از : الف باران
عنوان : حسرت نبرم به خواب آن مرداب،که آرام درون دشت شب خفته است...دریایم و نیست باکم از طوفان ، دریا همه عمر خوبش آشفته است...
وقتیکه جرقه عدالت خواهی بر خرمن فساد دیکتاتوری تونس نشست،همه گفتند نمیشود،این یک "شورش" است، ثمره خشونت طلبی حلوای شیرینی ندارد بلکه میوه تلخی محجر از حکومتهای اسلامی است ! پنجرهها را ببندیم تا خود را بستایم، یعنی راه "مدنیت"، راه "قانون" و حقوق بشری را ! جرقهای از تونس به مصر پرید و کشور "مدرن و دموکراسی حقوق بشری مصر" را به آتش کشید ! باز هم گفتند "اخوان المسلمین فناتیک" این بلا را بر سر مصر آورده است خداوند عاقبت آینده مصر به خیر برساند ! نشانی آنرا هم به جمعی از گوشه میدان تحریر که به نماز خواندن درشت نمایی میشدند دادند ! ولی چشمهای خود را به جوانان دختر و پسری بیحجابی که بر شانههای یکدیگر سوار شده و شعارهای انقلابی میداند بسته بودند. در میدان تحریر مصر حتی عکس "چه گوارا" بر پیراهنهای بعضی از جوانان دیده میشد ! شاید اینها معیار نباشد ولی مقایسه آن با رهبریت اپوزیسیون ما کاملا متفاوت بود و هست. بر گذار کنندگان تظاهرات در مصر ماموران انتظامی برای "ناخودی خشونت طلب" نگذاشته بودند و از هواداران خود نخواسته بودند که پلیس گونه افرادی را که "نقطهای کور میافرینند" خنثی نمایند ! حال ثمره قیام در مصر به کجا رسیده است ؟ "رئیس دادگاه جنایی اسماعیلیه در مصر تصریح کرد ؛ جرمی که مبارک در خصوص کشتار مردم در طول انقلاب مصر مرتکب شد،مشمول قانون مجازات اعدام با چوبه دارا است" بعید بنظر میرسد که چنین عملی انجام شود ولی حد اقل جنبش آنها بدون یک رهبری از دماغ فیل افتادهای در کوتاه مدت چنین نتیجه داده است ! منظر در گوشهای ماندن و نق زدن نیست،هدف انست که در مردابی بی حرکت ماندن حاصلی جز گندیدن ندارد.وضع زندگی هر روز جهنمی تر،زندانها انباشته تر و اعدامها گسترده تر میشوند. حضور مردم جان به لب رسیده دیگر در از مرزهای اصلاحات و مماشات با دولت کودتا نمیماند ! چه کسی مسئول عقیم ماندن جنبش سراسری ایران شده است و تا کی منتظر ظهور بتی باید ماند ؟!
٣۷۰۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۰
|