آن آبِ رفته باز نیاید به جوی تو! - اسماعیل خویی

نظرات دیگران
  
    از : کمالی

عنوان : سروش و اشک تمساح
آی که چه خوب گفتی آقای خویی.
٣۷۹۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۰       

    از : بهمن پارسا

عنوان : آدم محل خطاست!
سخت است که کسی خواسته باشددر مقام محاجه با خویی برآید،جان جهان است این دردانه! من اما بد نمیبینم اگر ،با او به چند و چون کنم، که هر سری را عقلی است. اسماعیل بی بدیل، چه میگویی در باب "السعید سعید، فی بطن امه.."ویا که ،گرگ زاده عاقبت گرگ شود، آیا که راستی این ناهنجار های ،بیهوده هنجار پنداشته باور داری؟ به جان اسماعیل که نداری! و دریغ است که چون تویی بر این باور های عتیق و زنگاری باشد.
نمیخواهم گفته باشم سروش فلان است و فلان،اما میدانم آدمی همان بت عیار نیست
آدمی است و میشود که بالاخره روزی در یابد "بد بودم" . این فرصت را نمیباید که از او دریغ کرد! و اما شعرت جان جهان است اسماعیل جان ، جان جهان. دیر زی و مهرت مسری باد.
٣۷۹۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۰