بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید به مناسبت خرداد ماه
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۹ خرداد ۱٣۹۰ -
٣۰ می ۲۰۱۱
شورای هماهنگی راه سبز امید با صدور بیانیه ای خرداد را ماه سرنوشت ساز نامیده و اعلام کرده است که ۲۵ خرداد که اوج شکوفایی مدنیت و عقلانیت در ایرانیان بود، این بار علیه دروغ و فساد و تحجر و فریب به میدان آمدند و صحنههایی آفریدند که در تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه بود و سرمشقی شد برای همه جنبشهای دموکراسیخواه منطقه.
متن این بیانیه به گزارش سایت کلمه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملئکه ان لا تخافوا و لاتحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون
خرداد ماه سرنوشتساز ایران و ایرانیان بار دیگر از راه رسیده و موجی از امید را با خود برای همه جویندگان حق و آزادی به ارمغان آورده است.
پانزدهم خرداد که سرآغاز شکلگیری جنبش آزادیخواهی مسلمانان ایرانی در برابر یکی از خشنترین دیکتاتوریهای قرن بیستم بود که سرانجام به بار مینشست و سلطان مغرور و مستبد را که به هیچ ندای اصلاحطلبی گوش فرا نداد به سرنوشت دردناکی دچار کرد.
سوم خرداد نیز در امتداد انقلاب اسلامی، عبرتآموز یکی دیگر از دیکتاتوریهای قرن شد و صدام حسین را که گمان میبرد بی هیچ زحمتی خاک ایران را اشغال و مردم کمسلاح اما با ایمان ایران را به تسلیم وا می دارد، به سرنوشتی بدتر از شاه دچار کرد.
دوم خرداد، طلیعه اصلاح در انقلابی بود که به قیمت جان هزاران انسان توانسته بود بر استبداد داخلی و سلطهطلبی خارجی پیروز شود اما اینک خود در مسیری انحرافی به تدریج از آرمانهای اصیل انقلاب که مبتنی بر اسلام رحمانی، اخلاق محمدی، آزادی و مردمسالاری بود فاصله میگرفت.
و سرانجام ۲۵ خرداد که اوج شکوفایی مدنیت و عقلانیت در ایرانیان بود که این بار علیه دروغ و فساد و تحجر و فریب به میدان آمدند و صحنههایی آفریدند که در تاریخ انقلاب اسلامی بیسابقه بود و سرمشقی شد برای همه جنبشهای دموکراسیخواه منطقه.
آری خرداد، ماه سرنوشتساز ایرانیان است و اینک ما با جنبش سبز متولد خرداد روبرو هستیم که در جان و دل ایرانیان خانه کرده است و سبب شده تا هر آنکس که خود را ایرانی میداند و در سر سودای آبادانی میهن و در دل عشق به وطن دارد، در دل این جنبش همگانی جایگاهی برای خود بیابد تا علیرغم همه تفاوت دیدگاهها و سلیقهها، خود را در کنار همه هموطنان خود و نه در برابر آنها بیابد و حتی به آنها که در حق او و شهروندان دیگر ظلم روا داشتهاند نه به دیده انتقام و کینه، بلکه از روی دلسوزی و اصلاح بنگرد.
اینک جنبش سبز نه یک حرکت برآمده از انتخابات به سرقت رفته ملت، بلکه یک خیزش بزرگ به سوی آرمانهای والائی است که یک قرن ملت ما برای آن مبارزه کرده. اینک جنبش نه یک حرکت سیاسی صرف، بلکه متن زندگی مردم ما را تشکیل داده و با زندگی روزمره ایرانیان عجین شده است. جنبش سبز یعنی دروغ ممنوع، جنبش سبز یعنی ما همه با هم هستیم، جنبش سبز یعنی خردورزی و عقلانیت، جنبش سبز یعنی مبارزه با تحجر و رمّالی و جنگیری، جنبش سبز یعنی دفاع از حق دیگران، یعنی حاکمیت قانون، یعنی برابری همه در برابر قانون، یعنی قانون فراتر از همه و در یک کلمه، جنبش سبز یعنی زندگی، یعنی دوست داشتن ایران و ایرانی و یعنی امید به روزهای روشن آینده.
