پیرامون وحدت چپ
سخنی با اعضا و فعالان "سازمان اکثریت"
پرویز نویدی - محمد اعظمی
•
چپ آن گاه می تواند نقش فعالانه ای بر عهده بگیرد که عزم و اراده به اتحاد و وحدت جزم کند و این ممکن نیست، مگر آنکه برای حرکت، نقطه اتکای خود را بر اشتراکات، بگذارد. بزرگ نمائی اختلافات، به کار انشعاب و جدائی می آید. خطاست که با برجسته کردن اختلافات و با قرار دادن شرط و شروط های غیرضرور، از رفتن به پای وحدت خودداری کنیم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۶ فروردين ۱٣۹۰ -
۱۵ آوريل ۲۰۱۱
رفقا! کنگره شما در شرایطی برگزار می شود که اوضاع جامعه با گذشته تفاوت چشمگیری کرده است. جنبش ضداستبدادی مردم ایران دو سال است که از هر فرصتی استفاده می کند تا علیه مجموعه بی حقوقی ها، بی قانونی ها و آزادی کشی ها، صدای دادخواهی خود را به گوش جهانیان برساند. وضعیت اقشار و لایه های مختلف مردم، کارگران، زنان، دانشجویان، روشنفکران، کارمندان و مزدبگیران، خانواده زندانیان، اقوام و ملیت ها نسبت به قبل تغییر کرده است. امروز، در حالی که سرکوب بیداد می کند، ایستادگی در برابر استبداد چشم ها را خیره کرده و دل ها را به تحسین واداشته است. ترس مردم از حکومت، به مقیاس زیادی فرو ریخته است. روحیه فعالان سیاسی و اجتماعی در داخل کشور، برای تلاش و مبارزه، افزایش یافته است. رشد تکنولوژی و گسترش امکانات فنی برای ارتباط، به عنوان عامل مثبتی، در خدمت گسترش مبارزه، در آمده است. افزون بر این، شرایط جهانی به سود اپوزیسیون و تضعیف رژیم عمل می کند. مبارزه ضد استبدادی، منطقه ما را درنوردیده و نسیم آن به کشور ما هم رسیده است. در چنین شرایطی نیروی چپ پراکنده، غیرسازمانیافته و بحرانی است. اغتشاش در نگرش سیاسی، نداشتن چشم اندازی امیدوار کننده و اختلاف در روش های راهبردی، از دیگر ضعف های ماست. همچنین، میراث به جا مانده از شکست ها و اختلافات گذشته و تاثیر آن ها بر روابط میان افراد و احزاب و تشکل ها، همگی قدرت اثرگذاری و نقش آفرینی را از چپ به عنوان نیروی پشتیبان عدالت و مدافع آزادی، ستانده است. این وضعیت ما را بر آن می دارد که بیش از هر زمان دیگر تلاش کنیم تا به یاری یکدیگر، بر مجموعه مشکلات چیره شده، متحد و قدرتمند در مبارزه حضور پیدا کنیم. اما چپ آن گاه می تواند در این مسیر براند که عزم و اراده به اتحاد و وحدت جزم کند و این ممکن نیست، مگر آنکه برای حرکت، نقطه اتکای خود را بر اشتراکات، بگذارد. بزرگ نمائی اختلافات، به کار انشعاب و جدائی می آید. خطاست که با برجسته کردن اختلافات و با قرار دادن شرط و شروط های غیرضرور، از رفتن به پای وحدت خودداری کنیم. ما انتظار داریم کنگره سازمان اکثریت به سهم خود، برای برداشتن موانع فرا روی، چاره اندیشی نماید و به شورای مرکزی منتخب خود اختیار دهد تا در کوتاه ترین زمان ممکن، امر وحدت را همراه و دست در دست دو جریان دیگر و فعالانی که خارج از این سه تشکل مبارزه می کنند، به سرانجامی برساند.
در رابطه با وحدت، اخیرا مطلبی با عنوان "در دفاع از سوسیالیسم، پرچم اتحاد را امروز برافروزیم، فردا خیلی دیر است." با امضای جمعی از "هواداران سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت (داخل کشور)" نوشته شده است که در پایان آن، قطعنامه مانندی نیز پیشنهاد شده است تا در کنگره دوازدهم سازمان اکثریت به رای گذاشته شود. از آنجا که موضوع وحدت چپ برای ما بسیار با اهمیت است، اظهارنظر پیرامون این پیشنهاد را بر عهده خود دانستیم. پیش از هر چیز لازم است که تصریح کنیم که با احساس وحدت طلبانه این همرزمان گرامی همراهیم و بدان ارج فراوان می نهیم.
