عنوان : از ندا تا صبا
ندا در تهران شهید شد و صبا در شهر اشرف. نامه پدر خانم صبا هفت برادران یعنی رضا هفت برادران جوابی است بسیار خوب برای این نوع نوشته های کلیشه ای و تکراری. مادر صبا می خواست برای آخرین دیدار با دخترش به عراق برود که ویزا نتوانست بگیرد. مادری در تبعید و شوهر و دخترش در اشرف و صبا دختر جوان بعد از ۱۶ ساعت خونریزی و عدم درمان از میان ما رفت. پدر صبا در نامه اش پرسیده که سهم صبا از حقوق بشر چه بود؟ او در زندان اوین متولد شد و در اروپا به مدریه رفت و در شهر اشرف خونش فدای آزادی ایران شد. علی صارمی بعد از ۲۴ سال زندان و بخاطر حضور فرزندش در اشرف در اوین بشهادت رسید. اخیرا تعدادی از خانواده های اشرف که در حمله اخیر کشته شدند توسط وزارت اطلاعات در ایران دستگیر شدند. تا این فاشیسم دینی حاکم است شکنجه و اعدام ادامه خواهد داشت. اخیرا هم که دو برادر را در اصفهان اعدام کردند. پدر این دو هم ظاهرا از زندانیان دهه شصت بوده است.
٣۷۷۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۰       

عنوان : دفاع از حقوق اولیه انسانها وظیفه ماست.
آقای اسدی محترم وظیفه انسانها ی آزاد و مستقل حمایت از حقوق اولیه انسانها و پناهندگان و آوارگان است. دفاع از حقوق افراد بی سلاح در قرارگاه اشرف مساوی با حمایت از خطوط گروه مجاهدین آقای مسعود رجوی نیست. شکنجه و کشتار انسانهای بی دفاع بزرگترین جرم در حقوق بین المللی است. صرفنظر از فکر و تاریخچه و عمل مجاهدین خلق باید به سرنوشت ۳۴۰۰ انسان که در بینشان ۱۰۰۰ زن مبارز می باشد نگریست. خامنه ای دستور دهنده این حمله بوده و مالکی مجری و اوباما هم ناظر این جنایت هولناک برای رضایت خامنه ای و مالکی و تامین نفت و گاز غرب.
هزاران ایراد می توان به خطوط سازمان مجاهدین خلق ایران در این سه دهه گرفت و دهها جلذ کتاب در نقد مواضعشان نگاشت اما هرگز نباید حقوق انسانی آنان را پایمال و نادیده گرفت. امروز این ۳۴۰۰ ایرانی در یک شرایط استثنایی بسر می برند و وظیفه افراد مدافع حقوق بشر و دمکارت است که از حقوق اولیه انان دفاع کنند. این انسانها نیازمند به دارو و پزشک هستند. دیکتا تور مالکی نباید ترس و وحشت را در آنجا حاکم نماید.
وظیفه اپوزیسیون انتقاد به مواضع مجاهدین است و همزمان دفاع از حقوق انسانی افراد ساکن قرارگاه اشرف که طبق قوانین جهانی باید از طرف سازمان ملل حفاظت گردند.
تیرباران صحرایی و با تانک و ماشین روی افراد اشرف رفتن جوابش دادگاههای بین المللی است.
وظیفه نیروهای صادق و مستقل است که برای کشیدن مالکی به پای میز محاکمه مجاهدین خلق را به هر شکلی یاری بر سانند.
منهم از منتقدین گروه مجاهدین خلق مسعود رجوی هستم ولی برای دفاع از حقوق ساکنان اشرف هر کمکی که بتوانم برایشان انجام خواهم داد.

