گزارش - نمایشگاه کتاب های خودی ها در تهران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۰ -  ۱۶ می ۲۰۱۱


اخبار روز - گزارش دریافتی: شنیده بودم که بعضی ناشرلن را به نمایشگاه بین المللی کتاب تهران -۹۰ راه ندادند. شنیده بودم بسیاری کتابهای مجوز گرفته و منتشر شده برخی ناشران را در نمایشگاه شرکت ندادند. شنیده بودم بسیاری کتابهای مجوز گرفته، منتشر شده و راه یافته به نمایشگاه را از غرفه ها جمع کرده بودند (مانند کتابهای علی اشرف درویشیان). این شنیده ها ناامیدم می کرد و از بازدید نمایشگاه بازم می داشت. ولی به امید اینکه عددی به بازدیدکننده های برخی ناشران زحمتکش و پراستقامت افزوده و چه بسا یافتن کتاب هایی برای خرید، به مصلا (نمازخانه بزرگ تهران!) برای نمایشگاه کتاب رفتم. در سالن«ناشران عمومی»، گرچه غرفه ها را با ترتیب الفبایی چیده بودند و انتظار می رفت بطور تصادفی متنوع باشند ولی انگار استادانه مرتب شده بودند چرا که در همه غرفه ها یا کتابهای مذهبی با عنوانهای آشنا و یا کتابهایی دیده می شدند که عنوانهایشان آدم را قلقلک می داد: چگونه خوشبخت بشویم، چگونه شوهرداری کنیم، چگونه پولدار شویم، مدیر برتر،... (مثلأ).
هرچه پیشتر می رفتم بیشتر شک می کردم که در سالن ناشران عمومی هستم. از این خصوصی تر یا به عبارتی «خودی تر» هم می شد؟ بیشتر غرفه ها بی مشتری بودند. مانده بودم که ناشرانی با نامهای امیر علی، امیر محمد، ام... که فروش نداشتند چگونه از پس هزینه اجاره و نگهداری غرفه و از همه مهمتر انتشار کتاب بر می آیند. شاید غرفه ها را مجانی به آنها داده اند. شاید آنها عوامل بعضی ارگانهای دولتی و شبه دولتی هستند و کتابهایشان را همان ارگانها می خرند و به مناسبت روز پدر، مادر، شهدا، ... هدیه می دهند.
کنار غرفه ای به کتاب ها نگاه می کردم که دو جوان سررسیدند و یکی شان از فروشنده سراغ کتابی را گرفت، و وقتی فروشنده گفت نداریم بازدید کننده دیگری گفت، اگر مفاتیح الجنان بخواهید همه غرفه ها دارند. جوان لبخند تلخی زد و نشانی چند غرفه که کتابهای مناسبی داشتند داد و رفت. یکی از آن غرفه ها مربوط به ناشری با سابقه بود که معلوم بود به سختی کتابها را از تور تصفیه رد کرده بود. غرفه بزرگش مملو از مشتری بود، مشتریان اکثرأ جوان و تشنه. پشت هر میز دو نفر ایستاده بودند که آنها هم بجز یکی، همه جوان بودند. یکی از این فروشندگان که از فشردگی کار و پاسخگویی زیاد از پا افتاده بود به همکارش گفت جای مرا هم بگیر تا کمی بنشینم.
روزنامه ها از قول معاون ارشاد نوشتند بیش از ۵ میلیون نفر از نمایشگاه بازدید کردند. در این مورد بهتر است بگوییم کسانی که علاقه ای ندارند نمایشگاه کتاب مخاطب داشته باشد از این تعداد (اگر واقعی باشد) راضی اند وگر نه جمعیت هفتاد میلیونی کجا و این تعداد کجا.