این رفقا به درستی در تیتر مطلب خود نوشته اند که پرچم اتحاد را برای امروز برافرورزیم، فردا خیلی دیر است. پس عامل زمان در این پروژه، بسیار برجسته است. از اینرو پیروزی یا شکست آن را باید در درجه نخست با این عامل سنجید. می دانیم که در طرح وحدتی که تاکنون پیش رفته، قرار بر این بوده است که سه جریان به همراه فعالان مستقل از سازمان های سه گانه، پروسه وحدت را آغاز و به نتیجه برسانند. این طرح در کنگره یازدهم سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و نشست عمومی شورای موقت سوسیالیست های چپ ایران و کنگره های هشتم و نهم سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، تصویب شده است. متاسفانه پیشرفت این پروژه به دلایلی بسیار کند بوده است، بطوری که هنوز با بسیاری از فعالان و دوستانی که خارج این سه جریان هستند ولی از نظر ما "صاحبخانه اند"، حتی وارد گفتگو نشده ایم. اما خوشبختانه در این اواخر، تفاهم ها افزایش یافته و پیشرفت کارها تا حدی تسریع شده است. اهمیت دارد به این حرکت شتاب داده شود. جایگزین کردن طرح وحدت کنونی، که چارچوب آن به تصویب سه جریان رسیده است، با هر طرح جدیدی- حتی اگر به طور کلی ایده آل هم باشد- به جای سرعت بخشیدن به امر وحدت، آن را کند می کند. ما حداقل چهار سال است که برای این طرح، مشغول سر و کله زدن با یکدیگریم. توجه داشته باشیم که سرنوشت وحدت فقط توسط یک جریان رقم زده نمی شود، تمامی جریانات و عناصر سازنده وحدت، به سهم خود، نقش آفرینند. در پیروزی و یا شکست یک پروژه، نیروها هر کدام سهم خود را دارند. اگر زمان در به ثمر رسیدن پروژه ما اهمیت دارد، باید هر ایده و پیشنهادی متناسب با این عامل سنجیده شود. امروز ارائه طرحی جدید مستلزم گشودن بحث و نیازمند زمان برای به بار نشستن آن است. فرض کنید کنگره "سازمان اکثریت" هم به طور کامل طرح وحدت دو جانبه رفقا را بپذیرد. تازه پروسه وحدت مطابق این طرح از اول باید آغاز شود. بحث روی آن در دستور دیگر جریانات، از جمله در دستور سازمان ما قرار گیرد. حداقل آنچه که به ما مربوط است یکسال و نیم دیگر کنگره خواهیم داشت. اگر هم پیشنهاد رفقا در کنگره آتی ما پذیرفته شود، تا این مدت، اجرای طرح به عقب خواهد افتاد. اگر هم پذیرفته نشود، که با شناختی که ما از نظرات رفقای سازمان خود داریم، پذیرفته نخواهد شد، در بهترین حالت طرحی ارائه شده که نه امروز عملی است و نه فردا قابل اجراست. بنابراین در اولین گام طرح پیشنهادی رفقا، که وحدت دوجانبه را برای امروز می خواهد، در هدفش ناکام می ماند.
دومین نکته قابل تاکید این است که اکثریت بالائی از اعضای سازمان اتحاد فدائیان، از زوایای مختلف، با وحدت دو جانبه به عنوان یک پروژه مشخص، موافق نیستند. ما خود از مدافعان وحدت بوده ایم. سال هاست که از کندی پیشرفت کار گله می کنیم. فردا که جای خود را دارد، امروز را هم برای وحدت دیر می دانیم. اگر طرح این رفقا، اعضای سازمان ما را مد نظر دارد، که دارد، نمی تواند نظر ما در آن منظور نشود. امروز در آغاز راه قرار نداریم و تازه گام در این راه نگذاشته ایم که طرح جدید و نقشه راه پیشنهاد کنیم. سال هاست که وحدت را در دستور داریم. حاصل کار ما چپ های وحدت گریز و سخت گیر، این بوده است که در این نقطه قرار داریم، که عموما از آن رضایت نداریم. اراده گرایانه نمی توانیم کندی سال های سالمان را یکروزه، جبران کنیم. اگر می خواهیم راهی باز و گرهی از کار گشوده شود، نیازمندیم به نظر و روانشناسی همراهانمان بی توجه نباشیم. بکوشیم آستین ها را برای برطرف کردن نواقص طرحی که چهار سال است در دستور قرار دارد، بالا بزنیم.
