنگی کامل با مالکی روز پنجشنبه وارد عراق شد و همان روز ناظران سازمان ملل و آمریکائی را از کمپ اشرف بیرون کشیدند و صبح جمع کشتار مغول وار آغاز شد. اوباما با این کشتار می خواهد رضایت ولی فقیه را جلب نماید تا رژیم به بحرانهای منطقه دامن نزده و منطقه از کنترل خارج نشود. خمینی سال ۶۷ برای بیمه کردن حکومت فاسدش زندانیان سیاسی را قتل عام نمود و حالا خامنه ای برای حفظ نظام سنگسار و توحش با کمک آمریکا و غرب می خواهد به عمر ننگینش ادامه بدهد. این عمل زشت آمریکا مانند کودتای ننگین علیه دکتر مصدق می باشد. موفق و سر بلند باشید.
٣۶۷٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|
از : یکی از خوانندگان مطلب
عنوان : خوب، اما ناتمام
محکوم کردن این جنایت مشترک حکومت دست نشانده امپریالیسم و فرمانبردار حکومت سنگسار و جنایت در ایران، عملی است کاملا به جا و درست.
اما مسکوت گذاشتن این موضوع که رهبری مجاهدین در ساحل امن خود، سال هاست که جمعی از هوادارانش را در کمپ اشرف در عراق نگاه داشته است، در حالی که هم می داند:
می تواند با تلاشی بسیار اندک، و غیر قابل مقایسه با تلاش در جهت نگاه داشتن آن ها در این کمپ، آن ها را به کشور های امن منتقل کند،
بدون حمله نظامی همه جانبه آمریکا به ایران، مطلقا هیچ امکانی برای حرکت، چه برسد به پیروزی آنچه رهبری مجاهدین، آن را «ارتش آزادی بخش ملی» می نامد وجود ندارد،
نمی توان روی قول و قرار های امپریالیسم (نئوکان و غیر نئوکان، جمهوری خواه و دموکرات) حساب باز کرد...
عملی است که به تکرار این فاجعه در آینده کمک خواهد کرد.
هر کس که دل در گرو حفظ جان و امنیت افراد کمپ اشرف دارد، لازم است که این موضوع را جدی بگیرد تا عملش در خدمت آن ها و مردم قرار گیرد، نه ناخواسته و بدون توجه خودش، در خدمت کسانی که باز هم در انتظار تکرار فاجعه برای چندمین بار، همچنان بر نگاه داری افراد مورد ستم مضاغف این کمپ، در خاک عراق اصرار می ورزند.
٣۶۷۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱٣۹۰
|