مرگ ایده های بن لادن - ماشااله رزمی

نظرات دیگران
  
    از : روزبه

عنوان : ایده مادی نیست که مردنی باشد.
آقای رزمی عزیز، ایده ها مادی نیستند که بطور طبیعی بمیرند یا بتوان آنها را کورتاژ کرد یا کشت. آنچه از بشریت در تاریخ می ماند ایده های خوب و بد بشرست که گاهی برخی از آنها برمی خیزند، به اوج خود می رسند و سپس فروکش می کنند. امکان برخاستن آنها هم در زمینه های مساعدی که برایشان فراهم می شود را می توان انتظار داشت. فاشیسم هیتلر، کمونیسم لنین و استالین، فاشیسم مذهبی خمینی و بن لادن هر کدام به نقطه اوج خود رسیدند ولی دیری نپایید که همگی فروکش کردند ولی نمرده اند و نمی میرند. این ایده های خطرناک را می توان محدود کرد و به زنجیر کشید ولی نابودشان نمی توان کرد. محدود کردن آنها هم تنها با آگاه کردن توده های خرافه زده و ساده لوحی است که بوسیله عده ای شیاد/متعصب به آسانی فریب می خورند، تهییج می شوند و بیراه ها کشانده می شوند. وقتی هم که کم کم گروه گروه از این توده ها بیدار می شوند می بینند که چه راه دراز و دشواری را باید بپیمایند تا خود را از شر آن شیادان/متعصبین خود شیفته/خونخوار بالفطره آزاد کنند. ۳۲ سالست که ملت ایران در گیر و دار همین مسئله بزرگ بوده است. اگر ما فکر کنیم که با آزاد کردن ایران اندیشه/ایده فاشیست مذهبی خمینی را نابود کرده ایم همانقدر در اشتباه خواهیم بود که امروز فکر کنیم ایده نازیسم در المان و ایده لنین/استالینیسم در روسیه مرده است. در ایران اینده ما باید در بدترین وضع انتظار داشته باشیم که ۱۰ درصد مردم هنوز پایبند به ایده های خمینی بمانند و یا حسرت آن دوران طلائی امام راحلشان را بخورند. در آلمان و روسیه و بویژه در آلمان این درصدها خیلی کمترند ولی موجودند. آلمان ملتی پیشرفته و مدرن است که از امنیت و ازادی و رفاه برخوردارست. پاکستان، لیبی و افغانستان .... فاقد این زمینه های مهم برای مهار کردن ایده طالبانیسم هستند. با مرگ بن لادن ایده او در این منطقه خواهد ماند مگر آنکه مردمانش براهی بروند که آلمانها دهه هاست از آن عبور کرده اند. اشاعه ی فرهنگ دمکراسی و تحمل دگراندیشان/ پلورالیسم سیاسی و دینی/مذهبی نقطه آغازست. با فقط انتخابات آزاد جامعه از فرهنگهای زشت خود آزاد نمی شود. بهمین دلیل من فکر می کنم که مردم یکدیگر را در عراق و افغانستان و پاکستان به خاک و خون می کشند. البته نقش قدرتهای بیگانه را هم در این میان نباید فراموش کرد که منافع ملیشان حکم می کند که منطقه را در کنترل خود داشته باشند تا اینکه اجازه دهند که این ممالک روی پای خودشان بایستند. ضمن آنکه انتخابات آزاد برگزار می کنند ولی مواظبند که همیشه دلیلی برای حضور بلند مدتشان داشته باشند. کرد و ترک و عرب و عجم و شیعه و سنی و ارمنی و آسوری را نسبت بهم بدبین نگاه می دارند تا تفرقه بیاندازند و حکومت کنند. آنها بدنبال منافع خود هستند و اخلاق هیچ نقشی در آن بازی نمی کند. خودشان به بن لادن پر و بال می دهند تا در افغانستان جلوی روسها بایستد و وقتی خرشان از پل گذشت او و افغانها را با آنهمه تسلیحات بدون هیچ اینده ای رها می کنند. وقتی بن لادن گند کار را را درمیاورد بعنوان ناجی ملت افغانستان به آن کشور حمله می کنند و انتخابات آزاد برقرار می کنند. فشار را روی زنها که خود مسبب آن بودند را کاهش می دهند ولی مگر زنان افغان قبل از کودتای داوود خان که به عزل ظاهرشاه ۳۳ سال پیش انجامید آزادتر از امروز افغانستان نبودند! در عراق هم همینطور.