حقوق و حرمت انسان بالاتر از تنفر یا عشق به یک گروه یا فرد می باشد.
مخالفت و انتقاد با مسعود یا مریم رجوی نباید چشمان ما را به حقوق پایمل شده افراد اشرف ببندد. جنایت و فاجعه در اشرف بدستور خامنه ای انجام شده و می بایست او را برای محاکمه مورد حمله قرار دهیم و به جهان معرفی نمائیم.
جناب اسدی قبل از اینکه به سیاست فکر کنید مسئله اصلی تان انسان و حقوق بشر باشد. با انتقام و تنفر هیچ کسی به دمکراسی و حقوق بشر کمک نکرده است.
روزتان بخیر.
٣۷۷٨٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۰       

عنوان : بسیار خوب نوشتید از این زیبا تر برای ما سرنگون طلبان نمیشد.
آقای اسدی،

جواب شما را خواندم همچنین جوابهای دیگرتان. در جواب به ع.فولادوند جواب سوال من را دادید.

پرسیده بودم: . اینکه چرا و به چه منظور این انسانها به حمایت از رهبری مجاهدین ۲۵ سال پیش به عراق و کمپ یا شهر اشرف رفتند؟

جواب شما:
"مجاهدین فقط به خواست مسعود و همکاری مریم رجوی به عراق رفتند. آنها فقط بنا به خواست این دو نفر عملیات فروغ جاویدان و دیگر عملیات های عبور از مرز و خمپاره پرانی ها در داخل ایران را براه انداختند ، فرمان آتش دادند و باعث به کشتن دادن ۱۲۶۰ مجاهد گردیدند و طبق گفته خودشان بیش از پنجاه هزار نظامی و غیر نظامی ایرانی را نیز کشتند."
بسیار خوب نوشتید از این زیبا تر برای ما سرنگون طلبان نمیشد.

البته ضدیت خود را با مسعود و مریم رجوی بطور روشن و آشکار بیان کردید و عامل کشتار و جنایات در اشراف را مجاهدین یا بهتر بگوییم مریم و مسعود میبینید. منطق شما فقط روی ضدیت شما با مسعود و مریم رجوی بنا شده است و بس ...
هر کس هم که از حقوق انسانی مجاهدین در اشراف حمایت کند میشود هوادار مجاهدین ...آقای اسدی این هم شد منطق؟ ...

لطفآ قبل از جواب متن نوشته شده خود را بخوانید

سرنگون باد نظام کثیف جمهوری اسلامی
٣۷۷۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۰       

