بگو اسبم را زین کنند مادر!*
دکتر تورج پارسی
•
سازکن آواز مرا،
و از بوسه پُراپُر،
تا بریزد آرام آرام بر گل های تشنه ی آبی فرش،
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲٣ فروردين ۱٣۹۰ -
۱۲ آوريل ۲۰۱۱
سازکن آواز مرا ،
و از بوسه پراپر ،
تا بریزد آرام آرام بر گل های تشنه ی آبی فرش ،
بگو اسبم را زین کنند مادر ،
سفری در پیش است ، سفری ،
نه ، نه ، مقصد را نمی دانم ،
تنها می دانم راه درازی است در راستای نور ماه .
دل نگران مباش مادر ،
" شب بو "پرازبو و کلام ، همسفر منست ،
قصه ها خواهد گفت ،
از سواران زمان و نرم آهنگ سم اسبان شان ،
و اما اسبم ،
کهر را قصیلی نیست ،
به اندازه ی همه ی لحظه های لالایی تو ،
نه ، دل نگران مباش مادر ، دل نگران مباش .
نگران آن باش مادر که چرا اسب ها دیگرشیهه نمی کشند
و پرنده ها اندوه ما را باور نمی کنند
و نمی بینند که حنا دست دختران آبادی را سرخ نمی کند
و هیچ چشمه ای به یاد نمی آورد تن شوری اروسی را .
مادر چرا خنده از ابادی رفت ؟
چرا دیگر صدای " یار یا ر " به گوش نمی رسد
کهیار کجاست که بخواند :
" پازن از تنگ چوی بز از دیل و اسپر
زیر بید مارگون بوی هم ایخرن بر " ۱
مادر بگو اسبم را زین کنند
سفری در راستای نور ماه در پیش است
دل نگران مباش مادر !
۱۴ اپریل ۲۰۰۲
* به یاد گشت های پژوهشی ام در کهگیلویه بویراحمدی
*بز نر از تنگ چوی (واقع در منطقه ی بهمیی )و بز ماده از دیل و اسپر (دو ناحیه واقع در قلمرو بویراحمد گرمسیر )در زیر درختان بیدمارگون واقع (در بویر احمد سردسیر ) باهم جفتگیری می کنند. از آهنگ های معروف کهگیلویه است
|