اما ناله ما از غرب بخاطر دنبال کردن منافعش و بی اخلاقی هایش در خاورمیانه ما را از مسئولیت خود در قبال این تجاوزها غیرمسئول نمی کند. تا ابد هم ناله کنیم به هیچ جایی نمی رسیم و همچنان در نقطه ای که قرار داریم درجا خواهیم زد. این فرهنگ عاشورایی را باید از خود بزداییم که بنشینیم و ظلم را تحمل کنیم و مرتب فحش نثار غرب کنیم که با ما چنین و چنان کرده و می کند. هر جامعه ای برحسب کیفیت رجل سیاسی و روشنفکران و نخبگانش سرنوشتش رقم می خورد. تا اینها احساس مسئولیت نکنند، تا اینها آلت دست غربیها باشند، تا وجدان اینها بیدار نشود و تا اینها آستین بالا نزنند منطقه خاورمیانه و بالاخص ایران ما نجات پیدا نخواهد کرد. بدون اینها توده های مردم کارشان به هیچ جا نمی رسد. تشویق و تقویت بهترین اینها بوسیله ما توده ها مسئولیت و وظیفه ی ماست تا بدترین ها را شناسایی و از گود بیرون کنیم. هر کدام از اینها که خواست عاشورا بازی درآورد و فقط به فحاشی به غرب و خامنه ای و احمدی نژاد و موسوی و ... بسنده کند را یا نادان و یا فریبکار بدانیم و نه یک مبارزه و روشنفکر و فعال سیاسی محافظ منافع ملی ما. اینها را ما توده ها باید کنار بزنیم.

توده ها را تنها به نفرت از غرب دعوت کردن و ناله از دست غرب سر دادن مبارزه نیست بلکه یا فریبکاریست و یا ناشی از آن فرهنگ عجزی است که ریشه در صحرای کربلا دارد. تا این فرهنگ و ایده را مهار نکنیم مبارزه مان آغاز نمی شود. می گویند که مظلوم گناهش از ظالم خیلی بیشترست. درست هم می گویند. مسئولیت ما توده های مردم منطقه کجا زنده بگور شده است؟
٣۷۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : " دق دلی و ابراز احساسات "
جناب شهروند،
بنده قصد جسارت و یک ودو با شما را ندارم . شما به نوشته بنده ایراد گرفتید و بنده عرض کردم که جهت مقایسه و مظنه تلفات جنگ طولانی ده ساله ، جنگ عراق و ایران نمونه خوبیست و قطعا آنرا به تلفات عراق و افغانستان اضافه نکردم.
ایراد شما به من این بود که چرا کلمه " میلیون ها " را به کار برده ام. تنها ، تلفات کودکان عراقی در دوران تحریم را نیم میلیون تخمین زده اند ( رقم صحیح در دست نیست).
بفرض ، ایراد شما وارد باشد. آیا اگر میگفتم هزارها هزار تلفات ، آیا این چیزی از اهمیت موضوع که کشتن این بی گناهان بود کم میکند؟

از فرمایشات شما در باره انتخابات آزاد در کشورهای تحت اشغال نظامی که هنوز در آنها پایگاه ها ی فعال همچنان بر قرارند چنین میتوان نتیجه گرفت که اگر خدای نکرده امریکا و ناتو با کمک رژیمهای عربی دست نشانده آنها به ایران حمله کرده و پایگاه های نظامی دائم بر قرار نموده و انتخاباتی تحت نظارت سازمان ملل انجام دادند و رسانه های آزاد! آنرا تایید کردند پس همه چیز درست است. نه عزیزم همه چیز درست نیست. آزادی با اشغال نظامی جور در نمی آید. از عراقی ها و افغانستانی ها بپرسید و گوش به رسانه های آزاد ! ندهید. عراق برای مرمت تخریب ها به میلیارد ها دلار و ده ها سال کار احتیاج دارد و این با خیمه شب بازی های انتخابات آزاد رژیمهای دست نشانده حاصل نمیشود.