بسیار جای تأسف دارد که عدهای که گویا قدرت چشم آنها را بسته، توان دیدن اینهمه زیبائی و نورانیت را ندارند و به جای قدردانی از چنین ملتی، فرزندان ملت را در خیابانها سرکوب میکند و بسیاری از فرهیختگان را به جرم اندیشیدن و تفکر و به گناه گفتن و نوشتن به زندان می اندازد و جمع کثیری از دانشمندان و اندیشمندان را به جرم مطیع نبودن از دانشگاهها و مراکز علمی اخراج میکند و در کنار اینها، میلیاردها دلار سرمایه ملی را به فنا میدهد و در برابر هیچکس پاسخگو نیستند.
نتیجه چنین رفتاری جز ورشکستگی اقتصادی، جز انزوای جهانی، جز رسوخ فساد در بالاترین لایههای حکومت و سرانجام جز فروپاشی ارکان قدرت ملی، چه خواهد بود؟
جنبش سبز از این آینده هولناک نگران است و مایل است تا به هر نحو ممکن حاکمیت را متوجه عواقب خطرناک تداوم چنین شیوههای کشورداری کند و در این راه همه ابزارها و راه های قانونی و مسالمتآمیز را تجربه خواهد کرد.
اگر جنبش سبز از حضور مردم در راهپیمائیها حمایت میکند به خاطر آن است که قانون چنین حقی را برای شهروندان به رسمیت شناخته است و در عین حال از همی راههای گفتگو و تعامل با همه افراد حتی درون حاکمیت بر مبنای حقوق اساسی و آزادی های قانونی و شهروندی استقبال میکند.
جنبش سبز خواهان آن است که همه کسانی که مسئولیت دارند، بسته به میزان قدرتی که قانون در اختیار آنها گذاشته، به همه مراجع پیشبینی شده در قانون، و مهمتر از آن به افکار عمومی، پاسخگو باشند.
جنبش سبز هیچکس را فراتر از قانون نمیداند و بر این اعتقاد است که باید باب انتقاد از همه مسئولان باز باشد.
جنبش سبز حاکمیت نظامیان و نیروهای امنیتی و بسته شدن فضای پرنشاط سیاسی، تعطیلی نهادهای مدنی و رسانههای مستقل و حاکم شدن فضای پلیسی را در مغایرت کامل با آرمانهای انقلاب میداند و وظیفه خود میداند به هر نحو ممکن با آگاهیبخشی، مردم را به نفی این روندهای دیکتاتوری دعوت کند.
جنبش سبز اداره کشور به دست انسانهای ناآگاه و غیرمتخصص را که تنها هنر آنها بله قربانگویی واطاعت محض و تملق است خیانت به آرمانهای انقلاب میداند و وظیفه خود میداند تا همه صاحبنظران را به نقد چنین حاکمیتی فراخواند.
جنبش سبز تشنجآفرینی در سطح بینالمللی را که منجر به انزوای بی سابقه ایران شده و از این راه ملت ایران را متحمل هزینههای بسیار سنگین کرده است برخلاف منافع ملی میداند و از همه امکانات خود برای توقف این سیاستهای خانمانسوز و ایران بر بادده استفاده خواهد کرد و از همه ملتها و دولتهای جهان درخواست میکند که بهای نادانی و ناتوانی بخشی از حاکمیت ایران را به هزینه تمام ملت ایران تبدیل نکنند و بیش از این ملت ما را به رنج و گرفتاری مقید نکنند.