عنوان : در جواب آقا و یا خانم ع.فولادوند
بهتر آن است که هر پدیده ، واقعه و یا حادثه ای را در مختصات زمانی ، مکانی ، سیاسی و اجتماعی خودش بر رسی و در موردش نقد و قضاوت شود. این نوع مقایسه ای که شما از وقایع مورد نظرتان با اتفاقات پیش آمده در اردوگاه اشرف نمودید یک قیاس مع الفارق است و کاری است که مجاهدین همیشه برای عوامفریبی و سوء استفاده های تشکیلاتی در جهت سرپوش گذاشتن بر خطاهای استراتژیک ، سیاسی و عقیدتی تشکیلات و رهبریشان انجام میدهند.
روی سخن من با خواننده در مطلبی که نوشتم دقیقا افشای همین نکات کور ولی بسیار مهم برای حل بحران مجاهدین در عراق میباشد ، و گویا که شما خوب به آنها توجه ننمودید و یا وابستگی تشکیلاتی مانع از توجه شما به اصل مطلب شده است.
اینکه این سی و پنج نفر قربانی بودند شکی نیست. و چنانچه این وضعیت ادامه پیدا نماید ، بعید به نظر نمیرسد که قربانیان بیشتری هم از آنها بگیرد. و احتمال اینکه حاکمین ایران ، عراق و یا هرکشور دیگر در تشدید بحران موجود بین مجاهدین و دولت عراق نقش داشته باشند دور از ذهن نیست ، زیرا که هر کدام از آنها به منافع خودشان می اندیشند و با انجام مصاحبه ها و اطلاعیه هایی هم که میدهند مشخص مینمایند که خواهان برچیده شدن این اردوگاه هستند. اما مهم این است که مشخص شود چه کس و یا کسانی عامل اصلی این حوادث بودند و هستند. و چه کسانی با انواع ترفند ها و عوام فریبی ها سعی در پنهان نمودن نقش خودشان در این حوادث را داشته و دارند.
مجاهدین فقط به خواست مسعود و همکاری مریم رجوی به عراق رفتند. آنها فقط بنا به خواست این دو نفر عملیات فروغ جاویدان و دیگر عملیات های عبور از مرز و خمپاره پرانی ها در داخل ایران را براه انداختند ، فرمان آتش دادند و باعث به کشتن دادن ۱۲۶۰ مجاهد گردیدند و طبق گفته خودشان بیش از پنجاه هزار نظامی و غیر نظامی ایرانی را نیز کشتند.
مجاهدین فقط به دستور مسعود و مریم رجوی به کمک صدام حسین در سرکوب کوردها و شیعان عراق در انتفاضه شعبانیه اقدام نمودند
از همان زمان تا کنون مجاهدین بارها و بارها امکان خروج از عراق را بدست آوردند و فقط با سماجت و سرسختی مسعود و تشویق مریم رجوی این شانس را از دست داده اند. خود این دو نفر مخفی گردیدند و یا با اطرافیانشان به فرانسه فرار نمودند و اعضاء را در آن کشور در حبس و در دهان گرگ ها باقی گذاشتند.
اکنون هم همان مسعود و مریم رجوی هستند که علی رغم تلاش تمامی کشورها و سازمان های حامی حقوق بشر اعضاء را مجبور و تشویق به ماندن در عراق تا حد خودسوزی و خود کشی میکنند.
آیا اسم نا بخردی ها ، بی سیاستی ها ، خودزنی ها ، سخت سری ها ، انتقاد نا پذیری ها در جهت قدرت طلبی و نابودی یک مشت انسان بیگناه را " مقاومت " میگذارند؟
این چه مقاوتی است که بنا به همین نمونه هایی که در رسانه ها میبینیم و میخوانیم بجای جذب حمایت و پشتیبانی مردم ایران هر روز بیش از روز قبل مورد تنفر آنها قرار میگیرد.
٣۷۷۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۰       

عنوان : از قتل عام خمینی تا قتل عام خامنه ای
سرکار نویسنده عده ای هم بعد از قتل عام ۶۷ سعی نمودند زندانیان سیاسی قتل عام شده را مقصر قلمداد کنند که در زندان پاسداران را اذیت نموده اند ! نازی ها هم علت کشتار افراد مقام در لهستان را بگردن آنها انداختند که در مقابل گشتا پو تسلیم نشدند. یهودیان در ورشو در مقابل نازی ها مقاومت نمودند و قتل عام شدند. وظیفه یک جنبش مقاومت پایداریست . کشتار افراد بی سلاح یک جنایت بزرگ می باشد و عاملینش روزی محاکمه خواهند شد. شبنم مدد زاده در زندان ولی فقیه بسر می برد و برادر و خواهرش توسط مالکی در اشرف بخاک می افتند. جعفر کاظمی بخاطر دیدار فرزندش در اشرف اعدام می شود. فرح واضحان بخاطر خواهرش که هوادار مجاهدین است به اعدام محکوم می شود. عده ای همراه و همیفر مالکی و خامنه ای به اسم خانواده در هتل های عراق همراه ادمکشان می چرخند و قر بانیان نظام را محکوم می نمایند و دستان جلادان را می شویند.
٣۷۷۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹۰       