عزیزمن اینها " دق دلی و ابراز احساسات " نیست . اینها حقیقت است و البته اگر همه حقیقت را یک جور میدیدند دیگر اختلافی نبود.
٣۷۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : شهروند

عنوان : «کارشناسان بین المللی» وطنی
جناب پیروز
من خیلی علاقه ای به بحثهای کشدار که بیشتر برای دق دلی است و جنبهء منطقی و مستدل ندارد اعتقادی ندارم و این هم آخرین باری است که در این زمینه با شما صحبت میکنم. چرا که به نظر میآید شما این صحنه را بیشتر برای ابراز احساسات در نظر دارید و نه بیان استدلال. من نمیدانم جنگ ایران و عراق چه ربطی به ناتو دارد. خب اگر اینطور باشد میتوان تلفات جنگهای جهانی را نیز به این «آمار» شما اضافه کرد. چرا که کشورهای درگیر بعدها به این اتحادیه پیوستند.
در مورد انتخابات نیز فرمایشات شما درست مثل اظهارات گروههای چپ در دوران جنگ سرد است. آقای «محترم» مقایسهء انتخابات جمهوری اسلامی با این انتخابات مقایسه ای اشتباه است. در ایران هرگز ناظران بیطرف بر انتخبات نظاره نکردند. در انتخابات عراق و افغانستان هرگز شورای نگهبانی حضور نداشت و هیچ کس را به جرم داشتن عقیده ای بر ضد دولت حاکم از شرکت در انتخابات محروم نکردند. اگر گروهی دست به عملیات مسلحانه نزند هیچ منعی برای شرکت در انتخابات و یا اظهار نظر از رسانه های گروهی ندارد تا جاییکه طرفداران صدام نیز در زادگاهش گرد میآیند و یاد او را گرامی میدارند. اگر فرمایشات شما درست باشد پس انتخابات در بسیاری از کشورهای غربی مثل آلمان و ژاپن بی اعتبار است چرا که از بعد از جنگ دوم تحت «اشغال» آمریکا هستند (دست بر قضا این همان استدلالی بود که گروههای افراطی چپ در این دو کشور داشتند). دو ملت افغانستان و عراق علی رغم تمام کمبودها و مشکلات در انتخابات خود نظر خود را بیان داشتند و من بر خلاف جنابعالی و بسیاری دیگر از «کارشناسان بین المللی» وطنی حضور ناظران معتبر بین المللی را دلیل درست این انتخابات میدانم. در هر صورت موفق و موید باشید. خیر پیش.
٣۷۵۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : انتخابات آزاد و میلیون ها
جناب شهروند،
مظنه تعداد قربانیها از جنگ عراق و ایران بدست میاید که با حماقت صدام و تحریک از ما بهتران شروع شد و تلفات دوطرفه سر به میلیون زد. تلفات دوجنگ عراق و تحریم ها (مرگ و میر کودکان از بی دارویی و بی غذایی ) و جنگ افغانستان از شروع تا کنون را که به کشتارهای سنی و شیعه اضافه بفرمایید حدود فاجعه دستتان میآید. اگر شمارش تلفات عراق و افغانستان به دقت شمارش تلفات امریکا و ناتو انجام میگرفت معلوم میشد که ارقام بسیار بالاتراز تعداد گزارش شده است. از تلفات دیگر کشورهای عربی و آفریقا حرفی نمیزنم.

اما اگر انتخابات کشور های تحت اشغال را " برابر گواهی کلیهء رسانه های آزاد! و سازمانهای بیطرف جهانی مثل ناظرین سازمان ملل در یک انتخابات آزاد " را انتخابات " آزاد" بدانیم و دولتهای اکثر کشورهای عربی را نماینده مردم آنها بدانیم لابد جمهوری اسلامی ایران هم نماینده مردم ایران است. در این صورت شما درست میفرمائید و حق با شماست ، بنده از کج فهمی خود پوزش میطلبم .
٣۷۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : شهروند