نکته سومی که در پروژه وحدت توجه بدان اهمیت دارد، پذیرش نگاهی تازه به امر وحدت است. امروز یاران و فعالان سیاسی که به شکل مستقل از سازمان ها، مبارزه می کنند هم به لحاظ تعداد و هم از نظر کیفیت از بسیاری جریانات سیاسی قوی ترند. اساسا فراخواندن این دوستان به پیوستن به ما، نه اصولی است و نه عملی. اهمیت دارد این رفقا از همان ابتدای پروسه وحدت حضور داشته و نقش ایفا نمایند. وحدت با حضور آنان از همان شروع کار معنا می یابد و نیرومند می شود. افزون بر این، رفقا در نوشته خود پیشنهاد کرده اند که کنگره "در صورت تمایل رفقای ”شورای موقت سوسیالیستها“ از پذیرش دسته جمعی آنها، در تشکیلات حاصل از وحدت فدائیان خلق استقبال" کند. رفقای عزیز! این چه نگاهی است که به دیگر جریانات جنبش چپ دارید؟ "سازمان اکثریت" سالهاست که از این نگاه فاصله گرفته است. این نوع نگاه خود محورانه اختصاص به احزابی داشته است، که شکست خورده اند. امروز احزاب و جریانات، که جای خود را دارد، حتی افراد هم، این نگاه را نمی پذیرند. این شیوه برخورد خود خواهانه و از بالاست. نگاهی است، خود حقیقت پندارانه و ناآشنا با روانشناسی فعالان سیاسی. امروز در نتیجه مجموعه ای از عوامل، از جمله ناتوانی ها و اشتباهات ما، متاسفانه هر فردی وزنی بیش از حد منطقی برای خود قائل می شود. این ذهنیت غلط را ضعف جریانات سیاسی و پراکندگی ما احزاب چپ، تقویت کرده است و به شکل گیری و دوام آن یاری رسانده است. باید بکوشیم افراد و فعالان سیاسی به اندازه وزنشان به دیده آیند و از دو قطب افراط و تفریط دوری گزینند. آنچه که به ما جریانات مربوط می شود این است که نباید حقیقت را در انحصار خود بپنداریم. حقیقت، در کف همه ماست.
نکته دیگر این است که در این پیشنهاد، پروژه وحدت کنونی، در برابر اتحاد چپ نسیه، فدا شده است. ما وحدتی در دستور داریم که اهمیت دارد آن را شتاب دهیم. رفقا این پروژه را کنار گذاشته و طرح جدیدی رو کرده اند. طرحی که حداقل سازمان اتحاد فدائیان خلق خود را در آن چارچوب نمی بیند. در طرح رفقا، پروژه ما سه جریان، کنار گذاشته شده است تا با وحدت دو جانبه ای، که امکان عملی شدن ندارد، پایه اتحادچپ فرضی، محکم شود. فرض کنیم این وحدت دو جانبه مورد نظرتان، شکل گیرد. امروز جریانات مورد نظر شما برای تشکیل اتحاد چپ کدام ها هستند؟ شورای موقت سوسیالیست های چپ را که قرار است عضوگیری کنیم!! راه کارگر مورد نظر شماست؟ این جریان که فعلا دو شقه شده است و هیچکدام از آنها تمایلی ندارند در اتحاد چپ مورد نظر شما، حضور داشته باشند. این رفقا رابطه خود را با سازمان ما، قطع کرده اند. می دانید بهانه آن چیست؟ نزدیکی ما با "سازمان اکثریت"! از سایر جریانات، سازمان اقلیت مورد نظر شماست یا حزب کمونیست و یا حزب توده؟ کدامیک؟ بر اساس کدام ارتباط و کدام شناخت، شما چنین پیشنهادی داده اید؟ برخی از این جریانات اگر وحدت سه جریان به اضافه فعالان مستقلی که در این چارچوب قرار دارند، شکل گیرد، آن زمان، امکان نزدیکی خواهند داشت. در غیر این صورت حداقل امروز، شکل گیری اتحادی از چپ ذهنی و غیر واقعی است.
به عنوان آخرین نکته لازم است بگوئیم به رغم تلاشی که برای وحدت دارید، با وجودیکه زمان را تنگ و فردا را دیر می دانید، اما به نظر میرسد طرح پیشنهادی شما پرچم کسانی شود که اعتقادی به وحدت ندارند. نگرانی ما این است که رفقائی که نه دل در گرو وحدت دو جانبه دارند و نه وحدت وسیع تر با این جریانات مشخص را می پذیرند، طرح شما را پرچم خود کنند. طرح پیشنهادی شما یاران عزیز، فقط مخالفان را در درون شاد نمی کند. در بیرون از "سازمان اکثریت" نیز، طرح شما پرچم مخالفان وحدت خواهد شد تا جرقه های امیدی که برای پایان دادن به پراکندگی در بخشی از چپ در دل ها جوانه زده است، به خاموشی گراید. علت آن این است که هم در سازمان اکثریت و هم در بیرون این سازمان، امروز مخالفت با وحدت چون گذشته ساده نیست. در سازمان اکثریت مخالفت با وحدت دوجانبه، بردی ندارد و در بیرون از سازمان شما، مخالفت با وحدت وسیع تر، جذبه ای ایجاد نمی کند. طرح شما مخالفان وحدت را در دو سو برای شکل نگرفتن وحدت، فعال می کند.
پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱٣۹۰ برابر ۱۴ آوریل ۲۰۱۱
|