عنوان : کشتار در شهر اشرف ادامه فتوای خمینی است.
خمینی مال و جان و ناموس مجاهدین خلق را حلال کرده بود. قضات ولایت فقیه علی صارمی و جعفر کاظمی را حلق آویز کردند و مزدورش مالکی ۳۵ نفر از ساکنان کمپ اشرف را کشت و ۳۴۵ نفر را هم زخمی نمود. در سال ۶۷ هم خمینی با قتل عام مجاهدین خلق می خواست حکومتش را تضمین امنیتی نماید. الان در اشرف ۳۰۰ بلندگو برای شکنجه روحی نسب شده و خانواده های این افراد نمی توانند ویزا بگیرند. وکلای این افراد اجازه ورود به شهر اشرف را ندارند. نمایندگان پارلمان اروپا هفته قبل اجازه دیدار از اشرف را نداشتند. پزشکان و خبر نگاران نمی توانند وارد این کمپ شوند. خامنه ای و مالکی با چراغ سبز آمریکا انجا را به شکنجه گاه تبدیل نموده اند و این ربطی به این ندارد که کسی مخالف یا موافق مواضع مجاهدین خلق ایران باشد. ساکنان اشرف طبق کنوانسیون ۴ ژنو افراد حفاظت شده بین المللی هستند و وظیفه سازمان ملل است که از این افراد حفاظت لازم را بنماید.
٣۷۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۰       

عنوان : در جواب آقای هادی شباب
۱-برای آشنایی بیشتر با اینجانب و مواضعم کافی است تا به همین چهار مطلبی که در حال حاضر در ستون "مقاله های دریافتی" همین سایت در دسترس است مراجعه نمایید
۲- اینکه چرا و به چه منظور مجاهدین به عراق رفتند ربطی به این مقاله ندارد. میتوانید جواب سئوالتان را از خود مجاهدین بپرسید و یا به منابع اطلاعاتی در رسانه های مجازی و غیرو مراجعه فرمایید.
۳- و اینکه چرا در این مطلب من فقط به عملکرد و مواضع رهبران مجاهدین پرداختم به این علت است که: در این مقاله من به عنوان یک کارشناس در امور سازمان مجاهدین خلق ، میخواهم با تکیه بر استدلال و تحلیل منطقی ، بطور تیز و مشخص بگویم که کلید مفقوده برای باز کردن درب اردوگاه اشرف ، آزاد شدن اعضاء ، و خارج شدن آنها از بحران موجود ، فقط و فقط در دست رهبران مجاهدین بوده و است و نه کس دیگر. وعامل بوجود آورنده کشتارها هم آنها هستند و نه کس دیگر. لذا گسترش موضوع و دادن شاخ و برگ به بحث ، هدف را گم ، مطلب را طولانی و خواننده را خسته و کلافه خواهد نمود.
٣۷۶۹۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۰       

عنوان : چرا و به چه منظور این انسانها به حمایت از رهبری مجاهدین ۲۵ سال پیش به عراق و کمپ یا شهر اشرف رفتند؟
آقای اسدی،
من شما را نمیشناسم. انتقادات شما به رهبری مجاهدین در رابطه با کسانی که در اشراف زندگی میکننند
میسپارم به هواداران مجاهدین که جواب گوی شما بشوند...

از نظر من در نظر گرفتن حداقل ۲ فاکتور از طرف شما اگر حساب نشده باشد موجب بد بینی منطقی حد اقل تعدادی از
سرنگون طلبان نظام اسلامی به مقاله شما است:

۱. اینکه چرا و به چه منظور این انسانها به حمایت از رهبری مجاهدین ۲۵ سال پیش به عراق و کمپ یا شهر اشرف رفتند؟

۲. چرا و به چه منظور هیچ گونه اشاره ای به نقش جمهوری اسلامی در حملات نیروهای ما لکی به ساکنان اشرف نکردید؟

یک مقاله بیطرف!! به برسی مهمترین مشگل و معضل میپردازد....

سرنگون باد نظام کثیف جمهوری اسلامی

هادی شهاب
٣۷۶٨٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۰