اوژن گی یوویک (۱۹۰۷ـ۱۹۹۷)
و دو سروده از او


اوژن گی یوویک - مترجم: فریبا عادل خواه


• در ادبیات از اعضای مکتب راشفور ـ زاده دوران اشغال المانها در سال ۱۹۴۱ ـ بود که در مقابل شعرملی و دلبستگی اش به ماور الطبیعه برخاسته و   اندیشیدن به "اینجا" را شعار خود قرار داد. از طرفی این مکتب از ازادی بیان شخصی حمایت می کرد و مبلغ نوعی انسان دوستی با گرایش به طبیعت بود . ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲ ارديبهشت ۱٣۹۰ -  ۲۲ آوريل ۲۰۱۱


 در حاشیه اقیانوس اتلانتیک و در قلب طبیعتی سخره خیز، در استان برتانی در غرب فرانسه به دنیا امد. کمونیست بود و تخصص او در ریاضیات. از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۷ درخدمت کابینه دولت کمونیست در وزارت مالیه و امور اقتصادی مشغول بود. بعد از طرد کمونیست ها او هم از پست خود   کناره گیری کرد اما تا زمان باز نشستگی در سال ۱۹۶۷ به عنوان ناظر اقتصادی ادامه فعالیت داد. و گوئی به عقاید ش به عنوان کمونیست تا اوایل سالهای ۱۹٨۰ همچنان پایبند بود.
در ادبیات ازاعضای مکتب راشفور ـ زاده دوران اشغال المانها در سال ۱۹۴۱ ـ بود که در مقابل شعرملی و دلبستگی اش به ماور الطبیعه برخاسته و   اندیشیدن به "اینجا" را شعار خود قرار داد. از طرفی این مکتب از ازادی بیان شخصی حمایت می کرد و مبلغ نوعی انسان دوستی با گرایش به طبیعت بود . اما از طرف دیگر در سالهای ۵۰ در مقابل شعر متعهد که بسیار تحت تاثیر لوئی آراگون قرار داشت جبهه گیری کرد. چرا که شعر بنا بر دغدغه شاعر باید با دنیا مواجه شده و با نوای طبیعت، ضرب نوای درختان، آب و زندگی در هم امیزد.
گی یوویک ،   از استعاره گریزان بود و در مقابل ان از روش تطبیق استعانت می جست که   به اعتقاد او بهتر قادر است راه بر اظهارات کذب مسدود سازد. خلوص و اختصار دو ویژگی اشعار شاعر قلمداد می شود که به همراه مضامین صریح و بی دریغ شاعر، نوای دیگری می افریند بر شور آزادی .


آوا
Le Chant


شور وشوقی
در فضا
نیست

آن دم
که
دیگر نباشد آوائی

۰

بسان آبی است
آوا
جاری
به جانب چشمه
در جویبار
به روی تخته سنگها

عهد چشمه سار است
با خورشید

۰

می شکفد
آوا
امواجش را
در
ماوراء

۰

گرآوا
با سکوت
در نیامیزد
آوا نیست

۰

می شکافد
می فشارد
آوا
میدانی را
که جولانگاه
اوست

و از دلتنگی می گوید
وقتی که نیست

۰
کجا میبرد
ما را
آوا
مگر به جائی دگر
از همین جا
که نمیدانیم کجاست
به موعود جائی
که در حسرتش می نشاند
خود او
ما را؟

۰

آن دم
که آوا
می سراید
خود را

سرا پا
احاطه میکند
مارا

۰

نگران نیست
بداند
آوا
به سر رسیده عمرش
یا نه

۰

مشکل
اینجا نیست
می گوید آوا.
اینجا بود.