جنبش سبز ضمن حمایت از همه ملتهای منطقه که برای آزادی و دموکراسی قیام کردهاند بخصوص از مردم لیبی، سوریه، بحرین و یمن که این روزها در زیر فشار طاقتفرسای دیکتاتوری حاکم بر این کشور، شرایط بسیار سختی را تجربه میکنند، برخورد دو گانه حاکمیت اقتدارگرا را با جنبش های منطقه و سکوت تأیید آمیز در قبال سرکوب ملت آگاه سوریه را مایه ننگ انقلاب و نظام و کشور می داند.
برنامه همیشگی جنبش سبز تلاش برای نیل به دموکراسی و عدالت و پیشرفت در کنار حاکمیت اخلاق و معنویت است و میداند که پیمودن این راه سخت نیازمند همت والا و تلاش خستگیناپذیر و صدالبته، پرداختن هزینههائی چه بسا سنگین است. هزینههائی که بخشی از آن را فرزندان غیور این مرزوبوم که در زندانها بهسر میبرند پرداختهاند و در رأس همه باید از دو یار همیشگی ملت، رهبران سرافراز جنبش سبز، جناب مهندس موسوی و جناب حجتالاسلام والمسلمین کروبی یاد کرد که اینک در حبس خانگی غیرقانونی، از بدیهیترین حقوق خود محروم هستند.
جنبش سبز وظیفه خود میداند در اولین گام تمام همت خود را مصروف آزادی همه زندانیان سیاسی و بخصوص رفع حصر ظالمانه رهبران جنبش سبز کند و در این راه به حمایت قاطبه ملت ایران مستظهر است و امید آن دارد که مردم و بخصوص جوانان عزیز، با حمایت از برنامههای اعلام شده پویایی و نشاط جنبش سبز را به نمایش بگذارند و ثابت کنند که حتی در غیاب رهبران جنبش سبز، این حرکت بی هیچ وقفهای مسیر خود را ادامه خواهد داد. اگر روزی هر شهروند یک ستاد و روزی دیگر هر شهروند یک رسانه بوده، امروز روزی است که بگوئیم هر شهروند یک رهبر است. ما در انتظار روزهای بهتر هستیم.
اما خرداد در خود خاطرهای تلخ نیز دارد.
چهاردهم خرداد رحلت معمار بزرگ انقلاب اسلامی است که با رفتن خود علاوه بر آنکه میلیونها انسان را داغدار کرد، موجب تأسف عمیق کسانی شد که انتظار داشتند پس از فراغت از بحرانهای جنگ و ناآرامی های انقلاب و خلاصی از موج توطئههای داخلی و خارجی، افقهای جدیدی از مردمسالاری را در جمهوری اسلامی بگشاید و آنچه را که در طول حیات پربار خود بروز داده بود بتواند برای همیشه باب تحجر و استبداد را درون جمهوری اسلامی ببندد و آنچنان که خود وعده کرده بود، همه را به قانون بازگرداند.
اما دریغا که تقدیر الهی چنین نبود و این آرزو بر دلها ماند که به صورت واقعی و بازگشتناپذیر، آزادی، دیانت، عدالت و پیشرفت را در کنار هم تجربه کنند هر چند نسلی که در انقلاب پرورده شدند مصمم بوده و هستند که نگذارند این راه روشن و پاک به بنبست کشیده شود.
جنبش سبز اما، راه امید دوباره ای گشوده است و با صبر و استقامت یکایک شهروندان آگاه و مصمم، که در استقامت ستودنی رهبران در بند آن تبلور یافته، با گام هایی استوار پیش خواهد رفت و با استعانت از الطاف بیکران الهی، نخواهد گذاشت که ایران ویران شود. طی روزهای آینده، برنامه های بزرگداشت روزهای سبز سال ۸۸ را به اطلاع شما غیورزنان و غیورمردان این مرز و بوم خواهیم رساند.
شورای هماهنگی راه سبز امید
|