عنوان : آمار دادن ضد امپریالیستی
آقای پیروز شما کوتاه بیا عزیز!
امیدوارم که ارزیابی شما هم در «کشتار چندین میلیون مسلمان در عراق و افغانستان و پاکستان و دیگر کشورهای عربی» هم درست باشد!! متاسفانه برای ما ایرانیان آمار دروغ دادن مثل آب خوردن است و این مشکل فقط محدود به ولایت فقیه نیست. در ضمن پیروز جان شما وکیل و وصی مردم عراق و افغانستان و یا حتی آمریکا نیستید. این مردم برابر گواهی کلیهء رسانه های آزاد و سازمانهای بیطرف جهانی مثل ناظرین سازمان ملل در یک انتخابات آزاد به رهبران خود رای دادند. اینکه بنده و یا جنابعالی به دلیل باورها و یا تعصبات عقیدتی با این افراد موافق و یا مخالف باشیم بحث دیگری است ولی هیچکس نمیتواند منکر این واقعیت شود که مالکی و کرزای منتخب مردم افغانستان هستند. در مورد گفت و شنود در آمریکا هم خیلی نگران نباش رفیق! مردم آمریکا در انتخابات گذشته نظر خود را بیان داشتند و نیازی به دایه های مهربانتر از مادر ندارند. از دیدگاهها و نظرات «رفقا» چنین برمیآید که از کشته شدن بی لادن و ضربه خردن القاعده خیلی راضی نیستند. به هر حال دشمن دشمن به نوعی دوست محسوب میشود و بن لادن آن کاری را میکرد که روزگاری امثال چگوارا و دیگر رفقای انقلابی در معیاری کوچکتر انجام میدادند.
در هر صورت پیروز خان از وقایع چنین برمی آید که اقتصاد آزاد پیروزمندتر از همیشه سربرآورده.
«پیروز» باشید!
٣۷۴۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : یکصد میلیون انسان در بیست و دو کشور عربی
جناب رزمی،
امید که ارزیابی شما درست باشد و " یکصد میلیون نفر از انسانهائی که در بیست و دو کشورعضو اتحادیه عرب زندگی میکنند بین ۱۵ تا ۲۹ سال سن دارند. این نیروی میلیونی که در خیابانهای شهرهای عرب ازادی را فریاد می زند، عاشق شهادت و رفتن به بهشت رویائی نیست، بلکه خواهان زندگی بهتر و آزادی و حقوق انسانی خویش" باشد . ولی " تروریست " ها این یکصد میلیون نفر نبودند و نیستند. "تروریست ها" نوزده نفر شهروندان عربستان سعودی بودند که به سرکردگی اساما بن لادن سعودی بالا ترین صدمه تاریخی را به امریکا وارد کردند و تفکر بن لادنی هنوز با تمام قوت در عربستان پا برجاست که کافران شیعه را نه تنها در عراق و پاکستان بلکه در بحرین و یمن و افغانستان قلع و قمع مینمایند.

بن لادن ممکن است مرده و طعمه ماهیان دریا شده باشد ولی صدمه ای که به امریکا وارد کرد قابل احتساب نیست. عریان کردن گرایشات تسلط خواهی بر دنیا و ایجاد امپراتوری ، ترویج و تشدید خشونت توسط امریکا ، نقض هر چه بیشتر حقوق بشر و سبعیت غیر قابل باور در ابوغریب و ، گوانتانامو و افغانستان، تحمیل میلیارد ها دلار مخارج جنگ در گذشته و حال و آینده نامعلوم به نفع صنا یع اسلحه سازی و به خرج کاهش بهداشت و تعلیم و تربیت و دیگر برنامه های لازم و مفید اجتماعی ، ایجاد حکومت رعب و وحشت و محدودیت های شدید آزادی در امریکا و شنود نا مجاز مکالمات تلفنی و ایمیلی ، صدمه شدید به قانون اساسی و سیستم دادگاهی امریکا ، کشتار چندین میلیون مسلمان در عراق و افغانستان و پاکستان و دیگر کشورهای عربی مستقیما و یا به دست رژیم های دست نشسته و گرفتار کردن امریکا در " نبرد پایان ناپذیر با تروریسم " بخشی از این صدمات است.

شاید سالها طول بکشد که امریکا خود را از لجنزاری که در ان گرفتار شده رهایی بخشد و امید که یکصد میلیون انسان در بیست و دو کشور عربی به این رهایی کمک کنند ولی تا زمانی که عربستان سعودی و کویت و اردن و امارات عربی و یمن و دیگررژیم های کشورهای عربی توسط امریکا اداره میشوند و به آتش تروریسم دامن میزنند چنین امیدی نا محتمل است.
٣۷۴۷۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣۹۰