واکنش من به مرگ اسامه بن لادن
نوام چامسکی
- مترجم: بابک پاکزاد
•
هر روز بیشتر آشکار می شود که عملیات، یک ترور و سوء قصد برنامه ریزی شده بوده که ابتدایی ترین نرم های قوانین بین المللی را نقض کرده است. هم اکنون آشکار شده است که هیچ تلاشی برای دستگیری قربانی غیرمسلح صورت نگرفته است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۰ ارديبهشت ۱٣۹۰ -
۱۰ می ۲۰۱۱
هر روز بیشتر آشکار می شود که عملیات، یک ترور و سوء قصد برنامه ریزی شده بوده که ابتدایی ترین نرم های قوانین بین المللی را نقض کرده است. هم اکنون آشکار شده است که هیچ تلاشی برای دستگیری قربانی غیرمسلح صورت نگرفته، تلاشی که به احتمال قریب به یقین می توانست از سوی هشتاد کوماندویی صورت گیرد که ظاهرا با هیچ مانعی مواجه نشده اند- به جز آن طور که ادعا کردند همسر وی، که به سمت آن ها هجوم آورد. در جوامعی که مدعی احترام به قانون اند،مظنونین دستگیر شده و به دادگاهی عادل سپرده می شوند.من بر واژه "مظنونین" تاکید می کنم.در آوریل دوهزار و دو، رابرت مولر ،رئیس اف.بی.آی ، مطبوعات را مطلع ساخت که پس از انجام فشرده ترین تحقیق و بررسی در تاریخ،اف.بی.آی بیش از این نمی تواند بگوید که "باور " بر این است که اندیشه طرح، در افغانستان شکل گرفته، گرچه، در امارات متحده عربی و آلمان تدارک شده وشکل عملی پیدا کرده است.آنها آن چه در آوریل دوهزار و دو صرفا "باور"داشتند را هشت ماه پیش نمی دانستند؛ یعنی زمانی که واشینگتن، پیشنهادهای آزمون شدنی از سوی طالبان مبنی بر تسلیم بن لادن در صورت ارائه شواهد را رد کرد؛ شواهدی که خیلی زود فهمیدیم واشینگتن در اختیار نداشت.(البته درباره این که پیشنهاد های طالبان تا چه اندازه جدی بود نمی توان اظهار نظری کرد چرا که آنها رد شد و مورد قبول قرار نگرفت).بنابراین اوباما وقتی در بیانیه کاخ سفیدش اظهار داشت"ما خیلی زود دریافتیم که حملات ۱۱ سپتامبر از سوی القاعده صورت گرفته است" مثل آب خوردن دروغ گفت.
از آن زمان تاکنون نیز شواهدی جدی ارائه نشده.درباره اعتراف"بن لادن" زیاد صحبت می شود اما آن بیشتر شبیه این است که من اعتراف کنم که در مسابقه ماراتن بوستون برنده شده ام.اوباما نسبت آن چه دستاورد بزرگ فرض می کند به خود می بالد و در حقیقت لاف می زند.
همچنین بحث های رسانه ای بسیاری پیرامون خشم و عصبیت واشینگتن درگرفته، مبنی بر این که پاکستان بن لادن را تحویل نداده و مطمئنا عناصری از نیروهای نظامی و امنیتی از حضور وی در ابوت آباد مطلع بوده اند. و سخن چندانی از خشم پاکستان گفته نمی شود که آمریکا برای انجام یک ترور سیاسی به قلمرو اش تجاوز کرده.گرایشات ضد آمریکایی که از قبل در پاکستان دست بالا را داشت ،با وقایع اخیر تشدید می شود.تصمیم به غرق کردن جسد در دریا همانطور که قابل پیشبینی بود خشم و شک وتردید بخش بزرگی از جهان عرب را برانگیخت.
ما باید از خود بپرسیم چه واکنشی نشان می دادیم اگر کوماندو های عراقی در مجتمع مسکونی جرج بوش پیاده می شدند،او را ترور می کردند و جسدش را در آتلانتیک غرق می کردند. قطعا جنایات او بسیار وسیع تر و گسترده تر از بن لادن است. و او یک "مظنون " نیست بلکه "تصمیم گیرنده ای" است که دستور ارتکاب به جنایت بزرگ را صادر کرده است."تنها فرق جنایت جنگی بزرگ بین المللی با جنایات جنگی دیگردر این است که آن در درونش تمام خباثت انباشته شده کل این جنگ ها اندوخته"(به نقل از دادگاه نورنبرگ)جنایاتی که نازی های جانی به خاطر آنها به دار آویخته شدند:مرگ صدها هزار تن،میلیون ها آواره،تخریب بخش اعظم کشور،برانگیختن جنگ های قومی،قبیله ای و سکتاریستی که هم اکنون بخش اعظم منطقه را دربرگرفته است.
حرفهای گفتنی بسیاری وجود دارد مثلا درباره اورلاندو بوسچ،بمب گذار خط هوایی کوبا،که در آرامش کامل در فلوریدا درگذشت.قابل توجه "دکترین بوش" مبنی بر این که جوامعی که تروریست ها را پناه می دهند به اندازه خود تروریست ها گناهکارند و باید به همان ترتیب با آنها رفتار شود.به نظر نمی رسد کسی به این موضوع توجه کرده باشد که به این ترتیب بوش فراخوان به اشغال و تخریب ایالات متحده و قتل رئیس جمهور جنایت کارش داده.
درباره عملیات جرونیمو نیز همین داستان صدق می کند.ذهنیت امپریالی چنان در سراسر جامعه غربی ریشه دوانده که کسی نمی تواند درک کند که آنها با شناساندن بن لادن به عنوان یک نیروی مقاوم و جسور علیه اشغال گران نسل کش در حقیقت به وی عظمت بخشیده اند.
حرف های گفتنی بسیار است اما موضوع این است که روشن ترین و ابتدایی ترین حقایق باید ما را به میزان قابل توجهی به تفکر وادارد.
|